🔸در دیدار با رئیس عدلیه چه گذشت؟
🔻در دیدار رئیس عدلیه و حجت الاسلام محسنی اژه ای با مدیران رسانه ها چند نکته را مختصر و کوتاه عرض کردم که در ادامه می آید.
🔻سلام و رحمت. اولا تشکر از فرصتی که در اختیار مدیران رسانه ها قرار دادید اما چون زمان اندک است بدون مقدمه وارد اصل مطلب می شوم.
رایج ترین مطالبه مدیران و رسانه ها از همدیگر در دو گزاره است. احتمالا شما انتظار دارید خدمات شما منعکس شود و نقد سازنده صورت گیرد و رسانه ها نیز انتظار دارند دستگاه قضائی به پیوست رسانه ای اقدامات خود توجه کند. هردو نیز لازم و ضروری است. اما مساله اینجانب فراتر از ایندو گزاره است.
اصل سخن اینجاست؛نقش عدلیه در جنگ تمام عیار رسانه ای چیست؟ روشنست که این نقش فراتر از ماموریت سنتی دستگاه قضائی است و باید در سطح حاکمیت و حکمرانی، آرایش جدید رسانه ای اتخاذ کند.
رهبرانقلاب به کرات در دیدار با پرستارها و فرماندهان نظامی و فعالان دانشجوئی و مداحان و شعرا و غیره بر جهاد تبیین اشاره کردند. جهاد یعنی ایستادن مقابل دشمن. سوال اینجاست که عدلیه مقابل این جنگ تمام عیار رسانه ای، ذهنی، شناختی چه آرایشی گرفته است؟
یک نمونه آشکار این روزها تهمت ها و دروغ ها و شایعاتی است که سراسر فضای مجازی را آغشته کرده است. چرا دستگاه قضائی برخورد نمی کند؟ چرا برخورد بهنگام نمی کند؟ هر روز به یک مسوول اتهام زده می شود و هیچکس نیست دفاع کند. چرا مقابل کسانی که با آبروی دیگران بازی می کنند عدلیه مواجه روشن ندارد؟ چرا هرکس هرچه دستش رسید حق دارد افشا کند و سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را نابود کند و عدلیه حضور موثر ندارد؟
رهبرانقلاب بارها تصریح کردند راضی به این نوع عدالتخواهی مصداقی نیستم که به افراد اتهام زده شود و بعد هم حکم داده و آبروی شان ریخته شود. حتی همین تذکر را به دستگاه قضائی دادند که چه بسا عدلیه نیز حق ندارد حقوق متهم را رعایت نکند. با این توضیح چرا تذکر اخلاقی و شرعی و قانونی رهبری انقلاب مورد اعتنا قرار نمی گیرد؟
ابعاد جنگ رسانه ای تغییر کرده است. باید متناسب با این جنگ جدید آرایش گرفت. یک نمونه حجاب است. امروز کشف حجاب یک سلبریتی در فضای مجازی با کشف حجاب یک دختربچه در پارک متفاوت است. چرا با هردو یکسان برخورد می شود؟ آن سلبریتی حکم رسانه دارد. آیا با تخلف رسانه ها شبیه تخلف فرد برخورد می شود؟ چه بسا ماجرا از این هم بالاتر است. وقتی نقشه ضدانقلاب ترویج بی حجابی است، کشف حجاب یک سلبریتی اقدام امنیتی است و نه حتی رسانه ای.
در نهایت انتظار داریم عدلیه شرایط جنگی امروز را که متکی بر تحریف واقعیت است ببینید و نقش و ماموریت خود را در این جنگ تمام عیار پیدا کند.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅تله ذهنی در بی اخلاقی مجازی
🔻رهبرانقلاب از بعد انتخابات چندین مرتبه نسبت به بی اخلاقی در فضای مجازی و تعاملات سیاسی تذکر داده اند. اینکه از دودستگی پرهیز کنید و نقد و اختلاف سلیقه نباید منجر به وحدت شکنی شود.
🔻مساله به جهت سیاسی و شرعی روشن است. اما اجازه دهید این ماجرا را از منظر رسانه های امروز مختصری توضیح دهیم. شاید بکار بیاید.
🔻صورت مساله چیست؟ رسانه های امروز دامگاه معصیت و بی اخلاقی است. اما چرا؟ ضرورت تقوای اجتماعی و بصیرت سیاسی روشن است. اما شناخت رسانه ای نیز اینروزها اهمیت دارد. رسانه ها امروز به جهت تله ذهنی و شناختی جولانگاه گناه است. چرا؟
🔻حضور ما در رسانه های اجتماعی با مواجهه ما با رسانه های سنتی متفاوت است. در گذشته ما به رسانه های سنتی رجوع می کردیم تا اخبار و اطلاعات کسب کنیم. اما این روزها حضور ما در رسانه های اجتماعی برای گذران وقت است. برای اوقات فراغت است. به تعبیر ساده تر ما در شبکه های اجتماعی زندگی می کنیم. هدف مان نیز صرفا کسب خبر و اطلاعات و خواندن تحلیل نیست.
🔻ثمره این تفاوت بنیادین رسانه امروز و گذشته چیست؟
عملکرد ذهن ما به دو صورت است. یک حالت وقتی است که کاملا آگاهانه و در اختیار و اراده ماست تا رفتار متفکرانه داشته باشیم. اما حالت دوم وقتی است که ذهن به صورت خودکار و غیرارادی رفتار می کند. عمدتا در زندگی عادی ذهن در چنین موقعیتی است. حالت اول را اجمالا ذهن خودآگاه ما مدیریت می کند. حالت دوم در اختیار ذهن ناخودآگاه ماست.
🔻اما این حرفها برای چیست و چه ربطی به دوقطبی سازی و مقدمه ابتدای متن دارد. عجله نکنید. مختصری دیگر توضیح لازم است.
🔻ذهن ما در حالت ناخوداگاه چند ویژگی اساسی دارد که یکی از مهمترین ها اینست که کمتر تمایل به صرف انرژی دارد. مثلا ما وقتی چائی می خوریم خیلی ذهن ما انرژی مصرف نمی کند. وقتی رانندگی می کنیم نیز همین است. فرق رانندگی در محله آشنا با محله غریب در همین است که در محله غریب ذهن خودآگاه باید فعال شود و به همین دلیل انرژی بالایی مصرف می کند. فرق راننده حرفه ای با راننده آماتور نیز در همین است.
🔻ذهن ناخودآگاه سه ویژگی دارد. اول اینکه حاضر نیست انرژی صرف کند. دوم اینکه زمان ندارد و تمایل دارد در کمترین زمان به نتیجه برسد. سوم اینکه ظرفیت بالایی برای پردازش و محاسبه و استنتاج و قضاوت ندارد.
🔻حالا برگردیم به ابتدای متن. ما در فضای مجازی زندگی می کنیم. زندگی عادی . زیست حقیقی در فضای مجازی. یعنی در شرایط ذهن ناخودآگاه قرار داریم. ذهن ناخودآگاه با همان سه ویژگی یک ثمره مهم دارد و آن اینکه از کنار مسائل سرسری عبور می کند. دنبال ساده سازی است تا بتواند آنرا جمع بندی کند. با این توضیح ذهن ما اغلب در مواجهه با اخبار و مسائل سیاسی ناچار گرفتار دوقطبی ها می شود. چرا؟ چون دوقطبی ها یک ویژگی مهم دارند و آن اینکه ساده اند و طیفی نیستند. یک حق داریم و یک باطل. یک اهریمن داریم و یک فرشته.
🔻دوقطبی سازی فارغ از اینکه نتیجه بی تقوایی و عدم تحلیل درست سیاسی است، اما یک منشا شناختی هم در فضای مجازی دارد که باعث میشود افراد ناخواسته در تله دوقطبی سازی گرفتار شوند. در شرایط دوقطبی نیاز به تحلیل پیچیده و عمیق نیست. ادم ها یا برما هستند یا با ما. به همین دلیل است که اغلب تحلیل ها درشبکه های اجتماعی به سرعت به سمت سفید سازی یا سیاه سازی مطلق پیش می رود. یا در حال مدح مطلقیم یا نفی و تکفیر کردن.
🔻یک ثمره دیگر هم اینکه برای ساده سازی به نظر اکثریت رجوع می کند. ولو اکثریتی در کار نباشد و توهمی از اکثریت باشد. ذهن در شرایط ناخوداگاه تمایل دارد در تیم برنده باشد و در فضای مجازی برنده را اکثریت می داند. برای همین هرجا لایک و اشتراک بیشتری ببیند تصور می کند حق آنجاست. انطباق دادن حق و باطل با اکثریت و اقلیت نیز دوقطبی ساز است. حرف بسیار است. بماند بعد.
اما راه حل چیست؟ در فضای مجازی آگاهانه حضور پیدا کنیم و برای گذران اوقات فراغت در فضای مجازی نباشیم.
همشهری
@mahdian_mohsen
❇️در جنگ روایت ها هم شکست خوردند
راه حل کوتاه و ساده بود. موشک خوردند و باید حیثیت برباد رفته شان را جبران می کردند. قابل پیش بینی بود چه خطی را می روند. ابتدا انکار و بعد هم رجزخوانی. تحقیر و بعد هم هراس افکنی. اما واقعیت اینست که در این پروژه رسانه ای نیز به شکل آموزنده ای شکست خوردند. در جنگ روایت ها نیز پیروز میدان روایت تنبیه بود. روایت وعده صادق.
❇️سخنگوی ارتش اسرائیل در همان روز اول اعلام کرد 99 درصد موشک و پهپادهای ایران را رهگیری کردیم. یعنی از حدود 300 موشک تنها 3 موشک به هدف اصابت کرده است. خب کم کم فیلم هایی منتشر شد که نشان می داد چقدر این ادعا ناشیانه است.
از آنجائیکه ادعا بی مبنا بود دچار فراموشی شدند و یک عضو نظامی دیگر ارتش اعلام کرد تعداد موشک هائی که اصابت کرده است 9 عدد است. یعنی رسیدند به 97 درصد. اما ماجرا به اینجا هم ختم نشد چون مختصر فیلم هائی که درشبکه های اجتماعی منتشر شده بود تعداد موشک های اصابت کرده را بیشتر نشان می دهد تا اینکه کانال 14 تلویزیون اسرائیل این ادعاها را تکذیب و روزنامه معاریوی اسرائیلی موشک های رهگیری شده را 84 درصد اعلام کرد. این بازی انقدر ادامه داشت که در نهایت اسرائیلی ها اعلام کردند هر فیلم و عکسی که به نفع جمهوری اسلامی منتشر شود جرم و با آن برخورد می شود.
❇️ناچار وارد گام دوم شدند؛ هراس و ترس از جنگ. هراس برای شان یک ثمره مهم داشت. افراد ممکن است در دل با تنبیه نظامی ایران همراه باشند اما از سر ترس شعف درونی شان را کتمان کنند یا خلاف آن واکنش نشان دهند. ترس مقابل منطق آنها عمل می کند. ویژگی ترس همین است. اما همین ترس نیز ماندگار نبود.
❇️اسرائیلی ها بعد از دو روز حیرت، اینبار ناچار شدند مدعی جنگ شوند. اما همین نیز درشبکه های اجتماعی و رسانه های داخلی جدی گرفته نشد و با آن برخورد طنزآلود شد. علت نیز واکنش فوری مقامات کشوری و لشکری بود؛ اینکه بدون تعلل و در سطح بسیار وسیعتر و درهم شکننده تر از قبل پاسخ می دهیم.
❇️و این یعنی شکست تمام در جنگ روایت ها. اما چرا شکست خوردند؟
واکنش سریع و جبهه ای شهروند رسانه ها در رسانه های اجتماعی. این اقدام هماهنگ و از سرمسوولیت با حمایت و پشتیبانی رسانه های اصلی و گروه های مرجع و نخبگانی و مسوول صورت گرفت. به نوعی یک وحدت و اجماع سیاسی و رسانه ای پشتیبان تنبیه اسرائیل بود.
❇️این تجربه رسانه ای را نباید دست کم گرفت. چراکه همواره جنگ روایت ها از اصل ماجرا مهمتر نباشد کم اهمیت تر هم نیست.
همشهری
@mahdian_mohsen
❇️دست برتر مردم در حجاب
1⃣یکم. خاطرتان هست رهبری انقلاب فرمود بی حجابی گناه سیاسی است؟ آنروی دیگر این سخن چیست؟ جماعتی ناجوانمردانه در کمین زنان و دختران ما نشسته اند که غرض شان فراتر از برچیدن پوشش آنهاست و صبح تا شب ذهن و قلب زنان ما را زیر آماج بمباران های رسانه ای و فرهنگی برده اند. پوشش جامعه ایرانی را باید با این سطح از هجمه بی امان دشمن تحلیل کرد. آنگاه روشن می شود که در ابعاد جامعه زنان و دختران ما چه مبارزه و مقاومتی صورت گرفته است.
2⃣دوم. مسوولین دولتی و انتظامی می گویند 99 درصد افراد مکشفه بعد از تذکر مجریان قانون حجاب خود را اصلاح می کنند. این یعنی مردم ما سَرِ جنگ با قانون ندارند. اگر قانون روشن باشد و دقیق و مدبرانه اجرا و نظارت شود، جامعه همراهی می کند.
3⃣سوم. این روزها در فضای مجازی گفت وگوی جدی درباره سبک برخورد با بدحجابی است. برخی در دفاع از اقدامات سلبی و عده ای نیز در نقد آن می گویند و می نویسند. اما فصل مشترک همه آنها دغدغه حجاب است. بجز جریان مطرود خارج نشین، کسی از اباحه گری و کشف حجاب دفاع نمی کند و بحث بر سر نحوه اصلاح و ارتقای حجاب است.
4⃣چهارم. وضعیت بدحجابی در جامعه ما نه خدای نکرده مرتبط به بی حیایی و بی عفتی است و نه تقابل های سیاسی. برخلاف تصور ضدانقلاب حجاب در جامعه ما امری مرتبط به سبک زندگی است و به همین دلیل است که بارها شاهد بودیم زنان و دختران ما در هر سطحی از حجاب در بزنگاه های سیاسی پای کار انقلاب و در ایام معنوی سال، اهل تهجد و عبادت و مناجات هستند.
5⃣پنجم. مجموعه نظرسنجی های موجود در نهادهای مختلف نشان می دهد اکثریت قریب به اتفاق مردم ما معتقد به حجاب هستند و بر الزام قانونی حجاب تاکید دارند و حتی شل حجاب ها نیز همین که دارند را حجاب می دانند.
❇️تا اینجای ماجرا مردم؛
❇️و اما عملکرد مسوولین:
1⃣یکم. کمیسیون فرهنگی مجلس اعلام کرد از 32 دستگاه اجرایی کشور که دارای وظایف قانونی در حوزه عفاف و حجاب هستند مطالبه کرده است تا نسبت به عملکرد خود پاسخ دهند. نتیجه این گزارش نشان می دهد 19 دستگاه با دهن کجی هیچ توضیحی ندادند و باقی نیز جز 4 یا 5 دستگاه وظایف خود را ناقص اجرا کردند. چرا؟
2⃣دوم. ترک فعل دستگاه های اجرایی جرم نیست؟ مدعی العموم نباید وارد شود؟ سخنگوی دستگاه قضائی صریحا اعلام کرده است دستگاه های اجرایی وظیفه قانونی خود را در قبال حجاب انجام ندادند. خب؟ قدم بعدی چیست؟ چرا برخورد نمی شود؟
3⃣سوم. فراجا تنها دستگاهی است که وظیفه اقدام سلبی دارد. در این میدان نیز به تنهایی پیشرو است. اما آیا فراجا به تجهیزات و ابزار لازم برای اجرای وظایف خود مجهز است؟ آیا نباید حمایت شود؟
4⃣چهارم. چرا باید مجلس و دولت و دستگاه قضایی در تدوین و تصویب لایحه حجاب تا این اندازه تعلل به خرج دهند. هزینه این فرصت سوزی و پاسکاری های توجیه ناپذیر را چه کسی باید دهد؟ مردم؟
❇️واقعیت اینست که مردم در ماجرای حجاب بسیار جلوتر از مسوولین هستند و به ناچار هزینه کم کاری دستگاه ها و گیجی در تصمیم گیری را نیز همین مردم می دهند.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅سه پیام اصلی رهبرانقلاب بعد از تنبیه سخت
منتظر بودید بعد از تنبیه سخت رژیم صهیونیستی رهبری انقلاب پیام دهند؟ روز گذشته این پیام را در جمع فرماندهان نیروهای مسلح بیان کردند. این پیام هم مخاطب بیرونی داشت و هم داخلی. مخاطب خارجی پیام اقتدار گرفت و اما مخاطب داخلی...
1⃣یکم. اصلاح یک خطای ذهنی
از ساعت اولیه پس از تنبیه سخت رسانه های دشمن در جنگ روایت ها سراغ تردید سازی در اهدافی موشک های سپاه رفتند. ابتدا گفتند 99 درصد موشک ها رهگیری شدند. بعد ناچار شدند اصلاح کنند و به 97 درصد رسیدند. پس از انتشار فیلم ها باز هم با خفت حرف خود را پس گرفتند و به 84 درصد رسیدند. حال آنکه باز هم دروغ می گفتند تا اینکه ناچار شدند اعلام کنند هرکس فیلم و عکس از حمله موشکی ایران منتشر کند مجازات می شود. گذشت تا اینکه دیروز فیلم شلیک به پایگاه .... توسط سپاه منتشر شد و باز هم رسانه های دشمن روسیاه تر شدند.
اما واقعیت اینست که رهبری انقلاب غیرمستقیم فرمودند از این مسائل عبور کنید. موفقیت ایران اینجا نیست و این موضوع مساله فرعی است. سخنان رهبری انقلاب یک خطای تحلیلی را در ذهن ها اصلاح کردند و آن دقیقا همان بود که اتفاقا غربی ها و خاصه صهیونیست ها بهتر از ما فهمیده بودند. به همین دلیل فرمود: آنچه باعث شد دشمن از دست ما عصبانی شود همین موضوع اصلی است.
اما موضوع اصلی چیست؟ موضوع اصلی را فرمودند: "ظهور قدرت اراده ملت ایران".
به سخن دیگر اصل ماجرا انتساب تنبیه سخت به اراده ملت است. این ملت بود که تصمیم گرفت دشمن را ادب کند و این سیلی سخت ثمره وحدت درونی مردم و بروز اراده توحیدی آنهاست.
این جملات را داشته باشید؛ آشناست. رهبری انقلاب همین تعابیر را پس از حمله ایران به عین الاسد داشتند. آنروزها نیز عده ای در این ماندند که در عین الاسد چه گذشته است. اما رهبر انقلاب حمله به پایگاه نظامی آمریکا را یوم الله دانستند و علت این نام گذاری را اینطور توضیح دادند: "اینکه ملتی با چنین قدرت و توان روحی به یک قدرت متکبر و زورگوی عالم سیلی بزند، نشاندهنده دست قدرت الهی است، پس این روز بزرگ نیز جزو ایامالله است".
تا اینجا را داشته باشیم. بند دوم ادامه همین بخش است.
2⃣دوم. پاسخ به یک سوال ذهنی
اجازه دهید چند روز قبل برگردیم. وقتی اسرائیل غاصب به کنسولگری ایران در سوریه حمله کرد بلافاصله رهبری انقلاب فرمودند سیلی سخت خواهند خورد. چند روز بعد نیز تاکید کردند تنبیه می شوند. همان روزها بود که چه بسا برخی در دل شان این گذشت که رهبری انقلاب چطور با این صلابت و استحکام از تنبیه و سیلی سخت و ادب کردن دشمن می گویند؟ شاید هم نگران شدند که اگر انتقام بگیریم چه اتفاقی می افتد؟
پاسخ به این سوال را هم رهبری انقلاب در دیدار با فرماندهان نیروی مسلح دادند. آنجا که گفتند: "به خداوند متعال حُسن ظن داشته باشید و به او توکل کنید و بدانید که وعده خداوند در دفاع از مومنین حتمی و تخلف ناپذیر است."
صلابت و استحام رهبری انقلاب در تهدید و تنبیه دشمن را باید در همین اعتماد به سنت قطعی الهی در دفاع از مومنین دید.
و اما این دو بند یک جمع بندی کلیدی دارد.
3⃣سوم. درس نهایی
🔸در بند یکم فرمودند: تنبیه سخت ثمره ظهور اراده ملت است.
🔸در بند دوم فرمودند: وعده خداوند در دفاع از مومنین حتمی و تخلف ناپذیر است.
🔻و نتیجه اصلی؟
این را نیز سالها قبل در سال 94 فرمودند. جمله ای که تاریخی ماند: "من به تک تک این مردم اعتماد دارم. این حرکت عمومی را می بینم و اعتقاد دارم این دست خداست که کار می کند. "
حرف نهایی اینجاست: جائی که اراده مردم حاکم شود یدالله نیز همانجاست و احدی یارای مقابله با یدالله نیست.
و راز اینکه فرمودند به خدا حسن ظن داشته باشید اشاره به همین پیروزی قطعی است.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅حجاب و چالش خلاقیت در حکمرانی
ماجرای حکمرانی در این روزگار با گذشته یک تفاوت اساسی کرده است. مهمترین رکن متفاوت آن حکمرانی در فضای شیشه ایست. جائی در معرض چشم مردم. اساسا در نزدیک ترین حالت ممکن به متن مردم هستیم.
همه تصممیات مسوولین در مقابل چشم مردم قرار دارد. نتیجه اقدامات آنها توسط مخاطب دیده و ارزیابی می شود. اجمالا اگر این حکمرانی شیشه ای منجر به مردم سالاری و رشد آگاهی مردم شود باید بدان بالید و اما اگر ثمره اش پوپولیسم باشد باید نگران بود. پدیده هایی شبیه پروژه بگیری در فضای مجازی ثمره همین آسیب است. بماند. درین رابطه باید بیشتر نوشت.
🔻اما غرض این متن توجه دادن به مساله دیگری از جمله قصه دامنه دار حجاب است.
هر میزان که حاکمیت مردمی تر شود، باید به هنر نزدیک تر شود. مخلص کلام همین یک جمله است. هر میزان مردم سهم شان در حاکمیت فربه تر شود چالش هنر و بطور اخص خلاقیت بیشتر خود را نشان می دهد.
🔻واقعیت اینست که نظام حکمرانی ما هنوز به اندازه رشد مردم، غنا نیافته است. نظام حکمرانی ما هنوز تصور می کند مردم یعنی صندوق رای و خلاص. فضای مجازی با همه آسیب هایش باعث شده است مردم به شکل ناخواسته قدر و منزلت پیدا کنند و جبر روزگار کم کاری مارا جبران و به مردم سالاری به مثابه آرمان انقلاب اسلامی کمک کرده است. اینجاست که باید قدر دانست و اما متناسب با این تحول خودمان را مهیا سازیم. یکی از مهمترین مقدمات نیز همین ساحت هنر در سیاست است.
🔻هر میزان تصمیم حاکمیتی مردمی تر شود باید هنری تر جلوه کند. هر میزان به متن حقیقی مردم نزدیک تر شویم باید هنرمندانه تر رفتار کنیم. چون ساحت وجودی انسان ساحتی هنری است. هنر زبان فطرت است. گرایش فطرت، جمال پرستی است. به همین دلیل است که شهید مطهری نام دیگر هنر را زیبایی آفرینی می نامد و آیت الله جوادی آملی هنر را در اعلی درجه اش حرکت به سمت جمال وجودی می دانند.
🔻با این مقدمه مختصر وقتی قرار است حکمرانی مردمی شود و به زبان فطرت اجتماعی باشد و مردم را همراه سازد، باید هنرمندانه باشد و خلاقیت ابزار گفت وگو با مردم است.
اینکه در مواردی بین حاکمیت و مردم گوئی یک زبان بیگانه حاکم است، به همین دلیل است. چون سهمی برای خلاقیت در سیاست ورزی مان قائل نیستیم. اساسا زبان هنر و خلاقیت را بلد نیستیم. هر تصمیمی ک بدون خلاقیت باشد محکوم به شکست است.
🔻خلاقیت تبدیل یک ایده کارشناسی در سطح حاکمیت به ادراک اجتماعی است. یعنی به قاعده سیاست هنرمندانه، تصمیمات در بالاترین سطح کارشناسی اگر ابعاد هنری نداشته باشد، نمی تواند به زبان مردم ترجمه شود و لذا همراهی مردم را نخواهد داشت.
با این توضیح ماجرای حجاب را نگاه کنید. مردم ما واقعا دیندار اند. اما ما چقدر توانستیم با خلق زیبایی و زبان فطری مردم از دین بگوییم؟ چقدر بازبان هنر از حجاب گفتیم؟ فقط هم وجه تبلیغی و فرهنگی حجاب نیست که هنر لازم دارد. حتی قهریه ما نیز برای اقدام سلبی باید به رنگ هنر و خلاقیت شود؛ واگرنه بهترین تصمیمات شکست می خورد. اینجاست که برای مقدس ترین سیاست ها، در اجرا دچار لکنت می شویم.
🔻چه باید کرد؟ واقعیت اینست که هنوز مسوولین ما فکر می کنند رسانه یعنی همان روابط عمومی سنتی گذشته. سالها گفته می شد، تصمیمات حاکمیتی باید همراه با پیوست رسانه ای باشد. اما واقعیت اینست که هنوز به این مرحله نرسیده، باید از آن عبور کنیم. در دوره ای قرار داریم که اینبار سیاست ها و تصمیمات حاکمیتی، باید پیوست هنر و رسانه شود. چون ابتدا جان مخاطب هدف است و بعد محیط و کالبد او. برای ساخت ذهن و قلب و ادراک اوست که توسعه و پیشرفت را در واقعیت رقم می زنیم. اساسا انقلاب اسلامی یعنی همین. باید بیشتر گفت.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻اگر این صحنهها در ایران بود...
🔻این چند روز که عکسها و فیلمهای ضربوشتم دانشجویان آمریکایی در رسانههای خارجی سانسور میشود، نخستین سؤالی که به ذهن میرسد این است که اگر این تصاویر مربوط به ایران بود، روایت ماجرا چطور شکل میگرفت!
ضربوشتم وحشیانه دانشجویان و حتی استادان دانشگاه در حالی است که مطالبه معترضان تنها توقف جنایت در غزه است اما همین را هم تحمل نمیکنند.
600نفر را تا روز شنبه دستگیر و دهها نفر را تحقیر كردند و زیر باد کتک گرفتند؛ تا آنجا که مجبور شدند خونهای ریختهشده دانشجویان را با ماشین آبپاش شستوشو دهند بلکه آثار جنایت پاک شود. اما تمام رسانههای اصلی این خروش بیسابقه را سانسور کردهاند.
🔻تا اینجا آزادیبیان به روایت آزادی آمریکایی است؛ اما بیایید فرض کنیم كه این ماجرا در ایران اتفاق می افتاد. آنگاه رسانهها و سیاستمداران غربی و نهادهای حقوق بشری چطور رفتار میکردند؟ این در حالی است که کنشگری دانشجویان اعتراض به وحشیگری ناتمام و بیسابقه رژیم صهیونیستی است و نه اقدامی علیه امنیت ملی کردهاند و نه آسیبی به اموال عمومی زدهاند و نه آدم کشتهاند و نه کف خیابان مأموران را برهنه و سلاخی نمودهاند و نه با گروههای آدمکش و تفرقهافکن و برانداز همکاری کردهاند و یا اجیر آنها شدهاند.
🔻با همه اینها فرض کنید این وقایع در ایران بود؛ آنگاه آنها چه رفتاری میکردند؟
1⃣یکم؛ تمام رسانههایشان بهخط میشدند تا شب و روز عکسها و تصاویر را به کرات بازنشر و تحلیل کنند. اگر هم تصویری پیدا نمیکردند از عکسهای گذشته یا ساختگی یا تصاویر تجمعات دیگر کشورها استفاده میکردند.
2⃣دوم؛ از فرصت استفاده و تمام گروههای آدمکش و تروریست و اراذل و اوباش را بهصف میکردند تا وارد کشور شوند یا از گوشه و کنار شهر جمعشان میکردند تا تجمع دانشجویان را تبدیل به شورشی علیه امنیت کشور كنند.
3⃣سوم؛ تمام مسئولان و سیاستمداران در ردههای مختلف در دیگر کشورها را رديف میکردند تا اين تصاویر را محکوم کنند. از دولتها درخواست میکردند با ایران قطعرابطه کنند و نهادهای امنیتی ایران را تروریستی بنامند.
4⃣چهارم؛ تمام سلبریتیها باید بهصف ميشدند و موضعگیری ميكردند. هر سلبریتیاي هم اعلام موضع نميكرد بهصورت مجازی به او حمله ور میشدند تا از سر ترس سخن بگوید و ساکت نباشد. هر میزان هم لازم بود پول خرج میکردند .
5⃣پنجم؛ هر زمان اعتراضات از دایره اخبار خارج ميشد و به سمت آرامش پیش ميرفت با ریختن خون چند بیگناه آن را شعلهور میساختند. حتي اگر لازم بود، در کف خیابان مامور امنیتی یا انتظامی یا آدم عادی را نيز سلاخی میکردند و خون میریختند.
6⃣ششم؛ همه نهادهای حقوق بشری را بهخط میکردند تا بیانیه دهند و محکوم کنند و قطعنامه دهند و تحریم جدید وضع کنند.
7⃣هفتم؛ از صفحات آشپزی و آرایشگری و پیجهای فیتنسی و صفحات رقص و جادوگری و شومنی گرفته تا همه اینفلوئنسرها را بهخط میکردند و سکه میدادند تا مطالب آنها را بازنشر کنند و این احساس ایجاد شود که تنها یک صدا بیشتر در جامعه وجود ندارد.
8⃣هشتم؛ عدهای سادهلوح و خودحقیرپندار را هم تحریک میکردند تا کاملا واداده، غرب را تشویق کنند و کشور را متهم به ناکارآمدی و فساد و تباهی کنند. البته برای این گروه خرج نمیکردند؛ آنها خودبهخود همراهند.
9⃣نهم؛ جهت تهییج بیشتر و تحریک احساسات، آثار هنری توليد میکردند و شعر میساختند و موسیقی درست میکردند. اما هیچکس برای دختران و زنان دانشجوی آمریکایی شعر «برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون» نمیخواند و با عکسهای آنها فیلم و کلیپ نمیسازد.
🔟دهم؛ و دستآخر تا میتوانستند به اموال عمومی و دارایی شخصی مردم و کشور لطمه میزدند تا ترس و وحشت در شهر حاکم شود و مردم احساس کنند همهچیز از دست رفته است و بهزودی انقلاب میشود. بعد هم تصاویر آن را با ضریب بالا توزیع میکردند تا بگویند قدرت برتر در میدان آنها هستند.
🔻این 10خط اصلی برایتان آشنا نیست؟ یقین بدانید نعل به نعل آن را اجرا میکردند. اما امروز هتک حیثیت دانشجویان آمریکایی را نادیده میگیرند بلکه صدایشان آگاهیساز و روشنگرانه نباشد.
🔻دانشجوی آمریکایی امروز به برکت خونهای پاک غزه در دل تاریکی علمی دانشگاههای نظام سرمایهداری روزنههای نور و روشنایی را میبیند و فریاد میزند و این فریادها بهزودی برای مظلوم عالمگیر و برای ظالم دامنگیر خواهد شد.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻آقای دادستان کجاست؟!
1⃣یکم؛ بزرگترین قرارداد تاریخ بلدیه را به اسم عدالتخواهی افشا کردند. احتمال برهمخوردن قرارداد وجود دارد. طرف چینی این قرارداد، به جهت شرایط تحریم بر رازداری مصر بوده است و البته حق هم دارد گلایه قهرآمیز کند.
2⃣دوم؛ مطابق این قرارداد 2500اتوبوس برقی وارد کشور میشود؛ آن هم از طریق تأمین مالی نوین در حوزه مشارکت، مولدسازی و یوزانس.
جهت روشنشدن این عدد، باید گفت که خرید اتوبوس طي 12سال دوره مدیریت آقای قالیباف 1200عدد بوده است و در تمام سالهای دوره اصلاحات 130دستگاه. تا الان نیز 7برابر دوره اصلاحات یعنی حدود 826دستگاه اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومی وارد شده است و باز هم جهت تقریب به ذهن، در حال حاضر 5200 دستگاه در ناوگان اتوبوسراني شهر تهران هست كه تقريبا 3هزار و 53دستگاه آن فعال است. حالا تصور کنید ورود 2500اتوبوس برقی چه تحولی در رفتوآمد مردم ایجاد میکند! تحول در چه چیز؟ کاهش ترافیک، کاهش آلودگی زیستمحیطی، کاهش هزینههای حملونقل و تسهیل در رفتوآمد عمومی.
3⃣سوم؛ افشاکننده قرارداد مدعی است که این قرارداد پشت درهای بسته نوشته شده و به ضرر کشور است. به همین سادگی و با همین بهانهجویی سادهانگارانه یک تصمیم سازنده را به چالش کشیدهاند. اجمالا چه کسانی از این قرارداد اطلاع داشتهاند؟ شخص رئیسجمهور، 4وزارتخانه صمت، امورخارجه، کشور و نفت و در نهایت بانک مرکزی.
قرارداد نیز سراسر بهنفع مردم است؛ هم در عدد و رقم که بهجای هزار دستگاه در قرارداد اولیه، 2500دستگاه وارد میشود و هم در زمان تحویل 6ماه بعد از واریز پیشپرداخت اولیه انجام می شود و اگر سنگاندازی نشود می توان تا پایان سال اتوبوسهای برقی را در تهران دید.
4⃣چهارم؛ اگر این قرار تجاری بههمبخورد که بیم آن میرود و موجب نگرانی شده، آنگاه چه کسی پاسخگو است؟ بهطور حتم دستگاه قضایی.
سؤال کاملا شفافي وجود دارد که آیا افشای یک قرارداد در شرایط تحریم، تخریب آشکار امنیت روانی و حقیقی مردم نیست؟ آيا مواجهه مستقیم با منافع شهر و مردم نیست؟ آیا شبهه ضدامنیتیبودن آن وجود ندارد؟ چهکسی یا کسانی از برهمخوردن این قرارداد نفع میبرند؟ آیا پای یک مافیای ناسالم و پرمسئله و البته دامنهدار در میان نیست؟ در نهایت اینکه دقیقا عدلیه چهوقت خود را مسئول میداند با این جریان سراسر موهن و دکاندار افشاگری، برخورد جدی و بهنگام داشته باشد؟ چرا برخوردها بازدارنده
نیست؟
5⃣پنجم؛ واقعیت این است که؛
🔸آن روز که مثل آب خوردن آبروی مردم را در فضای مجازی میریختند کسی سراغشان نرفت تا عبرت بگیرند.
🔸کار بدانجا رسید که همین دستگاه قضایی و نظارتی را به سخره گرفتند و با تعطیل نشان دادن آنها از خود یک قهرمان دستساز و تصنعی ساختند. باز هم قهریه خاموش بود و بدتر اینکه حمایت هم شدند.
🔸کار بالا گرفت و در مسابقه دکانداری برای افشاگری و گندهگوییهای مجازی، نظام را متهم به فساد سیستمی کردند و باز هم انگار نه انگار. گويی امنیت روانی این مردم حرمتی ندارد!
🔸اما اكنون ماجرا فرق دارد؛ «حقالناس» و «بیتالمال» و «حقالله» را توجه نکردیم و امروز «حیاتجمعی» مردم را تهدید میکنند. آیا قرار نیست به قاعده عقل و قانون تغییر رویه دهیم؟ دادستان محترم کجاست؟
همشهری
@mahdian_mohsen
هدایت شده از کانال اخبار فوری و مهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پاسخ محسن مهدیان؛ مدیرعامل موسسه همشهری به شبهه لزوم کار فرهنگیِ تک بعدی در مورد حجاب: کار فرهنگی همراه با کار سلبی ست.
✅ کانال آخرین خبر 👇
http://eitaa.com/joinchat/1622999058C0293b71f29
هدایت شده از همشهری
⬅️ صفحههای همشهری جمعه
۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
چه کتابی بخوانیم تا بتوانیم تحلیلگر انقلابی شویم؟
🔺همشهری جمعه هر هفته در قالب «روزنامه دیواری» منتشر میشود و قابل نصب در جاهای مورد نظر شماست.
🔺برای دریافت نسخه چاپ شده و آماده نصب این روزنامه دیواری عدد ۷ را به ۳۰۰۰۳۳ پیامک کنید
🔺نسخه با کیفیت بخش اول و بخش دوم این روزنامه دیواری را دانلود کنید
بخش اول:
https://media.hamshahrionline.ir/d/2024/05/09/0/5007371.pdf?ts=1715276471000
بخش دوم:
https://media.hamshahrionline.ir/d/2024/05/09/0/5007372.pdf?ts=1715278686000
🆔 @hamshahrinews
کشکول|محسن مهدیان
⬅️ صفحههای همشهری جمعه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ چه کتابی بخوانیم تا بتوانیم تحلیلگر انقلابی شویم؟ 🔺هم
همشهری امروز را حتما ببینید.
با عنوان "چه کتابی بخوانیم تا تحلیلگر انقلابی شویم؟"
یک سیر مطالعاتی در سه سطح ارائه شده. ضروری، تکمیلی و عمیق
بعد کتابهایی برای مطالعه بیشتر هم پیشنهاد شده.
ضرورت این مطالعات و چرایی این سیر هم توضیح داده شده، همگی در قالب اینفو.
درباره هر کتاب هم یک توضیح یک خطی و درباره کتابهای سطح ضروری هم توضیح صوتی بیان شده.
کلا پیشنهاد میکنم این نشریات جمعه ها را که در قالب روزنامه دیواری چاپ میشه دنبال کنید و ازش تو مجموعه هاتون استفاده کنید.
اما خوب این شماره به نظرم مهمتر باشه.
https://media.hamshahrionline.ir/d/2024/05/09/0/5007372.pdf?ts=1715278686000
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهار اثر رای مردم بر قدرت مجلس آینده
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر علاقهمند به بحثهای جدید ارتباطات و سواد و خرد رسانهای هستید، کتابهای یکی دو سال گذشته انتشارات همشهری را از دست ندین.
این کتابها ظاهرا درباره رسانه است، اما بهواقع درباره سبک زندگی و سبک حکمرانی نوینی است که پلتفرمها برای ما رقم زدند.
وعده ما نمایشگاه کتاب.
راهرو 26. غرفه 666. همشهری
@mahdian_mohsen
❤️جمله شیرین رهبری و شهیدجمهور ما
1⃣یکم. عبارتی از رهبرانقلاب هست که برایم بسیار شیرین و دوست داشتنی است. از آن گزاره هاست که ریشه توامان در اخلاق فردی و جامعه سیاسی دارد. از آندست گزاره که یک سوی آن فرد است و یک سوی دیگر آن نظام سیاسی و حکومت اسلامی.
سالها پیش فرمودند: " امروز بهترین چیزی که ممکن است ما بتوانیم برای تصحیح اخلاق و رفتار و منش خودمان یعنی مسئولان کشور ملاک قرار دهیم، مردمسالاری دینی است"
و حالا عروج شهادت گونه رئیسی برایم سخت است چون او را جلوه و تجسم عینی این توصیه اخلاقی-سیاسی می دانستم. شهادت و سلوک فردی رئیسی از دل سلوک سیاسی او و در بستر مردمسالاری دینی رقم خورد. عجیب قیمتی است.
مردم سالاری دینی چیست؟ سالار دانستن مردم. مردم را ولی نعمت و نفس جامعه را نفس الهی دانستن . اما مردمسالاری دینی چه کارکردی دارد؟ با مردم به سمت حق حرکت کردن. حرکت جمعی به سمت توحید آنهم با اختیار و اراده ایمان خود مردم. اینجاست که حاکم و مسوول اسلامی نقش طریق پیدا می کند. نقشی از جنس راه و مسیر . مسیر رسیدن به هدف. نقشی از جنس دستگیری کردن و پیشرو شدن و هدایت کردن. نقشی تعلیمی.
اما چنین مسوولی چه وقت می تواند نقش راهبری و تعلیمی داشته باشد؟ زمانیکه برای تحقق چنین نقشی خودش نیز رشد کند. متحول شود. به بعثت برسد. نه رشدی جدا از سلوک اجتماعی؛ بلکه رشد فردی اش را در دل تحقق مردمسالاری ببیند. یعنی تلاش کند تا خاک راه مردم شود و از فرشی بودن به عرشی شدن برسد.
رئیسی از نگاه من چنین بود.
2⃣دوم. شهید جمهور ما از خادمی امام رضا به خادمی مردم رسید. جنس ایندو یکی است. اما دومی ارتقای یافته اولیست. خادم الرضا بودن یعنی خادمی زائرین کردن. یعنی خادمی کسانی که می خواهند با توسل به انسان کامل به رشد و تعالی برسند. با این نگاه، خادمی تنها به صحن وسرای رضوی متوقف نیست. چون این صحن و سرا تنها در حریم گنبد و بارگاه نیست و صحن رضوی به وسعت جمهوری اسلامی است و بلکه بیشتر.
اینجاست که خادم الرضا یعنی خادم زائرین رضا یعنی خادم مردمی که هرجای این خاک می خواهند با اتصال به امام معصوم رشد کنند. و جمهوری اسلامی حرم است یعنی همین. یعنی جمهوری اسلامی مانند صحن رضوی کارخانه انسان سازی است و خادمین آن خادم دستگیری از انسان ها هستند.
و حالا این جمله پرتکرار رئیسی معنی می شود که بارها وبارها گفت: "راه تقرب ما مسوولین خدمت به خلق است." او از خادمی امام رضا به خادمی مردم رسید و از نشان خادمی رضوی تا آغوش امام رضا را با خدمت به خلق طی کرد.
3⃣سوم. با این دو بند شهید جمهور را مرور کنید. او تنها در خلوت و پای سجاده شهید نبود. زندگی شهیدوار او در عمق فعالیت سیاسی و اجرایی و در بالاترین جایگاه تحقق مردمسالاری دینی بود. اینجاست که ادب اجرایی و اخلاق سیاسی و رفتار وحدت بخش و خدمت پرتلاش و خالصانه اش جور دیگری فهم می شود.
شهید شدن را در شهید بودن و این سلوک فردی را در بستر سلوک سیاسی و مردم سالاری دینی محقق دید. اینجاست که خادمی زائران رضوی را به خادمی ملت ایران ارتقا بخشید. خادمی در ابعاد یک ملت یعنی تابش یکنواخت مثل خورشید. چنین تابشی بسیار سخت است و عظمت و بزرگی می خواهد و تنها از انسان های بزرگ ساخته است.
همشهری
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این حرفها گفتنش ساده است. اما در عمل خودتان مقایسه کنید چندنفر بدان عامل اند.
ولایت مداری حقیقی و انقلابی گری راستین همین است.
چون رهبرش گفت از اختلاف پرهیز کنید، شد محور وحدت.
سرنوشت عامل به این سخنان حتما شهادت است.
@mahdian_mohsen
هدایت شده از همشهری
🏴روزنامه دیواری همشهری
(ویژه مراسم تشییع شهدای خدمت)
◾️فراموشت نمیکنیم خادم ملت
◾️این روزنامه دیواری در مراسم تشییع رایگان توزیع میشود.
◾️نسخه با کیفیت این روزنامه دیواری را اینجا دریافت کنید.
🆔 @hamshahrinews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگه چند ماه حقوق نمی گرفتیم تا آقای رئیسی اومد.
از زیباترین تصاویر همین حضور کارگران شرکت های احیا شده است.
اینها خدمات شهیدجمهور را سرسفره شان بیش از دیگران حس کردند.
و امروز گویی پدر از دست داده اند
@mahdian_mohsen
❇️یک تشییع جنازه متفاوت
❇️چرا شهید جمهور از شهیدرجایی و شهید بهشتی متفاوت است؟
🔸حضور مردم در بدرقه شهید جمهور و همراهانش عجیب شگفتی ساز شد. اما این حضور میلیونی و چشمگیر از جهاتی با دیگر تجمعات تاریخی ملت ایران متفاوت است.
🔸مختصری مرور کنیم تا حرف نهایی:
1⃣یکم.
کارگر شرکت هفت تپه می گوید گویا پدرم را از دست دادم. می گوید چندماه حقوق نمی گرفتیم تا اینکه آقای رئیسی آمد. کارگران شرکت احیاشده هپکو شعار می دادند: " سید ما به آسمان پر کشید/ناجی صنعت به شهادت رسید"
هرکس به نحوی غم از دست دادن شهید جمهور را با تمام وجود حس می کند. سهمی که کم و بیش سر سفره اش احساس کرده است.
لذا برخلاف گذشته و اینبار پشت سر ماشین حمل شهدای خدمت مردمی بودند که صرفا برای وجه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی نیامده بودند و نقش این انقلاب را در توجه دادن به دنیا فهم و وجدان کردند. پیشتر هم چشیده بودند اما اینبار قله آن ها بود؛ شهید جمهور و شهید خدمت.
2⃣دوم.
یکی از صفحات ضدانقلاب که از زمان مرگ مهسا علیه کشور اقدام کرده بود می نویسد: "امروز در تشییع جنازه شرکت می کنم برای عذرخواهی." بعد هم همه پست های قبلی را پاک می کند.
این ماجرا منحصر هم به مخالف نیست. رقبا نیز متوجه شدند سیاست ورزی اخلاقی یعنی چه. نمونه اش آخرین سخنرانی رئیسی در جلسه هیات دولت است که تاکید می کند به حکم ولی و رهبرم غیر از وحدت عمل نمی کنم و حق خود نمی دانم اختلافات را میان مردم ببرم.
🔻خلاصه اینکه خیلی ها متوجه شدند می توان در دل سیاست رفت و از درون آن با ردای شهادت اوج گرفت و آسمانی شد.
✅اما حرف نهائی اینجاست؛
مردم ما تشییع جنازه امام را به خاطر دارند. حضرت امام تجلی آن بخش از حاکمیت بود که مردم آنرا قدسی می دانستند. لایه انقلاب و نظام اسلامی. حضور این مردم در دیگر راه پیمائی ها نیز از جمله روز قدس و جشن پیروزی انقلاب اسلامی نیز از همین دست است.
مردم ما تشییع جنازه شهدا و در راس آن شهید صاحب مکتب و سیدشهیدان انقلاب، حاج قاسم سلیمانی را به چشم دیده اند. شهدای امنیت نیز برای مردم آشنا هستند. دلاورمردانی که غیرت می ورزند و مجاهدانه از کیان انقلاب و خاک و ناموس مردم دفاع می کنند.
اما ماجرای شهید جمهور در سطح و لایه دیگری است. در لایه دنیای مردم و با جلوه بیشتری نسبت به امنیت. در سطح معیشت و دنیای مردم. شهید جمهور نشان داد که توجه به دنیا و خدمت رسانی مادی نیز در نظام اسلامی می تواند در قله خود رنگ شهادت بگیرد. رئیسی خدمت رسانی دنیایی را هم مقدس کرد. رفتار سیاسی و کنش حزبی را نیز تقدس بخشید.
✅خلاصه اینکه شهید جمهور با شهیدرجائی و شهید بهشتی نیز متفاوت بود. آنها شهدای دوره انقلاب و نظام سازی در مراحل 5 گانه انقلاب اسلامی اندو رئیسی شهید دوره دولت سازی. به همین دلیل آنها به دست دشمنان انقلاب شهید شدند و رئیسی در دل خدمت.
واپسین سخن اینکه همین خون یعنی کشور با قدرت پیش می رود و حالا در دوره دولت سازی خون هائی نیاز داشت تا چشم ها باز شود. خونی که رسانه است تا وجدان ها بیدار شود و در داخل و خارج همه بفهمند با انقلاب اسلامی می توان در اعماق دنیا رفت و از فرش به عرش رسید. چه بسا تعبیر دقیقتر اینست که فرش را نیز عرشی ساخت.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻امان از حیرت این روزها
🔸شما هم اینطورید و هنوز باور نکردید؟ در خانه و محل کار راه می روید و با خود کلنجار که چه شد اینطور شد؟ عکسی از آقای رئیسی می بینید و ممکن است ازخود سوال کنید چطور ممکن است؟ حکمتش چیست؟
چه بسا ساعات اولیه حادثه این نجواهای درونی کمتر بود. شاید داغ بودیم و نفهمیدیم. حالا هر چه می گذرد این سوالهای فلسفی بیشتر میشود.
چطور ممکن است؟ یک نفر با تمام ویژگی هایی که این روزها بدان نیاز داریم بار سفر می بنند و عزم آسمان می کند. چرا؟
🔻آنها که دنبال علت اند و هنوز در پی اینکه بالگرد چطور بلند شد و چطور نشست و چه کسی مقصر است، مخاطبم نیستند. شاید اگر نشانه های اعجاب برانگیز یک عروج معنوی را دقیقتر می دیدند، از علت ها فراتر و دنبال حکمت ها می رفتند. اما حکمت چیست؟
🔸یکی می گفت حکمتش اینست که قدر نعمت بیشتر بدانیم؛ قبول.
🔸 آن یکی می گفت این ماجرا باعث شد رئیسی بیشتر شناخته شود؛ اینهم درست.
🔸آن یکی می گفت خیلی ها با این حادثه پیوندشان با انقلاب و حاکمیت و مسؤولین خدمتگزار بیشتر شد؛ البته درست است.
🔸آن یکی می گفت برخی که مخالف نظام بودند با دیدن این صحنه ها دلشان نرم می شود و قدر داشته هایشان را بیشتر می دانند؛ بله. به چشم دیدم.
🔸یکی دیگر می گفت رفتن رئیسی سرمایه اجتماعی نظام را بیشتر می کند؛ اینهم درست است. از روی فیلم های تشییع روشن است.
🔻همه اینها درست. اما اینها فهم ناقص ما از حکمت این حادثه است. سوال اصلی اینست که واقعا حکمت ماجرا چه بود؟ آنچه می گویند و گفته می شود گویا کافی نیست.
✅ما نمی دانیم. راستش همین: "ما نمی دانیم." تنها چیزی که آرامش بخش است اتفاقا همین تعبیر است؛ "ما نمی دانیم."
هرطور حساب می کنیم این حادثه بی اندازه سخت و باورنکردنی است. اداره کشور در دست کسی بود که هم اخلاق داشت و هم اهل معنویت بود و هم ولایت پذیر و هم وحدت ساز بود و هم بسیار پرتلاش و البته مردمدار. و حالا فقدانش؛ خب چرا؟
🔻شاید باید می رفت تا همین سوال ها پیش بیاید و بفهمیم ما هیچ نمی دانیم. هیچ کاره ایم. به تعبیر اخوان ثالت سرگشته محضیم در این وادی حیرت. فقر مطلقیم. اراده اوست و دیگر هیچ نیست. به تعبیر امیرالمومنین عَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ آلْعُقُودِ، وَنَقْضِ آلْهِمَمِ. می فرماید: «خداوند را بهوسيله بَرهم خوردن تصميمها، فسخ پيمانها و نقض ارادهها شناختم»
✅آنچه از رفتن شهیدجمهور می فهمم اینست که هیچیم. به قول مولانا اندر ره دوست فقر مطلق خوشتر/کاندر ره او خوار بود محتشمی. باید بدانیم و بدانید که همه نقشه هایمان در مقابل اراده حق نقش برآب است. فقر محضیم. نه فقیر که فقیر ذاتی است که به صفت فقر موصوف شده است؛ فقر محض یعنی هیچ. ربط محضیم.
حالا با این وصف از تدبیرمان سخن بگوئیم. اندازه مان را بشناسیم و اراده کنیم و با این شناخت وارد عرصه سیاسی شویم. با این که هیچیم. چه بسا همین صفت خیلی از اراده ها و تدبیرها را جابهجا کند. بدانیم و وجدان کنیم که فوق همه اراده ها اراده اوست.
روح امام شاد چقدر این هیچ بر زبانش بود. و فرمود: نیستم نیست، که هستی همه در نیستی است/ هیچم و هیچ، که دَر هیچ نظر فرمائی
همشهری
@mahdian_mohsen