39.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 #ویدیو_کلیپ | #مناسبت
#کرامت_امام_هادی
یک مردی آمد به سراغ حضرت هادی(علیه السلام) گفت: من یک مردی از اهل کوفه از ارادتمندان به ولایت و دوستی جدت علی(علیه السلام) هستم. آقا جان قرض سنگینی کمرم را خمیده کرده. فرمودند: قرضت ادا می شود. حضرت برداشتند یک کاغذ نوشتند که فلانی اینقدر از من طلبکار است کاغذ را به دستش دادند فرمودند: این کاغذ را می گیری امشب هم اینجا پیش ما می مانی فردا من به سُرِّ مَن رَأیٰ بر می گردم در آن احتفال و مجلسم تو بیا این کاغذ را نشان بده و اصرار کن با تندی و خشونت هم حرف بزن. گفت: آقا امر می فرمایی چشم. فردا وقتی آقا آمدند نشستند جمعی در حضور حضرت بودند این مرد وارد شد و کاغذ طلب را نشان داد و با یک تندی از امام مطالبه کرد. حضرت شروع کرد از او عذرخواهی کردن و فرمودند: سه روز مهلت به من بده. مردم هم اصرار کردند که ای مرد به آقا مهلت بده. مجلسیان رفتند بعضی به متوکل خبر دادند. متوکل سی هزار درهم برای حضرت هادی(علیه السلام) فرستاد. حضرت آن مرد را خواستند فرمودند: این سی هزار درهم را بردار گفت: آقا ده هزار درهم اگر من داشته باشم کارم اصلاح است. فرمود: واللهِ اگر پول ها بیش از این هم بود من از او بر نمی داشتم این روزی است که خدا برایت رسانده است. بردار قرضاهایت را بده بقیه اش را هم در اداره ی زندگی و نفقه ات خرج کن.
«بحارالانوار ، ج۵۰، ص۱۷۵»
#ولادت_امام_هادی
#سامرا
❇شبکه های مجازی
https://zil.ink/mahdimazaheri_ir
╭✤ @mahdimazaheri_ir ✤