#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
💯هیچ کس به من نگفت:
که یکی دیگر از راه هایی که مرا به یاری شما نزدیک میکند، ☘بستن عهد با شماست. ☘
عهدهایی که شاید در ظاهر کوچک باشند
اما در گذشت زمان، اثرات پر باری را به نمایش خواهند گذاشت.❤️
مثلاً عهد ببندم که به دوستانم زودتر سلام کنم و دروغ را از صفحه زندگیم فقط به خاطر شما بیرون کنم
و بر همین دو عهد، مداومت کنم تا بعد از محکم شدن این عهد و پیمان، سراغ سومین پیمانم با شما بیایم...
حتی دعای عهد را اگر صبحها موفق به خواندن نمیشوم در اولین وقت نشاطم در هر جا شد زمزمه کنم.☺️
هر چند که دیرفهمیدم که دعای عهد چه مضامین زیبایی دارد و چه مناجات عاشقانهای است که طلب دیدار دلدار را میکند
و عاجزانه درخواست یاری آن امام غریب را در سر میپروراند
که حتی اگر مرگ آمد
و قبل از ظهورت، مرا از دنیا برد، باز هم زنده شوم و برگردم و تو را یاری کنم.😢😢😢
کسی به من نگفت که میتوانی صبح را با عهد با امام زمانت شروع کنی تا این عهد، مدد کند تو را در دروی از گناه و یک قدم نزدیک شدن به عزیز دلها. 💔
🌸عمریست بیقرار نگاهت نشستهایم
از غصه نیامدنت دل شکستهایم
🌸ما پای عهد عاشقی سرخ انتظار
با هر کسی به غیر تو پیمان گسستهایم
📕برگرفته از،کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده : حسن محمود ی
@mahdiyaranzarand
#هیچ_کس_به_من_نگفت 😔
قسمت سیزدهم 3⃣1⃣
🌿هیچ کس به من نگفت:
که میشود به شما هدیه داد و شما را خوشحال کرد😍
اگر به من میگفتند که سه بار «قل هو الله احد» ثواب یک ختم قرآن را دارد،
من از همان نوجوانی بعد از هر نمازم،
یک ختم قرآن به شما اهدا میکردم
تا هر روز عزیزتر از دیروز باشم و یک قدم نزدیکتر از روز قبل😌.
هدیه من ناقابل بود، ولی احسان شمادرمقابل هدیه من این قابلیت را داشت که
مرا به عزت بندگی وخدمت به شما برساند❣
احسان از طرف کریمترین انسان روی زمین، زندگی مرا زیر و رو میکرد،
اگر از نوجوانی اهل احسان و اهدای هدیه میبودم.
😊اما حالا هم دیر نشده،
بپذیر از من که وجود ناقابلم، رکوع و سجدهای به جای آورد و آن را در قالب دسته گلی همراه
چند صلوات به وجود نازنینت اهدا کند💐
کاش گلهای زیادی نثار آن وجود میکردم تا در نتیجه احسان
بوی گل نرگس را استشمام میکردم😇.
سر چه باشد که به پای تو گذارم آن را
جان چه قابل که تو از من بپذیری جان را❤️
📗برگرفته از کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده: حسن محمودی
@mahdiyaranzarand