eitaa logo
مهدی ایزدی 🚩
181 دنبال‌کننده
186 عکس
41 ویدیو
45 فایل
بیایین تقسیم وظایف کنیم؛ "من می‌نویسم، شما بخونید" 📲 اندرونی: @mahdiizadi_pv 📱آدرس صفحه‌های توئیتر، اینستاگرام و کانال تلگرامم، همین آدرس هست⁦👇🏻⁩
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوندا؛ به حق حسین (علیه‌السلام)، مرا در دُنیا و عُقبیٰ، آبرومند قرار ده! 📥 @sardareshgh313
مهدی ایزدی 🚩
#عکس_پست #اینستاگرام
. "ایدئولوژی" خوب به تصویر بالا نگاه کنید! در نگاه اول، داریم نیمی از جهان را لعنت و نفرین می‌کنیم و خودمان را امامزاده‌ی این جهان فرض کرده‌ایم که بنا دارد، جهانی از ضلالت را که با مدرن‌ترین و پیش‌رفته‌ترین تجهیزات چشمان‌مان را محسور کرده‌اند، با مُشتی عمامه‌به‌سر و چند ریشو و با شعارِ مرگ، شکست دهیم! اما در نگاه دوم، ایدولوژی و غربِ والا را به به تنهایی و با یک ملت به چالش کشیدیم. شدیم الگوی آزادمردان و آزادزنان بشریت. و یک کشور، شد یک منطق و تفکر و سبک زندگی و ایدئولوژی؛ ایدئولوژیِ ! این ایدئولوژی، از مظلوم اِمریکا تا زخم برداشته‌های و را در آغوش می‌کشد و کشورهای ناهم زبان و ناهم فرهنگ و ناهم آیین را به عقد اخوت هم درآورده؛ عجم، عرب، و و مسیحی و سنی و ایزدی! این ایدئولوژی، به تنهایی تمام ظالمین را گردن کِشی می‌کند و ملت‌های حقیر را عزیز کرده. جوانانی که آفتابه هم نساخته بودند را موشک‌ساز کرد و ماهواره‌ی نظامی به فضا فرستاد. با دستانی خالی و خالی و خالی... از هیچ، را آفرید. قدرت نظامی منطقه شد و جهانِ ظالمین را از ترس موشک‌هایش، جهنم کرد، با توسل و توکل و تکیه‌ی مقدس یه این ایدئولوژی، ماشین یزید را تا به دره‌ی سقوط و انحطاط کشاند و سفاک را به مثابه‌ی موشی کرد که از این سوراخ به آن سوراخ، مستأجر است. دیگر همه‌یِ دنیایِ آزاده می‌داند، اگر ظلمی، زخمی، نیشگونی به مظلومی درآید، مظلوم ساکت نمی‌شود و به پشتوانه‌ی گرمِ این ایدولوژی، برمی‌خیزد و چشمان استکبار را از کاسه‌ی ظلم بیرون می‌کِشد. ببینید سیاه پوستان اِمریکا را، جلیقه زردهای را، آزادی خواهان و را، انقلابیون را، را... ایدئولوژی انقلاب صادر شد؛ به همین راحتی! اما... اما به خاطر این لیبرال‌های پوسیده‌تفکر و تنبل‌مَنش، سطح دغدغه‌ی مردم تا قیمت گوجه و تخم‌مرغ پائین آمده و ناسیاست‌مداران، با گروگان‌گیری معیشت مردم مقتدرمان، اجازه‌ی مطرح شدن این ایدئولوژی را در داخل نمی‌دهند؛ چراکه این ایدئولوژی، هرنوع سرمایه‌داری و رفاه‌طلبیِ نامشروع و رانت و ویژه‌خواری را سرکوب می‌کند و مگر لیبرال‌ها با غیر از این‌ها زنده‌اند؟ . پ.ن: پدر موشکی‌مان با یارانش، این ایدئولوژی را بر موشک‌مان حک کرد تا جهانِ سلطه از مسلح شدن ایدئولوژی‌مان، خوابِ شب و امانِ روز نداشته باشد و نداشته و نخواهد داشت. . . | | 📥 @sardareshgh313
"خدایا توبه" از سال ۹۲ که آقای پرزیدنت، سکّان ریاست‌جمهوری در ایران را به دست گرفت، زمزمه‌های تعامل و گفت‌و‌گو با دنیا و جهانِ غرب به میان آمد. دلواپس‌ها خوش‌بین نبودند، اما لیبرال‌ها انگشت تمسخر و اتهام و کنایه را با روزنامه‌ها و مجله‌هایشان در چشم دلواپسان فرو می‌کردند. از همان اول هم معلوم بود اِمریکا و غرب، گاوی نیستند که برای ما شیری داشته باشند، اما به حکم عقل و تجربه و قانون که رئیس‌جمهوری داریم که الان رئیس‌جمهور همه‌ی ماست، چیزی نگفتیم و نجابت به خرج داده و خیابان‌ها را شلوغ نکرده و سطل آشغال‌هارا به آتش نکشیدیم. جوان‌مردها فکر کردند که سکوت ما نشانه‌ی رضاست و یاعلی گویان در آغوش اِمریکا قلت زدند. ظریف‌جان با کری‌جان، خیابان‌هارا قدم می‌زدند و گفتگوی برادرانه‌ای اندر آزادی پول‌های ایران داشتند. گفتگویِ برادرانه با کسی که چهل سال است مردم ما را در دارو و غذا تحریم کرده چه برسد به پول‌های به حق‌شان. گفتگوی برادرانه با کسی که قائل به عزت مردم ما نیست. اما ما باز هم به حکم عقل و قانون سکوت کردیم و از باب تذکر و نصیحت و یادآوری، دولت‌مردان.مان را خطاب قرار دادیم. اما مرحمتیِ دولتِ شریفه به ما هم رسید و شدیم بی‌سواد و بی شناسنامه و تندرو. الان سال ۱۳۹۹ است و چند ماه دیگر، خورشید دولت باجلالت و باعظمت پرزیدنت غروب می‌کند، اما هم‌چنان مسروریم از این همه گشایش اقتصادی حاصل از آن تعامل و گفتگو با دنیا. در پوست خود نمی‌گنجیم. اصلاً ما با چه رویی سال ۹۲ بر سر دولت حجمه بردیم که: آقا نمی‌شود نمی‌شود نمی‌شود؟ ما با سلول به سلول بدن‌مان معذرت می‌خواهیم که دولت فخیمه را بابت تعاملِ سازنده با دنیا مورد عتاب قرار دادیم. بحمدالله که الان گوجه و تخم مرغ و پوشک به فراوانی و با قیمت ارزان یافت می‌شود، سر به سجده‌ی شکر می‌گذاریم و قبله‌ی آمال‌مان را اِمریکا قرار می‌دهیم. ما هم‌چنان که هم‌چنان است، از فیوضات اِمریکای عمو و حاج در حال بهره‌مند شدن هستیم. خودروهای‌مان جزء پیش‌رفته‌ترین خودروهای دنیاست و مواد اولیه و کالاهای اساسی، به راحتی و با کم‌ترین قیمت یافت می‌شود. گرانی برای ما خنده‌دار است و ارزانی برای‌مان همیشگی. و این‌ها را نمی‌بینیم جز از برکتِ همان تعاملی که سال ۹۲ به آن تاختیم. خدای‌مان مارا ببخشد که زود قضاوت کردیم و نافرجام و بی‌حاصل را بر سر دولت فخیمه کوباندیم. امیدوارم همگان، چون ما از این همه ارزانی و فراوانیِ نعمت و کالاهای اساسی و از عزتِ در معیشت بهره ببرند که برجام است و برجام است و برجام. و کیست که نداند ارزش این نعمتِ برجام را... 📥 @sardareshgh313
یا جماعة؛ کدام قبله را سجده می‌کنید و کدام آیین را برگزیده‌اید که در آن، توهین و تمسخر به پدر و مادر رئیس‌جمهور، حلال شمرده شده؟! من از آن قبله و آیین بیزارم... 📥 @sardareshgh313
. "همه" ای کاش ، تو بودیم! از گمنامی لذت می‌بردیم. از اینکه اسم‌مان را در هیچ بنر و نوشته‌ای و با پس‌وند و پیش‌وندی نبینیم، لذت می‌بردیم، ای کاش هیچ‌کدام‌مان برای فیش حقوقی‌مان ذوق نمی‌کردیم و دنبال دوزار بیش‌تر درآوردن، نبودیم. ای کاش دنبال وظیفه بودیم نه اسم و رسم! ای کاش، به چیزی جز پیش‌رفت کشور فکر نمی‌کردیم. ای کاش بلد بودیم از هیچ، همه شویم. از موشکِ وارداتی، شویم! ای کاش تو می‌شدی، ای کاش به جای مرام‌نامه‌های خشک و تکراریِ اداری (که مطمئنم خیلی‌هایمان حتی یکبار هم نخوانده‌ایم) عکس تو را قاب می‌کردند بر سر در هر و و . چ می‌زدند تا همه هم‌مرام شویم برای پیش‌رفت این آب و خاک. این آب و خاک که به آبرو یافته و با فرزندانش، طهارت. ای کاش همه از تو ننویسیم، ای کاش همه به تو عمل کنیم، ای کاش همه کارهایمان را با فیش حقوقی‌مان مقایسه نکنیم. ای کاش همه اول به فکر دیگران باشیم تا خودمان. اصلاً ای کاش مدارس را بر محور مزارت بسازند تا دانش‌آموزان، عشق‌آموزان این میهمنِ زخم برداشته شوند، یاد بگیرند که برای کشور کار کنند نه برای جیب‌شان. خلاصه؛ ای کاش همه، تو بودیم. راستی تو به ما بگو چگونه، این‌گونه بودی؟ ۲ . پ.ن: شادی روح پدر موشکی‌مان که باید در وصف‌ش، قلم‌ها خسته شوند و صفحات تمام؛ صلواتی هدیه کنید🌹 . . | | | | 📥 @sardareshgh313
امر کردند که از بنویسیم... مگر از حاج قاسم می‌شود نوشت؟! اصلاً از کجایش باید نوشت؟! از دستی که دست‌گیر دل‌های پریشان‌مان شد؟! از نگاهی که گیرایی‌اش، دل‌مان را غنج داد؟! از خنده‌هایی که فقط قاب عکسی ازشان مانده؟! از سرداری که سنگ مزاری سرد، با عنوان سرباز، وصیت کرده؟؟ از کجایش بنویسم؟! از اینکه هنوز که هنوز است، منتظریم که این‌همه فراق، تکذیب شود و حاجی با خنده‌ش همه‌مان را انگشت به دهان کند؟! اصلاً کجاست این تکذیبیه‌های لعنتی که هرموقع نباید هستند و هر موقع که باید، نیستند! ما داغ‌دار مانده‌ایم! دلمان، شب جمعه‌ای حوالی فرودگاه بغداد جاماند و جاماند و ... 📥 @sardareshgh313
او در طلب وصال، باران بود... 📥 @sardareshgh313
سلام🌺 حواستون هست وارد هفته‌ی شدیم؟! حواسمون هست که این فَجازی چقدر مارو از بوی خوش کاغذها و لذت ورق‌ زدن‌شون دور کرده؟! بگین ببینم، اصلاً لذتی بالاتر از دست گرفتن کتاب هست؟🧐 📥 @sardareshgh313
. "درونِ ما" حالا که از و خانه خرابی  حرف به میان آمده و عبارت "المُلک یَبقیٖ مع الکفر و لایَبقیٖ مع الظلم" را ناجوان‌مردانه در چشم این میهن می‌کنیم، بد نیست که سیخونکی هم اول به خودمان بزنیم! شهرداریِ درون ما، کدام خانه و کاشانه را خراب کرده و کدام جیغ و دادِ مظلومی را ساکت شده؟! کدام بی‌آبروییی را نگاه کرده و کدام حقی را پایمال؟! شهرداریِ درون ما، از کفه‌ی ترازوی مغازه و مابقی پول خرد تاکسی گذشته یا آن‌ حرام را، حلال شمرده؟! خانه‌یِ آباد کدام مظلومی را به قهقهه و غیبت و تمسخر، ویران کرده؟! کدام خانواده را یخچال‌خالی رها کرده و به قار و قورِ شکم کدام طفل، بی‌محلی کرده و آروق سیری زده!؟ ما در برابر مظلومینِ اطراف‌مان، چه کردیم؟! لودر گرفته‌ایم زیر آبروی‌شان یا مرهمی شدیم بر زخم‌شان؟! مگر این شهرداری و آن سازمان و ارگان کسانی جز ما هستند؟! پس خودمان، هوای خودمان را بسازیم تا نشود آنکه نباید! هوای خودمان را بسازیم تا نشویم شهرداری؛ تا نشویم آن لودر بی‌دل و رحم که آشیانه‌ای را خراب کرد... آشیانه خراب نکنیم! ۹۹ . پ.ن: حدیث نفس سیاهه کردیم، به عزیزی برنخورد🌷 . . | | 📥 @sardareshgh313
. "گمنام" دیروز، در هنگامه‌ی رقص گلوله‌ها در پایتخت ایران، کنار عزیز میهمن‌مان، جوانی بی‌نام و نشان که ما آن‌هارا می‌نامیم و غربی‌ها ، خودش را بی‌صدا مقابل رگبار گلوله‌های بی‌رحم انداخت تا از شخصیت نظام دفاع کند! او در آن لحظه می‌توانست به آن‌که در خانه منتظرش است فکر کند، و نیندازد! می‌توانست به ناهم‌خوانی فیش حقوقی و اجاره‌ی خانه‌اش فکر کند، و نیندازد! می‌توانست به ناسزا و تمسخر جماعتی که او را مزدور و جیره‌خوار می‌پندارند فکر کند، و نیندازد! می‌توانست به قیمت مرغ و گوشت و پوشک و گوجه فکر کند و یتیمی فرزندانش، و نیندازد! می‌توانست به هزار اشکال این میهن و دولتی‌ها و مجلسی‌هایش فکر کند، و نیندازد! اما انداخت؛ انداخت چون وظیفه‌اش را در این انداختن دید! می‌توانست مثل ، شخصیت را فدای خودش کند! اما نکرد؛ نکرد چون مثل ما نبود، مثل مایی که به محض بالا کشیدن قیمت جنسی در بازار، نظام را با خواهر و مادرش یکی می‌کنیم! چون وظیفه‌اش بود که برای نظام فدا شود و شد! در سکوت کامل رسانه‌ها. در سکوت کامل استوری‌ها و توئیت‌ها. ما خلاف وظیفه عمل می‌کنیم که فدا نشده‌ایم! ! . پ.ن: شادی روح دانشمند عزیز نظام و محافظ عزیز نظام، صلواتی را هدیه کنید. بلکه دل‌ماهم کمی بلغزد... . . | | 📥 @sardareshgh313
. "خودم را می‌گویم" همین اول بگویم که بهتان برنخورد؛ خودم را می‌گویم! باکری را زدند، همت را زدند، باقری را زدند، چمران را زدند، صیاد را زدند، طهرانی‌مقدم را زدند، احمدی‌روشن را زدند، شهریاری را زدند، مطهری را زدند، بهشتی را زدند، رجایی را زدند، سلحشور را زدند، محمدخانی را زدند، بیضایی را زدند، همدانی را زدند، خلیلی را زدند، لطفی‌نیاسر را زدند، حاج‌قاسم را زدند، فخری‌زاده راهم زدند، بازهم می‌زنند! رسم خوبان این است که زده می‌شوند! وقتش برسد، کار از دست هیچ نهاد و ارگان و محافظ و ضدگلوله‌ای هم ساخته نیست. اما این‌هایی را که برای‌تان لیست کردم و زده شدند، هرکدام به دلیلی زده شدند! هرکدام در تخصص‌شان بودند و مسیری شدند از خود انقلاب تا خود سیدالشهداء و راه باز کردند برای مابعدشان. اما من چه کرده‌ام؟! من چه کرده‌ام که توقع دارم هم‌‌عنوانِ این جریان‌سازها شوم؟ چه کرده‌ام که آرزو دارم با پیش‌وند شهید ندایم دهند؟ چه کرده‌ام که 'عند ربهم یرزقون' را تمنا دارم؟! چه کرده‌ام که در قهقهه‌ی مستانه‌شان خودم را تصور می‌کنم؟! چه کرده‌ام؟! . پ.ن: عَلیٰ أیِّ حالٍ؛ آرزو بر جوانان عیب نیست! ‌. . | | 📥 @sardareshgh313