#تلنگر #پندانه سیــنه ای که خالی از یاد خدا باشد ، مانند محکمه ای است که قاضی در آن وجود ندارد (روسو) @mahdiyegoodarzi

#تلنگر #موج_مثبت تو نامحدودی پس نامحدود ببین و نامحدود بیندیش توان تو محدود به حدودی است که خود ساخته ای @mahdiyegoodarzi

#عارفانه #باز_نشر من مسئله ی جمعِ "دل وعقل" و "تو و بینشِ" عشقت؛ مجهول ترین پرسش بی پاسخی ازچینش عشقت؛ ازدرس چه جویم ,زدانشگه واستادش وعلمش هرآنچه نیاموختم ازجهل،من از دانش عشقت... (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۶۹

#عاشقانه #باز_نشر "هر بار دلت خواست بیا ناز بکن" با چشمِ خودت رقصِ دلم ساز بکن... من کُشته یِ تکفیریِ چشمانِ توام، پلکی بزن و زنده کن......اعجاز بکن... (مهدیه_گودرزی) (دوشنبه۱۱آذر۹۸) @mahdiyegoodarzi ۱۹۹_

#اللهُّم_عجِّل_لِولیِّک_الفَرَج😔 #باز_نشر "به انتظار نشستن حقیقتا مرگ است" ببین که پیرِ نبودت فتاده چون برگ است...🍂 نیامدی و جهانم افولِ زیبایی ست🥀 دلِ جماعت عشّاقِِ تو چنان ارگ است... (مهدیه_گودرزی) (دوشنبه۱۱آذر۹۸) @mahdiyegoodarzi ۲۰۰

#تلنگر #پندانه دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند. @mahdiyegoodarzi

#تلنگر #موج_مثبت تنها سخنگوی جهان طبیعت، آزمایش است، پس باید همیشه به تجربه پرداخت و هركار را به هزار شكل آزمود @mahdiyegoodarzi

#تلنگر #موج_مثبت موفق کسی است که با آجرهایی که بطرفش پرتاب می شود، یک بنای محکم بسازد @mahdiyegoodarzi

#خداوندا #باز_نشر "دلــــــــــ💛ـم پر میــــــکشد سویـت، نگــــــــ🌻ـاهم منتـظر امـّا" قدم برداشــــــــ🕊ـــتم حالا تو باید ســــــوے من آیے..... (مهدیه_گودرزی) (سه شنبه۱۲آذر۹۸) @mahdiyegoodarzi ۲۰۱_

#عاشقانه #باز_نشر "برای اینکه بدانی چه میکشم بی تو" سکوتِ سرد واژه هایِ شعرِ من کافی ست... (مهدیه_گودرزی) (سه شنبه۱۲آذر۹۸) @mahdiyegoodarzi ۲۰۲

#خداوندا #من_در_همه_حال_یاد_تو_هستم😔 #باز_نشر "در التهابِ لحظه ها، وقتی که می پیچد صدا" گویی درون من کسی فریاد می زند خدا... (مهدیه_گودرزی) (سه شنبه۱۲آذر۹۸) ‌ @mahdiyegoodarzi ۲۰۳

#تلنگر #پندانه خوشبخت کسی است که در برابر درون خویش ، شرمنده نباشد . @mahdiyegoodarzi

#تلنگر #موج_مثبت زندگی کتابی است پر ماجرا ، هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز... @mahdiyegoodarzi

#عارفانه #باز_نشر من دربدرم دیریست،این دربدری تاکی؟ لنگ است پر پرواز،بی بال وپری تاکی؟ خواهم که خودم باشم،گیرم نپسندیدند این نقش هزاران نوع، این بی هنری تاکی؟ آسیمه سر عشقم،دیوانه ی زنجیری خود رانده ی نافرمان،این پرده دری تاکی؟ خلقی که نشدراضی،عمری که تلاشم بود بی دیده و بی تدبیر،این بی بصری تاکی؟ دروهم‌وخیالاتم،دیدم به منی نزدیک ابلیسْ به بالینم،این بی خبری تاکی؟ زآن روز که پیچیدم ، سهمم غم و سختی شد آرامش محضت کو،پُر دردسری تاکی؟ (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۷۰