یڪروایتعاشقانہ💍
وقتے مےاومد خونہ
دیگه نمے ذاشت من کار کنم
زهرا رو مےذاشت رو پاهاش
و با دست بہ پسرمون غذا میداد
مےگفتم : یکے از بچہ ها رو
بده بہ من🙃
با مهربونے مےگفت :
نہ شما از صبح تا حالا
بہ اندازه کافے زحمت کشیدے
مهمون هم کہ میامد
پذیرایے با خودش بود
دوستاش بہ شوخے مےگفتن :
مهندس کہ نباید تو خونه کار کنہ!
مےگفت: من کہ از حضرتعلے{ع}
بالاتر نیستم مگہ بہ حضرتزهرا{س}
کمك نمے کردند؟!💙
شهآب ص⁷⁴
به روایت همسر شهید
#شهید_حسن_آقاسی_زاده
#یک_روایت_عاشقانه
#زندگی_به_سبک_شهدا
شادی ارواح طیبه امام وجمیع شهدا 3 صلوات
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عجل اللّه)_اندیمشک
https://eitaa.com/mahdimoud99
اینستاگرام👇🏻
https://www.instagram.com/p/CIvp-RqhjnV/?igshid=15mfpggmjm773
🌿♥️
#زندگی_به_سبک_شهدا
#عالم_محضر_خداستـــ🌸
روز ازدواج سفارش دادہ بود روی دو تا پارچهی بزرگ نوشته بودند:
⭕️ "عالم محضر خداست
در محضر خدا گناہ نکنید... ⭕️
پرسیدم:
- "چرا این جمله رو نوشتی..!؟"
گفت:
- "جای این نوشتهها همین جاست.
هیچ کجا،
توی هیچ مجلسی آدم نباید گناہ کنه مخصوصاً توی ازدواج ما."
✍به روایت همسر
#شهید_محمد_گرامی
#ولادت_حضرت_زهرا
شادی ارواح طیبه امام وجمیع شهدا 3 صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
♔♡j๑ïท🌱↷
『 https://eitaa.com/mahdimoud99 』•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
#زندگی_به_سبک_شهدا
حمید #شبهای_جمعہ هیئت میرفت . چندین بار بہ من گفت ڪه باهاش برم ؛ ولی چون خجالت میڪشیدم نمیرفتم ؛ این بار حرفش را رد نڪردم ♥️.
فردای آن روز بعد از ڪلاس حمید طبق معمول با موتور دنبالم اومده بود ولی این بار با دستہ گل قشنگ🌹🌺
پرسیدم بہ چہ مناسبت گرفتی ؟😍 گفت : این گلها قابلتو نداره ، ولی از اونجا ڪه قبول ڪردی بیای هیئت این دستہ گل رو برای تشڪر برات گرفتم ... ☺️
✍ همسر شهید ...
حمید سیاهکالی مرادی 🌺
شادی ارواح طیبه امام وجمیع شهدا 3 صلوات
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
♔♡j๑ïท🌱↷
『 https://eitaa.com/mahdimoud99 』•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•