✅جام زهر و تدبیر
رهبرانقلاب فرمودند آتش بس هم تدبیر بود. این جمله ساده پاسخ به کسانی بود که از حضرت امام تصویری مسلوب الاختیار در جنگ ساخته بودند و ماجرای آتش بس را پروژه ای توطئه آمیز و ناشی از فشار اطرافیان می دانستند. گوئی امام آنقدر بی اطلاع وساده اند که عده ای با اطلاعات غلط و فشار مکرآلود می توانند وی را مجبور به کاری کنند که اکراه دارد.
رهبرانقلاب در پاسخ به این افراد فرمودند اتفاقا همان تصمیم تدبیر بود و اگر نبود امام زیر بار نمی رفتند.
اما جمع ایندو چگونه است؟ این بحث برای این روزهای ما نیز بسیار کلیدی است. تحلیل برجام نیز خارج از فهم دقیق از این برهه تاریخی نیست. جمع تدبیر و جام زهر و مصلحت.
امام در همان پیام آتش بس می فرمایند مصلحت در همین جام زهر است. اما این مصلحت چه بود که هم تدبیر بود و هم جام زهر؟
برخلاف تصور غلط رایج کسی امام را تحت فشار قرار نداد. اطلاعات غلط هم به امام ندادند. اساسا چنین وجود سیاسی مقابل هیبت معنوی و مدیریتی امام وجود نداشت که بخواهد در این سطح خدعه آمیز رفتار کند.
مصلحت آنروز کشور توقف جنگ بود. اقتصاد کشور توان بیشتر نداشت و جنگ به جهات مختلف قابل تداوم نبود. از همه مهمتر مردم بودند که بیش از این تاب آوری نداشتند. حضرت امام مراعات مردم را کردند و اساسا نقش ولی در همین فهم دقیق از زمانه و تاب و توان مردم است. مصلحت آنروز در همین مدارا بود.
چرا جام زهر؟ چون باب بسته شدن فیض و مسیر و جریان پرقدرت و پرسرعت معنویت در جامعه بود. جهان اسلام نیز صدمه می دید. رشد مادی و معنوی یک جامعه در بستر این وقفه متوقف می شد و دهها دلیل دیگر.
اما تدبیر همان بود که شد. بهترین تصمیم در آن زمان همان مراعات مردم بود. همان رعایت مصلحت جامعه بود. مصلحت دقیقا همان عقلانیت بود و تدبیر.
فهم این مهم برای تحلیل امروز ماست. امام جامعه به امت نگاه می کند. امت همراه شود می ایستد و به هر دلیل کسر بیاورند باز هم می ایستد اما مراعات حال مردم می کند و با این مدارا مسیر جایگزینی را برای ایستادگی انتخاب می کند. این مسیر اما در همان زمان بهترین و مدبرانه ترین مسیر است. تدبیر رهبری انقلاب برای برجام نیز از همین جنس بود. فرمود به مذاکره بدبینم اما به بستر جامعه نگاه کرد و تاکتیک نرمش قهرمانانه را برگزید تا یک ملت در یک مسیر طبیعی تجربه و رشد کند و از غیر دل برکند و آگاهانه روی پای خود بایستد. اساسا نقش امام در همین تربیت اجتماعی امت است.
@mahdian_mohsen
⛔️خطای دناپلاس
چرا ماجرای خودروی دناپلاس در مجلس انقدر حساسیت ایجاد کرده است؟
یکبار ماجرای ماشین دادن به نماینده ها از جهت جایگاه نمایندگی تحلیل می شود. اینکه اساسا چرا باید به نماینده خودرو دهند. یا اینکه بسیاری از این نماینده ها افراد شاغل وتحصیل کرده جامعه بودند و کمتر ممکن است بین آنها کسی باشد که از قبل خودرو نداشته باشد. یا مواردی از این دست.
.
یکبار ممکن است از جهت رانتی بودن خودرو ها انتقاد شود. اینکه اگر قرارست خودرویی داده شود چرا رانتی؟ چرا با شرایط خاص و ویژه؟ چرا انقدر متفاوت از قیمت بازار؟
.
یکبار ممکن است از جهت نوع خودرو و تجمل نقد شود. اینکه حالا اگر خواستند خودرو دهند چرا خودروی نیم میلیاردی؟ چرا خودرویی که مردم عادی توان خریدن آنرا ندارند؟
.
اما در ماجرای اخیر همه این موارد همزمان جمع است به علاوه اینکه در بین خودروهای تحویلی، خودروی دنا پلاس خودرویی است که ماه هاست مردم عادی در صف خرید هستند و ایران خودرو با بی اعتنایی و ناکارآمدی از تحویل به موقع سرباز زده است.
.
یعنی نه تنها این اقدام خلاف شئونات نمایندگی است، بلکه رانتی است و بلکه تجملاتی است و از همه مهتر اینکه به جهت نوع خودرو موجب تبعیض آشکار است و همه اینها در کنار هم است که موجب عصبانیت به حق مردم می شود.
.
کسی نبود در مجلس تذکر دهد که روی اعصاب مردم راه نروید؟ آنکه داد خطا کرد، آنکه گرفت را چه کنیم؟ آنکه سکوت کرد چه؟ شفافیت چه شد؟
@mahdian_mohsen
🛑آیا هاشمی امام را گول زد؟
"آیا هاشمی امام را گول زد؟" تیتر بدی است؟ احتمالا می گوئید توهین به امام است. بله حق می دهم. ولی تحلیل برخی عزیزان انقلابی درباره قطعنامه دقیقا همین میزان توهین آمیز به ساحت حضرت امام است.
خلاصه حرف شان اینست که عده ای اهل خدعه امام را دوره کردند و تحت فشار قرار دادند و اما ناچار شد جام زهر را بنوشد.
می گوئیم اینکه توهین به امام است. امام را چه فرض کردید؟ فردی بی اطلاع از اوضاع و بی اراده مقابل اطرافیان؟ می گویند مثل ماجرای حکمیت امیرالمومنین وصلح امام حسن. می گوئیم خب سخنان اخیر رهبری را چه می کنید که فرمود مدبرانه؟ میگویند امام نیز مانند امیرالمومنین ناچار شد تن به فشار اطرافیان دهد و انتخاب دیگری هم نداشتند لذا تدبیر یعنی همین.
عجیب است این سطح امام شناسی. عجیب تر فهم نادرست از نظام امام-امت است.
چرا حل و فصل این موضوع مهم است؟ چون همین امروز هم عده ای که برخی سخنان رهبری را فهم نمی کنند، هرازگاهی می گویند رهبری خودشان خوب اند. ولی امان ازدفتر و بیت و فشار روحانی و کدکش ها و خبربیارها و بولتن سازان برای ایشان.
برادران خوبم
مهمترین و کلیدی ترین نقش امام جامعه هدایت است. هدایت نیز نمی تواند بدون اعتنا به حال مردم و زمانه جامعه باشد. امام جامعه هیچ گاه با فشار اطرافیان تصمیمش عوض نمی شود ولی وقتی شرایط مردم و جامعه را می بیند با هدف هدایت با آنها مدارا میکند و تصمیمش را تغییر می دهد.
امام خمینی در پیام قطعنامه می گوید "به مصلحت مسلمین تن دادم" رهبرانقلاب مصلحت را توضیح می دهند: "قبول قطعنامه بخاطرفهرست مشکلاتی بود که مسئولین به امام دادند" امام در پیامشان می گویند: " تاكید می كنم كه گمان نكنید كه من در جریان كار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من می باشند"
برای نقد هاشمی و روحانی و رضائی غیره راه بسیار است. چرا امام را هزینه میکنیم؟
امام بخاطر شرایط کشور با مردم مدارا کردند. مدارا و مراعات کلید واژه کلیدی امام در توجه به سلوک فردی و مدیریت اجتماعی است و نه تنها عقب نشینی نیست که نرمش قهرمانانه برای رشد جامعه است. لذا همین جام زهر به تعبیر رهبرانقلاب با تدبیر قطعنامه شیرین شد. 11/07/1369
مذاکره نیز همین بود. برخی خیال می کنند رهبری تحت فشار روحانی به مذاکره تن داد. خودشان می فرمایند مجوز مذاکره برای دولت قبل بود. ۱۳۹۵/۰۳/۲۵. یعنی خواست مردم را دیدند. این نیز برای رشد جامعه در یک تجربه واقعی بود تا متوجه باشند پیروزی در تاب آوری و ایستادن روی پای خودمان است.
در ماجرای حکمیت و صلح امام حسن هم العیاذ بالله امام تحت فشار چهارتا اهل خدعه تصمیم نگرفت. به مردم و جامعه اش نگاه کرد. وقتی طرح حکمیت مطرح شد 20 هزار نفر شمشیر بدست مقابل امیرالمومنین صف کشیدند. حضرت فرمود کاش دو نفر در این سپاه مثل مالک بودند. در قصه صلح امام حسن که اوضاع بدتر بود. رهبری می فرماید صلح امام حسن ناشی از بی بصیرتی مردم آن زمان بود.
درست کنیم تحلیل مان را از نظام ارتباطی امام و امت.
@mahdian_mohsen
✅یک پیشنهاد برای قوی شدن در دفاع از انقلاب
برای دفاع از انقلاب سه ویژگی نیاز داریم
اول داشتن یک نظام اندیشه. نظام اندیشه کمک می کند مسائل را بصورت کلان و منسجم و دارای امتداد عملی ببینیم. نظام اندیشه کمک می کند مبانی انقلاب را از نظر تا عمل تحقق ببخشیم.
طبیعی است که نظام اندیشه انقلاب را باید از موسس انقلاب گرفت. دست مان باید دست امامین انقلاب باشد و تمام.
دوم رابطه سلوک و اخلاق فردی با اقدام سیاسی و انقلابی است. جوان انقلابی باید بتواند خودسازی و انقلابی گری را با هم جمع کند تا در عمل موثر باشد و گرفتار انحرافات اخلاقی نشود. سوال اینست که رابطه سلوک فردی و اجتماعی چگونه است که نه به رخوت و بی عملی کشیده شویم و نه ولنگاری اخلاقی در اقدام.
سوم نگاه امیدوارانه به آینده انقلاب است. امید ناشی از دیدن دارایی های واقعی انقلاب و توجه به نصرت حق در عمل به سنت های الهی.
امید واقعی حرکت ساز است و سازنده.
برای تقویت این سه ویژگی پیشنهاد می کنم کتاب «طرح کلی اندیشه مقاومت» را بخوانید و دست به دست کنید.
با مطالعه این کتاب حتما تصویری جدید از مبانی انقلاب و ناگفته های اندیشه امام خواهید دید. تصویری عرفانی و فقهی از تاسیس انقلاب با تاکید برجایگاه ولایت الهیه و معصوم در نظام هستی و امتدادش تا ولایت فقیه و همچنین تاکید عمیق بر جایگاه مردم.
پیشنهاد می کنم علاقه مندان به مردم سالاری مباحث این کتاب در این حوزه را مرور کنند. متاسفانه بسیاری از این حرف ها در اندیشه عرفانی-سیاسی امام، به هر دلیل دست مردم نرسیده است.
ناشر کتاب خانه طلاب جوان است که دو وظیفه راهبردی برای خودش دیده است و سالهاست در این حوزه فعالیت می کند. یکم. پژوهش و تبیین و تدریس مکتب امام و دوم فعالیت جهادی در مناطق محروم و خدمت رسانی و گفتمان سازی جهادی
نویسنده کتاب حجت الاسلام علی مهدیان استاد حوزه و پژوهشگر و مدرس کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی است.
برای تهیه کتاب به سایت خانه طلاب جواب به آدرس khanetolab.ir
مراجعه کنید یا با شماره ۰۲۵۳۲۶۰۳۶۷۷ تماس حاصل فرمایید
@mahdian_mohsen
🔻تحلیل یا بادبزن جگر
"تحلیل جدید چی داری جگرم حال بیاد؟" بامزه است. ولی خیلی ها لابه لای نقد و تحلیل ها دنبال بادبزن جگرند. آسیب مهم این پدیده توسعه کاسبان لایک وشومن های پوپولیست رسانه ای است.
می گویم دناپلاس و واکسن آنفلوآنزا در مجلس اشتباه بود. می گوید: "اشتباه نه؛ بگو فساد. مجلس انقلابی از دست رفت. این هم سرنوشت وحدت" می گویم: :" مجلس وحدت یعنی مجلس عصمت؟"
می گوید رئیس جمهور باید استیضاح شود. می گویم ثمره اش چیست؟ اصلاح وضع موجود؟ می شود؟ اصلا زمان برای آمد و شد آدم ها وجود دارد؟ می گوید مهم نیست. روحانی باید بی حیثیت شود.
فرمود قطعنامه 598 تدبیر بود. می گویم تدبیر یعنی مناسب با شرایط وقت اقتصادی و جنگی بهترین تصمیم گرفته شد. می گوید نه؛ نشد. بگو خیانت. هاشمی و روحانی و رضایی طی نقشه ای خائنانه امام را دوره کردند.
می گویم الحمدلله حکم دادگاه طبری هم آمد. می گوید چه فایده. کم گذاشتند. باید وسط میدان بهارستان لخت شود وشلاق بخورد.
می گویم منم با تصویب قیر رایگان مخالفم اما...میگوید اما ندارد. موافقان این تصمیم فساد را مدد دادند.
وقتی "حال کردن سیاسی" جای " عقلانیت سیاسی" را میگیرد نتیجه اش می شود رونق کاسبی لایک حرام.
آقای محترمی که تا دیروز معتقد بود زن حتا محجبه اش حق ندارد به خیابان بیاید و بخاطر انتخاب یک وزیر زن فریاد واسلاما سر می داد، امروز از بی حجابی دفاع می کند.
دیگری می بیند در مسابقه با ضدانقلاب ها در حرف های شاذ و گل درشت عقب مانده و کمتر سوت و کف شنیده است، می نویسد: چه خوب که رهبری توصیه پزشکان را درباره کرونا گوش دادند اما کاش بقیه حرف های کارشناسی را هم بگوش بگیرند.
آن یکی که از نوک پا تا فرق سر خشونت فکری و ظاهری دارد، از کاریکاتور اسلام رحمانی می گوید.
دیگری که تمام حیثیت خود و اذناب سیاسی اش را خرج آمدن دولت روحانی کرده است امروز منتقد شده و سفره اش را جدا کرده است و اعتراض می کند که چرا به این دولت می گویید اصلاح طلب.
عارضه لایک و ریشیر هیجانی همین کاسبی هاو سوداگری های رسانه ای و سیاسی است.
ساده سازی مسائل در عصر پیچیدگی عارضه مهم زندگی در مجاز است. تلاش شود به ارتقای عقلانیت کمک کنیم واگرنه اصحاب خرد خانه نشین شده و خاک می خورند و شومن ها سیاسی تکثیر می شوند.
🔻و اما نگرانی اصلی اینجاست...
در جامعه ای که خواصش کاسبان هیجان اند و رونق در تحلیل های حدی و صفر و یکی است، همه چیز حیثیتی می شود و آدم ها جرئت اظهار نظر نخواهند داشت و نتیجه این می شود که عده ای از ترس پوپولیسم در حاکمیت از طرح شفافیت فرار می کنند.
در این باره بیشتر باید نوشت.
@mahdian_mohsen
✅حفظ نظام یا حفظ جان امام زمان
✅بالاخره امنیت یا عدالت!
چرا حفظ نظام اوجب واجبات است؟ یعنی در تزاحم واجبی چون نماز و حج وزکات حفظ نظام اوجب است. چرا؟ بالاتر از این چرا امام فرمودند حفظ نظام از حفظ جان امام زمان واجب تر است؟ مگر تجسم و حقیقت عدالت امام زمان نیست؟ چطور ممکن است در تزاحم ایندو حفظ نظام اولی باشد؟
این مقدمه را داشته باشید. یک قدم جلوتر رویم.
رهبر انقلاب فرمودند امنیت نباشد، عدالت هم نیست. تکلیف برای برخی دوگانه های موهوم روشن شد. توجه کنیم که ما دوگانه امنیت و عدالت نداریم. دوگانه ولایت و عدالت هم نداریم. آنچه داریم نسبت است. مثلا نسبت امنیت با عدالت.
اما چرا فرمود امنیت مقدم است؟ توجه کنیم که عدالت، هدف است. مسیر و وسیله نیز در انحصار اسلام است. این اسلام است که ما را به عدالت می رساند واگرنه بقیه نحله ها و مشرب ها و مکاتب با هر سطح شعاری به توهمی از عدالت دست یافته اند. نمی از یمی.
اما....
اما تحقق اسلام روی زمین تنها و تنها در سایه تشکیل حکومت است.حکومت نباشد اسلام در حد احکام فردی فراتر نخواهد رفت و در پستوخانه ها و نهایتا به خانقاه و مساجد محصور می شود. به همین جهت به تعبیر رهبری همه انبیا به دنبال تشکیل حکومت بودند و در این راه یا قدرت یافتند و یا خون دادند.
با این توضیح امنیت در حکومت مسیر رسیدن به عدالت است و اساسا تحقق عدالت با مقدمه امنیت است. ولایت هم همین است. مقصد ولایت، عدالت است. لذا تزاحمی نیست. ما با ولایت به عدالت می رسیم.
بازگردیم به مقدمه ابتدای متن. چرا حفظ نظام از حفظ جان امام زمان بالاتر است؟ احتمالا تا حدی روشن شده است. چون جان امام زمان نیز خرج اسلام شده و می شود و اسلام محقق نمی شود جز با تشکیل حکومت.
حکومت استقرارش به امنیت است و امنیت خاک راه عدالت.
@mahdian_mohsen
🔻از این صلح تا آن صلح
🔻درباره پیروی از اکثریت
آقای رئیس جمهور در اظهارنظری که با واکنش های بسیاری مواجه شد اظهار داشت امام حسن چون اکثریت جامعه خواستند صلح کردند. برداشت غالب مخاطبین از سخنان رئیس جمهور تعریض بر مذاکره بود هرچند صراحت نداشت.
از فرامتن عبور کنیم. سخنان رئیس جمهور متاسفانه تناقض آمیز است و احتمالا فردا تعبیر دیگری دارند. شاید هم متناسب با واکنش ها توضیح جدیدی داشته باشند. مهمتر اینکه اکثریت که هیچ، بعید است اقلیت دلسوزی باشند که از مذاکره با اوباش حاکم بر آمریکا دفاع کنند. با این حال اصل کلام قابل تحلیل است.
نقطه کانونی این سخنان در صلح و جنگ نیست. اصل مساله در نحوه مواجهه امام با خواست اکثریت است. سوال اینست: " امام جامعه چه میزان با خواست اکثریت همراهی می کنند؟ مثلا آیا ممکن است در شراط جنگی تن به صلح دهند؟"
پاسخ به این گزاره مثبت است. امام حسن به خواست اکثریت جامعه تن دادند. امیرالمومنین وقتی با خواست 20 هزار جاهل آنهم شمشمیر بدست در سپاهش مواجه شدند به حکمیت تن دادند. رهبرانقلاب نیز با اینکه فرمودند به مذاکره خوش بین نیستم اما با خواست جامعه برای مذاکره همراهی کردند. پس اصل حرف درست است. اما یک اختلاف ظریف در "همراهی مدبرانه" با "پیروی پوپولیستی" وجود دارد.
یک پدر وقتی با اشتباه فرزندش مواجه شود ممکن است موقتا با او همراهی کند. این تدبیر خودش تعلیم است. به سخن دیگر مدارای مرشد گونه با خطای فرزند در نهایت به رشد او منجر می شود. به همین جهت رهبرانقلاب ماجرای مذاکره با آمریکا را نرمش قهرمانانه دانستند و همین نرمش را هم مبارزه تلقی کردند. رهبری در ماجرای صلح امام حسن فرمودند حضرت با صلح تنها سبک مبارزه را تغییر دادند.
با این توضیح بین کسی که پوپولیستی پشت سر مردم حرکت می کند و با هرهری مذهبی و تذبذب اعتقادی، اباحه گری سیاسی را ترویج می کند، با امام و رهبری که مرشد گونه و معلم وار با جامعه مدارا می کند تا مردم تجربه کنند و آگاهانه تصمیم بگیرند، تفاوت است. گرچه ظاهر "صلح عافیت اندیشانه" با "صلح قهرمانانه" یکی است، اما از اولی کرنش مقابل اهریمن و استیصال سیاسی و دویدن به آغوش دشمن در می آید و از دومی تنها مبارزه و استقامت.
@mahdian_mohsen
کشکول|محسن مهدیان
راز عدالتخواهی امیدآفرین
مبارزه با ظالمان کوچک
یکم. انتظار ما از مبارزه با فساداقتصادی چیست؟ خیلی ساده است. افزایش امید.اما آیا اینگونه است؟ احتمالا تصدیق می کنید که ماجرا بدتر شده است. یعنی برخلاف انتظار، با افزایش مبارزه با فساد مردم دچار بی حسی بیشتر شده و هر روز امیدشان کمتر می شود. یک نشانه اش، "احساس" فساد سیستمی است.
اما چرا؟ علت در اولویت های ما در مبارزه با فساد است. به پرونده های فسادی که در ذهنتان مانده مراجعه کنید. ویژگی مشترک شان سیاسی بودن شخصیت های پرونده است. به تعبیر دیگر ما با یک سلبریتی زدگی در مبارزه با فساد مواجه ایم. هیجان سیاسی مبارزه مهمتر از اهمیت و بزرگی پرونده است.
اشکال همینجاست.
دوم. نتیجه توقف در فساد "سلبریتی های سیاسی" ناامیدی است. مردم می گویند برخورد با فساد این ژنرال سیاسی و آن آقا و آقازاده یک معنی بیشتر ندارد و آن اینکه : "همانطور که فکر می کردیم همه تان با هم فاسدید!" و ترجمه اش فساد سیستمی است.
اما چرا اینطور فکر می کنند؟
طبیعی است. چون می بینند مبارزه با فساد منجر به کاهش ناکارآمدی نمی شود و همزمان سفره آنها کوچکتر می شود. طبری و رحیمی و فریدون و بقائی و مهدی هاشمی را هم بگیرید باز با ناکارامدی فلان وزیر و بهمان مدیر بدون هرگونه ارتشا و اختلاسی، ارز 30 هزارتومان و سکه 14 میلیون تومان می شود و دولت با تورم از سفره مردم سرقت می کند.
پس مردم می گویند دستگیری این و آن کفاف نمی دهد. حتما سیستم فاسد است که مبارزه با فساد هم نمی تواند کارآمدی ایجاد کند و به این ترتیت، امیدآفرین ترین مطالبه مدنی در همه جای دنیا، در کشور ما منجر به ناامیدی بیشتر می شود.
سوم. راه حل چیست؟ چه کنیم که مطالبه ما امیدآفرین باشد؟
راه حل در مبارزه با ظالمان کوچک است.
ظالمانی که هرچند اسم سیاسی و پرطمطراق ندارند و مبارزه با انها بی هیجان است؛ هرچند اختلاس نمی کنند و ارتشا ندارد اما تصمیم غلط و سهل انگاری و اهمال و تنبلی شان موجب ظلم های بزرگ می شود و عامل اصلی ناکارآمدی در کشورند. مبارزه را باید ازین نطقه آغاز کرد. این مبارزه با فساد، برای مردم محسوس است و هرقدمی که برداشته شود کارآمدی را بیشتر می کند نه هیجان را فزونتر.
"راز عدالتخواهی امیدآفرین" در پیگیری کارآمدی و مبارزه با ظالمان کوچک است.
سفرهای استانی رئیسی برای احیای کارخانه های تعطیل شده و سفرهای قالیباف برای پی گیری مشکلات محلی مردم در همین راستا قابل نشانه گذاری و تقدیر است.
@mahdian_mohsen
🔻استیضاح و عصر پیچیدگی
برخی با شعار استیضاح، جگرشان را باد می زنند؛ اینان مخاطب متن نیستند. برخی هم کاسب لایک های هیجانی اند. ایندسته هم هیچ. برخی نیز چون حرف ایجابی ندارند، صدای بلندشان تنها برای اسکات اعتراض مردمی است و نه هر انگیزه دیگر. ایندسته هم که عمدتا از میان نماینده های مجلس اند، بزودی خواهند نشست.
اما عده بسیاری هم هستند که واقعا معتقدند یک روز ماندن آقای رئیس جمهور ضررش بیشتر از هر پیشامد دیگری است. در پاسخ به این گزاره، بسیار نوشته اند و بنای تکرار نیست. از اینکه در تاریخ امروز و فردا استیضاح عملی نیست تا اینکه بی دولتی سرانجامش آشوب و فروپاشی است و غیره.
🔻اما استدلال این متن مربوط به یک اشتباه تحلیلی دامنه دارست که هرازگاهی خودش را در یک مصداق روز سیاسی نشان می دهد و آنهم بی اعتنایی به عصرپیچیدگی است.
ما در روزگار عصر پیچیدگی بسر می بریم. عصری که مسائل را نمی توان با ساده سازی و تک متغیره ای تحلیل کرد. هر میزان جامعه مردمی تر شود، پیچیدگی مسائل نیز مطابق با ابعاد انسانی متنوع تر و پیچیده تر می شود. عصر پیچیدگی، عصر مصلحت است. در این عصر مصلحت فربه می شود و آرمان را باید به محک واقع بینی خواست و محقق ساخت.
عصر پیچیدگی عصر جامع دیدن و جامع تصمیم گرفتن است. عصر پیچیدگی برآمده از جامعه ای است که قدرت اجتماعی در آن فزون یافته و هر روز در معرض دشمنی های بیشتری است. در چنین عصری تصمیمات تک متغیره و غیرواقع بینانه خام اندیشی است و منتهی به هلاکت و شکست.
🔻در همین موضوع استیضاح، برخی بی اعتنا به ابعاد سیاسی- اقتصادی شرایط امروز، تصور می کنند تغییر یک مهره در راس دولت، منجر به خروج از بن بست می شود. این افراد نه تحریم ها را می بینند. نه دشمنی های بی امان را. نه بدنه کهنه مدیریتی و اعتبار ساختاری را می بینند و نه توان و کشش و اعتماد جامعه را. این تلقی ساده انگارانه می پندارد با آمد و شد رئیس جمهور مسائل کشور یک شبه سامان می یابد. از سوی دیگر مشکلات امروز و گرانی ها را می بیند اما تشویش تصمیم گیری و آشوب اراده ها و فروپاشی ساختاری و دوقطبی های ویرانگر اجتماعی را پس از تغییر نمی بیند.
فهم مصلحت در عصر پیچیدگی گوهر نابی است که اصل و اساسش را باید از دست امام جامعه گرفت تا هم از گزند توهم گرایی ظاهرگرایان در امان ماند و هم عافیت اندیشی دنیاپرستان.
@mahdian_mohsen