فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
لبیکیا حسین
مهدی پورعسکری|خوشنویسی
@mahdipouraskari
روی پا آمده ای دیدن دختر مثلا
تو بیا باش پسر من به تو مادر مثلا
مثل شب های مدینه تو زمسجد برگرد
منتظر باش که من باز کنم در مثلا
فکر کن موی سرم شانه شده سوخته نیست
نزده هیچ کسی دست به معجر مثلا
من زبانم به دهانت نهم از سوز عطش
تشنه تر از منی و من علی اکبر مثلا
یعنی بابا یادمه علی اکبرو بغل کردی
لب ها رو به لب های علی رسوندی
بکنم روی زمین با کف دستم قبری
تو مرا دفن کنی من علی اصغر مثلا
دست داری مثلا غسل بده جسم مرا
عمه اسما مثلا من تن مادر مثلا
تا رسیدی به رخ نیلی و بازوی کبود
دست بردار ز غسلم بشو حیدر مثلا
مثلا خوابمو تو راهی میدان هستی
به رخم بوسه بزن بوسه ی آخر مثلا
میشوم من تن بی سر به زمین میفتم
همچو بسمل بزنم جای تو پر پر مثلا
مثلا کنج خرابه، ته گودال و من
خواهر تو بزنم بوسه به حنجر مثلا
سعید خرازی
@mahdipouraskari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت :
حاجی! علفِهرزی؟
تویزمینِحُسینباش :)
.
#روضه
#مهدی_رعنایی
#کهیعص
@mahdipouraskari
داشتیم با یکی از رفقا تجزیه تحلیل این شعرو میکردیم: «خیلی حسین زحمت مارا کشیده است..»
گفتم: من جوری خودمو مدیون آقا میدونم که یه نفر وقتی یکی جونشو از مرگ نجات میده خودشو مدیون میدونه! انصافا اگه آقا اون فداکاریو نکرده بود و اونطور به شهادت نمیرسید..ما الان چیزی از دین و ایمون نداشتیم!
رفیقم گفت: آره! ولی یه جاشو اشتباه کردی! به آقامون حسین باید بیشتر از اینا مدیون باشیم! باید جوری مدیون باشیم که بچه به مادرش بابت نه ماه بارداریش مدیونه!
گفتم: چطور؟
گفت: دیدی جنین تو شکم مادر چجور زندگی میگیره از مادر؟ یه لحظه بند ناف قطع شه مرده اس!
من و تو از آقامون حسین اینجوری حیات میگیریم..همیشه و هر لحظه!
اینجور نبوده که آقا ۱۴۰۰ سال پیش یه ایثاری کرده باشه و تموم شده باشه!
این آقا هنوزم داره واسمون زحمت میکشه! هنوزم داره بهمون حیات میده!
نشون به اون نشون که همین اشک تو روضه هاش دلتو نرم و سبک میکنه و میشورتت از گناه!
یقین بدون اگه یه لحظه حسینو ازمون بگیرن
نابودیم
@mahdipouraskari
مریدای حقیقی ابالفضل علمدارن - کربلایی مهدی رعنایی.mp3
2.55M
مریدای حقیقی ابالفضل علمدارن
یه مداحی با مفهوم❤
@mahdipouraskari
«لبیک یا حسین» یعنی هستم آقا!
یعنی آمده ام توی سپاه شما!
یعنی میدانم رویم حساب میکنی.
میدانم توقع داری هرکار میتوانم بکنم.
هرکاری که میتوانم!
شاید کم توان باشم..شاید کارِکارستانی ازم برنیاید!
اما اشکالش چیست؟
مهم ماندن پای لبیک به توست.
مهم همین است که تو توقع نداری بگویم کوچکم و دستم خالی است و بی لیاقتم و من کجا و سپاه شما کجا و جا بمانم!
اصلا میدانی؟
قرار نیست من تو را نجات دهم آقا..قرار است تو مرا نجات دهی.
قرار است به بهانه ی کمک رساندن به تو..خودم را بزرگ کنم!
مثل عبدالله!
با همه ی کودکی و دست خالی بودنش چه دل شیری پیدا کرد!
چقدر مَرد شد!
همین است
خاصیت سپاه تو حسین(ع)!
@mahdipouraskari