⭕️فراتر از " همان مردم"
همه آمدند. یک صدا به فراخوان وطن؛ به ضیافت میهن. هم بیعت است و هم لبیک و هم رفراندوم است و هم فراتر از این همه.
امسال شعارها در شب جشن انقلاب نیز رساتر بود. پرطنین تر بود. گسترده تر بود. گوئی فریاد یک حقیقت بود که در این روزها ظهوری بیشتر یافته است. فریاد الله اکبر. خدا برتر است؛ از همه کس، از همه چیز. فقط اوست و هرچه هست مقابل او فقر مطلق است، هیچ است و پوچ.
و این مردم نمایش تماشایی ذکر الله اکبر اند. الله اکبر یک حقیقت است؛ عالم به تدبیر اوست. اما همین ذکر قرن ها بود در دل جهل تودرتوی تاریخ، خاک می خورد تا خمینی به پشتوانه یک ملت آنرا به چشم کشید. سردست گرفت و عیان ساخت.
اما مردم امروز، همان مردم 57 نیستند و به مراتب جلوترند. معنویت یک ملت را باید با قدرت به ظهور کشاندن ذکر الله اکبر سنجید و این ذکر را تنها ملتی می تواند امتداد ببخشد که بیشتر بروز یداللهی دارد.
این مردم کم مشکل ندارند؛ هم مشکل اقتصادی و هم مضیقه های مختلف ناشی از ضعف های داخلی و دشمنی های خارجی. اما خوب می دانند که دفاع از نظام امری فراتر از کم و کسری های سیاسی و نهادی است. دفاع از نظام، دفاع از همان حقیقت ابدی و ازلی است. دفاع از نظام یعنی به فراز نشاندن پرچمی که میگوید خدا برتر از هر چیز است...
در راه حق نیز کسری بسیار داریم؛ اما هر چه هست در حرکتیم به سوی او. راه بسیار است و نقیصه های فراوان اما در حرکتیم. امروز الله اکبر تنها لقلقه زبان زاهدان و عابدان و سجاده نشینان و ریش سفیدها نیست و هویت یک ملت است؛ پیر و برنا و دهه هشتادی و نودی نه به لب که به قلب شان و عمل شان این ذکر را تسبیح می کنند.
مردم در بهمن 1357 ذکر الله اکبر را مقابل دست استعمار به جلوه کشیدند و در بهمن 1401 مقابل همه استعمار. یکبار مقابل آلت دست دشمن انقلاب کردند و یکبار در مقابل همه هیمنه دشمن استقامت. استقامت فراتر از خیزش است. چه ملت ها که خوش درخشیدند و در ادامه راه خاموش شدند. استقامت مردمی دیگر می سازد؛ فراتر از "همان مردم".
اینجاست که به روشنی باید گفت بهمن 1401 از بهمن 1357 جلوتر است چون بروز ذکر الله اکبر بیشتر و بیشتر است...
@mahdian_mohsen
⭕️گروگانگیری با اخبار حاشیه ای
کسی هست خبر خانم معلم قائم شهری و خبر کشف حجاب نامزد نظام مهندسی را نشنیده باشد؟
درست یا غلط محتوای این اخبار بماند. از واکنش مسوولین نیز عبور کنیم. اما به واقع چه بر سر خود و افکارعمومی با این اخبار می آوریم؟
از ایندو خبر بگذریم؛ از مهمترین دستاوردهای سفر دوروزه آقای رئیس جمهور به چین چه می دانیم؟ از تولید مشترک هواپیما با چین با خبر شدیم؟ از امضای سند 3.5 میلیاردی سرمایه گذاری صنعتی چه؟ از توافق 12 میلیارد دلاری در صنعت حمل و نقل و ساخت خودرو چطور؟ از بسته 40 میلیارد دلاری در صنعت نفت خبر گرفتیم؟
مشکل کجاست؟
قدیم اتاق های شیشه ای رسانه ها محل تشکیل شورایی بود تا ضرائب اخبار را تعیین کنند. کدام خبر تیتر یک شود و کدام تیتر دوم و کدام گوشواره ها وغیره. به این فهم مهمترین ویژگی سردبیر یک رسانه، ضریب دهی اخبار است.
اما امروز ضرائب اخبار را شبکه های اجتماعی تعیین می کنند. کدام بیشتر لایک خورده و بیشتر به اشتراک گذاشته شده و بیشتر واکنش گرفته است. اما آیا هر خبری بیشتر دست به دست شد یعنی مهمتر است؟
ثمره این ضرائب غیرواقعی چیست؟
اول مساله سازی برای مسوولین و ورود آنها به چرخه باطل واکنش های شتابزده است؛ یکبار خانم معلم اخراج و یکبار مورد پادرمیانی و یکبار گذشت و ...
مهمتر از این افکار عمومی است که ضرر می کند و از اخبار اصلی فاصله می گیرد. ما کم کم گرفتار یک بی خبری مدرن شده ایم. بی خبری ناشی از شبکه ها. همه می دانند و نمی دانند. باخبرند و بی خبر. به واقع فکر می کنند می دانند و باخبرند. مخاطب در گروگان اخبار حاشیه ای و بی ثمر است.
اساسا چرا باید خبر یک کلاس درس، مدیر و مسوول و امام جمعه و استاندار را بخط کند؟ اساسا این خبر چه نسبتی از واقعیت مدارس ما دارد؟ چرا فکر کردیم خطای خانم معلم انقدر بزرگ است که لازم است همه مسوولین شهر درگیر شوند؟
مساله این مصداق مشخص نیست. مساله دوران بی خبری جدید است که کم کم در حال شکل گیری است. وقتی افکار عمومی را از اخبار اصلی دور نگه داشتیم و درگیر حواشی و اخبار زرد و بی ثمر کردیم طبیعی است که رسانه دشمن رهزن ذهن های بی خبر می شود. چنانچه جنون وار می نویسند کیش و دریای خزر را به چین فروختند و ایران طی یک قرارداد 25 ساله مستعمره چین شد و عده ای چنان مسخ می شوند که علیه این خبر اعتراض خیابانی به راه می اندازند. این ثمره عصر بی خبری است.
نسبت به پرسش ذهن مخاطب در هر سطحی سکوت نکنیم و پاسخگو باشیم. اما مراقبت کنیم هیجان اخبار حاشیه ای، مسوولین و رسانه های مرجع را به گروگان نبرد و به انفعال نکشد.
@mahdian_mohsen
✅فقها آرایش جنگی بگیرند
به واقع پربسامدترین مفهوم راهبردی در سخنان یک سال اخیر رهبرانقلاب، جهاد تبیین است. رهبرانقلاب در دیدار با اقشار مختلف نسبت به ضرورت و اهمیت جهاد تبیین تذکر دادند. از نیروهای مسلح گرفته تا پرستاران و مداحان و دانشجویان و فعالان رسانه ها و نمایندگان مجلس و مسوولین و اخیرا هم فقهای مجلس خبرگان.
⭕️اما درباره دیدار اخیرشان با خبرگان ذکر چند نکته ضروریست.
1⃣یکم. اولا خطاب سخنان رهبری انقلاب در موضوع جهاد تبیین تنها اعضای مجلس خبرگان نبود و همه علما و فقها را خطاب قرار دادند. حوزه های علمیه نیز مخاطب این دیدار بودند.
2⃣دوم. رهبرانقلاب در سفارش به جهاد تبیین از کلیات و نصیحت عبور و راهبرد عملیاتی ارائه کردند؛ مثل اینکه فرمودند حلقه های معرفتی از فضلای جوان با محوریت علمای بزرگ تشکیل شود. از این هم جلوتر رفتند و برای توفیق اقدامات، معیار و میزان تعیین فرمودند. مثل اینکه یکی از ثمرات جهاد تبیین صرفا در حوزه این مجلس، باید رشد مشارکت در انتخابات بعدی خبرگان باشد.
3⃣سوم. رهبر انقلاب در باب اجرا و روش هم توصیه هایی داشتند؛ مثل اینکه تاکید داشتند بر حرف نو، بیان نو و منطق نو. یا اینکه از شبهه نهراسیم و نرنجیم. اگر پاسخ هم نداشتیم اشکال ندارد؛ صادقانه بیان کنیم و دنبال پاسخ رویم. در نهایت اینکه نفیا هم فرمودند حرف سست و بی منطق نزنیم.
🔹این سه بسیار مهم، اما حرف تمام در بند چهارم است.
🔸ماجرای جهاد تبیین را نباید صرفا در حد شبهه و شایعه دید. نباید تنها در موضوعات خبری و در مقابل دروغ پراکنی ها دید. جهاد تببین اصل اساسی در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی است که شاید مهمترین مخاطب آن علما و فقها هستند. به تعبیر رهبرانقلاب هم خود ورود کنند و هم باید از جهادگران جوان عرصه جهاد تببین با پشتوانه های نظری حمایت کنند.
4⃣خلاصه بند چهارم چنین است:
دشمن امروز دقیقا چه می کند؟ سیاست های راهبردی انقلاب را هدف گرفته است. مثل تضعیف مردمسالاری و تخریب اعتماد مردم به حاکمیت. یا ایجاد ناامیدی از آینده و یا پشیمانی از راه طی شده و یا تضعیف دلبستگی مردم به دین و اخلاق و معنویت.
از سوئی دیگر هیچ امری در انقلاب اسلامی پیش نمی رود مگر با گفتمان سازی و ایجاد فرهنگ و نهادسازی اجتماعی. چرا؟ چون هیچ فضیلتی قرار نیست اجباری باشد و باید با خواست و اراده مردم محقق شود.
با این توضیح، زمینه و مقدمه تحقق سیاست های راهبردی انقلاب جهاد تبیین است. جهاد تبیین به معنای گفتمان سازی و تقابل با تخریب های ذهنی و روانی دشمن است.
❇️مساله روشن است.
✅علما و فقها نیز باید آرایش جنگی بگیرند و مثل همیشه پیشرو باشند.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔴چرا مسمومیت کارخودشونه؟
🔹نزدیک سه ماه است که تعدادی از مدارس دخترانه درگیر مسمومیت های مشکوک شده است. از قم شروع شد و بعد از چند شهر حالا به تهران رسیده است.
🔸اما پشت پرده این مسمومیت مشکوک چیست؟ هرچند پاسخ به این سوال نزد نهادهای امنیتی است، اما برای گمانه زنی کافیست برنده و بازنده این خرابکاری شبکه ای بررسی شوند.
حداقل به پنج دلیل نقش جریان پهلوی- رجوی در این خرابکاری نفرت انگیز محرز است.
1⃣یکم. بیش از یک سال است جریان فحشا تلاش می کند از دختران نوجوان در مدارس یارگیری کند و البته هر بار نیز ناکام می ماند. در ایام اغتشاش نیز تلاش کردند از هیجان نوجوانی مدارس دخترانه بهره بگیرند که بجز معدود مواردی دست خالی برگشتند. حتی در موضوع کشته سازی های اخیر نیز عمده مصادیق شان دختران نوجوان بودند که بعدا نمونه های کذب آن افشا شد و بی آبرو شدند. یک نمونه از این دروغ ها آرمیتا عباسی.
با این مقدمه تمرکز مجدد بر مداراس دخترانه ادامه همان پروژه فرهنگی-امنیتی نیست؟
2⃣دوم. بعد از ناکامی اغتشاشات جریان مزدور غربی-عربی-عبری تلاش کردند با تنفس مصنوعی این اعتراضات را زنده نگه دارند. یک روز به برف و ترافیک متوسل شدند و یک روز آلودگی هوا و اخیرا هم تمام قوا در بازار مکاره دلار حاضرند و در واپسین روزها نیز ماجرای یوزپلنگ ایرانی را بهانه کردند.
این تنفس مصنوعی را در کنار تلاش همه جانبه برای ایجاد اغتشاش و فراخوان های خیابانی این روزها به بهانه مسمومیت ها قرار دهید.
با این توضیح آیا دور از واقعیت است که جریان مزدور پهلوی-رجوی عامل اصلی این مسمومیت باشد؟
3⃣سوم. آدمکشی به نام مریم رجوی اولین نفری بود که چند هفته قبل درحالی که هنوز مسمویت ها به تهران نرسیده بود در توئیتی به پایتخت رسیدن مسمویت ها را خبر و جاهلانه این پروژه دست ساز را لو داد. وی دیروز نیز در بیانیه ای درخواست تجمع خیابانی داده است. با این توضیح آیا نقش این جریان تروریستی روشن نیست؟
این درحالیست که مردم ما هنوز ترور کودکان و نوجوانان مظلوم شهرهای ایران را در دهه 60 فراموش نکرده اند.
4⃣چهارم. این روزها رسانه های وابسته به شبکه ریاض-لندن، مجددا پروژه کارخودشونه را کلید زده اند. اما کافیست سابقه کارخودشونه را مرور کنیم.
نمونه آشکار آن عملیات تروریستی شاهچراغ بود. در روز روشن آدم کشتند و بعد هم گفتند کار خودشونه.
در ماجرای ایذه نیز جریان تروریستی وطنی به میان مردم رفتند و آدم کشتند و در رسانه های شان بهم تبریک گفتند؛ البته وقتی متوجه کودکی در میان کشته شده ها شدند به طمع تبلیغات جعلی تبریک شان را پس گرفتند و گفتند کار خودشونه.
همه اینها به کنار؛ حداقل 40 کشته سازی دروغین راه انداختند که عمده آنها یا زنده بودند یا توسط نزدیکان شان مشخص شد به مرگ طبیعی یا حوادثی غیر اغتشاشات مرده اند.
جمعی از اینها نیز مثل مهسا موگوئی، مینو مجیدی، حنانه کیا،فرشته احمدی واسماعیل مولودی نیز مشخص شد توسط ضدانقلاب کشته شدند و باز گفتند کار خودشونه.
آیا از سابقه چنین جریان کذابی بعید نیست که اینبار نیز پروژه کارخودشونه را روی همین خرابکاری شبکه ای سوار کرده باشند؟
5⃣پنجم. ربع پهلوی خائن که چند دهه است با پول دزدی و به سرقت رفته از مردم ایران در غرب نفس می کشد، در مصاحبه ای صریحا اعلام کرد باید ایران تحت تحریم های سهمگین اقتصادی و مضاعف قرار بگیرد تا مقدمه اعتراض مردم شود. همین حرف را پیشتر مسیح علی نژاد مطرح کرده بود. جریان شیادی که برای یارگیری حاضر است زندگی مردم سخت و سخت تر شود آیا بعید است با هدف ایجاد اعتراض و یارگیری، عامل مسمومیت در مدارس دخترانه باشد؟
✅تا اینجا مشخص شد چه جریانی از این خراباکاری مشمئز کننده منتفع می شوند. اما سوی دیگر این میدان کیست؟ جمهوری اسلامی. کشوری که امروز 60 درصد دانشجویان ان دخترند و یک سوم هیات علمی دانشگاه های آن را بانوان تشکیل می دهند. از جایگاه زنان در ورزش و پیشرفت های علمی و شغلی و مناصب مدیریتی و غیره نیز بگذریم. آیا چنین کشوری می تواند مخالف مدرسه رفتن دختران باشد؟
👈با این توضیح بدون شک اولین متهم این خرابکاری شبکه ای جریان وطن فروش و تجزیه طلب پهلوی- رجوی است و اگر هرگونه گروه و دسته جاهلی و مرتجعی نیز در داخل پیدا و مقصر اعلام شوند، مستقیم و غیرمستقیم وابسته و تحت نفوذ همین جریان خبیث است.
بر این اساس لازم است هرچه سریعتر بجای وزارت بهداشت، خبررسانی و هدایت افکار عمومی توسط نهادهای امنیتی و انتظامی صورت گیرد.
همشهری
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعار زن زندگی ازادی را یک مشت کاسب سیاسی طراحی کردند
یک مشت کاسب هوس تکرار کردند
و در نهایت یک مشت کاسب اقتصادی سودش را بردند
یک مشت جاهل هم آلت دست این میدان شدند
فرآیند همه فتنه های عالم همین است
از فراعنه سیاسی اغاز میشود وبه قارون های اقتصادی ختم میشود.
بازیگرانش نیز جاهلان اند
.
پ.ن: لعنت به این کاسبی تان
#بردگی
#هرزگی
#زن_زندگی_آزادی
@mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا روسریت رو برنمی داری؟!
@mahdian_mohsen
⭕️پیشنهادی به ناجا درباره کشف حجاب
1⃣یکم. درباره حجاب دو سوال برای این روزها قابل طرح است. سوال اول اینست که چرا کشف حجاب داریم؟ اما سوال دوم اینست که چرا کشف حجاب نداریم؟ توضیح می دهم.
تمرکز این متن برخلاف تصور رایج روی کشف حجاب نیست و بلکه روی حفظ حجاب است. سوال ساده است. این روزها که از عدلیه و نظمیه خبری نیست؛ چرا مردم کشف حجاب نمی کنند؟
مطابق نظرسنجی همشهری 79 درصد پاسخ دهنده ها معتقدند حتی اگر الزام قانونی هم نباشد باز هم حجاب شان را برنمی دارند. 7 درصد هم پاسخ ندادند و اظهار تردید کردند.
2⃣دوم. مردم ما متدین اند. جامعه ما ایمانی است. بانوان ما در هر سطحی از حجاب آنرا حجاب می دانند. ولو در مصداق اشتباه کنند. به سخن ساده تر فردی با حجاب عرفی هم خود را با حجاب می داند و حاضر نیست مقابل خدا و دین او صف بکشد.
ضدانقلاب جاهل تصور می کرد شل حجابی در ایران یعنی تقابل با نظام؛ تقابل با دین. از این جهت تصور کردند اگر الزام حجاب برداشته شود مردم به یکباره کشف حجاب می کنند. حال آنکه حجاب در ایران امری فطری و از سر حیا و عفاف است. بدحجابی به معنای متعارف نیز از سر سبک زندگی غربی است نه خدای نکرده فرهنگ بی حیایی و بی عفتی.
از همین رو پروژه ضدانقلاب شکست خورد. تا آنجا که یک روز به خود آمدند و متوجه شدند که همین بدحجاب ها مقابل آنها ایستادند.
امروز هم برخلاف تصورشان می بینند که مردم حجاب شان را حفظ کردند و محلی به اینها نمی دهند. تا حالا می گفتند مردم حجاب نمی خواهند و مدعی رفراندوم بودند و الان متوجه شدند اکثریت مردم خواهان حجاب اند.
با این توضیح برهنگی و کشف حجاب تعرض به حقوق اکثریت است. روشن است.
3⃣سوم. تا اینجا مشخص شد جامعه ما عفیف و باحیاست. حالا یک سوال مطرح است. اگر برداشتن الزام حجاب سهمی در بی حجابی ندارد، چرا اصرار داریم قانون حجاب اعمال شود؟
پاسخ ساده است. علت اینست که ماجرا به اینجا ختم نمی شود. فرهنگ به مرور زمان تغییر می کند. اگر از آن صیانت نشود هیچ دلیلی ندارد فردا بهتر از امروز باشد.
بنابراین نه اینجا و بلکه هرجای عالم برویم بالاخره یک مرزی برای حجاب قرارداد می شود و قانون از آن صیانت می کند.
اساسا هیچ آدم عاقلی، تاکید می شود هیچ عاقلی اعمال قانون در مساله حجاب را مطلقا نفی نمی کند. مگر جریان هوسران و هرزه ای که همین ها نیز اگر پایش برسد برای خود و خانواده شان نسخه دیگری دارند.
اما سوال اینجاست که حد و مرز الزام قانون کجاست؟ اینجاست که قانون شرع و عرف را توامان می بیند.
4⃣چهارم و اما یک پیشنهاد:
نظمیه و عدلیه از انفعال خارج شوند. مساله حجاب مساله اول ما نیست اما قرار هم نیست اگر مساله ای اولویت نداشت مورد بی اعتنایی قرار گیرد. حجاب جزئی از دین است. حکم ضروری حق است.
منطقا لازمست در کنار اقدامات فرهنگی و آموزشی، ساز وکار تذکر و نهی از منکر قانونی نیز طراحی شود.
یک راه پیشنهادی اینست که ناجا خانم های معتقد، با انگیزه و با سعه صدر را در شهر مامور کند تا تذکر دهند. به هیچ ون و یا هیچ برخورد فیزیکی نیز نیاز نیست.
کافیست بانوان پلیس مجهز به دوربین باشند. هرجا برهنگی و هرزگی و کشف حجاب دیدند کافیست تذکر لسانی دهند. اگر اصلاح شد که اغلب می شود هیچ و اگر اصلاح نشد بعدا متخلف به دستگاه قضائی فراخوانده شود و بدوا تعهد شفاهی و در مرحله بعد کتبی و در نهایت جریمه شود.
حد و مرز تذکر را هم شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین کند که ناجا از برخوردهای سلیقه ای برحذر شوند.
✅خلاصه اکثریت مردم ما ایمانی اند و اهل دین و معنویت و اخلاق. هیچ کجای دنیا آزادی عده ای حق تعرض به حقوق اکثریت ندارد؛ اینم استدلال حقوق بشری. استدلال دینی و قانونی اش بماند. لطفا اقایان مسوول به حکم مردم سالاری یا دموکراسی یا هرچه اسمش را می گذارند، قانون را اجرا و از خواست اکثریت صیانت کنند.
@mahdian_mohsen
🔴مراقبت این علائم در خود باشید
در آرامش و با طمانینه به درون خود رجوع کنیم و ببینیم امروز ذهن مان مشغول چه خبرهائی بوده است و این خبرها چه میزان اهمیت دارند.
👈حالا به این چند سوال فکر کنیم.
1⃣یکم. آیا هر خبر مثبتی را با یک برداشت تلخ و منفی بازنمایی می کنیم؟
🔸مثلا خبر توافق با یک کشورهای همسایه را شنیدیم و بعد در رقابت حزبی و جناحی این دولت و آن دولت آنرا روایت کردیم؟
🔸یا اینکه خبر کمک ایران به مردم زلزله زده ترکیه وسوریه را شنیدیم و آنرا با این ادعا که از کمک به زلزله خوی کم گذاشتند مورد انتقاد قرار دادیم؟
2⃣دوم. آیا در کنار هر خبر مثبتی دنبال یک خبر حاشیه ای و منفی هستیم؟
🔸مثلا خبر آبگیری دریاچه ارومیه را بعد از سالها شنیدیم و با ادعاهایی شبیه اینکه تامین این آب به معنی خشک کردن جای دیگری است این خبر را نادیده گرفتیم؟
🔸و یا خبر پادرمیانی چین در توافق ایران و عربستان را رها کردیم و روی کافر بودن چین متوقف شدیم؟
3⃣سوم. آیا از آن دسته ایم که خبر منفی را چندین برابر بزرگنمایی و به نظام تعمیم می دهیم؟
🔸مثلا خبر مسمومیت را می شنویم و آنرا پروژه نظام برای محدود کردن دختران تلقی می کنیم؟
🔸یا خبر برخورد غلط یک لباس شخصی با متهم را به حساب دستگاه نظمیه و امنیه کشور می گذاریم؟
4⃣چهارم. آیا اصلا میتوانیم خبرهای مثبت را ببینیم؟
🔸مثلا خبر رفع مشکل آب شرب بوشهر با طرح آبشیرین کن را شنیدیم؟
🔸یا خبر افتتاح فاز 14 پالایشگاه پارس جنوبی به عنوان ایرانی ترین فاز این مجتمع گازی را دیدیم؟
🔸یا پروژه ابرسانی به کردستان و حل مشکل آب خوزستان با پروژه غدیر مورد توجه مان بود؟
5⃣پنجم. آیا در کنار اخبار منفی خبرهای مثبت در همان حوزه را می بینیم؟
🔸مثلا اخبار مهاجرت را رصد می کنیم اما بازگشت 2700 نخبه و حل 300 مساله اصلی کشور توسط انها را پی گیری نمی کنیم؟
🔸یا اینکه خبر دلار 60 هزار تومانی بی تاب مان می کند و زمین و زمان را در آن مقصر می دانیم اما سقوط دلار را خیالی و غیر واقعی می بینیم و حواله می دهیم به نقاط موهوم؟
6⃣ششم و بدتر اینکه نعمت ها و داشته های تان را به تمسخر می گیریم؟
مثالش بماند
7⃣هفتم. آیا اعتماد به نفس بیان خبرهای خوب را داریم؟
🔸مثلا خبر توزیع کالابرگ و بازگشت قیمت کالاهای اساسی به سال 1400 را دیدیم و نگفتیم؟
🔸آیا کشف لیتیوم به عنوان یک دستاورد علمی جدید در حوزه انرژی و یا تولید موشک هایپرسونیک را دیدم و حاضر نشدیم آنرا توزیع کنیم؟
8⃣هشتم و سوال آخر؛ آیا به شنیدن اشکالات و ضعف های دشمنان مان بی تمایلیم؟
🔸مثلا اگر از مابخواهند درباره شکستن پروژه ایران هراسی آمریکا در منطقه و شکست پروژه براندازی ایران توسط غرب سه خط بنویسیم، برای مان میسر است؟ اساسا تمایل داریم؟
👈اگر این نشانه ها را در خود داریم حتما به بیماری خودخوارپنداری گرفتاریم. مهم نیست این بیماری را چه صدا می زنیم. مثلا ممکن است اسم خود را آرمانخواه بگذاریم اما این آرمانخواهی که بی اعتنا به واقعیت ها و دارایی های یک ملت است افسانه ای توهمی وخیال انگیز بیش نیست.
نام این بیماری مازوخیسم سیاسی است. متاسفانه باید بگویم رسانه های سادیسمی ضدانقلاب که از تحقیر ملت ایران لذت می برند روی مازوخیست های داخلی که از تحقیرشدن لذت می برند حساب ویژه باز کردند.
✅اما درمان؛
👈این 3 دسته عامل را مراقبت کنید
1⃣الف. مراقبت کنیم رقابت های سیاسی و جناحی باعث نشود موفقیت ها را نبینیم.
2⃣ب. مراقبت کنیم سیاه نمائی های رسانه ای که صرفا به دنبال کاسبی لایک و دیده شدن هستند گرفتار بدبینی مان نکند.
3⃣ج. مراقبت کنیم پروژه یاس افکنی دشمن باعث نشود واقعیت های امیدآفرین را نبینیم و یا گرفتار بزرگ نمایی خطاها شویم.
@mahdian_mohsen
⭕️دیکتاتورها جز از هرزه ها یارگیری نخواهند کرد.
متحد راهبردی مستکبرین تنها و تنها مسلوب الاراده ها هستند.
اینم سرنوشت انقلاب پوشالین شان. تمام
@Mahdian_mohsen
❌کُپ کردن در تصمیم گیری
🔸نظرسنجی ارشاد میگه 80 درصد موافق الزام حجاب اند،
🔹میگن دروغه
🔸حداقل ده نظرسنجی ملی میگه بالای 75 درصد اعتقاد به حجاب دارند.
🔹میگن دروغه
🔸نظرسنجی همشهری میگه 79 درصد گفتن بدون قانون هم حجاب برنمی دارند
🔹میگن دروغه
🔸میگیم خب چشم باز کنید شهرو ببینید. اکثریت با کیست؟ الان که بیحجابی آزاد است چرا اکثریت حجاب دارند؟
🔻واقعیت اینست که مشکل حجاب نیست. مشکل مسخ شدن ذهنی عده ای، توسط رسانه های خارجی است.
مسوولی که واقعیت را از دریچه رسانه های خارجی می بیند، نمی تواند تصمیم بگیرد.
شرع و قانون و خواست اکثریت را می بینند، اما دچار کُپ کردن در تصمیمگیری هستند.
@mahdian_mohsen