eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.9هزار دنبال‌کننده
375 عکس
121 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
⚽️یاغی‌ها و سواد هواداری یک بازیکن به‌خاطر پول بیشتر می‌خواهد از پرسپولیس به استقلال منتقل شود و همین موج سهمگین از مخالف‌های خشن و متعصبانه را به‌راه انداخته است که چه نشسته‌اید؛ آنکه پرسپولیسی بود امروز یاغی شده و استقلالی. از این خبر بگذریم، اما ما گرفتار یک فرهنگ خرافی در هواداری هستیم که فراتر از علقه‌های طرفداری و هیجان ساده است؛ این فرهنگ زیربنای اصلی سلبریتی‌سازی‌ است و مقوم چرخه دکانداری در این صنعت و از همه بدتر موجد یک دوقطبی توهمی که سرریز آن دامن فرهنگ و سیاست و حتی خانواده را هم گرفته است. هواداری امری مذموم نیست؛ به شرط اینکه به آدابش وفادار باشیم. هواداری جایی تقبیح می‌شود که دچار تعصب کور و تعطیلی ذهن و عقل شود. هواداری وقتی از طرفداری یک ارزش پا فراتر گذاشته و تبدیل به هویت اجتماعی فرد شود، دیگر عقل‌گریز است. شکست یا پیروزی تیمش باعث جابه‌جایی عزت‌نفس او می‌شود و همین موضوع به‌شدت او را هراسان از تحولات می‌کند. این سبک هواداری یک حس سرخوشی و قدرت موهوم درست می‌کند و فرد از هر نوع عقلانیتی گریزان می‌شود؛ چون برهم زننده این خلسه خیال‌انگیز است. این سبک هواداری را دست‌کم نگیرید. بسیار هم درونی و در فرهنگ ما ریشه دوانده است. این سبک هواداری بنای اصلی ساخت صنعت سلبریتی و همه آسیب‌های پس از آن است. این فرهنگ هواداری است که سلبریتی‌ها را قدرت سیری‌ناپذیر داده و موجب مسئولیت‌ناپذیری آنها می‌شود. همین اغتشاشات گذشته را مرور کنید؛ چه بسا سلبریتی‌هایی که تحت‌تأثیر مخاطب دست‌ساز و سازماندهی شده، از سر ناچاری مواضع شاذ و حیرت‌انگیز گرفتند و البته بعدا پشیمان شدند. ریشه کجروی سلبریتی‌ها را باید در همین هواداری بیمارگونه دانست؛ به همین دلیل است که بسیاری از سلبریتی‌ها فارغ از مواضع علنی‌شان در زندگی شخصی نیز دچار مشکلات عدیده ناشی از فرهنگ هواداری‌ هستند. اما انحراف این سبک هواداری تنها منحصر به سلبریتی‌سازی‌ نیست. در همین ماجرای یاغی فوتبالی، اگر این سبک هواداری وجود نداشت، اساسا این میزان دستمزدهای نجومی رد و بدل نمی‌شد و بلکه بدتر زمینه اقتصاد زیرزمینی و انحرافات مالی و پولشویی را فراهم نمی‌کرد. ماجرا به دکانداری در سلبریتی‌سازی‌ نیز ختم نمی‌شود. ثمره نهایی این دست هواداری‌ها، دوقطبی‌های توهمی است؛ دوقطبی‌هایی که هیچ ریشه عقلانی ندارند و صرفا موجب رقابت‌های خشن و کینه‌توزانه می‌شوند و فرهنگی می‌سازند که در ورزش منحصر نمی‌شود و به سیاست و حتی اخلاق شخصی نیز منتقل می‌شود. این مدل دوقطبی‌ها، سیاست را نیز استقلال-پرسپولیسی می‌کنند و فرد را دچار کوررنگی و ندیدن اشکالات. هرکس با او همراه شود، به او عشق می‌ورزد و هرکس او را نقد کند، از او متنفر می‌شود. نکات مثبت رقیب را نمی‌بیند و به کمتر از تکفیر او فکر نمی‌کند. برای او کل کل بسیار جذاب‌تر و دلنشین‌تر از گفت‌وگوست. با کل‌کل رجز می‌خواند و خود را به رخ می‌کشد و تلاش می‌کند قدرتش را تحمیل کند. افراد با هواداری‌شان، همدیگر را یافته و حس قدرت مشترک پیدا می‌کنند؛ حسی فراتر از حس فردی. بغض جمعی، حیرت جمعی، لذت جمعی، نفرت جمعی و... حس مشترک جمعی، قدرتی فراتر از حس فردی دارد؛ حسی شبیه موج‌های مکزیکی در فوتبال. نترسید نترسید ما همه با هم هستیم به‌خاطر حس مقاومت جمعی است که فراتر از حس تاب‌آوری فردی است. کارکرد اصلی حس مشترک جمعی این است که فرد خود را از فکر کردن بی‌نیاز می‌بیند و ماموریت فکر کردن را به جمع می‌سپارد و هرکاری جمع انجام می‌دهد، برایش مشروع می‌شود؛ مثلا برای معناداری و روایت یک خبر به کامنت‌ها نگاه می‌کند و با همراه شدن با نظر اکثریت، حس برتری و قدرت پیدا می‌کند. در نهایت نیز چنین فردی، زندگی‌اش گرفتار همین دوقطبی‌های خیالی می‌شود و ناخواسته قضاوتش از پیرامون، برآمده از همین خلق و خوی دوقطبی زده و استقلال- پرسپولیسی است و امان از این خلق‌وخوها که ریشه نزاعات بی‌اساس و بداخلاقی‌های ناپایان اجتماعی است. @mahdian_mohsen
سیلی به اسلام سخنان رهبری همیشه پر نکته و مهم است اما گاهی به جز حکیمانه بودن، میخکوب کننده و حیرت آور است، شبیه سیلی است که به یک انسان خواب آلود در سرما میزنند تا نمیرد. این بار سخنان ایشان با حوزه علمیه، یکی از همین موارد بود. نهیبی که بر سر حوزه های علمیه زده شد، جدی بود. متفاوت بود. پر از درد بود. هشدار درباره «سیلی خوردن اسلام» و نقش حوزه در این ماجرا نکته ای نبود که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. او درباره تبلیغ به عنوان یکی از شوون جدی حوزه های علمیه به صراحت نالید که من «نگرانم». مساله را برای همه طلاب و‌ حوزویان و علما و مراجع و نهادها و مسوولین حوزوی آشکارتر نمود و گفت تبلیغ در راس امور است. این یک سخن مهم و‌ حیاتی بود. باز عده ای سرشان را در لاک درس و بحث و هیات علمی و مدارج حوزوی و درسهای متداول روزانه شان فرو نکنند و خود را به نشنیدن نزنند و جملات او را تحریف نکنند و نگویند همین کارهایی که میکنیم خوب است. حوزه باید بیدار شود. حوزه باید نطقش باز شود. حوزه بسیار جلو تر و ارتقا یافته تر از پیش از انقلاب است لکن بسیار عقبتر و جامانده تر از نیازهای امروز کشور. در ماجرای اغتشاشات و حمله همه جانبه رسانه ای و فرهنگی دشمن سکوت علما و حوزویان و یا بیان سخنان دو پهلو و پر لکنت ، آزار دهنده بود. مساله های ذهن جوانان زیاد شده و تلاش ما عمامه به سر ها چند برابر نشده و باید نگران بود. نگران لعنتی بود که زمین و آسمان به عالمی میدهد که در هنگامه نیاز فکری جامعه، سکوت میکند. راه چاره چیست؟ اولا باید باورهای خود را مرور کنیم. هویت طلبگی به پیشقراولی امت و امامت او است. همه امور دیگر شوون و لوازم همین هویت است. پس هر زمان نقشی اجتماعی پر رنگ تر میشود ثانیا باید عموم طلاب و حوزویان «سبک زندگی» خود را بر این اساس ویرایش کنند. اگر در طول سال چند دهه خاص به تبلیغ اختصاص میدادند، اکنون باید برنامه ثابت روزانه برای تبلیغ در زندگی خود قرار دهند. همه طلاب کوچک و بزرگ. ثالثا باید ارتباطات اجتماعی و فامیلی و خانوادگی خود را بر این اساس تشدید کنند و ارتباطات جدید اجتماعی ایجاد کنند. رابعا باید حوزه های علمیه کاری کنند که همه مردم مبلغ شوند. جهاد تبیین یک جهاد همگانی است. حوزه باید این جهاد همگانی را حقیقتا فراگیر کند. هر کسی در این روزگار باید آنچه میداند و میفهمد در این جنگ شناختی مقابل دشمن بیان کند. روشنگری میتواند خطورات و وساوس را نابود کند. خامسا نیاز به شناخت و اندیشه و زاویه نگاهی متفاوت و طلبگی به امور داریم. بدون زاویه نگاه درست قدرت تحلیل درست نخواهیم داشت، قدرت تهاجم به بنیادهای اندیشه غرب نخواهیم داشت. پس باید اندیشه متناسب با ماموریت جدید را بدست آورد. اگر جامعه محتاج «امید ایمانی» است معلوم است که زاویه نگاه عمیق و راهبردی توحیدی ضروری است. ویژگی فضای رسانه ای جدید، سطحی شدن و خالی شدن از پشتوانه های فکر و اندیشه است. باید صحنه از اندیشه های عمیق و راهبردی پر شود تا زاویه نگاه عمومی ارتقا یابد و قدرت تحلیل رشد کرده و فضا مملو از تبیین و بیان و نور شود. حوزه باید در مستوای اندیشه رهبری جامعه وارد شود. اگر اسلام سیلی بخورد و از کبائر قدم به قدم قبح زدایی شود، شبیه علمای دوران سیدالشهدا متهم خواهیم بود. وقت برخاستن است. برخاستن همه خصوصا اهل علم.... سرمقاله همشهری @ali_mahdiyan
✅ 5 نکته درباره سلبریتی درمانی آقای قاضی کشف حجاب و هتک حرمت به پرچم ایران طی یکی دو روز گذشته بسیار خبرساز شده است. طبیعی است که مطالبه مردم مواجهه بهنگام و قاطع با این بی حرمتی هاست. اما حکم اخیر آقای قاضی درباره کشف حجاب به جهتی معنادار بود. آقای قاضی برای مجازات بازیگر صرفا جزای نقدی یا حبس در نظر نگرفت و برای درمان این بیماری، خواستار مراجعه به روانشناس و گزارش های دوره ای شده بود. واقعیت اینست که ریشه هنجارشنکنی های اخیر در میان بخشی از جامعه هنرمند و ورزشکار دلائل متنوع دارد و نباید با همه یکسان برخورد کرد. بخشی قابل اعتنایی از این رفتارها ریشه در بیماری های فردی دارد. یا عزت نفس پائین و خودتحقیری و بی هویتی و یا ترس از فشار اطرافیان و هراس از هجمه های سازمانی و یا عطش پایان ناپذیر دیده شدن و خودنمائی و غیره. این گروه را باید از افرادی که مساله اعتقادی دارند یا دنبال مبارزه ایدئولوژیک هستند و یا پول گرفته اند و اجیر شدند متفاوت دانست. ❇️اما چند ملاحظه را باید به این نسخه سنجیده و هوشمندانه آقای قاضی و در اصل مواجهه عدلیه اضافه کرد؛ خاصه اینکه این روزها مجلس در حال تصویب لایحه عفاف و حجاب است و از این منظر مخاطب این متن است. برخورد با ایندست مسائل باید پنج وجه توامان داشته باشد. 🔸اول اینکه به ریشه خطای فرد باید توجه کند. درمان را نمی توان بی اعتنا به مرض نسخه کرد. حکم اخیر آقای قاضی از این منظر اهمیت دارد. 🔹دوم اینکه مجازات در هر سطحی باید بازدارانده باشد. هرچه هست باید مانع تکرار شود. باید در ادراک عمومی سخت ارزیابی شود که دیگری جرئت تکرار آنرا نداشته باشد. 🔸سوم اینکه مجازات نباید بی اعتنا به اصل موضوع باشد. مثلا شکستن حرمت پرچم توهین به همه داشته های یک ملت است. توهین به یک نماد دینی و ایرانی است. اینکه مجرم چه نیتی داشته و چه مرضی، نافی شکستن حریم ها نمی شود. آدمی که قتل می کند ولو بیماری روحی داشته باشد اما مرتکب قتل نفس شده و جان یک انسان را گرفته است. 🔹چهارم نسبت این خطا با گناهان بزرگتر است. یک تخلف فردی وقتی در خدمت دشمن می رود تبدیل به یک پروژه امنیتی می شود. ممکن است صدای بوق ممتد صرفا یک خطای راهنمائی رانندگی باشد و مقابل بیمارستان حکم بی اخلاقی پیدا کند اما وقتی اجابت خواست دشمن می شود معنایش تغییر می کند و گناه سیاسی و امنیتی می شود. 🔸پنجم و در نهایت اینکه ایندست احکام باید جلوی چشم مردم باشد. قاطع و به هنگام. علت نیز روشن است. این خطاها اول از همه موجب جریحه دار شدن احساسات عمومی می شود و از اینجهت زمان برخورد و علنی سازی آن اهمیت دارد. خلاصه اینکه برخورد با ایندست موضوعات باید هم فرد را ببیند و هم جامعه. هم درمان باشد و هم پیشگیری. هم عمل را ببیند و هم اثر آن و ... @mahdian_mohsen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیمرد کوتاه و خیلی ساده و صادقانه گفت: ما زحمت کشیدیم. یک دنیا سخن است در این "زحمت کشیدیم" ...یعنی بهترین های مان را فدا کردیم...یعنی خون ها دادیم....یعنی عرق ها ریختیم... یعنی این خاک و دیار مقدس پشتوانه اش انبیایی است...اولیائی است.... همه خوبان عالم نسل به نسل جمع شدند تا میراث شان به دست خمینی بزرگ رسید.... تا شد انقلاب. پیرمرد چقدر می فهمد. چقدر عالمانه. چقدر دردمندانه. چقدر غیرتی. چقدر متعصب به دین و خاک و ناموسش... آن زن نفهمید و اما پیرمرد برای او هم دلسوزی کرد. این پیرمرد نماد است. هم ریش سفیدش نماد است و هم ظاهر و سادگی اش. مردم حقیقی و حقیقت مردم ما همین است. "کهنه دیندار" و "مظلوم" و اما مقتدر. هرکس این پیرمرد باغیرت تبریزی رو می شناسد معرفی کند تا همشهری برای او مراسم تکریم بگیرد. امیدوارم عدلیه نیز به وظیفه اش عمل کند.... @mahdian_mohsen
نصیری را زندان نکنید ✍بگذارید جلوی چشم باشد، باید انقلابیهای سوپر انقلابی خوب تماشا کنند. آنانکه «نظام» را متهم میکنند تا بگویند ما خیلی آرمانگراییم، تماشا کنند. این عاقبت را ببینند. ✍نصیری را زندان نکنید، او بودنش مفید است. بگذارید طعم تلخ عدالتخواهی خوارجی به ذائقه ها بنشیند. عدالتخواهی بدون اخلاق بدون عقل. ✍نصیری را شماتت نکنید. از او عبرت بگیریم. این عاقبت همه کسانی است که پشت ریش و پشم و ادا و اطوارهای انقلابی ، فکری به حال بیمار دلیشان نمیکنند. این عاقبت عقده ای بازی و لجاجت است. لج بازهای زیادی را دیده ایم، منتظری و میرحسین و کروبی و امجد و بیا جلو تا امروز ✍نصیری خوب است. بگذارید رفیق بازهای عالم سیاست ببینند کوتاه آمدنهایشان مقابل رفقایشان چگونه آنها را حفظ میکند. وقتی در مجالس خصوصی میدیدند چطور اندیشه های امام را تمسخر میکند و خفه خون گرفته بودند و بلکه به او تریبون میدادند و کرسی داوری میدادند و حلوا حلوایش میکردند همینها که ادعای شفافیت و صراحت و عدالتجوییشان گوش فلک را کر کرده. وقتی مبانی کج و معوجش را میدیدند پروژه های آنچنانی ترجمه بحار و امثالهم به او نسپرند. ✍نصیری باید بماند که آخوندها بفهمند درس خارج و فقه و اصول کسی را نجات نمیدهد اگر خودخواهانه مقابل نظام ولایی بایستد، چه شریعتمداری باشی چه منتظری چه جوجه طلبه ای مثل این. همانطور که درس اخلاق هم شیخ علی تهرانی ها و امجدها را نجات نداد. ✍نصیری مفید است تا ببینید جاهل متنسک و عالم متهتک دو روی یک سکه اند. آرمانجویی خالی از نظام و محافظه کاری خالی از انقلاب دو روی یک سکه اند. تا ببینند مارهای خوش خط و خال و لیبرالیسم و اسلام آمریکایی با چه فرآیندی از دل انقلابی بازی بیرون میآید. تا بفهمیم آنانکه اندیشه امام را تا عمیق ترین لایه هایش نپذیرفته اند حق ندارند پرچمدار انقلابی گری باشند. ✍نصیری خوب است بگذارید ادامه دهد بگذارید تاویل والله و الله گفتن حاج قاسم را همه مشاهده کنیم. تا برای عاقبتمان بترسیم و نگران باشیم. آن زمان که برای این نظام و رهبر حکیمش کم میگذاریم حتی با سکوت و انفعالهایمان. ببینیم ماجرا جدی تر از این حرفها است و شوخی ندارد. خدایا به همه ما رحم کن.... @ali_mahdiyan
❇️فداکاری کارشناسی 1⃣یکم. در خبرها آمده بود آقای قالیباف در دیدار با دانشجویان در پاسخ به انتقاد یکی از حاضران در مورد تشکیل وزارت بازرگانی گفته است با این تصمیم مخالف بوده ولی دولت اصرار به تشکیل وزارتخانه داشته است. اما نکته جالب اینست که رئیس مجلس علیرغم این نظر، در جلسه رای گیری به تفکیک این دو وزارتخانه رای مثبت داده است. با بررسی بیشتر مشخص شد آقای قالیباف به جهت اصرار دولت نه تنها به این اراده تمکین و بلکه در اجرا کمک کرده است نظر دولت پیش رود. این رفتار در سیاست ورزی و حکمرانی حتما قابل تقدیر است. 2⃣دوم. این روزها مساله حجاب یکی از موضوعات روز رسانه ها و شبکه های اجتماعی است. موافق و مخالف درباره وضعیت حجاب و رفتار حاکمیت و اعمال قانون اظهار نظر می کنند. اما لابه لای همه این گفت وگو ها یک روایت تلخ وجود دارد و آنهم سوظن عمیق به نظام تصمیم گیری است؛ اینکه مسوولین این موضوع را به هم حواله می دهند و این تشتت آرا باعث شده است موضوع با جدیت دنبال نشود. 3⃣سوم. واقعیت اینست که ما در مسائل مهم کشور نیازمند فداکاری کارشناسی هستیم. فداکاری کارشناسی چیست؟ پای رای و نظر کارشناسی مان بایستیم و از آن دفاع و تلاش کنیم به سرانجام برسد اما در نقطه ای که کار به تشتت و عدم تصمیم گیری میرسد روی یک نظر اجماع کنیم تا اجرا از بلاتکلیفی خارج شود. فداکاری اینست که مانع نشویم و فراتر از آن همراهی و دلسوزانه کمک کنیم تا اشکالات برطرف شود. ✅اصل اینست که پشت سر همه تصمیمات مهم کشور باید اجماع وجود داشته باشد. اگر اجماع کارشناسی نیست اما اراده یک پارچه در اجرا وجود دارد و این اجماع تصمیم گیری است که وفاق ملی در پذیرش تصمیم می سازد. همشهری @mahdian_mohsen
✅هیات سکولار و دستمریزاد به دشمن دقت کردید؟ از ابتدای محرم، ضدانقلاب با همه توان به خط شده است تا هیات و عزاداری را به حاشیه ببرد. بله خاک به چهره خورشید می پاشند؛ اما اجازه دهید از کنار این موضوع بسادگی عبور نکنیم. پروژه ضدانقلاب پیشتر در مواجهه با مناسبات آئینی چه بود؟ مصادره به مطلوب. تلاش می کردند از محبت مردم به اهل بیت علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند. اما امروز ماجرا تغییر کرده است. ضدانقلاب صریح و عیان به دنبال حذف هیات و مراسم مذهبی در جامعه ایران است. اما این تغییر استراتژی به چه دلیل رخ داده است؟ از ابتدای محرم مردم را به کهنه پرستی و خرافه پرستی متهم کردند و بعد هم نوشتند عزاداران حسینی به دنبال غذای رایگان هستند و در نهایت هم وقتی دیدند جواب نمی گیرند، خبیثانه در صحنه عمل دست به آتش زدن خیمه و پرچم امام حسین زدند و بین مردم ایجاد اختلاف کردند. دشمن امروز به درستی فهمیده است که امام حسین و هیات و عزاداری را نمی شود از سیاست و جهاد و مبارزه با ظلم و عدالتخواهی و در یک کلمه انقلاب اسلامی جدا کرد لذا با اصلش مبارزه می کند. دستمریزاد به دشمن. تشخیصش درستی است اما باز هم به نتیجه نمی رسند چون هنوز نمی فهمند ریشه محبت این مردم به اهل بیت عمیق تر از خرابکاری های مذبوحانه ودست و پا زدن های سایبری است. نمونه آشکارش نیز ایران عزادار امروز. ایران سراسر اشک و ندبه؛ ایران یک پارچه هیات. روزگاری دشمن خیال می کرد اگر هیات را سکولار کند اتصالش به انقلاب اسلامی از بین می رود. خطای آشکاری بود؛ چرا که اساسا هیات نمی تواند از سیاست خالی شود. چطور ممکن است سیدالشهدا را از مبارزه با ظلم و امر به معروف و نهی از منکر و از اسلام عزیز جدا کرد؟ همه کربلا برای برقراری حکومت سیاسی شیعی بوده است تا در تاریخ ثبت شود حق کیست و کدام سو است. دشمن امروز فهمیده است که ثمره هیات و اشک و عزاداری تنها و تنها قیام است. قیام برای نصرت امام، برای نصرت دین، برای تجلی اسم الله در همه عالم. مردم ایران رشد کرده اند؛ به موازات این رشد آگاهی و معنوی، نفاق ها از بین رفته است. روزگاری عمرو عاص و معاویه هم مدح امام معصوم می کردند و در غم شان غصه می خوردند تا مردم را دچار خطای محاسباتی کنند، اما امروز نقاب ها افتاده است و دشمن می داند با نفاق نمی تواند حقیقت اهل بیت را از این مردم بگیرد، بنابراین مقابل اصل آن آرایش گرفته است. بله خروجی اشک و عزاداری و هیات جز قیام و انقلاب نیست؛ جز حاکمیت اسلام نیست. @mahdian_mohsen
⚫️اگر زینبی روایت نکنیم... 1⃣یکم. هرجا جنگ فیزیکی بوده، پیش از آن جنگ روایت ها شکل گرفته است. آمریکا به عراق حمله کرد؛ به بهانه نابودی سلاح کشتارجمعی. به افغانستان حمله کرد به بهانه 11 سپتامبر. صدام به ایران حمله کرد به بهانه نقض یک توافقنامه بین المللی. بهانه یعنی چی؟ یعنی روایتی از واقعیت که بتواند افکار عمومی را مجاب کند که این هجمه فیزیکی مشروع است. کربلا نیز همین بود... 2⃣دوم. زمانه ای را که کربلا ساخت مرور کنید... شهادت امام حسن و نقض صلح نامه و سب امیرالمومنین و جلوگیری از تفسیرقرآن و ترویج عقاید دروغین مثل جبر و بدعت های آشکار و نصب منافقین در پست های کلیدی و در انتها تلاش برای بیعت گرفتن از تک تک مسلمانان تا همه زشتی ها را رسمیت ببخشد. معاویه همه ابزارهای جنگ روانی را بکار بست؛ از تطمیع تا تهدید و تحمیق تا سفیدنمایی خود تا خوارانگاری اهل بیت تا شعارهای دروغین تا شایعه ها و ... به بخش هائی از ادبیات نامه معاویه توجه کنید که چطور برای تحمیق دیگران به سیدالشهدا می نویسد: "تقوا پیشه کن و با خویشاوندان خود جنگ نکن...از تو انتظار نداشتم چنین کنی. ...تو داری نقص عهد می کنی. ...خود را خوار نکن" خلاصه اقدامات روانی معاویه وارونه نمائی حقایق بود. چنان تصویری از امیرالمومنین ساخته بود که مردم از فرزندانش نیز کینه گرفتند... تا عاشورا رقم خورد... 3⃣سوم. خطبه منا را ببینید... خطبه سیدالشهدا دو سال قبل از عاشورا. حضرت در آنجا در میان 700 نفر از صحابه و تابعین سخن گفتند. 2 بند در این خطبه می درخشد. یکی شناساندن ماهیت انحرافی بنی امیه و دیگر انذار و هشدار به علما و خواص. فرمودند چرا مقابل ظلم ها ساکتید؟ بانی ظلم به ضعفا شمائید...شمایی که امربه معروف و نهی از منکر نمی کنید... 4⃣چهارم. مخاطبان جنگ روانی معاویه را ببینید... مردم کوفه و شام. اما ایندو متفاوت بودند. مردم شام به شدت دنیاگرا و جاهل و بی قید. اما مردم کوفه نه. مردم کوفه ظاهرا اهل دین بودند اما بی طرف. جامعه ای نیم بند که می خواستند نه با باطل باشند و نه حق. به تعبیر امروزی ها مذهبی سکولار و صورتی و عافیت اندیش و محافظه کار. 5⃣پنجم. شد آنچه نباید می شد...اما همچنان جنگ روایت ها. خلاصه تقابل رسانه ای ابن زیاد و یزید مقابل اسرا چنین بود: شکست خوردید و این شکست یعنی مغضوب خدائید. خواستند بگویند قلت و مصائب بر حسینیان نشانه باطل بودن و فتوحات ظاهری یزیدیان نشانه حق بودن است. این دست اقدامات برای تان امروزی نیست؟ بماند. اما ما رایت الا جمیلا مقابل همین دسیسه بود. نفرمود زیبایی دیدم. فرمود جز زیبایی ندیدم. یعنی همه این بلاها و مصائب برای ما جز پیروزی نبود و چنان شرح داد که در تاریخ بماند و دست به دست شود تا امروز...آن حسینی را که دشمن کشت پیش چشم دوست/ چشم دشمن کور اینک عالمی مجنون اوست سبک روشنگری حضرت زینب و امام سجاد در دو شهر کوفه و شام و در مجالس یزید و ابن زیاد متفاوت بود. در کوفه هشداردهنده تا از خواب غفلت بیدار شوند و اما در شام آگاهی دهنده تا حجاب خرافات و جهل ها برداشته شود؛ این نیز مهمترین درس جنگ روایت ها یعنی مخاطب شناسی است. در هردو مجلس عده ای می گریستند. اما در کوفه جماعتی کمر به جبران بستند و در مجلس یزید گروهی جدا شدند و مجلس ختم و عزا گرفتند ...و اینطور شد که کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود. 6⃣ششم و در نهایت. و اگر زینبی روایت نکنیم... در جنگ روایت ها شکست بخوریم باز هم خون ها ریخته می شود. خون عجمیان ها و آرمان ها و رضازاده ها و زینال زاده ها ثمره تسلط موقت روایت دشمن در فضای مجازی بود. برخی مسخ شدند و خون بهترین ها را ریختند. و اما غلبه دشمن در جنگ روایت ها آنجا شکل می گیرد که اهل خرد و علما و خواص سکوت کنند. ببینند و بگذرند. خطبه منا خاطرتان هست؟ همان. اینجاست که در مارپیچ سکوت خواص، اوباش بپا می خیزند و تلقی قدرت و تسلط برای جبهه باطل می سازند و دو جماعت جاهل(غرب زده و شامی مسلک) و جماعت وسط باز(حزب اللهی سکولار و کوفی صفت) نیز همراهی می کنند. اینجاست که خون ها ریخته می شود. خون بهترین ها. حتی خون انسان کامل. چه بخواهیم و نخواهیم. لب کلام؛ هرکس هرجا هست قیام کند. قیام امروز روایت حق است و منحصر به رسانه ها و منبری ها نیست. جنگ روایت ها جنگ توده هاست. هرکس هرجا نشسته، بایستد...واگرنه عاشوراها رقم می خورد. پایان پیام. همشهری @mahdian_mohsen
❇️باز هم بی آبرویی و رسوایی ضدانقلاب هر چه در توان داشت در دهه اول محرم به خدمت گرفت؛ از سلفی گرفتن اوباش پای کتیبه ها تا به استهزا کشیدن مجالس و تا تحریم عزاداری ها و غیره. و اما یک سوال ساده؛ چرا؟ آیا ضدانقلاب نمی فهمد و نمی داند محبت این مردم به اهل بیت برای امروز و دیروز نیست و ریشه در اعماق وجودی آنها دارد؟ آیا نمی داند هویت مردم به این ذوات مقدسه گره خورده است و هرچه دارند را از این خاندان می دانند؟ حتما می دانند. مگر ممکن است کسی نداند که با های دهان مجنون، دریا خشک نمی شود و با آب پاشی کودکانه، خورشید سرد نمی شود؟ پس ماجرا چیست و دقیقا چه چیز طلب می کنند؟ اغتشاشات چه بود؟ خاطرتان هست؟  هم و غم آنروزهای دشمن امری فراتر از براندازی حاکمیت بود. امری که حاکمیت نیز بر مبنای همان شکل گرفته است. آنها می دانند اگر ریشه این نظام را نزنند با براندازی هم طرفی نمی بندند. اما ریشه چیست؟ مردم. ضدانقلاب به دنبال فروپاشی بود و هست. به دنبال تقابل مردم با مردم. به دنبال تجزیه کشور. برای همین است سراغ تقابل های قومیتی رفتند. برای همین است به فحاشی روی آوردند تا موجب خشم و نفرت یک گروه و مقابله مردم با مردم شود. برای همین بود که در کنار اجیر کردن تروریست ها و برخلاف گذشته، آدم های غافل و جاهل را بخط کردند تا تقابل مردم با مردم رقم بخورد. برای همین بود که از نهادهای بین المللی مطالبه حمله نظامی به ایران کردند. برای همین بود که از آمریکایی ها طلب تحریم بیشتر مردم ایران داشتند. برای همین بود که اساسا سراغ اسرائیل رفتند چون می دانند رژیم صهیونیستی  جز به کمتر از نابودی تمام عیار یک منطقه جغرافیایی به نام ایران فکر نمی کند. برای همین سراغ تروریست های داعشی و منافقین رفتند. برای همین آنچه می توانست اعتراض مردمی باشد را از همان ابتدا تبدیل به اغتشاشات کردند و بجای شعار به فحاشی کشاندند و اسلحه و مواد آتش زا توزیع کردند. اینها می دانند براندازی در جمهوری اسلامی بدون فروپاشی ممکن نیست. با همه بلاهت شان به تجربه فهمیدند که مشکل اصلی مردمند نه این نظام که این حاکمیت، خروجی همین مردم است. حالا با این مقدمه، دست و پا زدن های جاهلانه و مذبوحانه دهه اول محرم را مرور کنید. اینها می دانند ره به جایی نمی برند اما تلاش می کنند مردم را مقابل مردم قرار دهند. اما باز هم نشد. آنها نمی دانند که نام حسین خودش وحدت بخش است. چه آنکه "نزدیک می کند دل ما را به هم، حسین/ این اشک روضه نیست، که عقد اخوت است." همین هم شد؛ امسال تنها در یک نمونه زعمای هیات ها مساله شان این بود که چطور با معدود دختران کشف حجاب کرده برخورد کنند؛ تا هم حرمت اسلام عزیز حفظ شود و هم از محبت قلبی آنها به سیدالشهدا مراقبت کنند. و یقین همین "مراقبت" و "مدارا" ی توامان زمینه ساز هدایت ها شده است و می شود....انشالله.  و در نهایت اینکه دشمن باز هم بی آبرو تر از گذشته شد و امسال شاهد یک امت حسینی بودیم که جلوه شان فراتر از گذشته بود. همشهری @mahdian_mohsen
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضدانقلاب چطور از "براندازی سیاسی" به "فروپاشی اجتماعی" رسید؟ حجاب فراتر از پوشش و به مثابه نماد @mahdian_mohsen
✅قوت و ضعف لایحه عفاف و حجاب لایحه نهایی عفاف وحجاب تغییرات جدی نسبت به لایحه اولیه قوه قضائیه و نسخه اصلاحی آن در دولت داشته است و حالا منتظر تصمیم نهایی مجلسی هاست. 👈دراین رابطه چند نکته به عنوان نقاط قوت و ضعف لایحه قابل اشاره است. ✅نقاط قوت: 1⃣یکم. اصل تشکیل لایحه با همه اختلافاتی که درباره مفاد آن وجود دارد برآمده از اقدام مشترک قوای سه گانه برای حل مساله است. این آرایش مشترک را نباید دست کم گرفت. 2⃣دوم. نسخه نهایی لایحه تلاش کرده است نظر نهادها و افراد صاحب نظر را جمع آوری کند. این اجماع نسبی کارشناسی را هم نباید دست کم گرفت. 3⃣سوم. مهمترین ویژگی بارز این لایحه نسبت به قوانین موجود و لایحه ابتدایی، مجازات بازدارنده است. هدف اصلی طراحان برخلاف تبلیغات دشمن و مخالفان داخلی، اخذ جریمه بیشتر نبوده و بلکه بازدارندگی از وقوع خطاست. 4⃣چهارم. یکی از نقاط مثبت لایحه تبدیل نقاط مبهم در قوانین موجود به نقاط شفاف و غیرقابل تفسیر است. مثلا مرز و محدوده حجاب را در چهاردسته تصریح کرده است. 5⃣پنجم. تبدیل مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی به قانون از دیگر موضوعاتی است که کم کاری چندساله نهادهای مرتبط به حجاب را در حوزه های ایجابی حل و فصل کرده است. 6⃣ششم. جدا کردن معنادار مجازات افراد معمولی از سلبریتی ها و تشکیلات سازمان یافته از دیگر نقاط مثبت لایحه است. 7⃣هفتم. این لایحه برخلاف نسخه اولیه، بدپوششی را جرم انگاری کرده و از دست پلیس خارج و برعهده دستگاه قضائی قرار داده است. این مهم از جهت رعایت کارشناسی و قضاوت عادلانه و در نهایت بررسی شکایات مردمی اهمیت دارد. ✅اما نقاط ضعف. 1⃣یکم. سهم مردم در مقابله با بدپوششی نادیده نه؛ اما کم برآورد شده است. مطابق این لایحه مردم برای گزارش تخلف باید توسط فراجا آموزش ببینند که حضور موثر مردمی را سخت کرده است. 2⃣دوم. در این لایحه تکلیفی برای دولت یا پلیس برای تقویت سیستم های هوشمند رصد و مستندسازی ندیده است. حال آنکه به نظر نمی رسد فراجا از این جهت آمادگی لازم را در معابر و محلات تهران و خاصه دیگر شهرها داشته باشد؛ اگر هم دارد باید تقویت شود. 3⃣سوم. در این لایحه نقش پلیس به تصویربردار صرف محدود و یا برای آن نقش موثر میدانی تکلیف نشده است. به این فهم مهمترین مشکل طراحان لایحه در این بخش است. حضور پلیس در میدان یک ضرورت عقلی است. هر فردی که در ملا عام تخلف می کند، یک خطای فردی دارد و اما یک اثر ترویجی در جامعه بجا می گذارد که موجب گسترش ناهنجاری می شود و با جریمه های پشت پرده حل نمی شود. دست قانون و سایه قانون باید در شهر دیده شود. اصلا هم لازم نیست پلیس مثل گذشته و در همه موارد وارد جلب و دستگیری متخلف شود. فقط کافیست در میدان با دوربین های متصل به لباس حضور داشته و تذکر لسانی دهد. 🔸این مهم اولا بسیار بازدارنده است و اساسا به جریمه نمی کشد. 🔹دوم اینکه اثر ترویجی خطا را کاهش می دهد چون در مقابل خطای عیان، تقابل آشکار و بدون هزینه دارد. 🔸سوم در مواردی که فردی تمکین نمی کند حتی اگر دستگیری در محل هم صورت نگیرد که در مواردی ضروری است، اما به عنوان ایستادگی مقابل پلیس قابل پی گیری است و جرمش دوچندان می شود و اینطور نمی شود که یک نفر اقتدار پلیس را براحتی در جمع بشکند.  🔹چهارم این اقدام همچنان کمک می کند که نقص دوربین های فراجا جبران شود و مستندانگاری را توسعه می دهد. 🔸پنجم اینکه آنچه وظیفه ذاتی قهریه است را به کارمند انتظامات مترو و اتوبوس و مرکز خرید منتقل نمی کند. 🔹و ششم و در نهایت اینکه حضور میدان پلیس دلگرمی عموم مردمی است که قانون را رعایت می کنند و موجب حمایت و صیانت از آمران به معروف در معابر شهری می شود. ☑️با اینهمه به نظر میرسد لایحه موجود از جهات مختلف موثر و قابل دفاع است و امیدست با اصلاحات لازم و همت مجلسی ها ارتقا یافته و زودتر اجرائی شود. همشهری @mahdian_mohsen
❇️صمیمانه راهبردی با همکاران خبرنگار متن ذیل یادداشتی است که به همکارانم در موسسه همشهری و در روز خبرنگار تقدیم کردم. اما بهانه ایست برای یک دلنوشته راهبردی-صنفی در عصر پلتفرم که مخاطبش انسان رسانه هاست. حرفی است روی زمین مانده از رسانه های جدید و در ابعاد حکمرانی نوین. مختصر است اما مختصات این روزهای مان را همین تحول بزرگ تغییر داده است. همراه تاریخی این تحول بزرگ  نشویم و مهیای نبرد جدید نباشیم، بازنده تاریخ خواهیم بود و خواه و ناخواه سمت باطل می ایستیم و آیندگان به تلخی قضاوت مان خواهند کرد. ✅همکار خوبم ➖گذشت روزگاری که مردم منتظر می ماندند، تا ساعت 21 شود و تماشای خبر کنند. ➖گذشت روزگاری که مردم کنجی می نشستند و چای و قهوه نوش می کردند و روزنامه و مجله می خواندند. ➖گذشت روزگاری که هر صبح قبل از شروع کار سراغ رسانه برخط می رفتند تا ببینند در دنیا چه می گذرد. ➖گذشت روزگاری که برای کسب خبر سراغ من و شما می آمدند. ➖امروز رسانه منبع خبری آدم ها نیست؛ محل زندگی آنهاست. ➖با رسانه فقط کسب اطلاع نمی کنند. با رسانه می بینند و می شنوند و تصمیم می گیرند. ➖امروز فضای مجازی فضای واقعی است و بلکه فضای زندگی است. ➖پیرامون انسان ها را نه واقعیت و بلکه رسانه ها گرفته اند. ➖رسانه امروز، تنها ابزار انتقال اطلاعات نیست. رسانه امروز دنیایی است که انسان ها در آن زیست می کنند. ➖واقعیت و دنیای خارج انسان ها را همین رسانه ها شکل می دهند و حرف هاست در این میان. ➖دنیایی که تصاویرش بیش از عالم واقع در عالم خیال رقم می خورد. بی اعتنا به واقعیت نیست اما آن هم نیست. روایتی است از واقع و چه بسا ناواقع. ➖این زیست رسانه ای نیز در اغلب مواقع ناخودآگاه و غیرارادی است. ➖خلاصه اینکه امروز من و شما، نه بخشی از اطلاعات افراد، که درون نظام تصمیم گیری و ارادی انسان ها قرار داریم. ➖ما غائب باشیم؛ دیگران جای خالی را پر می کنند. دیگرانی که چه بسا غریبه اند... ➖در این عصر جدید که مدیریت ذهن و خیال نقطه کانونی اداره عالم است؛ نقش تاریخی مان را پیدا کنیم. ✅از خبرنگاری خارج شویم و پیام بر شویم. فاصله خبرنگاری تا پیامبری را معلمی پر می کند و این مهم میسر نیست مگر ساخته شویم تا بسازیم. ❤️روزتان مبارک @mahdian_mohsen
خون جوشان توجه کنیم؛ شناسنامه شهید شاهچراغ چیست؟ انسان بی گناه در حریم حرم. این شناسنامه مشترک یک ملت است. همه به یک نشان. مظلوم و مومن؛ یک ملت اهل بیتی. ضدانقلاب همین خون را می خواهد؛ همین خون ها. ضدانقلاب آدم کش صف کشیده و کمربسته است برای به خون کشیدن یک ملت؛ یک روز اغتشاش و یک روز فتنه و یک روز جنگ و یک روز تحریم و یک روز ترور. این خون مشترک یک ملت است که در شاهچراغ بر زمین ریخته است. ملتی را زدند؛ نه یک زائر. جمهوری اسلامی را زدند؛ نه یک حرم. روح صاحب مکتب انقلاب شاد که فرمود حرم، ایران است؛ همین ایران مومن. هرکس گرد این حرم است خاری بر چشم فراعنه خبیث و اهریمن پلید است. اما خون مظلوم دامنگیرشان خواهد شد. خون مظلوم جوشان است و به ظهور خروشان خواهد کشید. این خون ها ملتی را کفن پوش خواهد کرد؛ یک رنگ و یک صدا و اهل قیام و انتقام . گر خون خیابانی مظلوم بجوشد/سرتاسر ایران کفن سرخ بپوشد @mahdian_mohsen
❇️به جزئیات ایندو تصویر توجه کنید! 🔻تصویر اول: 🔸یک جوان "مسخ شده" از سوی ضدانقلاب "اجیر" می شود و به "تنهایی" و "ناغافل" به "مردم بیگناه" حمله می کند و با "خشونت" هرچه تمام تر آنها را به رگبار می بندد. در جزئیات دقیق تر شویم: 1⃣اولا مسخ شده اند. از واقعیت و حقیقت فاصله دارند. 2⃣دوم اینکه اجیر شدند. توسط شیطان مرجع به خدمت گرفته می شوند. 3⃣سوم اینکه قلیل اند و اندک. اقلیتی ناچیز اند. پشتوانه اجتماعی هیچ ندارند. 4⃣چهارم اینکه از پشت حمله می کنند و ناجوانمردانه. 5⃣پنجم اینکه مردم بی سلاح و بی گناه را می زنند؛ به معنای واقعی کلمه مظلوم. 6⃣ششم اینکه در نهایت خشونت خون می ریزند. 🔻تصویر دوم: 🔸در سوی دیگر "خون" یک "مظلوم" به زمین ریخته می شود... اما این تصویر نیز جزئیات دارد. 1⃣اولا فرد مسلح با 256 تیر تنها موفق به شلیک 11 تیر و توسط امنیتی ها متوقف می شود. 2⃣دوم. خون آنکه ریخته شده است از پاک ترین ها و پیرغلام اهل بیت و حافظ حرم و مردم است. 3⃣سوم. یک کارگر با دست خالی و بی ترس و واهمه تروریست را زمینگیر می کند. 4⃣چهارم. مردم دلیرانه به سمت تروریست می روند و او را متوقف می کنند. 5⃣پنجم. کودکی باغیرت و در حال فرار متوجه می شود یک نفر صدمه دیده است و می ایستد تا کمک کند. 6⃣ششم. گزارش ها نشان می دهد ساعت های بعد از ترور جمعیت زائران حرم بیشتر می شود. و ... ✅جمع ایندو تصویر: این دو تصویر آشنا نیست؟ مرور کنید. از ترور در شاهچراغ پارسال تا ترور در حرم امام رضا و بهارستان و رژه نظامی اهواز تا اغتشاشات اخیر و خون های پاک شهدای مدافع وطن و ...  همگی به چند شاخص مشترک شناخته می شوند. 🔻جمع ایندو تصویر چهل و اندی سال انقلاب اسلامی است. 🔸یک سو ضدانقلاب است که بدون کمترین پایگاه داخلی اجتماعی، جماعتی را مسخ و اجیر می کند تا ناجوانمردانه به مردم بی گناه حمله کنند و با بالاترین خشونت ها خون بریزند. 🔸سوی دیگر مردم مظلوم ایران با همین جزئیات زیبای معنوی؛ پر از مروت و فتوت. این تقابل تاریخی است و تا قیام قیامت همین خواهد بود. خشونت می ورزند و خون می ریزند تا جلب توجه کنند. به امنیت مردم شلیک می کنند تا حس ناامنی ایجاد کنند. رسانه های شان سردست می گیرند تا قلب واقع کنند. جماعتی کودن و ساده لوح نیز در داخل تکرار می کنند تا بگویند امتداد دارند. اما نمی فهمند و نمی بینند و نمی دانند که این خون ها وبال شان می شود و بیدار می کند و رستاخیز قیام و مقاومت می شود. همشهری @mahdian_mohsen
❇️چهار ثمره در تکریم امروز شیر شاهچراغ ✅دستمریزاد به آقای رئیسی و سردار سلامی و کشتی گیر باغیرت حسن یزدانی در تکریم نام آور ملی مان فرزاد بادپا. 🔻و اما چند نکته در اینباره که آموزنده است. 1⃣یکم. فرهنگ قدردانی بالا بردن دست فرزاد بادپا ارج نهادن به فرهنگ قدردانی است. گوهری که در فرهنگ اجتماعی و رسانه ای ما عجیب خاک می خورد و غائب است. در بهترین حالت نقد را در برجسته کردن نقاط منفی می بینیم و درآن از هم سبقت می گیریم اما در فرهنگ تقدیر و تکریم کسری داریم. حال آنکه اخلاق حکمرانی رهبری دقیقا برعکس است. از تجلیل از خانواده های شهدا و ایثارگران تا تجلیل از دولتمردان و ورزشگاران و نهادهای انقلابی و غیره. آنهم نه به صورت کلی بلکه مصداقی و متعین. 2⃣دوم. قهرمان سازی شهرت با سلبریتی فرق می کند. ادم مشهور فردی است که به هر دلیلی معروف شده و مهمترین تفاوتش با شهرت مذموم یا همون سلبریتی اینست که برای ماندن در شهرت حق و ناحق  نمی کند. اما یکبار بیایید ماجرا را اینطور ببینیم. چه می شود که شهرت مذموم شکل می گیرد؟ بی شک من و شما هم سهم داریم. به خودمان رجوع کنیم ببینیم برای فهم حق و باطل چه میزان به لایک و ممبر توجه می کنیم؟ سلبریتی در ذهن ما به پیام اعتبار میدهد. اگر از سلبریتی زدگی رها شویم، قهرمان های گمنام را پیرامون مان می یابیم. نمونه های فرزاد بادپا ها و علی لندی ها و آرمان ها و عجمیان ها و ... 3⃣سوم. الگوسازی یک اصل مهم در تبلیغ و ترویج قهرمانان گمنام این است که بتوانیم اندیشه‌های اسلامی را تنزیل دهیم تا قابل درک باشد و اثر قلبی در مخاطب داشته باشد. وقتی اندیشه تا ساحت عمل تنزیل و به یک سبک زندگی تبدیل می‌شود هم قدرت نفوذ و تأثیرگذاری بیشتری پیدا می‌کند و هم توان جریان سازی می‌یابد. مهم‌ترین نوع یادگیری انسان، یادگیری مشاهده‌ای است و لذا کارشناسان تربیتی معتقدند الگوسازی مؤثرترین و سهل‌ترین و عینی‌ترین و سریع‌ترین راه رشد تربیتی انسانی است. 4⃣چهارم. جامعه سازی یکی از عوامل اصلی در بروز گناه و عصیان در جامعه، تلقی افراد از انحطاط جامعه است. برداشت منفی جامعه از پیرامون خود، عامل اساسی در بروز زشتی‌ها و کج روی‌هاست. کسی که احساس کند همه مردم اهل پلشتی‌اند، احتمال انحرافش بیش از کسی است که برآیند جامعه را، سالم و رو به تکامل می‌پندارد. ترویج زندگی خوبان گمنام شهر، موجب می‌شود احساس «شهر عصیان» اصلاح و فهم اینکه شهر مشحون از خوبان گمنام است اسان شود. ترویج سبک زندگی خوبان شهر کمک می‌کند احساس غالب بودن نفس اماره اجتماعی از بین رفته و جامعه دچار سیاه بینی و خدای ناکرده ناامیدی از اصلاح و رشد و کمال نشود. همشهری @mahdian_mohsen
✅گونه شناسی آتش بیاران اختلاف قوا دست هایی در جریان است که بین مجلس و دولت اختلاف بیاندازد. همیشه هم برای اختلاف بهانه وجود دارد.  اما مهمتر از این بهانه ها یک خط راهبردی و کلیدی است و آن اینکه مردم بدون وفاق ملی حس کار و تلاش و خدمت را احساس نمی کنند و خلاص. این حرف نیز هیچ دخلی به نقد و نظارت و استقلال و اختلاف سلیقه ها ندارد. این همه سرجای خود و لازم است و اما نفی همدلی و وحدت نمی کند؛ خلاصه تنها و تنها وفاق است که سرمایه اجتماعی می سازد.  اما خیلی وقت ها این سران قوا نیستند که در نقطه اختلافند و دامنه اختلاف عمدتا در جای دیگری است. این متن گونه شناسی هیزم آوران این آتش است. همان ها که از کاه کوه می سازند. 1⃣از دسته اول که ضدانقلاب است عبور کنیم؛ هیچ. جیره و مواجب می گیرند برای همین ماموریت. روشن است. 2⃣اما دسته دوم. ایندسته کاسبان حاشیه اند. اینها عمدتا در رسانه دنبال جلب توجه اند. هیچ هنری هم برای جذب مخاطب جز پرداختن به حواشی ندارند. سابقه اینها برمی گردد به زردنویسی رسانه ای. 3⃣دسته سوم کسانی اند که آنچه از سیاست می دانند صرفا یک گزاره ماکیاولی است که می گوید اختلاف بیانداز و غلبه کن. ایندسته تصور می کند اگر بین رقبای شان اختلاف ایجاد کنند مردم به آنها اقبال می کنند. جریان اقلیت سیاسی این روزها دنبال همین بازی است.  4⃣دسته چهارم بامزه اند. اینها فکر می کنند هر چی بزن بهادرتر باشند، وفادارتر اند و مدام برای بدنه تیم مقابل و رقیب شاخ و شانه می کشند.  ظاهرا از کار حزبی فقط همین را یاد گرفتند . فضای مجازی را هم میدان مبارزه و رجز خوانی دیدند. اینها هم نمی دانند که ایندست وفاداری ها حداقل پیش بزرگان آنها یعنی رئیسی و قالیباف خریدار ندارد. 5⃣دسته پنجم متفاوت نما هستند. کسانی که تلاش می کنند بگویند ما نه اینیم و نه آن. هر دو طرف را تخریب می کنند و به جان هم می اندازند تا بگویند ما متفاوتیم و به ما اعتماد کنید. جالب اینکه هیچ وقت جریان سومی ها مورد اقبال و اعتماد قرار نگرفته اند. 6⃣دسته اخر هم کسانی اند که تلاش می کنند باا ختلاف افکنی از دو جریان اصلی انقدر بتراشند و حذف کنند تا جا برای آنها بالاخره در یک دسته باز شود و شاید هم به نان و نوائی برسند. البته تجربه نشان داده است که ایندسته هم همیشه اخر صف اند. 🔻حالا چه باید کرد: از این دسته ها عبور کنیم. اصل مخاطب است و نظاره گران صحنه.  چشم باز کنیم و  در این معرکه، هیزم آتش نشویم. خبری نیست جز جنگ زرگری. هیچ راهی نیست جز وفاق و فقط کار.کار. کار. @mahdian_mohsen
❇️این مردمی که می گویند کجا هستند؟ 1⃣یکم. گفتند مردم از دین و اهل بیت جدا شدند. اصل ادعا که عصاره بلاهت است. اما نظرسنجی چند نهاد معتبر نشان می داد بیش از 80 درصد مردم سیاه می پوشند و در مجالس عزا شرکت می کنند. امسال هم تا امروز رکورد زائرین ایرانی به عراق شکسته شد؛ 3 و نیم میلیون نفر. گفتند بانوان ما به بی حجابی تمایل پیدا کردند. نظرسنجی دانشگاه تهران نشان داد 84 درصد اعتقاد دینی به حجاب دارند. نظرسنجی همشهری نشان می داد حدود 75 درصد گفتند اگر قانون هم نباشد حجاب شان را برنمی دارند. می گویند مردم ما از نظام و انقلاب بریدند. اما آخرین آمار مربوط به راه پیمائی 22 بهمن است با حضور 20 میلیون نفر در خیابان. ازیندست آمار بسیار است. اما... 2⃣دوم. تصاویری نشان می دهند که عده ای کشف حجاب کردند. جای دیگر یک نفر کتیبه هیات را مورد طعنه قرار می دهد. آن سوتر چند نفر به سرود ملی توهین می کنند. آن دیگری می گوید از دین زده شدیم. آن پایین تر پرچم ایران زمین می زنند و پرچم همجنسگرایی به دوش می کشند. آن گوشه به تروریسم و آدم کشی سلام می کنند و .... ازین تصاویر کم نیست. اما.... 3⃣سوم. در این خاک همواره اقلیتی ناچیز به نام آتئیست و طرفدار پرچم های رنگین کمانی و منحرفین اخلاقی و آدم کش و تروریست و منافق و غیره بوده اند. اما امروز ابزار تغییر کرده است. تا دیروز اوباشی پنهان در پستوخانه ها بودند و امروز به واسطه شبکه های اجتماعی بوی تعفن شان توزیع شده است. همین. واگرنه مردم ما همان مردمند. مومن و بااخلاق و معتقد به انقلاب و اهل ایثار و فداکاری و ظلم ستیز.... 4⃣چهارم. خطای هاله ای چیست؟ اینکه بمباران تصاویر مجعول و هدفمند در فضای مجازی را ببینیم و خیال کنیم این سیاهی ها در گوشی ما یعنی اکثریت مردم در واقعیت. حالا مارپیچ سکوت چیست؟ خیال کنیم در مقابل همین  سیاهی مجازی، در اقلیت ایم و آنگاه سکوت کنیم. همین دو کافی است تا قلب واقع صورت گیرد؛ قلب واقع برخی را مسخ می کند و به خیابان می کشد و برخی را ناامید می کند و گوشه گیر و اما همه ما در قبال ایندو مسوولیم. امروز هرجا هستیم یک وظیفه اصلی داریم. مارپیچ سکوت رو بشکنیم و واقعیت ها را فریاد کنیم و خطای هاله ای ناظران بی طرف را از بین ببریم. یک نمونه همین اربعین. راه پیمائی اربعین مقصد نهائی اش چیست؟ تبدیل عبادت فردی به عبادت جمعی و تجلی ظلم ستیزی و تمدن سازی مومنین. همین را می خواهند سانسور کنند. اجازه ندهیم. رسانه شویم؛ امروز اربعین و فردا واقعیت دیگر از حقیقت... همشهری @mahdian_mohsen
به این تصویر دقت کنید همه خبرگزاری های داخلی این خبر را منتشر کردند. اما شاید خود شما هنوز این خبر را ندیده باشید. کدام خبر؟ کشتن یک زن باردار سیاه پوست در آمریکا. هم زن است و هم باردار و هم سیاه پوست. پلیس آمریکا او را به رگبار می بندد و خودش و فرزند در شکم مادر کشته می شوند. اما نه مهسا می شود و نه اسم رمز اغتشاش و نه آدم کشی و نه خیابان آتش زدن. چرا؟ چون حرامیان رسانه ای تصمیم می گیرند این اخبار دست مردم نرسد. مرگ طبیعی یک نفر در ایران باید بشود اسم رمز براندازی اما ادم کشی در امریکا در حد تصادف دو پراید در پس کوچه های تهران اما سخن اینجا نیست. دوران ترکتازی رسانه های مرجع گذشته است. اگر من و شما به عنوان فعال شبکه اجتماعی کمک نکنیم واقعیت ها به گوش مردم برسد، نمی رسد. همه باید رسانه شوند. @mahdian_mohsen
❇️توصیه رهبری و راز سیاسی ترین راه پیمائی عالم 1⃣یکم. مداح شعری با مطلع "گاهی گمان نمی کنی ولی خوب میشود"  را زمزمه می کرد و زائران اربعینی های های گریه می کردند. گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود... گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست گاهی تمام شهر گدای تو میشود... گوئی زائران با تمام وجود احساس می کردند که در این سفر قرعه به نام آنهاست. هرکس یکبار به راه پیمائی اربعین آمده باشد قلبا وجدان و تماشا می کند که امام حسین در دل سفر به او توجه ویژه دارد. انگار سفره برای او مهیاست. 🔸اینرا داشته باشیم تا انتهای متن. 2⃣دوم. رهبرانقلاب فرمودند: با همین اراده و استحکامی که در راهپیمایی عظیم اربعین حاضر شدید، در راه حاکمیت توحید نیز حرکت خواهید کرد. 🔻اما یک سوال؛ رابطه راه پیمایی اربعین و حاکمیت توحید چیست؟ رهبرانقلاب چطور از اربعین به حاکمیت رسیدند؟ سوال اساسی تر اینجاست؛ مغز و لب الالباب راه پیمائی اربعین چیست که ارزش استقامت ورزی دارد و می تواند الگویی برای ساخت حاکمیت توحید باشد؟ معکوس حرکت کنیم؛ یعنی از حاکمیت حرکت کنیم و برسیم به اربعین. 🔸الف: حاکمیت توحید چطور محقق می شود؟ تحقق نقشه الله روی زمین. همان دین. 🔹ب: دین چطور محقق می شود؟ با ساخت قدرت. احکام دین اجتماعی اند. 🔸ج: قدرت چطور شکل می گیرد؟ باایجاد حاکمیت. حکومتی که مبنایش الله است و مردم بااختیار آنرا پذیرفته اند. 🔹د: محور استقرار حکومت چیست؟ ولایت. ولایت است که مردم را حول هم جمع می کند و سمت توحید می برد. 🔸ه: نقش مردم چیست؟ کمک به ولی تا این مسیر طی شود. نام این کمک می شود نصرت. 🔹و: و حالا اربعین چیست؟ تجلی این نصرت. مردم حول سیدالشهدا جمع شدند و سختی راه را تحمل کردند. 🔸ز: حول این ولایت جمع شدند یعنی چی؟ یعنی هم حرکت شان سمت ولی است و هم در ارتباط با همدیگر، خواست شان، خواست ولی است. 🔹ح: خواست ولی چیست؟ محبت عاشقانه به هم. عمل خالصانه . خدمت رسانی خاضعانه و در نهایت برائت از ظالم. خواست ولی می شود تولی و تبری.  تا حدی مساله روشن شد. مغز و لب الاباب اربعین نصرت امام است. ولایت مثل چسب هم رابطه ما با ولی را می سازد و هم رابطه مردم با مردم را و در نهایت تبری از دشمن، خروجی قهری در محبت به ولی است.  با این توضیح نقش ما نصرت امام است. نصرت امام تنها در دوست داشتن صرف امام نیست. دوست داشتن امام یعنی تلاش برای تحقق نقشه امام. اربعین تصویری تمام نما از همین اراده است. مردم جمع می شوند حول ولایت و نصرت امام. ✅اما حرف شیرین ماجرا ماند؛ همان بند اول متن. رهبری فرمود اگر استقامت بورزید، قله را فتح می کنید. سوال: در چه چیز استقامت بورزیم؟ چرا قله را فتح می کنیم؟ مجدد بازگردیم به راه پیمائی اربعین. این سفر کم مخاطره انگیز و ساده و کم چالش نیست. اما ما اراده و در آن شرکت می کنیم و سختی های آنرا به جان می پذیریم. همین اراده و استقامت در حرکت به سمت امام ابتدا تا انتهای انرا شیرین می کند. همان که همه چشیده اند. نصرت به امام مسیرهای سخت را هموار می کند و این سنت قطعی الهی است.    و خلاصه اینکه امتداد اراده اربعینی ها و استقامت در این مسیر تحقق حاکمیت الله روی زمین است و این راز سیاسی ترین راه پیمائی عالم است. همشهری @mahdian_mohsen
✅این سانسور را دست کم نگیرید! بالغ بر 22 میلیون نفر جمعیت در یک راه پیمائی عظیم و هرساله، آنهم با جزئیاتی شبیه خدمت رسانی خالصانه و خاضعانه با دهها سوژه داغ خبری و عکس وفیلم های استثنائی در قله "ارزش های خبری" است. اما رسانه های خارجی یک پارچه آنرا نادیده گرفتند. رسانه هایی که از تجمع چند ده نفره همجنس بازها و دوچرخه سواری برهنه گیاه خوارها و آئین جاهلی هالووین و استخرگوجه یک مشت جماعت خرافی نمی گذرند این "ابررویداد تاریخی" را بایکوت کردند. اینکه چرا و چطور، روشن است. عبور کنیم. این مناسک عظیم تجسم تمام عیار "قدرت نمایی شیعی" است که در اوج تولی و محبت مومنانه و برادرانه و در تیزترین حالت دشمنی با ظالمان عالم است. طبیعی است که حناق بگیرند. اما سخن دیگری در میان است. برای مخاطبی که ولو مختصری روی صداقت که نه، ولی "وجاهت حرفه ای" این رسانه ها حساب باز کرده است باید این "بایکوت تاریخی قرن" را به چشم کشید. باید باور کنند با چه کذاب های خبرپراکنی مواجه اند. سانسور در بسیاری از موارد فقط نگفتن حقیقت نیست؛ اشتباه نکنیم. قلب واقعیت است. یک رویداد در پیش چشم مخاطب را "نمی توانند" انکار کنند اما گوئی آنرا نمی بینند یعنی می خواهند عظمت آن دیده نشود. مشکل ضریب راه پیمائی و عظمت اربعین است؛ حذف اینجاست. دروغگوئی اینجاست. "شیادی خبری" در این نقطه است. اربعین خودش رسانه است؛ حذف کردنی نیست. نظرسنجی همشهری نشان می دهد 81 درصد مردم حداقل یکی از نزدیکان انها رهسپار این سفر مبارک شده است . 75 درصد تمایل داشتند در این آئین شرکت کنند. با این توضیح اربعین خودش رسانه است. قابل حذف نیست. اما تلاش می کنند عظمت انرا نادیده بگیرند تا "هیبت هویتی" و "ابهت تاریخی" آن بشکند. جالب اینکه با چشم باز تصمیم می گیرند دهان ببندند. عبور از استانداردهایی که عمری آنرا فریاد زدند، بی هزینه نیست. اما چرا؟ این چه ضرورتی است که حاضر می شوند سراسر "بی حیثیتی حرفه ای" و "بی آبرویی محتوای" را تحمل کنند؟ اینجاست که قدر و عیار راه پیمائی اربعین معلوم می شود. این "خودکشی رسانه ای" برای اینست که من و شما نبینیم یا کمتر ببینیم. این استانداردهای نمایشی هست تا نبینیم. اگر قرار باشد ببینیم برمی گردند به اصل خویش که همان "هرزگی رسانه ای" و "رهزنی ذهنی" است. و اما کلام آخر؛ هرجا دیدیم "رسانه های اهریمنی" حیثیت حرفه ای خود را خرج می کنند تا مخاطب نبیند همانجا بایستیم و رسانه شویم. این رویداد عظیم برای سالی یکبار است اما محتوائی می سازد برای تمام سال. خلاصه راه پیمائی اربعین امتداد دارد، به سمت و نصرت انسان کامل ... همشهری @mahdian_mohsen
کل ماجرا همین است. هزینه پناهندگی و عیاشی فتنه گرها را فتنه زده ها با طناب دار می دهند. کاش عده ای در داخل می فهمیدند و بازیچه نمی شدند. هرچند آنها هم جز خفت نخواهند دید. @mahdian_mohsen
✅خطای مشترک ضدانقلاب و انقلابی ها 🔻این چهار بند به عنوان مقدمه: 1⃣یکم. برخی انقلابی ها معتقدند روز به روز ایمان در جامعه کمرنگ تر می شود. ملاک اینها چیست؟ احتمالا وضعیت حجاب در شهرهای بزرگ و غرولندها در شبکه های اجتماعی و غیره. 2⃣دوم. ضدانقلاب معتقد است ایرانی ها ضدانقلاب اند. حالا ملاک شان چیست؟ مثلا هرکس مویش بیرون است ضدانقلاب است. برای همین کل پروژه شان همین است: "روسری ات رو بر دار" 3⃣سوم. رهبرانقلاب: خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند اگر بدانند که پشت این کار چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛ من میدانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند. 4⃣چهارم. آخرین نظرسنجی دانشگاه تهران می گوید 84 درصد مردم معتقد به حجاب دینی اند. 86 درصد رعایت حجاب را در جامعه الزامی می دانند. البته این نظرسنجی تائید حداقل 10 نظرنسجی ملی پیش از خود است. ◀️اما جمع این 4 مقدمه چگونه است؟ در یک جمله رهبری چه می بینند و نظرسنجی ها از چه سخن می گویند که که به چشم برخی انقلابی ها نمی آید و ضدانقلاب هم از سر جهل و بلاهت نقطه مقابل آنرا دیده اند؟ ✅پاسخ یک کلمه است: "ظاهرگرائی". حرف تمام است؛ می توانیم از متن خارج شویم. اما برای توضیح بیشتر چند سطر ادامه دهیم. 🔸الف/ خطاهای شناختی مردم ما زیر بمباران شدید فرهنگی و رسانه ای اند. حق دارند اطلاعات کامل نداشته باشند. یک شاهد همین روزها پیش چشم ماست. راه پیمائی چند ده میلیونی اربعین را با آن ابعاد سراسر واجد ارزش های خبری، با بی شرمی تمام سانسور می کنند تا دنیا نبیند. به همین دلیل رهبری در ادامه نقل قول بالا می فرمایند این دختران ما اگر بدانند پشت صحنه کشف حجاب کیست.... 🔹ب/ بی اعتنا به باطن هویت دینی یک انسان را چطور جمع می زنند؟ آیا برای تحلیل یک نفر ظاهر او یا اخلاقش با عقایدش هم وزن است؟ خیر. عمل اعتقادی ملاک اصلی است.  میل به معنویت و ایثار و فداکاری و دین خواهی و عدالت طلبی و .... برخی در ظاهر مانده و از باطن عبور می کنند. این افراد در ایام اربعین و محرم و رمضان و 22 بهمن ها و تشییع جنازه حاج قاسم و شهدا و غیره اغلب شگفت زده می شوند. 🔸ج/ علت اصل خطا ریشه خطاهای ظاهری را چه می دانیم؟ یک خطای محاسباتی رایج اینست که نقص های ظاهری را به حساب انحراف عقیده و بی ایمانی قرار می دهند. اولین سوال اینست مگر بقیه که این نقص ظاهری را ندارند نقص غیرظاهری ندارند؟ معصومند؟ اما از این مهمتر؛ خیلی وقت ها ما در فهم علت نقص ظاهری دچار خطائیم. مثلا بی حجابی در ایران، ریشه در اباحه گری و بی عفتی ندارد و بلکه در مدپرستی و جلب توجه و سبک زندگی است. اگر علل ظواهر را درست تحلیل نکنیم در تحلیل جامعه دچار اشتباه می شویم. 🔹د/ تقوا در حرکت است تقوا را چطور محک می زنند؟ نقطه ای یا در حال حرکت؟ فرقش چیست؟ تقوا را باید در حرکت تحلیل کرد نه یک لحظه. تقوای در حرکت یعنی ببینیم یک فرد با چه موانعی روبرو است. مثل شناگری که خلاف جریان اب حرکت می کند. عقب هم برود باز در تلاش است. یک نکته کلیدی در بطن این تقوا که ظاهرگراها آنرا نمی بینند، ایستادگی فرد است. نمی بیند که مردم چطور در درون شان مقابل تیرهای بی امان دشمن مقاومت می کنند. اساسا تقوا همینجاست. 🔸ه/ خطا در مصداق آیا هر خطائی از بیخ و بن خطاست؟ مثلا فرض کنیم یک نفر "صادقانه" حاکمیت را به تندی مورد نقد یا اصلا طعنه قرار دهد. این نشانه چیست؟ در نقد انها دقیق شویم. باطن خواسته شان چیست؟ عدالت و آزادی و مساوات و رسیدگی به مظلوم و معیشت و ...آیا این ارزش ها خطاست؟ اگر کسی صادقانه بگوید نظام عدالت ندارد بی ایمان است؟ او اتفاقا یک ارزش را فریاد می کند. آنهم ارزشی که از دست انقلاب اسلامی و خمینی گرفته است. واگرنه در دوران سیاه پهلوی که بالاترین ارزش ها دخترشایسته و خاک فروشی و دزدی های سلطنتی بود. او ارزشی را فریاد می کند که انقلاب به او داده است و حالا در مصداق ممکن است اشتباه و یا در بیان ممکن است تندی کند. 🔹و/ دست آخر و از همه مهمتر؛ در تحلیل جامعه باید نقص ها را در کنار دارایی ها دید. عمدتا نقص ها جلوی چشم است. اما داشته ها پنهان. عجمیان ها و آرمان ها و قهرمان شاهچراغ و علی لندی ها و هزاران هزار دیگر قله های یک جامعه اند. باید درست جمع زد. ضمن اینکه اساسا کارنامه و میزان موفقیت یک کلاس درس و یک مدرسه را با شاگردان ممتاز آن می‌شناسند. جامعه نیز هم. ✅و اما. ... ضدانقلاب که نمی فهمد و در این جهل خواهد ماند و خودشان و خواسته شان به خاک کشیده می شوند. اما در داخل دچار برداشت اشتباه از مردم نشویم. واگرنه در فراز و نشیب روزگار مدام شگفت زده می شویم و قدرت پیش بینی را از دست می دهیم و ناامید. خاصه اگر مسوول باشیم دچار خطاهای تو در توی می شویم. @mahdian_mohsen
✅رکوردهای معنوی و بلوغ ضدانقلاب 1⃣یکم. با 4 میلیون و 200 هزار نفر در راه پیمائی اربعین رکورد زائران ایرانی شکسته شد. ابتدا بایکوت کردند و بعد هم گفتند این سفرها بخاطر غذای مجانی است؛ بخاطر وام دولت است و ... در نهایت هم گفتند جمعیت همه انقلابی ها همین است و نه بیشتر. 2⃣دوم. سازمان تبلیغات اعلام کرد 14 میلیون نفر در راه پیمائی سراسری جاماندگان اربعین شرکت کردند؛ اما از این هم بالاتر. نظرسنجی همشهری نشان می داد 75 درصد مردم آرزو داشتند در راه پیمائی اربعین شرکت کنند. البته این آمار در نظرسنجی اعلامی وزارت علوم 80 درصد بود. 3⃣سوم. آخرین خبر: رکورد زائران امام رئوف شکسته شد و از مرز 5 میلیون نفر گذشت. 4⃣چهارم. و اما روی دیگر رکورد شکنی های معنوی، بلوغ ضدانقلاب است. ضدانقلاب امروز فهمیده است برای مبارزه با انقلاب تنها یک راه پیش رو دارد و آنهم مقابله با دین و اهل بیت است. روزگاری چنان نبود. جوانترها شاید خاطرشان نباشد. در دهه هفتاد بسیاری از کسانی که امروز در لباس ضدانقلاب خارج نشینند در رسانه های زنجیره ای داخلی، خبرنگار و یا مدیر رسانه ای بودند. آن روزها در لباس دین با انقلاب مقابله می کردند. می گفتند مدیریت دینی غیر از ولایت فقیه است. اسلام تنها صراط مستقیم برای رستگاری نیست. قرآن نتیجه کار مشترک خدا و پیامبر است نه وحی. هرکس با هر برداشتی از دین، حق می گوید. چه مجاهدت ها کشیده شد تا این نقاب بیافتد. و امروز به واسطه رشد جامعه مومن ایرانی دشمن هم به این بلوغ رسیده است که باید شمشیر را از رو بست و از نقاب نفاق خارج شود. امروز دیگر در لباس دین مقابل انقلاب نیستند و بلکه برای مقابله با انقلاب، مقابل دین قرار گرفته اند. مقابل مردم نیز....مردمی که با انقلاب اسلامی، اسلام را از سر طاقچه برداشتند و به ظهور کشاندند و با همه دشمنی ها و موانع به سمت توحید حرکت می کنند. این رکورد شکنی های معنوی را در جریان این حرکت تاریخی ببینید... آنوقت معنای امید ایمانی روشنتر از گذشته می شود. همشهری @mahdian_mohsen