مفهوم حكومت را از نظر امام على عليه السلام
▫️هنگامى كه او را فرمانروايى مصر داد تا خراج آنجا را گرد آورد و با دشمنانش پيكار كند و كار مردمش را به صلاح آورد و شهرهايش را آباد سازد.
🌖 «... جبايه خراجها و جهاد عدوها، و استصلاح اهلها، و عمارة بلادها».
✍اين معناى حكومت است. اگر مالك اشتر به عنوان استاندار و والى و حاكم مصر معين مى شود، براى آن نيست كه براى خود عنوان قدرتى كسب كند يا سود و بهره ى مادى براى خود جلب كند؛ بلكه براى آن است كه اين كارها را انجام دهد: براى اداره امور مالى كشور از آنها ماليات بگيرد، با دشمنان مردم مبارزه كند، آنها را در مقابل دشمنانشان مصونيت ببخشد، آنها را به صلاح نزديك كند (صلاح با بعد وسيع مادى و معنويش كه از نظر على عليه السلام و در منطق نهج البلاغه مطرح است) و شهرها و حيطه ى حكومت خود را آباد كند. يعنى به طور خلاصه انسانها را بسازد، سرزمين را آباد كند، اخلاق و ارزشهاى معنوى را بالا ببرد،... .
📘#نامه_53
صفات نکوهيده خواص
▫️وَلَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الرَّعِيَّةِ أَثْقَلَ عَلَى الْوَالِي مَؤُونَةً فِي الرَّخَاءِ، وَأَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِي الْبَلاَءِ
🟠خواصّ جامعه، همواره بار سنگينى را بر حكومت تحميل مى كنند زيرا در روزگار سختى ياريشان كمتر، و در اجراى عدالت از همه ناراضى تر، و در خواسته هايشان پافشارتر
✍آنها از والى توقعات بسيار و خواسته هاى بى شمار دارند و کيسه هايى براى منافع خود دوخته اند که به اين آسانى پر نمى شود و به عکس به هنگام بروز مشکلات خود را کنار مى کشند و چنين مى پندارند که حفظ کشور و ايثار و فداکارى در راه آن بر عهده توده هاى مردم است; آنها قشر ممتازى هستند که فقط بايد نظارت کنند و نظر دهند.وَأَکْرَهَ لِلاِْنْصَافِ زيرا خود را قشر ممتازى مى دانند که نبايد با ديگران در هيچ برنامه اى در يک صف قرار گيرند.
وَأَسْأَلَ بِالاِْلْحَافِ زيرا خود را طلبکار مى دانند و اضافه بر اين به زمامداران نزديکند و مى توانند خواسته خود را مکرر در مکرر عنوان کنند.
📘#نامه_53