[۱۰/۱۳، ۱۲:۳۷] شهرتی: *🔻شکست انحصار وکالت در ایران/ممنوعیت وکالت بدون آزمون برای قضات و نمایندگان مجلس*
*✍️مجلس سربلند شد*
*نمایندگان با رای قاطع، هم #انحصار در خدمات حقوقی را حذف کردند، هم #تبعیض زشت به نفع خودشان را*
*(نمایندگان مجلس و قضات میتوانستند بدون آزمون، #وکیل شوند دیگر نمیتوانند)*
*نمایندگان هم به لابی نه گفتند هم به وسوسه #تعارض_منافع*
*این شد مجلس انقلابی*
*👤 سید امیر سیاح*
[۱۰/۱۳، ۱۲:۵۹] منصوریان ۰۲۳۳ ق: 🌱🕊
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
روزی یک معلم در کلاس ریاضی شروع به نوشتن بر روی تختهسیاه کرد:
9*1=7
9*2=18
9*3=27
9*4=36
9*5=45
9*6=54
وقتی کارش تمام شد به دانشآموزان نگاه کرد، آنها دیگر نتوانستند جلوی خود را بگیرند و شروع به خنده کردند. وقتی او پرسید چرا میخندید، یکی از دانشآموزان اشاره کرد که معادله اولی اشتباه است.
معلم پاسخ داد: "من معادله اول را عمدا اشتباه نوشتم، تا درسی بسیار مهم به شما دهم. دنیا با شما همینگونه رفتار خواهد کرد. همانطور که میبینید من 5 معادله را درست نوشتم، اما شما به آنها هیچ اهمیتی ندادید! همهی شما فقط به خاطر آن یک اشتباه به من خندیدید و من را قضاوت کردید. دنیا همیشه به خاطر موفقیتها و کارهای خوبتان از شما قدردانی نمیکند، اما در مقابل یک اشتباه سریع با شما برخورد خواهد کرد. پس قویتر از قضاوتهایی که همیشه وجود خواهند داشت باشید!"
🍃
[۱۰/۱۳، ۱۳:۱۰] فقط خدا مدیر: تا پارسال طرف از کوه می افتاد پایین
میزدن علت مرگ *کرونا*
الان طرف با واکسن میمیره
میزنن علت مرگ :
ایست قلبی و ...
[۱۰/۱۳، ۱۳:۵۵] منصوریان ۰۲۳۳ ق: #داستانک
🔰ملا احمد نراقی و کشکول درویش
مرحوم ملا احمد نراقی (متوفی ۱۲۴۴ قمری) که از بزرگان علمای اسلام است، دارای ثروت زیادی بود، در بیرون شهر، یک باغ میوه داشت و تشریفات زندگی او مجهز بود، یک روز به حمام رفت، اتفاقا یک درویش هم به حمام آمده بود، وقتی که آمدند لباس بپوشند، آن درویش عرض کرد: حضرت آيتالله، شما میگوئید علاقه به دنیا بد است و حال آنکه این همه مال داری.
من تعجب میکنم با این همه مال و ثروت چطور میخواهی بمیری. آقا جوابی نداد تا هر دو لباس پوشیدند و آمدند از در حمام بروند، حاج ملا احمد نراقی فرمود: جناب مرشد، کربلا رفتهای؟
گفت: نه؛ فرمود: بیا همینطور دو نفری پیاده به کربلا برویم، مرشد موافقت کرد، دو نفری از نراق به طرف کربلا حرکت کردند، مقداری راه رفتند، یک مرتبه درویش دستها را به هم زد و گفت: آخ، قدری صبر کن، نراقی پرسید: چی
شد؟
درویش گفت: کشکول خودم را در حمام جاگذاشتم، بروم و بیاورم. فرمود: هان مطلب همینجا است جناب درویش! به قول خودت من گاو دارم، گوسفند دارم، اسب دارم، قاطر و تشکیلات دارم، ولی در موقعی که میخواهم مسافرت بکنم، همه را سپردم به خدا و دل از آنها کندم، ولی شما یک کشکول داری نتوانستی دل بکنی، یعنی علاقه تو به این کشکول آنقدر زیاد است که دل کندن از آن خیلی مشکل است، این فرق بین من و تو است، من مال دارم، ولی مالی که دلبستگی ندارم و تو یک کشکول داری و دل به او بستهای.
📗 گفتار وعاظ، ج ۲، ص۱۶۰ به نقل از ماهنامه مکتب اسلام
🍃
🦋🍃 ✨
[۱۰/۱۳، ۱۴:۳۸] روستا۲: ﷽
*📝 روزی حلال خود را حرام نکنیم*
💢 امام علی علیه السلام به مردی فرمودند: «استر من را برایم نگه دار تا به مسجد بروم».
وقتی امیرالمومنین به مسجد رفتند، آن مرد، افسار استر را *دزدید* و فرار کرد.
🔹 وقتی مولا از مسجد بیرون آمدند،
*«دو دِرهم»* در دست گرفته بودند تا به آن مرد *پاداش* دهند، اما دیدند استر به حال خود رهاست و افسار آن، دزدیده شده است!
حضرت آن «دو درهم» را به قنبر دادند تا از بازار، یک افسار بخرد.
قنبر به بازار رفت و *دهنه مسروقه* را در آن جا دید و به *دو درهم* خرید و نزد امیرالمومنین برگشت‼️
❤️ حضرت فرمودند:
«آدمی به دلیل بی صبری، خودش را از *روزی حلال* محروم میکند، در حالی که بیشتر از همان روزی *مقدّر* هم نصیبش نمیشود!»
📙 شرح نهج البلاغة، ج۳، ص۱۶۰
https://chat.whatsapp.com/ET02nTcJtJT0ITYSZvw7Ej
[۱۰/۱۳، ۱۴:۳۹] روستا۲: ﷽
*📝 کلام علماء*
*🖋️ شورای ننگین سقیفه در بیان آیت الله مجتهدی(ره)*
⭕ مرحوم آیت الله مجتهدی می فرمودند :
فرض کنید امام جماعت مسجدی از دنیا برود بعد اهل مسجد و نماز گزاران جنازه امام جماعتشان را در مسجد *رها* کنند و بروند مثلا در حیاط مسجد برای تعیین امام جماعت بعدی تصمیم بگیرند!!😳
⁉️ آیا این معقول است؟! آیا این بی احترامی به جنازه امام جماعت مسجد نیست؟!!
👈🏻 *سقیفه* عیناً این اتفاق افتاد!
‼️امیرالمومنین علیه السلام مشغول تجهیز پیکر مطهر رسول خدا(ص) بودند و بعضی بجای همراهی ایشان پیکر اول شخص عالم را رها کردند و رفتند مبادا *حکومت* از دستشان برود و با تعصب قومی و قبیلگی عربی به مقصودشان رسیدند و