ابوسعید و مسئله پند و عبرت بِسْم اللهِ الْرّحمن الرحیم ابوسعيد ابوالخير با جمعي از اصحاب از کنار دهي در نيشابور به طرف مقصدي مي گذشتند. مردي کنّاس مشغول خالي کردن چاه مستراح بود، اصحاب از بوي تعفن کثافات دماغ خود را گرفتند و به سرعت از آن محل گذشتند، ولي مشاهده کردند شيخ نيامد. چون نظر کردند ديدند شيخ با حالت تفکر کنار کثافات ايستاده. فرياد زدند: استاد! بيا. فرمود: مي آيم، پس از مدتي تأمل در کنار کثافات به سوي اصحاب روان شد، چون به آنان رسيد، عرضه داشتند: اي راهنما! براي چه کنار کثافات ايستاد فرمود: چون شما دماغ خود گرفتيد و به سرعت حرکت خود افزوديد، آوازي از کثافات و فضولات برخاست که هان اي روندگان! ديروز ما با حالتي طيب و طاهر و پاکيزه و رنگ و بويي بسيار عالي بر سر بازار به صورت سبزيجات و ميوه جات و حبوبات قرار داشتيم و شما بني آدم به خاطر به دست آوردن ما، بر سر و بار يکديگر مي زديد و به انواع حيله ها و خدعه ها متوسل مي گشتيد و از هيچ گونه تقلب و زوري خودداري نمي کرديد، چون ما را به دست آورديد خورديد، ما بر اثر چند ساعت همنشيني با شما تبديل به اين حال گشته و به اين سيه روزي افتاديم، به جاي اين که ما از شما فرار کنيم، شمايي که باعث اين تيره بختي براي ما شديد، شما از ما فرار مي کنيد؟! اي اف بر شما!من کنار کثافات ايستاده و به پند و نصيحت آنان گوش فرا داده تا شايد عبرتي از آنان بگيرم! 🔰منابع : کتاب عرفان اسلامي، اثر استاد حسين انصاريان #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan

🍀از این اصوات، بسیار است؛ گوش شنوا نیست 🍃 روی این کره خاکی خیلی از اولیای خدا بودند که ناشناخته ماندند، خیلی ها هم هستند که شناخته شده نیستند و چه بسا سالها ناشناخته بمانند. غالبا قاعده این بوده که اولیای الهی ناشناخته بمانند. در زمان ما نیز هستند کسانی که گمنامند ولی خداوند به برکت وجودشان خیلی از بلاها را رفع می کند. علامه طباطبایی یکی از علمای برجسته و عرفای شناخته شده بود. اما در عین حال کسانی که سالها شاگرد او بودند معتقدند هنوز علامه را کسی نشناخته است. استاد فاطمی‌نیا می‌گفتند:«یکی از شاگردان استاد طباطبائی می‌گفت:با مرحوم علامه کاری داشتم؛ به خانه ایشان رفته و در زدم، اما کسی در را باز نکرد. هیچ کس هم در کوچه نبود و درها وپنجره‌های همسایگان ایشان هم، همگی، بسته بود. ناگاه شنیدم صدایی گفت: « علامه در قبرستان حاج شیخ است! » هر چه به اطراف نگریستم، کسی را ندیدم. با خود گفتم: «به قبرستان حاج شیخ (نو) می‌روم؛ اگر علامه آن جا بود، هم مطلبم را عرض می‌کنم و هم درستی و راستی این آوای (صدای) ناشناس برایم روشن می‌شود.» به قبرستان که رسیدم، علامه را دیدم و ایشان تا متوجه بنده شدند، فرمودند:« دست و پایت را گم نکن! از این اصوات، بسیار است؛ گوش شنوا نیست! » سیرو سلوک #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan

📌حق الناس 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍀آیت الله آقاي آقاشيخ در اواخر عمر مرحوم آقاي آقاشيخ مرتضي ديگر نمي توانستند به پاي خود بجايي بروند؛ چون وسيله هاي امروزي نبود، ناگزير کسي ايشان را به کول مي گرفت، و به اين طرف و آن طرف مي برد، وچون بدن لاغر ونحيف شده بود، اين کار مشکلي نداشت. يک روز در کوچه شترداران ايشان به جايي مي رفت. گويي آنکس که ايشان را به کول مي گرفت خسته شده بود؛ لذا در کنار کوچه ايشان را به زمين گذاشت. بدن جناب شيخ به ديوار کاهگلي خانه ي مجاور اصابت کرد، و چند پر کاه و شايد کمي خاک بر زمين ريخت. ايشان نگران شد، به در آن خانه رفته و در را کوبيدند. صاحب خانه آمد، اتفاقاً ايشان را مي شناخت، و ارادت داشت. ايشان فرمود که من به ديوار خانه شما تکيه داده ام، و کمي از خاک و کاه به زمين ريخته است. بفرماييد چقدر بايد بدهم تا جبران شود. صاحب خانه عرض مي کند که آقا اختيار داريد، منزل من مال شماست. آقا در جواب فرمود: قيامت اين چيزها را نمي داند،يابايدرضايت بدهي، وحلال کني، ويا بايد خسارت بگيريد. سیرو سلوک #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan

🍃انسان‌هاسقوط‌می‌کنند وقتی‌لبخند‌امام‌زمان‌را به‌قیمت‌ِگناه‌ به‌شیطان‌بفروشند 🥀 #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan

🍀نماز می‌گزاردی یا به دنبال جوال بودی؟ بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم 🍃در احوال شيخ ابو العباس جواليقي چنين نوشته اند: «وي در آغاز مردي جوال باف بود. روزي وقت عصر، با شاگرد خود حساب جوالهاي خويش مي‌كرد و يكي از آنها در آن ميان ناپديد بود. زماني كه به نماز مشغول شد، ناگهان به خاطرش آمد كه آن جوال را به چه كسي داده است. پس از اتمام نماز، شاگرد خود را از وضع جوال گم شده آگاه ساخت. شاگرد گفت:‌اي استاد! نماز مي‌گذاردي يا پي جوال مي‌گشتي؟ استاد از سخن شاگرد به خود آمد و دست از دنيا كشيد و به تهذيب خويش همّت گماشت تا آنكه آخر الامر در زمره اولياء اللّه درآمد و به آن پايه رفيع نائل گرديد 🔰منبع:نشان از بي نشانها، ص 396 سیرو سلوک #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan

📌آیت الله محمدتقی بافقی 🍃بسم الله الرحمن الرحیم وي در تمام مدت اقامت در نجف هر صبح پنج شنبه مسير نجف تا کربلا را پياده طي مي کرد. شب را در حرم امام حسين عليه السلام احياء مي داشت و صبح روز جمعه به سوي نجف برمي گشت تا شنبه در درس حاضر شود. ايشان پس از هفده سال اقامت در نجف، به ايران بازگشت و در قم سکونت گزيد و در زمره ي کساني بود که در دعوت از شيخ عبدالکريم حائري و حمايت از او براي تأسيس حوزه ي علميه قم نقش بسزايي داشت. يک بار مرحوم شيخ عبدالکريم حائري به آيت الله بافقي فرمود: اگر اوّل ماه پول براي شهريه ي طلّاب نرسيد چه بايد کرد؟ آقاي بافقي فرمود: آن بر عهده ي من! اگر در هنگام پرداخت، پول نرسيد مرا خبر کنيد تا از رزّاق ذوالقوّة المتين روزي نوکران صاحب الأمر(عج) را دريافت کنم. از قضا بعضي اوقات که شهريه ي طلّاب عقب مي افتاد، به ايشان خبر مي دادند. مرحوم حائري به آيت الله بافقي مي گفت: حالا تو جواب طلّاب را بده! و شيخ بافقي بدون تأمل پاسخ مي داد: اگر تا عصر از خداوند شهريه نگيرم، بنده ي خدا نيستم! بعد به مدرسه ي فيضيه مي رفت و طلّاب را جمع کرده، مي گفت: با من به مسجد بالاسر حضرت معصومه سلام الله عليها بياييد که با خدا کار دارم. و خودش پيشاپيش طلّاب مشغول دعا و صلوات مي شد. هنوز استغاثه و دعا تمام نمي شد که پول مي رسيد. اين قضيه مکرر اتفاق افتاد. محضرش انسان را به ياد خدا مي انداخت و حياتش تجسم ورع و تقوا بود. در جاهاي خلوت نماز مي خواند و از اقتداي مردم اجتناب مي کرد و در نماز بسيار مي گريست از فرمايشات اوست که مي فرمود: علي بن مهزيار اهوازي بيست سال از اهواز به مکه رفت تا حضرت ولي عصر سلام الله عليه را زيارت کند، چرا يک بار شب نيمه شعبان به کربلا نيامد تا حضرتش را در کنار قبر جدّش امام حسين عليه السلام ملاقات کند؟! زماني که زنان خانواده پهلوي بدون حجاب وارد حرم حضرت معصومه سلام الله عليها شدند، شجاعانه به آنها اعتراض کرد و به خاطر اين کار مورد ضرب و شتم رضاخان قرار گرفت. و مدّتي به ري تبعيد شد. اين غيور مرد مجاهد از شدّت اندوه واقعه ي گوهرشاد سکته کرد و بخشي از بدنش فلج شد. 🔰منبع: کتاب افلاکيان خاک نشين سیرو سلوک #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan

💡 جايگاه عبادت ✔پيش از ورود به بحث نماز، از آنجا كه عبادت ، روح نماز است ، اندكي درباره عبادت و بندگي بحث مي كنيم و از معني و فلسفه و ابعاد گوناگون آن با شما سخن مي گوييم . #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan

💡 چرا عبادت ؟ ✔عبادت ، به معناي اظهار ذلّت ، عالي ترين نوع تذلّل و كرنش در برابر خداوند است . در اهميّت آن ، همين بس كه آفرينش هستي و بعثت پيامبران (عالم تكوين و تشريع ) براي عبادت است . خداوند مي فرمايد: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِْنسَ إِلا لِيَعْبُدُونِ هدف آفرينش هستي و جن و انس ، عبادت خداوند است . 🍃كارنامه همه انبياء و رسالت آنان نيز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است : وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ اءُمَّةٍ رَّسُولاً اءَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّغُوتَ پس هدف از خلقت جهان و بعثت پيامبران ، عبادت خدا بوده است . روشن است كه خداي متعال ، نيازي به عبادت ما ندارد، فَإِنَّ اللّهَ غَنِيُّ عَنكُمْ و سود عبادت ، به خود پرستندگان برمي گردد، همچنانكه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودي براي معلّم ندارد. #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan

💡 ريشه هاي عبادت ✔آنچه انسان را به پرستش و بندگي خدا وادار مي كند (يا بايد وادار كند) اموري است ، از جمله : ✅1- عظمت خدا انسان وقتي خود را در برابر عظمت و جلال خدايي مي بيند، ناخودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتني مي كند. آن سان كه در برابر يك دانشمند و شخصيت مهم ، انسان خويشتن را كوچك و ناچيز شمرده ، او را تعظيم و تكريم مي كند. ✅2- احساس فقر و وابستگي طبيعت انسان چنين است كه وقتي خود را نيازمند و وابسته به كسي ديد، در برابرش خضوع مي كند. وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چيز، نيازمند به اوييم . اين احساس عجز و نياز، انسان را به پرستش خدا وامي دارد. خدايي كه در نهايت كمال و بي نيازي است . در بعضي احاديث است كه اگر فقر و بيماري و مرگ نبود، هرگز گردن بعضي نزد خدا خم نمي شد. ✅3- توجّه به نعمت ها انسان ، همواره در برابر برخورداري از نعمت ها، زبان ستايش و بندگي دارد. يادآوري نعمت هاي بيشمار خداوند، مي تواند قوي ترين انگيزه براي توجه به خدا و عبادت او باشد. در مناجات هاي امامان معصوم ، معمولاً ابتدا نعمت هاي خداوند، حتي قبل از تولّد انسان ، به يادآورده مي شود و از اين راه ، محبت انسان به خدا را زنده مي سازد آنگاه درخواست نياز از او مي كند. خداوند هم مي فرمايد: فَلْيَعْبُدُواْ رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ ، الَّذِيَّ اءَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَءَامَنَهُم مِّنْ خَوْف مردم پروردگار اين كعبه را بپرستند، او را كه از گرسنگي سيرشان كرد و از ترس ، ايمنشان نمود. در آيه اي ديگر است ، پروردگارتان را بندگي كنيد، چون شمارا آفريد. ✅4- فطرت پرستش ، جزئي از وجود و كشش فطري انسان است . اين روح پرستش ، كه در انسان فطري است ، گاهي در مسير صحيح قرار گرفته و انسان به خدا پرستي مي رسد، گاهي انسان در سايه جهل يا انحراف ، به پرستش سنگ و چوب و خورشيد و گاو و پول و ماشين و همسر و پرستش طاغوت ها كشيده مي شود. انبيا، براي ايجاد حسّ پرستش نيامده اند، بلكه بعثت آنان ، براي هدايت اين غريزه فطري به مسير درست است . علي عليه السلام مي فرمايد: فَبَعث اللّهُ مُحَمَّداً بِالْحقّ لِيُخرِجَ عِبادَهُ مِنْ عِبادَةِ الاَؤ ثان اِلي عِبادَتهِ خداوند، محمّد صلّي اللّه عليه و آله را به حق فرستاد، تا بندگانش را از بت پرستي ، به خدا پرستي دعوت كند. بيشتر آيات مربوط به عبادت در قرآن ، دعوت به توحيد در عبادت مي كند، نه اصل عبادت . زيرا روح عبادت در انسان وجود دارد. مثل ميل به غذا كه در هر كودكي هست ، ولي اگر راهنمايي نشود، به جاي غذا، خاك مي خورد و لذّت هم مي برد! اگر رهبري انبيا نباشد، مسير اين غريزه منحرف مي شود و به جاي خدا، معبودهاي دروغين و پوچ پرستيده مي شود. آنگونه كه در نبود حضرت موسي و غيبت چهل روزه اش ، مردم با اغواي سامري ، به پرستش گوساله طلايي سامري روي آوردند. #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan

🍃چرا گناه میکنیم؟ 🎥استاددانشمند #یک_نفر_مانده_از_این_قوم_که_بر_میگردد ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ @mahdiyavaraan