eitaa logo
حاج شیخ مهدی مظاهری
301 دنبال‌کننده
154 عکس
283 ویدیو
1 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج‌شیخ‌مهدی‌مظاهری رحمت‌الله‌علیه سایت: www.mahdimazaheri.ir لینک های دفتر: zil.ink/mahdimazaheri_ir آپارات: www.aparat.ir/mahdimazaheri.ir روبیکا: https://rubika.ir/mahdimazaheri_ir ادمین: @mahdimazaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
39.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 | یک مردی آمد به سراغ حضرت هادی(علیه السلام) گفت: من یک مردی از اهل کوفه از ارادتمندان به ولایت و دوستی جدت علی(علیه السلام) هستم. آقا جان قرض سنگینی کمرم را خمیده کرده. فرمودند: قرضت ادا می شود. حضرت برداشتند یک کاغذ نوشتند که فلانی اینقدر از من طلبکار است کاغذ را به دستش دادند فرمودند: این کاغذ را می گیری امشب هم اینجا پیش ما می مانی فردا من به سُرِّ مَن رَأیٰ بر می گردم در آن احتفال و مجلسم تو بیا این کاغذ را نشان بده و اصرار کن با تندی و خشونت هم حرف بزن. گفت: آقا امر می فرمایی چشم. فردا وقتی آقا آمدند نشستند جمعی در حضور حضرت بودند این مرد وارد شد و کاغذ طلب را نشان داد و با یک تندی از امام مطالبه کرد. حضرت شروع کرد از او عذرخواهی کردن و فرمودند: سه روز مهلت به من بده. مردم هم اصرار کردند که ای مرد به آقا مهلت بده. مجلسیان رفتند بعضی به متوکل خبر دادند. متوکل سی هزار درهم برای حضرت هادی(علیه السلام) فرستاد. حضرت آن مرد را خواستند فرمودند: این سی هزار درهم را بردار گفت: آقا ده هزار درهم اگر من داشته باشم کارم اصلاح است. فرمود: واللهِ اگر پول ها بیش از این هم بود من از او بر نمی داشتم این روزی است که خدا برایت رسانده است. بردار قرضاهایت را بده بقیه اش را هم در اداره ی زندگی و نفقه ات خرج کن. «بحارالانوار ، ج۵۰، ص۱۷۵» ❇شبکه های مجازی https://zil.ink/mahdimazaheri_ir ╭✤ @mahdimazaheri_ir