ز ترک بر نمی دارد.
📚 میزان الحکمه، ج۱، ص۴۶۳
[۳/۲۴، ۰۶:۵۹] دهقانی ق و۶: 🌸 #حاجت_دارها🤲🏻🤲🏻
این دعا عظیم ازسوی رسول خدا(ص)نقل شده وخواننده خدا را به تمام اسماء حُسنی تسبیح می گوید.پس #دعایش بی شک #مستجاب است وخواننده باید با توجه باشد ودر پایان #حوائج خود را در نظر گیرد.
«بِسم اللهُ الرَّحمن الرَّحیمِ سُبحانِکَ اَنتَ اللهُ رَبُّ العَرشِ العَظیمِ،سُبحانِکَ اَنتَ اللهُ الرَّحمنُ الرَّحیمُ،سُبحانِکَ اَنتَ اللهُ السّلامُ المؤمنُ،سُبحانَکَ اَنت اللهُ العَزیزُ المُهیمنُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الجَبارُ المُتَکَبّر،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الخالِقُ الباریُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ المُصَوِّرُ الحکیمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ السّمیعُ العَلیمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ البَصیرُ الصّادقُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الحَیُّ القَیومُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الواسِعُ اللّطیفُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ البَدیعُ الاَحَدُ، سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ العَلیُّ الکَبیرُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الغفورُ الودودَُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الشَّکورُ الحلیمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ المُبدیُ المُعیدُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الواحِدُ الاَحَدُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ السّیِّدُ الصَّمَدُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الاوَّلُ وَالآخِرُ،سُبحانکَ اَنتَ اللهُ الظّاهِرُ الباطِنُ، سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الغفورُ الغفّارُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الوکیلُ الکافیُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ العَظیمُ الکریمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ المُغیثُ الدّائمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهِ المُتعالی الحَقُّ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الباعِثُ الوارِثُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الباقی الرؤفُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ العَزیزُ الحَمیدُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ القریبُ المُجیبُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ القابِضُ الباسِطُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الشهیدُ المنعِمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ القاهِرُ الرّزاقُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الحسیبُ الباریُ، سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الغَنّیُ الوَفیُّ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ القادِرُ المُقتَدر،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ التّوابُ الوهّابُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ المُحیی المُمیتُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الحَنّانُ المنّانُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ القَدیمُ الفَعّالُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ القَویُّ القائمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الرّؤفُ الرّحیمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الوَفیُّ الکریمُ، سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الفاطِرُ الخالِقُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ العَزیزُ الفتّاحُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الدّیانُ الشّکورُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ عَلّامُ الغُیوبُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الصّادقُ العَدلُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الطّاهرُ الطُّهر،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الرّفیع الباقی،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الوَترُ الهادی،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الولّی النّصیرُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الکَفیلُ المُستعانُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الغالِبُ المُعطی،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ العالِمُ المُعظَّمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ المُحسنُ المُجملُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ المُنعِمُ المُفضلُ، سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ الفاضِلُ الصّادقُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ خیرُ الحاکمینُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ خیرُ الفاصلینَ ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ خیرُ الوارثینَ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ خیرُ الناصِرینَ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ خیرُ الغافِرینَ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ خیرُ الفاطِرینَ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ خیرُ الرازِقینَ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ اَسرَعُ الحاسِبینَ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ اَحسَنُ الخالِقینَ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ العَزیزُ الحَکیمُ،سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ اَرحَمَ الرّاحِمینَ، سُبحانَکَ اَنتَ اللهُ رَبُّ العَرشِ العَظیمِ، سُبحانِکَ اَنتَ اللهُ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظالمینَ فاستجبنالَهُ و نَجیناهُ مِنَ الغَمّ وَ کَذلِکَ نُنجی المؤمنینَ وَ لا حولَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ العَلیّ العَظیمِ وَ الحَمدُللهِ رَبِّ العالمینَ وَصَلّی اللهُ عَلی سَیّدنا وَمُحمدٍوَآلِهِ الطَّیبینَ الطّاهرینَ.»
#حاجات خود را هرچه خواهی از خداوند #طلب کن انشاءالله #برآورده می شود.
📚(مهج الدعوات،ص321-323)
✧✾═══✾✰✾═══✾✧
[۳/۲۴، ۰۷:۴۵] سرباز: *✨بسم الله الرحمن الرحیم✨*
*🕋طبق هر روز تلاوت و ترجمه روزانه یک صفحه از قرآن کریم را آغاز میکنیم.( صفحه ۴۸۰)*👉
*🕋به نیت سلامتی و فرج مولایمان امام زمان (عج)،شفای همه بیماران و شادی روح همه شهداء و درگذشتگان.*
*🕋 ان شاءالله دعای خیر امام زمان(عج) و همه اموات شامل حالمان گردد🙏🙏*
*🌷اللهم صل علی محمدٍ و آل محمد 🌷*
*🌷اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🌷*
*🌷🙏التماس دعا🙏🌷*
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
https://chat.whatsapp.com/IGSkzPkKlsrCExtvCyYlwh
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
https://chat.whatsapp.com/GcTmrqcmjmMAxTgx364872
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
https://chat.whatsapp.com/CiJ1h9vzzgBF6WHdNW7nNP
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
[۳/۲۴، ۰۸:۰۲] پایمردی مدیر: چقدر این متن زیباس
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت بیست و سوم : رسيدگي به مردم
✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد
🔸«بندگان #خانواده من هستند پس محبوبترين افراد نزد من کساني هستند که نسبت به آنها مهربانتر و در رفع #حوائج آنها بيشتر #کوشش کنند. »
عجيب بود! جمعيت زيادي در ابتداي خيابان شهيد سعيدي جمع شده بودند.
🔸با #ابراهيم رفتيم جلو، پرسيدم: چي شده!؟
گفت: اين پسر عقب مانده ذهني است، هر روز اينجاست. سطل آب کثيف را از جوي بر ميدارد و به آدمهاي خوش تيپ و قيافه ميپاشد!
مردم کم کم متفرق ميشدند. مردي با کت و شلوار #آراسته توسط پسرك خيس شده بود. مرد گفت: نميدانم با اين آدم عقب مانده چه کنم. آن آقا هم رفت. ما مانديم و آن پسر!
ابراهيم به پسرک گفت: چرا مردم رو خيس ميکني؟
پسرك خنديد و گفت: خوشم مياد. ابراهيم کمي فکر کرد و گفت:
کسي به تو ميگه آب بپاشي؟ پسرك گفت: اونها پنج ريال به من ميدن و ميگن به کي آب بپاشم. بعد هم طرف ديگر خيابان را نشان داد. سه جوان هرزه و بيکار ميخنديدند. ابراهيم ميخواست به سمت آنهابرود، اما ايستاد.کمي فکر کرد و بعد گفت: پسر، خونه شما کجاست؟
🔸پسر راه خانه شان را نشان داد. ابراهيم گفت: اگه ديگه مردم رو #اذيت نکني، من روزي ده ريال بهت ميدم، باشه؟ #پسرک قبول کرد. وقتي جلوي خانه آنها رسيديم، ابراهيم با مادر آن پسرک صحبت کرد. به اين ترتيب مشکلي را از سر راه مردم بر طرف نمود.
٭٭٭
🔸در #بازرسي تربيت بدني مشغول بوديم. بعد از گرفتن حقوق و پايان ساعت اداري، پرسيد: #موتور آوردي؟
گفتم: آره چطور!؟ گفت: اگه کاري نداري بيا با هم بريم فروشگاه. تقريباً همه حقوقش را خريد کرد. از برنج و گوشت، تا صابون و... همه چيز خريد. انگار ليستي براي خريد به او داد ه بودند! بعد با هم رفتيم سمت مجيديه، وارد کوچه شديم. ابراهيم درب خانه اي را زد.
🔸پيرزني که #حجاب درستي نداشت دم در آمد. ابراهيم همه وسائل را تحويل داد. يك صليب گردن #پيرزن بود. خيلي تعجب کردم! در راه برگشت گفتم:
داش ابرام اين خانم #ارمني بود؟! گفت: آره چطور مگه!؟ آمدم كنار خيابان. موتور را نگه داشتم و با عصبانيت گفتم: بابا، اين همه #فقير مسلمون هست، تو رفتي سراغ مسيحيا!
🔸همينطور كه پشت سر من نشسته بود گفت: مسلمونها رو کسي هست کمک کنه.
تازه، کميته امداد هم راه افتاده، کمکشون ميکنه. اما اين بنده هاي خدا کسي رو ندارند.با ين کار، هم مشکلاتشان کم ميشه، هم دلشان به امام و #انقلاب گرم ميشه.
٭٭٭
🔸26 سال از #شهادت ابراهيم گذشت. مطالب #كتاب جمع آوري و آماده چاپ شد. يكي از نمازگزاران #مسجد مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم. با تعجب گفتم:
شما شهيد #هادي رو ميشناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟
گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره!
🔸براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟
گفت: در مراسم پارسال جاسوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد.
من هم گرفتم و به #سوئيچ ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برميگشتيم. در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم.
وقتي خواستيم سوار شويم باتعجب ديدم كه سوئيچ را داخل #ماشين جا گذاشتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم: #كليد يدكي رو داري؟ او هم گفت: نه،كيفم داخل ماشينه!
🔸خيلي #ناراحت شدم. هر كاري كردم در باز نشد. هوا خيلي سرد بود. با خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني.
يكدفعه چشمم به عكس آقا ابراهيم افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من نگاه ميكرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم:آقا ابرام، من شنيدم تا زنده بودي مشكل مردم رو حل ميكردي. شهيد هم كه هميشه زنده است. بعد گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن.
🔸تو همين حال يكدفعه دستم داخل جيب كُتم رفت. دسته كليد منزل را برداشتم! ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل دَر ماشين كردم. با يك تكان، قفل باز شد.
با #خوشحالي وارد ماشين شديم و از خدا تشكر كردم. بعد به عكس آقا ابراهيم خيره شدم وگفتم: ممنونم، انشاءالله جبران كنم. هنوز حركت نكرده بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟
🔸با تعجب گفتم: راست ميگي، كدوم كليد بود!؟ پياده شدم و يكي يكي كليدها را امتحان كردم. چند بار هم امتحان كردم، اما هيچكدام از كليدها اصلاً وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم:
آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكلات مردمي.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابراهیم_هادی
شادي روح پاکش صلوات 🌹
🌷https://eitaa.com/mahdixxv
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥 قسمت بیست و سوم : رسيدگي به مردم
✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد
🔸«بندگان #خانواده من هستند پس محبوبترين افراد نزد من کساني هستند که نسبت به آنها مهربانتر و در رفع #حوائج آنها بيشتر #کوشش کنند. »
عجيب بود! جمعيت زيادي در ابتداي خيابان شهيد سعيدي جمع شده بودند.
🔸با #ابراهيم رفتيم جلو، پرسيدم: چي شده!؟
گفت: اين پسر عقب مانده ذهني است، هر روز اينجاست. سطل آب کثيف را از جوي بر ميدارد و به آدمهاي خوش تيپ و قيافه ميپاشد!
مردم کم کم متفرق ميشدند. مردي با کت و شلوار #آراسته توسط پسرك خيس شده بود. مرد گفت: نميدانم با اين آدم عقب مانده چه کنم. آن آقا هم رفت. ما مانديم و آن پسر!
ابراهيم به پسرک گفت: چرا مردم رو خيس ميکني؟
پسرك خنديد و گفت: خوشم مياد. ابراهيم کمي فکر کرد و گفت:
کسي به تو ميگه آب بپاشي؟ پسرك گفت: اونها پنج ريال به من ميدن و ميگن به کي آب بپاشم. بعد هم طرف ديگر خيابان را نشان داد. سه جوان هرزه و بيکار ميخنديدند. ابراهيم ميخواست به سمت آنهابرود، اما ايستاد.کمي فکر کرد و بعد گفت: پسر، خونه شما کجاست؟
🔸پسر راه خانه شان را نشان داد. ابراهيم گفت: اگه ديگه مردم رو #اذيت نکني، من روزي ده ريال بهت ميدم، باشه؟ #پسرک قبول کرد. وقتي جلوي خانه آنها رسيديم، ابراهيم با مادر آن پسرک صحبت کرد. به اين ترتيب مشکلي را از سر راه مردم بر طرف نمود.
٭٭٭
🔸در #بازرسي تربيت بدني مشغول بوديم. بعد از گرفتن حقوق و پايان ساعت اداري، پرسيد: #موتور آوردي؟
گفتم: آره چطور!؟ گفت: اگه کاري نداري بيا با هم بريم فروشگاه. تقريباً همه حقوقش را خريد کرد. از برنج و گوشت، تا صابون و... همه چيز خريد. انگار ليستي براي خريد به او داد ه بودند! بعد با هم رفتيم سمت مجيديه، وارد کوچه شديم. ابراهيم درب خانه اي را زد.
🔸پيرزني که #حجاب درستي نداشت دم در آمد. ابراهيم همه وسائل را تحويل داد. يك صليب گردن #پيرزن بود. خيلي تعجب کردم! در راه برگشت گفتم:
داش ابرام اين خانم #ارمني بود؟! گفت: آره چطور مگه!؟ آمدم كنار خيابان. موتور را نگه داشتم و با عصبانيت گفتم: بابا، اين همه #فقير مسلمون هست، تو رفتي سراغ مسيحيا!
🔸همينطور كه پشت سر من نشسته بود گفت: مسلمونها رو کسي هست کمک کنه.
تازه، کميته امداد هم راه افتاده، کمکشون ميکنه. اما اين بنده هاي خدا کسي رو ندارند.با ين کار، هم مشکلاتشان کم ميشه، هم دلشان به امام و #انقلاب گرم ميشه.
٭٭٭
🔸26 سال از #شهادت ابراهيم گذشت. مطالب #كتاب جمع آوري و آماده چاپ شد. يكي از نمازگزاران #مسجد مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم. با تعجب گفتم:
شما شهيد #هادي رو ميشناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟
گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره!
🔸براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟
گفت: در مراسم پارسال جاسوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد.
من هم گرفتم و به #سوئيچ ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برميگشتيم. در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم.
وقتي خواستيم سوار شويم باتعجب ديدم كه سوئيچ را داخل #ماشين جا گذاشتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم: #كليد يدكي رو داري؟ او هم گفت: نه،كيفم داخل ماشينه!
🔸خيلي #ناراحت شدم. هر كاري كردم در باز نشد. هوا خيلي سرد بود. با خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني.
يكدفعه چشمم به عكس آقا ابراهيم افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من نگاه ميكرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم:آقا ابرام، من شنيدم تا زنده بودي مشكل مردم رو حل ميكردي. شهيد هم كه هميشه زنده است. بعد گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن.
🔸تو همين حال يكدفعه دستم داخل جيب كُتم رفت. دسته كليد منزل را برداشتم! ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل دَر ماشين كردم. با يك تكان، قفل باز شد.
با #خوشحالي وارد ماشين شديم و از خدا تشكر كردم. بعد به عكس آقا ابراهيم خيره شدم وگفتم: ممنونم، انشاءالله جبران كنم. هنوز حركت نكرده بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟
🔸با تعجب گفتم: راست ميگي، كدوم كليد بود!؟ پياده شدم و يكي يكي كليدها را امتحان كردم. چند بار هم امتحان كردم، اما هيچكدام از كليدها اصلاً وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم:
آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكلات مردمي.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابراهیم_هادی
شادي روح پاکش صلوات 🌹
🌷https://eitaa.com/mahdixxv
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ دعایی که امام حسین (علیه السلام) از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و ایشان از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و آن حضرت نیز از جبرییل آن را فرا گرفته بود تا در #حوائج ، مهمّات ، اندوه و حوادث تلخی که بر او وارد میشود و پیشآمدهای عظیمی که رخ میدهد آنرا بخوانند.
🤲 بِحَقِّ يس وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ ، وَبِحَقِّ طهٰ وَالْقُرْآنِ الْعَظِيمِ ، يَا مَنْ يَقْدِرُ عَلَىٰ حَوائِجِ السَّائِلِينَ ، يَا مَنْ يَعْلَمُ ما فِي الضَّمِيرِ، يَا مُنَفِّساً عَنِ الْمَكْرُوبِينَ ،يَا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومِينَ ، يَا راحِمَ الشَّيخِ الْكَبِيرِ ، يَا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِيرِ ، يَا مَنْ لَا يَحْتاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَافْعَلْ بِي كَذا وَكَذا.(حاجت ذکر شود)
📖 مفاتیح الجنان
🍃🌻🍃🌺🍃🌻🍃
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
https://eitaa.com/mahdixxv
╰┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅╯
﷽
#جهت_حاجات_و_مهمات_سخت
🌹ختم هفتگی از
امام حسین عليهالسّلام
🌸🍃گویند از
🟩 امامحسینعليهالسّلام
روایت شده است که
🕋 رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند:
☟☟☟
🌸🍃جهت قضای #حوائج
یک هفته ( هفت روز )
و هر روزی
هریک از این اذکار را
🧮 هـزار مـرتبه
به این ترتیب بخواندحاجت او روا شود
وَ اِلّا
فردای قیامت دامنگیر من باشد
ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ
✨روز #شنبه
⇦〖یـٰاحَـیُّ یـٰاقَـیّـُومُ〗
✨روزیکشنبه
⇦〖 ايّٖـٰاکَ نَـعْـبُـدُ وَ ایّٖـٰاکَ نَـسْـتَـعـيٖـنُ 〗
✨روزدوشنبه
⇦〖 سُـبْـحـٰانَ ٱللّٰـهِ وَٱلْـحَـمْـدُلِلّٰـهِ 〗
✨روزسه شنبه
⇦〖 يـٰا اَللّٰـهُ يـٰارَحْـمـٰنُ 〗
✨روزچهارشنبه
⇦〖 حَـسْـبـیَٖ ٱللّٰـهُ و نِـعْـمَ ٱلْـوَکـیٖـلُ 〗
✨روزپنجشنبه
⇦〖 يـٰاغَـفُـورُ يـٰارَحـيٖـمُ 〗
✨روزجمعه
⇦〖 یـٰاذَٱلْـجَـلٰالِ وَٱلْاِکْـرٰامِ 〗
📚 گوهرشبچراغ ج ۲ ص ۶۴
ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ ִֶָ
https://eitaa.com/mahdixxv