eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.7هزار دنبال‌کننده
413 عکس
137 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
انگشتر خونین و شکسته شهید آرمان علی وردی برای اهل اشاره همین تصویر کافیست @mahdian_mohsen
🔴خون شهید و پایانی بر وسط بازها خون شهید دوقطبی سازست. کدام دو قطبی؟ حقیقی ترین دوقطبی عالم؛ دوقطبی حق و باطل. دوقطبی انقلاب و ضدانقلاب. و اما یکی از برکات خون شهید اینست که پایانی بر وسط بازهاست. 👈چه کسانی وسط بازی می کنند؟ سه دسته. 1⃣گروه اول منافقین. آنها که در دل اهل باطلند، اما میانه بازی می کنند تا هر زمان لازم شد و به وقتش بتوانند جبهه را عوض کنند. برخی از اصلاح طلبان افراطی از این دسته اند. شفاف شدن عرصه سیاست کمک کرد نقاب شان بیافتد و امروز عمدتا فراری اند و در فهرست وطن فروش ها. 2⃣گروه دوم مذبذین. کسانی که به دلیل اعتماد به نفس پائین و شخصیت متزلزل و ساده لوحی در تحلیل مسائل روز، قدرت تصمیم گیری و اراده را از دست داده اند. این جریان عمدتا با شعار نه این و نه آن به آتش جبهه باطل دمیدند بی آنکه بدانند. مرددین حقیقت با لگد واقعیت بیدار می شوند؛ هر چند دیر به مهلکه و میعادگاه می رسند. 3⃣گروه سوم کاسبین. کاسبین کسانی هستند که الزاما اهل باطل نیستند و اما کسب وکارشان در دو نبش بودن است. بسیاری از سلبریتی های سیاسی و هنری و رسانه ای از این دست اند. حالا کاسبی می تواند پول باشد یا رای یا لایک و ممبر و یا عناوین پوچ. ✅خون شهید صحنه دوگانه های کاذب و توهمی را شکسته و تبدیل به دوقطبی های اصیل در عالم می کند. خون شهید چون خورشیدی حق نماست. @mohsen_mahdian
⭕️چرا دروغ ها راباور می کنند؟ حتما شما هم تعجب کردید؛ اینکه چطور برخی هر دروغ شاخداری را باور می کنند. داعش برای اثبات کشتار شاهچراغ هرچه در توان داشت بکار بست اما باز هم گفتند "کار خودشونه."چرا؟ پروژه کشته سازی هم همین اندازه عجیب است؛ پدر و مادر متوفیان ادعای کذاب ها را تکذیب می کنند اما باز هم عده ای باور نمی کنند. چرا؟ 👈اول ببینیم دروغ چطور وارد ذهن ما می شود. هر پیامی که به ما میرسد طی یک فرآیند چند مرحله ای در ذهن تثبیت می شود. مرحله اول تصویر دروغ در ذهن است. این مرحله کاملا خودبه خودی صورت می گیرد. هرچه وارد ذهن می شود یکجا ثبت و ضبط می شود. مرحله دوم تصدیق دروغ است. ذهن بررسی می کند که این دروغ راست است یا خیر. مرحله سوم برانگیختگی است؛ دروغ منشا هیجان و احساسات میشود و مرحله چهارم ایجاد کنش است. 🔹حالا چطور دروغ باور و تکذیبیه رد می شود؟ 🔸دو متغیر در تثبیت ذهنی دروغ موثر است. متغیر اول زمینه است. خبری که دارای هماهنگی شناختی با مخاطب است به سرعت پذیرفته می شود. به همین دلیل است که پیش از انتشار خبر دروغ، رسانه های آشوب، ذهن مخاطب را با اخبار منفی مشابه، بمباران می کنند تا پذیرش دروغ نرمالیزه شود. متغیر دوم تکرار دروغ است؛ آنهم توسط کسانی که نادانسته آنرا توزیع می کنند. سهم این گروه چیست؟ سهم این گروه تصدیق خبر پس از فرآیند تصور است. این فرآیند را توهم جمعی می گویند. حالا چرا توهم جمعی در تصدیق دروغ موثر است؟ چون ذهن در شرایطی که حجم اخبار بالاست توان و انگیزه ارزیابی سریع اخبار را ندارد و در نتیجه به نظر دیگران رجوع می کند. اما ماجرا به اینجا هم ختم نمی شود. دروغی که با زمینه قبلی و توهم جمعی تصدیق شد، احساس برانگیز است و این برانگیختگی منجر به کنش می شود؛ مثلا متنی می نویسد یا کامنتی می گذارد و یا در خیابان فریادی می کشد. 👈همین باعث می شود دروغ از داده ذهنی فراتر رفته و تبدیل به هویت فرد شود. اینجاست که تکذیبیه ها تنها تکذیب خبر نیست و تکذیب هویت افراد می شود و طبیعی است که نسبت به پذیرش آن مقاومت جدی صورت می گیرد. ✅اما چه باید کرد؟ اولا باید ابرروایت رسانه کذاب شکل بگیرد. یعنی اعتبارزدایی از رسانه های دروغگو تا ذهن اخبار این رسانه ها را با عینک و ابرروایت بی اعتباری تحلیل کند و خودکار پس بزند. دوم تکرار تکذیبیه ها به زبان های مختلف توسط شهروندرسانه ها. خلاصه برای اینکه حقیقت پشت ابر نماند همه باید نور شوند. @mohsen_mahdian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حال و روز دختر شهید فراجا در کلاس درس/ دلتنگی‌ دختر شهید امنیت موقع یاد گرفتن کلمه «بابا»‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏طلبه مظلوم را سلاخی کردند لباسش را دریدند و عبایش را آتش زدند. . هرکس گفت ‎ در این جنایت سهیم است
روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی « بر زمین بودی و بر جسم تو پیراهن نبود »
✅تهش چی میشه؟ 👈"تهش چی میشه؟" سوال خیلی ها این روزها است. طبیعی است. خسته شدند؛ از بهم ریختن کسب وکارها؛ از ناامنی ها؛ از توهین ها و هتک حرمت ها؛ از تصاویر دردناک سلاخی حافظان امنیت و... از سویی مردم سنگ تمام گذاشتند؛ آنچه بر گرده مردم بود به بهترین وجه عمل شده است. هوشیاری و جداکردن صف شان از آشوب و اغتشاش و اعلام برائت جانانه که نمونه اش راه پیمایی 13 آبان بود. 🔹با این حال این پرسش باقی است؛ کی تمام می شود؟ 🔸برای پاسخ به این سوال ابتدا باید دید این حوادث را چطور تحلیل می کنیم؟ من ترجیح می دهم تحلیل رهبری را از این روزها ملاک قرار دهم. تحلیلی که کاملا متفاوت از تحلیل رایج در میان تحلیل گران است. 1⃣تحلیل رایج و ظاهری چیست؟ اینکه نظام زخم هایی دارد که بدان بی توجهی شده و تبدیل به اعتراضاتی شده است و بی اعتنایی به اعتراضات درنهایت منجر به اغتشاش و آشوب شده است. 2⃣تحلیل دوم چیست؟ تحلیل دوم یا همان تحلیل رهبری اینست که اگرچه نظام گرفتار زخم ها و آسیب هاست، اما آنچه این روزها شاهد آنیم نه به جهت نقص ها که اتفاقا برعکس به جهت قوت نظام است. نقص ها را باید برطرف کرد اما اغتشاشات امتداد اعتراضات و نقص ها و آسیب ها نیست و اتفاقا قوت ها عامل این روزهاست. 🔹رهبری حتی برخلاف تحلیل های دیگر معتقد است اینکه سراغ نوجوان و جوان ما رفتند نیز به جهت رشد قدرت تحلیلی بچه های دهه 80 و 90 است. ✅زمین تا آسمان بین این دو تحلیل تفاوت است. 🔹در تحلیل اول طرف می گردد ببینید کدام زخم است که این آشوب ها را شکل داده است و یک روز طعنه به حجاب و گشت ارشاد می زند و یک روز اقتصاد و یک روز آزادی و غیره و باز هم دست خالی برمی گردد و نمی تواند کمکی به ماجرا کند. 🔸اما تحلیل دوم می گوید دشمن امروز در پیچیده ترین حالت ممکن و با تمام ظرفیتش آمده است و این به جهت قوت مردم و توفیقات دولت نسبت به گذشته است. دشمن از این قدرت عصبانی است. هرچه می گوید نیز بهانه است. این بهانه نباشد، می بافد و می سازد. او ذاتش بر دروغ و تهمت و تحریف است. تنها در یک حالت دست از آشوب و آدم کشی برمی دارد که ما روز به روز ضعیف تر شویم و از این بالاتر اینکه از هویت ملی و اسلامی مان دست برداریم. 👈تحلیل دوم می گوید باید با قوت بیشتری مشکلات داخلی را رفع کرد اما اتصال این مشکلات به حوادث این روزها است. به تعبیری ما با دو پدیده کاملا مجاز مواجهیم. ⭕️با این توضیح برگردیم به سوال ابتدایی؛ " تهش چی میشه؟" بازهم برخلاف تصور رایج که گفته می شود پایان حوادث دست عدلیه و امنیه است، پایان این ماجرا کاملا دست مردم است. 🔸امنیه و عدلیه باید به وظیفه شان عمل کنند. هرگونه مماشات با جریان آدم کش و تروریست داخلی است. اما ماجرا با تحکم نیز ختم نمی شود و چه بسا برخی را مجدد دچار خطای تشخیص کند. ماجرا اینست که جنگ دشمن ترکیبی است پس مواجه با آن نیز باید ترکیبی باشد. 🔹هر میزان مردم نسبت به پیرامون خود حساس تر شوند و احساس مسوولیت کنند این ماجرا زودتر تمام می شود. هرکس هر میزان می تواند باید نسبت به ددمنشی این جریان بی هدف و بی سر و بی بته روشنگری کند. هرکس هر میزان می تواند باید نسبت به غفلت ها و جهل های پیرامون خود روشنگری کند و از زشتی ها اعلام برائت کند. هر میزان مردم در فضای مجازی و واقعی جلوتر بیایند این جریان کریه و قبیح و مشمئز کننده زودتر تمام می شود. این تحلیل یعنی پایان این حوادث، همه با هم دهها گام جلوتر رفته ایم. همشهری @mahdian_mohsen
⭕️درباره رفراندوم 👈اولا چرا باید رفراندوم گذاشت؟ پاسخ اولیه این است: شما در کجای دنیا تجربه ای داشته اید که به خاطر گمانه زنی عده ای اصل حکومت را مجدد به رفراندوم بگذارند؟ 🔸تجربه دنیا هیچ؛ فرض کنیم رفراندوم برگزار شود؛ اگر گروه دیگری تشکیک کرد چه؟ این زنجیره کجا متوقف می شود؟ فردا یکی بگوید رای دیروز برای دیروزی هاست، امروز رای گیری مجدد، قبول می کنید؟ 🔹خطای روشی هم هیچ؛ سوال کننده احتمالا می داند که تنها حکومتی که در عالم رای مردم برایش حیثیتی است جمهوری اسلامی است. 👈لذا سوال عمیقترش اینست: "مگر امام نگفت انتخاب پدران ما در زمان طاغوت انتخاب ما نیست؟ پس نسل جدید هم انتخاب پدران خود را نمی خواهند و لذا رفراندوم". 🔹اولا از کجا به این شناخت از نسل جدید رسیدید؟ ولی قبول؛ نخواهند. رفراندوم چرا؟ 🔸پاسخ در تفاوت بین قانون اساسی دوره طاغوت با قانون اساسی جمهوری اسلامی است. در قانون اساسی دوره طاغوت راه بر هرگونه اصلاح بسته بود و امکان تغییر شاه وجود نداشت. لذا فرزند حق نداشت خلاف انتخاب پدر انتخاب کند. اما در قانون اساسی ما همه چیز دست خود مردم است. حتا انتخاب رهبری نیز غیر مستقیم دست مردم است و این یعنی در این کشور انتخاب هیچ پدری انتخاب نهایی نیست. لذا رفراندوم بی معنی است، چون هر آنچه قرار باشد تغییر کند مسیرش مهیاست. ممکن است سوال شود که تغییر از طریق انتخابات زمانبر است. صدالبته چنین است. زمانبرست چون نیاز به فرهنگ سازی و اقناع افکار عمومی و کار تشکیلاتی و غیره دارد تا تغییرات هیجانی و ناشی از القائات و اغواگری های رسانه ای نباشد. ✅در نهایت اینکه؛ کسانی که حرف از رفراندوم می زنند احتمالا یک برداشت فانتزی از مردم دارند که چون از برخی رویه ها و مسوولین گلایه دارند از اصل نظام برگشتند. این نیز خطای فاحشی است. چرا؟ 🔹مگر اصل نظام چیست؟ اسلامیت و جمهوریت. یعنی ممکن است از ایندو برگردند؟ این تصور نابخردانه از کجا آمده است که مردم ایران دچار ارتجاع فکری شدند؟ یعنی دیگر اخلاق و اسلام و معنویت نمی خواهند؟ عدالت نمی خواهند؟ حاکمیت مردم بر مردم را بر نمی تابند؟ جامعه ای که عالم شد دیگر به جاهلیت باز نخواهد گشت. 🔸به سخن صریحتر مردم ایران از جمهوری اسلامی برگردند، عقب نخواهند رفت و دنبال جمهوری اسلامی متعالی تر اند؛ این نیز در اصلاح تدریجی است.  👈خلاصه اینکه چرا باید نشانه های قطعی دلبستگی این ملت به نظام را در رویدادهای مختلف رها کنیم و به کری خوانی ناشی از توهم اکثریتی که هم اشکال منطقی دارد و هم روشی و هم در هیچ کجای عالم تجربه نشده است بها دهیم؟ اهل تغییرید؟ بسم الله. تغییر از دالان بینش ها و گرایش هاست. @mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر شهید روح الله عجمیان در تشییع جنازه فرزندش ببینید چطور رجز گونه و بافخر از فرزندش می گوید. سند حقانیت این انقلاب را با مادران شهدا تماشا کنید. ببینید و خیالتان جمع از آینده این انقلاب خاک بر چهره خورشید می پاشند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه تعقیب دست‌جمعی شهید علی‌وردی توسط اوباش این فیلم ها را تا می توانید پخش کنید
🔴مقابله با لذت دروغ در اغتشاشات روز روشن را می گویند شب است و عده ای باور می کنند. در کشته سازی خیال انگیر دچار جنون شدند و همچنان ادامه می دهند؛ چرا؟ سوال مهمتر اینکه چه باید کرد؟ آیا افشای این دروغ ها کافی است؟ اگر هست پس چرا عده ای همچنان همان دروغ را تکرار می کنند؟ رسانه های کذاب غربی که تکلیف شان روشن است؛ برای این بافته های تخیلی جیره می گیرند اما سوال اینست که وقتی دروغ شان افشا می شود چرا ادامه می دهند؟ نگران بی آبرویی بیشتر نیستند؟ پاسخ اجمالی اینست که ادامه می دهند چون این دروغ ها باور می شود. یک نمونه را مرور کنیم؛ عکس فردی را منتشر کردند که دستش به میله ای بسته است و به حساب اعتراضات گذاشتند. اما این عکس مربوط به تیر ماه و فرد دیگری است که اتفاقا در اینترنشال منتشر شده است. یعنی خود این رسانه سند دروغ بودن خودش است. از این واضح تر؟ اما فرد مذکور کیست؟ فردی که بعد از 16 فقره سرقت و در آخرین دزدی طی یک درگیری مسلحانه کشته شده است. دروغ افشا شد؛ اما از روی این تصویر، طرح ها زده شد؛ چندنفر در تهران و زاهدان در اقدامی نمادین دستشان را به ستون بستند. دو نفر هم در میدان آزادی برایش رقصیدند و عده ای برایش شعار دادند. واقعا چرا؟ چه اتفاقی درون یک نفر می افتد که چنین مسخ می شود و بعد از تکذیب هم از دروغ دل نمی کند؟ مفهومی داریم به نام تعلیق ناباوری؛ یعنی چی؟ زمانی که مخاطب تصمیم می گیرد حقیقت را نادیده بگیرد. مثلا شما وقتی فیلمی می بینید تصمیم می گیرید غیرواقعی بودن آنرا کنار بگذارید. به عنوان نمونه اگر کسی بگوید این زن و شوهر در فیلم زن و شوهر واقعی نیستند برای تان مهم نیست. چرا؟ لذت غوطه وری در فیلم. رسانه های کذاب به حکم مخاطبینی که از روایت های دروغ لذت می برند همچنان دروغ می گویند. اما مخاطبش چرا لذت می برد؟ مهم کشته سازی های تصنعی نیست. مهم اصل داستان است. اصل داستان را باور کردند و از جزئیات لذت می برند؛ ولو دروغ باشد. قصه اصلی شان چیست؟ تصور اینکه با این حکومت در بن بست ایم؛ گذشته سیاه و آینده در ناامیدی محض است. رسانه های دشمن از مشکلات موجود در ذهن آنها یک هیولا ساخته است و آنها در یک خلسه رسانه ای این ابر روایت را باور کردند. با این توضیح از کنار جزئیات این قصه عبور می کنند. اما چه باید کرد؟ اصل قصه و ابرروایت را در ذهن این آدم ها که الزاما دشمنی هم ندارند باید اصلاح کرد. چطور؟ در کنار افشای دروغ، دو کار بسیار توهم شکن است و مانع باورپذیری و غوطه وری در دیگر دروغ ها است. یکم. تکرار گزاره «کشور در حال حرکت است.» هرانچه این گزاره را نشان دهد باید مقابل چشم شان فهرست شود. نمونه هایی شبیه همین موشک هایپرسونیک و هزاران نمونه دیگر. از جمله مقایسه این دولت با گذشته. دوم. تغییر. کشور در حرکت و رو به اصلاح است. توضیح اینکه در نقطه ای که قرارداریم نقطه رضایت بخش نیست و حکومت مصمم به تغییر است. اما این دو گزاره باید به شبکه این افراد وارد شود. عملکرد رسانه های رسمی با فرض اینکه درست عمل کنند کافی نیست و ممکن است شنیده نشود. هرکس هرجا هست باید نور شود بر این ظلمت تودرتو. همه باید رسانه شوند؛ در هر سطح. در غیر اینصورت با جماعتی مواجهیم که با غوطه وری در قصه خیال انگیز رسانه های دشمن از انباشت این روایت های دروغ لذت می برند چون ابرروایت را باور کردند. فراموش نکنیم تا زمانی که یک نفر از مردم ناخواسته در کنار جریان آشوب و تروریست های وطنی است این فتنه ادامه دارد. @mahdian_mohsen
🔴این همه خشم از کجاست؟! 👈حتما شما هم به افرادی برخوردید که الزاما دشمنی ندارند اما بسیار خشمگین اند. در اغتشاشات هم شرکت نکردند، ولی عصبانی اند. از سبعیت اغتشاشات نیز اعلام برائت کردند اما برآشفته از مسوولین اند. سوال اینست که این جریان چطور به این نقطه خشم و غضب رسیده است و مواجهه با این افراد به چه نحوی است؟ 🔹پاسخ اینست که خشم این جماعت منحصر به این ایام نیست. این خشم میوه سالها عملیات رسانه ای شیطانی است. اما طی کدام فرآیند؟ چطور یک آدم منتقد و معترض تبدیل به یک انسان خشمگین و عصبی می شود؟ 🔸سوال دقیقتر؛ آیا میشود یک نفر را به نقطه جنون رساند یا افسرده کرد؟ بله. کافیست "گذشته" و "آینده" او به گروگان رود. القای اینکه گذشته اش به تباهی رفته و آینده اش در بن بست است. رسانه های ضدانقلاب در یک جمله تنها برای همین دو گزاره ذهنی، آرایش گرفته اند؛ با دو مرحله. 1⃣یکم. نطقه جوش: فرض کنید شب و روز با اخبار سیاه بمباران ذهنی شوید. فقط تلخی؛ اخبار ریز و درشت از آسیب ها. راست و دروغ. بااهمیت و بی ارتباط به نیاز و زندگی شما. با این همه چه تصویری از اوضاع پیدا می کنید؟ روشن است. سلامت روح و جسم فرد نابود می شود. این گزاره ها را حتما در کامنت اخبار منفی زیاد دیده اید: "هر دم از این باغ بری میرسد"، " همه چی مون به همه چی مون میاد"، "تا بوده همین بوده"، "هر روز بدتر از دیروز" و... این جملات نغمه مشترک کسانی است که در محاصره اخبار سیاه اسیر شدند. 🔹بنابراین در گام اول کاری می کنند که جز سیاهی نبینید و طبیعی است که سیاهی امروز را به پای چهل سال مسیر طی شده بدانید. 🔸یعنی نه تنها اخبار خوب را به جهت محاصره رسانه ای نمی بینید و بلکه اگر هم با اخبار خوب مواجه شوید به جهت حساسیت اخبار بد، ذهن تان ناخواسته آنها را فیلتر می کند چراکه ترس بیشتر برانگیخته می کند تا خوشی. 👈همین؟ خیر. گام دوم مهمترست. 2⃣دوم. نقطه خشم. گام دوم تیر خلاص به مخاطب است وقتی که به او می گویند این سیاهی ها صرفا ناشی از خصومت حکومت با آنهاست. اینجاست که پروژه هیولاسازی با استقرای ناقص رقم می خورد. اینجاست که مخاطب احساس می کند آن راه طی شده سیاه که امروزش را ویران کرده است، ثمره یک حاکمیت اهریمنی است. اینجاست که امیدش برای اصلاح از بین می رود و آینده را در بن بست کامل می بیند. 👈نقطه جوش و خشم اینجا بهم میرسند. ✅اما چه باید کرد؟ ⭕️متاسفانه برخی از مسوولین در تصوری ساده لوحانه خیال می کنند این فرآیند طبیعی در رسانه است و گریزی نیست. حال آنکه چنین نیست و در یک جمله باید گفت هیچ کشوری این یله سازی ناشیانه را تحمل نمی کند. چراکه این فرآیند، خارج از پیام رسانی به معنای متعارف است و با ابزار جنگ شناختی و شبکه ای، ناخودآگاه مخاطب را درگیر می کند و نه خودآگاه؛ توضیحش بماند. 🔹امان از این سادگی بی امان. 🔸اما نقش من و شما. در عصر شبکه باید همه ما شبکه ارتباطی مان را کشف کنیم و نقش یک رسانه فعال را در این شبکه بازی کنیم. این شبکه هر اندازه و به هر ابعادی باشد مهم نیست؛ دوست و فامیل و غیره. مهم انتقال پیام به مخاطبینی است که اگر من و شما برای آنها قدمی برنداریم ممکن است هیچ صدای حقی به آنها نرسد. 🔹چه کنیم؟ 🔸دقیقا نقطه مقابل دوگام دشمن در سه اقدام؛ 1⃣یکم. پمپاز خبر خوب. مخاطب امروز ما با بسیاری از توفیقات و قله های فخرآور آشنا نیست. محاصره هراس انگیز از اخبار بد را بشکنید. 2⃣دوم. علت یابی دقیق مشکلات. بسیاری تصور می کنند مشکلات امروز صرفا ناشی از خصومت نظام است. سهم دشمن خارجی و سهم تصمیمات غلط و سهم موانع فرهنگی و نهادی و البته سهم بی تدبیری ها و ناشایستگی ها باید دقیق شود. سهم بافته ها و بزرگنمایی رسانه ای نیز. 3⃣سوم. مطالبه تغییر. ما نیازمند تغییر و اصلاحیم. این پیام باید منتقل شود که کسی وضع موجود را بی نقص نمی داند اما مهم اینست که در مسیر اصلاحیم و در حرکتیم. ✅این سه گام باعث میشود مخاطب معترض ولو عصبانی هم آرامش بگیرد و امیدوار. 👈خلاصه اینکه؛ همه مسوولیم. همه رسانه ایم. همه پیامیم. فراموش نکنیم تا آخرین نفری که در حلقه ذهنی تروریست های وطنی گرفتار است این فتنه ادامه دارد. همشهری @mahdian_mohsen
⚫️درباره تلخی خیابان های شهر چند عکس از برهنگی منتشر کرده و زیرش با ناامیدی نوشته است: روز به روز بدتر می شود. بله. حق دارد. طبیعی است که مومنین از اباحه گری در شهر دلچرکین شوند. 👈اما ماجرا چنین نخواهد ماند. 📍به چند دلیل. 1⃣اول اینکه برهنگی وبی حجابی به جهت کمی بیشتر نشده است. عیان تر شده است. اینها که کشف حجاب کردند که قبلا محجبه نبودند. همین بودند کم و بیش. یک نمونه اش سلبریتی هایی که اخیرا کشف حجاب کردند. مثلا علیدوستی قبلا حجاب داشت؟! 2⃣دوم اینکه بخشی از این بی حجابی از سر برانگیختگی اعتراضی است. این هیجان می گذرد و عقلانیت حاکم می شود. مردم ما عفیف اند. فرهنگ شان که یک روزه تغییر نمی کند. 3⃣سوم اینکه این مارپیچ سکوت اجتماعی برای این روزهای برزخی است. این نیز می گذرد. نهی از منکر اجتماعی رها نخواهد شد. ولو در حد یک اخم ساده با ادبار اجتماعی مواجه خواهند شد. حتی از سوی محجبه های عرفی. 4⃣چهارم اینکه نظام از صیانت و مراقبت از ضرورت دین نخواهد گذشت. مدارای ناشی از التهاب ها می گذرد. قانون حاکم می شود؛ البته با تدبیر و درایت و اصلاح رویه های غلط گذشته. 5⃣و اما پنجمی را مطمئن نیستم. امیدوارم چنین شود؛ اینکه مدیران و مسوولین فرهنگی و حوزوی از این حوادث اخیر بهوش شوند و بار روی زمین مانده 40 سال گذشته را بدوش بکشند. دعاکنیم این صحنه ها را ببینند و وجدان درد بگیرند... ✅یک حرف باقی ماند. خیابان های شهر خیلی هم تلخ نیست. دقیق تر شویم. مگر بنا به ظاهر و گفته ضدانقلاب، بی حجابی آزاد نشده است؟ چرا اکثریت مردم بی حجاب نشدند؟ شاید من و شما کمتر متوجه این دارایی شویم. اما ضدانقلاب فهمیده تیرش به سنگ خورده است. او فکر می کرد شل حجاب ها فردای حذف قانون کشف حجاب می کنند. او نمی دانست مردم ما هر سطحی از حجاب شان را حجاب می دانند و پاسدار آنند، لذا همین نیز قابل ارتقاست. @mahdian_mohsen
🔴مرگ بر دیکتاتور 1⃣یکم. شعار می دهند مرگ بر دیکتاتور. 2⃣دوم.  با تهدید و ارعاب اهل بازار را تهدید کردند که باید تعطیل کنید. وقتی بی محلی مردم را دیدند، بین کسبه راه افتادند و زن و بچه شان را تهدید به مرگ کردند. پلیس اعلام کرد 15 نفر از این اوباش را در روز اول دستگیر کرده است. اما در بوکان مغازه های باز را آتش زدند و  در بازار ایذه از مردم و ناجا خون ریختند.    3⃣سوم. به یکی از دوستان گفتم این شعار زن زندگی آزادی که شعار خوبی است؛ چرا از دیوار پاک می کنند؟ شعار مرگ بر دیکتاتور هم. این شعارها خودش نفاق شکن است. 4⃣چهارم. مگر این شعارها از کجا آمده است؟ این شعارها و محتوایش را امام به اینها یاد داد؛ ولو در مصداق دچار خطا باشند.  انقلاب 57 یاد داد که زن حرمت دارد و ابزار سوداگری و برهنگی روی جلد زن روز و یا اجیر هرزگی مقامات در جشن هنر شیراز نیست. امام گفت زن مبدا خیرات و کمالات است. واگرنه آن شاه ملعون که دخترکان ایرانی را به اعتراف خاطرات فردوست پیشکش به شاه عرب می فرستاد. مرگ بر دیکتاتور را امام یاد داد. واگرنه آزادی به قرائت طاغوت، ساواکی است که اطلاعیه می داد نقد در حد کلانتری محله هم جایز نیست. اخرین نفری که نشریات را می خواند و مجوز انتشار می داد مامور ساواک بود. پیرمردهای تهران تا سالها بعد انقلاب وقتی می خواستند حرف سیاسی بزنند صدای شان را پائین می آوردند و این عادت شان ناشی از خفقانی بود که می گفت از هر سه نفر یکی مامور ساواک است.   5⃣پنجم. تحقق این شعارها نیز در انقلاب بود. بانوان ما محتوای حقیقی زن زندگی آزادی را سر دست گرفتند و بالاترین مدارج علمی را طی کردند و در اوج حیا و عفت بر سکوهای قهرمانی ایستادند و در دامن شهید پروری شان سرباز مدافع وطن و اسلام تربیت کردند. مرگ بر دیکتاتور را کسانی باور کردند که در نهایت غیرت مقابل دیکتاتورهای عالم صف کشیدند و بساط او را از جای جای منطقه جمع کردند و برای آزادی ملت ها خون دادند.  واگرنه این جریان که با شعار زن زندگی آزادی چادر از سر ناموس مردم کشیدند و با شعار مرگ بر دیکتاتور  راه رفت و آمد شهر را بستند و اهالی بازار را تهدید به مرگ کردند و جوان های معصوم را در خیابان های شهر به مسلخ بردند. 6⃣ششم. شعار مرگ بر دیکتاتور  و زن زندگی آزادی شعار انقلاب است واگرنه شعار این جریان همین بددهنی ها و فحاشی ها و هرزگی ها و تهدید کردن هاست. این شعارها وقتی دست اهلش نباشد خودش ابزار افشای نفاق می شود. شعاری که بر قلب ها نباشد بر سر زبان ها نیز نخواهد ماند؛ عمل که بماند. @mahdian_mohsen
⭕️سهم این خون ها در بیداری مسوولین مردم همراهی نکردند؛ طبیعی است که از مردم انتقام بگیرند. اما ثمره اش چیست؟ چه سناریویی را دنبال می کنند؟ هر کس به خودش رجوع کند ایندو حس را می یابد:  🔹یکم. تفاوت 24 و 25 آبان چیست؟ از 24 آبان هیچ چیز به خاطر ندارید. طبیعی هم هست. مردم همراهی نکردند. با همه تهدید ها باز هم بازار شهر باز بود و ...اما 25 آبان چه شد؟ خون ریختند و هنوز سرخط خبرهاست.   🔹دوم. خسته اید. آشفته از این روزها و اخبار. حتی حس ناامنی. خط همینست. انتقام از مردم فقط این نیست که خون چند انسان بی گناه را بریزند. باید مردم بجهت روانی آسیب ببینند. این آسیب فیزیکی و روحی کمک می کند ذهن آماده شود که کار تمام است. 🔸دقت کردید؟ هردو ثمره در ذهن است. شلیک نهایی به سمت ذهن مردم است. خط آشوب باید در ذهن ها داغ باشد و به نفع اوباش غلبه کند. اینجاست که خون می ریزند. مثل آب خوردن. ذهن را محاصره کنند، شهر را تسخیر کردند و ولاغیر. هیچ هزینه ای هم برای دشمن ندارد. هر چند روز یکبار به یک بهانه اطلاعیه می دهند. چند نفری در گوشه و کنار محلات جمع می شوند. خون می ریزند و خلاص.  🔹این خون ریختن نیز شبیه ترورهای منافقین در ابتدای دهه 60 کور نیست. کاملا حساب شده است. آنروزها فقط قصدشان ترساندن جریان انقلاب بود. اما امروز هدف شناخت است نه ترس و تهییج. آنروزها خبر مظلومیت مردم بساط ظلم وترور را جمع کرد. اما امروز خبر مظلومیت شهید حتی به مادر شهید هم نمی رسد؛ چه رسد به مردم. مادر کیان در جنگ روایت ها به قاتلان فرزندش پناه می برد و ناخواسته کمک می کند تا کودکان بیشتری کشته شوند. بازی نیز دو سر برد برای آنهاست. آدم می کشند. اگر از امنیتی ها باشد سوت و کف میزند و بهم تبریک می گویند. اگر کودک یا دختر جوان باشد پروژه کارخودشونه کلید می خورد. همین نکردند؟ ✅حالا حرف چیست؟ 🔹آقایان مسوول؛ بی عملی ناشی از گیجی از  تصمیم از سر انفعال ومماشات هم بدتر است. مطالبه امروز مردم پایان مداراست؛ کاری نکنیم از این مطالبه عبور کنند و بگویند سیستم در تصمیم گیری دچار گیجی است. همه عملیات اوباش بین المللی خلاصه در محاصره ذهنی مردم است. صدای مظلومیت شهدای امنیت حتی به مردم هم نمی رسد که بخواهند خونخواه باشند.  🔸چرا تصمیم نمی گیریم؟ رسانه ها در عصر پلتفرم در شبکه ها محصور اند. پیام پرقدرت، دست کسی است که اول پلتفرم را در اختیار داشته باشد و بعد هم شبکه های درون آن. بستر شبکه ها و پلتفرم که دست اوست. همین باعث می شود مارپیچ سکوت درست کند و جریان رسانه ای حق را حذف کند. اما شبکه سازی هم دست اوست. شبکه دو بخش دارد. یکی راس شبکه، یکی اعضا. تعداد شبکه ها و اعضای شبکه ها اگر یک حرف را تکرار کنند مخاطب تخت بند و مسخ می شود. اینجاست که تعداد شبکه و تعداد اعضا بسیار مهم است. ایندو در کنار هم حکم یک جامعه واقعی را بازی می کند نه مجازی. برای همین است که به گزارش وزارت اطلاعات 50 هزار کاربر فیک ساختند. برای سرشبکه ها نیز برنامه ها داشتند و دارند. از به خط کردن امثال آنجلینا جولی و هالیوودی ها و رقاص و مطرب تا صدف بیوتی و غیره تا خریدن صفحات سلبریتی ها و اجاره آنها و تهدید وتطمیع شان. صدا تنها در شبکه هاست که می چرخد. بهترین محصول رسانه ملی نیز به مخاطب نمی رسد. عمق ماجرا را متوجه ایم؟ 🔹وظیفه آقایان مسوول اینست که اول چرخه تولید پیام در سر شبکه های تروریست رسانه ای را بشکنند. چرا امثال هنگامه قاضیان و الناز شاکر دوست نباید پاسخگوی اتهام به نظام باشند؟ چرا صادقی و پروانه سلحشوری باید آزاد باشند؟ دایی و گل محمدی چه؟ چرا پلتفرمی که جریان رسانه ای حق را سانسور و دچار مارپیچ سکوت ساختاری می کند باید آزاد باشد؟ 🔹آقایان مسوول پلتفرم و جامعه شبکه ای صرفا یک رسانه نیست. یک جامعه است. یک واقعیت است. یک زیست بوم است. اجازه ندهیم محل زندگی مردم در تصرف و محاصره دشمن باشد.  واقعیت اینست که اگر چنین فهمی بیابیم شب و روز خواب نداریم و تدبیر می کنیم. واگرنه با تقلیل و مبتذل کردن ماجرا دنبال این وزیر و آن وکیلید تا به نقطه ای موهوم حواله کنید و یا همچنان منتظر می مانید ببینید چه کسی و در کدام پلتفرم ایرانی، نسخه پلاسش بالا می آید که بعد تصمیم بگیرید. همشهری @mahdian_mohsen
🟡دست مریزاد به اثبات بی‌گناهی‌ما را همین گواه کز فاسقان خبر بپذیرند بی‌سند @mahdian_mohsen