▪️ اولین غروب به وقت نیامدن ◽️ گاهی با خودت عهد می‌کنی که با کسی سخن نگویی یا اینکه از همه عالم رها شوی و قطع امید کنی اما باز چیزی تو را به میان جمع می‌کشاند و نفس نفس‌هایت به شماره می‌افتد و از اینکه هستی امیدواری اما ناراحت. ◽️ گاهی دغدغه‌هایی وجود دارد که تنها احساس می‌کنی، شاید کسی نمی‌فهمد و تو در میان آرمان تا هدف درگیر و دار هستی و تمام سختی‌های این مسیر یک طرف و نداشتن پرپرواز و همسفر ماجرایی دیگر می‌شود. ◽️ گاهی تو را چیزی آرام نمی‌کند و تنها باید به گوشه‌ای بخزی و کنار مقبره شهیدی که خونش به روی زمین ریخته شده حرف‌هایت را بگویی، تو انگار همچون گنگی خواب زده هستی که مردم شهر حرف‌هایت را نمی‌شنوند و تو مدام در پی درد دلی تا کسی را بیابی و چقدر قشنگ که شهیدی که ولاتحسبن الذین قتلوا است، حرف‌هایت را بشنود. ◽️ تو باید به شهر برگردی، حتی اگر سیلی سنگین روزگار پیکره‌ات را لرزانده. ◽️ تو باید به شهر برگردی، حتی اگر از همه جا دلزده و ناامیدی و احساس تنهایی می‌کنی ◽️ تو باید به شهر برگردی تا ببینند که خلوت گزینان گوشه عشق، معرکه گیران خیابان وفا هستند که دل در گرو صاحب این زمان‌ها بستند و تو چه می‌فهمی فرق زمان و زمین را. ◽️ زمان برای او گردش زمین است و برای تو ملیکه ملکوت و صاحبش! باید دلسوزی کنی برای آنکه نفهمید در چرخه جان شهد شهود عرفان نیاز به شرابی ناب دارد. ◽️ راستی او حتی شراب ناب را هم شاید نفهمد. شراب برای او آب الکل است و عرق سگی. اما مرامت را به یادت بیاور و از تاب و تب زمانه دلگیر نشو. #مخاطب_خاص #بهار 📌 @ponezs

.: خنده های تو بهار و دیدنت عید من است :. #بهار #عید #نوروز #شهید_سلیمانی #حاج_قاسم @Labbaik_128 #برای_ایران @foriran1401