eitaa logo
🌻«☆♡ܩܣܥ‌‌ویوܔ♡☆»🌻
1.4هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
20.9هزار ویدیو
145 فایل
کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ عشــاق پســـر فاطمــه(سلام الله)❣️ درخدمتتونیــم با کلی مطالب فوق جذاب دلنــوشــته🤞 پروفایـل🎀 منبرهای مفید👌🏻 کلیپ های آخرالزمانی🌹 پست های انگیزشی🌴 نمازهای مستحبی ارتباط با خادم کانال ادمین فعال کانال @Mitra_nori
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این‌گونه دعای فرج بخوانید 🤲🏻 🔺رهبر معظم انقلاب ‌ 🖤🖤 قرار شبانه 💎 امشب با سوز دل دعای فرج را بخوان و ظهور را بخواه💎 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜️الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜️ 💠دعــای ســلامتی امــام زمـــان(عج)💠 ⚜️"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜️ ⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️ 🌱بِحِقِّ زینب‌ڪبرۍ‌ سلام‌الله‌علیها‌ کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا حالا شده از انتظار حضرت خسته بشی؟ ☄️مهدویت در آخر الزمان☄️ کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon
⭕️قیامِ ناگهانیِ امام زمان 🌤امام زمان علیه السلام فرمودند: سعی کنید اعمال شما (شیعیان) طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید. امر قیام ما با اجازه خداوند به طور ناگهانی انجام خواهد شد و دیگر در آن هنگام توبه فایده‌ای ندارد و سودی نبخشد. عدم التزام به دستورات ما، موجب می‌شود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و پشیمانی نفعی نخواهد داشت. احتجاج ؛ ج۲، ص۵۹۷ بحار الانوار؛ ج۳، ص۱۷۵ ✍تا دیر نشده بلند شو کاری انجام بده، هنوز بیخیال نشستین⁉️ برای رسیدن به امام زمانت چندشب خواب رو به چشمات حروم کردی⁉️ چندبار بخاطر رسیدن به امام زمانت از تفریحات گذشتی⁉️ از چند نفر حرف شنیدی ولی سخت ادامه دادی، تا بهشون بفهمونی تو قویتر از بهانه هایی شیعه امام زمان تنبل نیست همه‌ی ما درگیر مشکلات زندگی هستیم. منم، خیلی وقتا حرفای بقیه دلمو شکسته، اما کم نیاوردم و ادامه دادم هیچکدوم از اینها باعث نشده که پا پس بکشم از این اتفاقات، درسی گرفتم و به مسیرم ادامه دادم دنبال بهونه باشی، بهونه زیاده، اصلا خود خدا گفته: "لقد خلقنا الانسان فی کبد" ولی میون این رنجا و سختی ها هم گفته: "ان مع العسریسرا" بلند شو از جات خودتو به کار بگیر یادت نره که ازت میپرسن تو برای اومدن امام زمانت چیکار کردی⁉️ نیاد روزی که سرمونو از خجالت بندازیم پایینو: بگیم هیچی. مهدی جان؛ کم‌ سو شده‌چشمان‌ِ‌ من‌ از‌ گریه‌ٔ ‌بسیار من‌ مانده‌ام‌ و یادِ تو‌‌ و حسرتِ‌ دیدار... کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ ° 🔸تو‌ ‌نکن‌؛در عوض‌خدآ زندگیت‌رو‌پر‌از‌وجود‌خودش‌میکنه..🥰🌿 ° 🔹عصبی شدی؟ نفس بکش‌بگو‌: بیخیال،چیزی‌بگم، اما‌م‌زمان‌‌ناراحت‌میشه..♥️🌙 ° 🔸دلخورت‌کردن؟ بگو‌:خدا‌میبخشه‌منم‌میبخشم‌🌊💕 ° 🔹تهمت‌زدن؟ آروم‌باش‌و‌‌توضیح‌بده〰🌌 بگو‌: به ائمه‌هم‌خیلی‌تهمتا زدن.. ° 🔸کلیپ‌و‌عکس‌نامربوط‌خواستی‌ببینے؟ بزن‌بیرون‌از‌صفحه‌بگو:مولا‌مهم‌تره..🌱 ° 🔹نامحرم‌نزدیکت‌بود؟ بگو‌‌:مهدۍزهرا(عج)‌خیلی‌خوشکلتره بیخیال‌بقیه👌🏻✨ کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon
‌☁️⃟🌸¦⇢ حڪایت "عجیبے" است "رفتار" ما "آدم ها" "خدا" میبیند و "فاش" نمیڪند "مردم" نمےبینند و "فریاد" میزنند کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon
#🖇تلنگر📗🌿 اگـه‌میبینے‌رفیقٺ‌داره‌‌; به‌راه‌ڪج‌میره‌بایدراهنـماش‌بشے؛ به‌عنـوان‌رفیقش‌مسئولےوگرنه‌ . . روزمحشـرپاٺ‌گـیره💔! اگه‌‌سڪوت‌ڪنےوکمکش‌نڪنے؛ همیـن‌آدم‌ڪھ‌داره‌‌خطامیـره . . روزحسـابرسےمیادجلوٺـومیگیره! میگه:‌ٺوڪھ‌میدونسٺے‌‌من‌دارم‌، اشٺباه‌میڪنم‌چــرا‌بهـم‌گوشزد‌نڪردے؟! چرادسٺمـونگرفٺے‌🥲🤝؟! کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان زهرابانو💗 قسمت156 هوای مکه هم خیلی گرم بود. ولی لباسم سفید بود احساس می کردم کمتر گرما را جذب می کنم یا شاید اینقدر غرق معنویات اطرافم قرار گرفته بودم که دیگر گرمای عربستان به چشمم نمی آید. به مکه که رسیدیم همه ی کاروان خسته بودند. اما بین هتل و مسجد الحرام همه مسجد الحرام را انتخاب کردند. همه ی کاروان همراه هم ؛ هم قدم شدیم تا بیت الله الحرام... مسجد الحرام را که پشت سر گذاشتیم تپش قلبم هزار برابر شدبود. گام به گام  برای دیدن خانه امن الهی  قدم برمیداشتیم. لحظه به لحظه ؛ به دیدن خانه ی عشق نزدیک تر میشدیم. چشمانم که به خانه معبودم افتاد. دیگر باورم شد کجا آمدم. اشک در چشمانم حلقه زده و دیده ام را تار کرده بود با دست اشکهایم راپاک کردم تا واضح ببینم. ملوک قبل از سفر به من گفته بود در اولین نگاهت به کعبه هرچه از خدا طلب کنی به استجابت می رسد. هزار حاجت در دل آماده کرده بودم. بعد از نگاه طولانی ام به کعبه سرم را پایین انداختم چیزی بر لب آوردم که از ته قلبم بود. با تمام وجودم از خدا فرج مهدی زهرا، سلامتی وخوشبختی خودم و آقاسید را طلب کردم از خدا خواستم ریشه ی این عشق را محکم کند و زندگیم پر برکت باشد. با همان حال قشنگ با همان چشمان اشکی به جمع زائران خانه ی خدا پیوستیم و همراه بقیه به دور خانه ی عشق می چرخیدیم. اینجا تنها جایی بود که مرد و زن ؛فقیر و ثروتمند ؛ سیاه و سفید همه یک رنگ و یک شکل ودر یک سطح قرار دارند و همه به دور کعبه می گردند. 🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁 ♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان زهرابانو💗 قسمت157 بعد از انجام اعمال و  طواف کعبه ؛ بعد از زیارت بهترین مکان برروی زمین و نماز خواندن حالا احساس تولدی دوباره داشتم. کمی خسته بودم و احساس ضعف داشتم ؛ در راه هتل آقاسید را کنارم دیدم - زهراجان خوبی؟ - بله ممنون فقط خیلی خسته ام و بی حال شدم. بطری آبی را به طرفم گرفت. - آب زمزم هست بخورید هتل رفتیم استراحت کنید رنگتون پریده! از این همه توجه و حمایتش دلم قلقک می رفت. به هتل که رسیدیم اتاقمان مثل مدینه بزرگ و اتاقی جدا داشت. سریع به اتاق رفتم برای استراحت... امروز برای زیارت دوره و غارحرا می رفتیم. غاری که رسول خدا در آن به عبادت مشغول بودند و اولین آیه ی ها نور بر پیامبر در این مکان نازل شده بود. دوست داشتم غار حرا را ببینم مسیر پر پیچ و خمی داشت ولی به نظرم ارزش داشت. پیامبر این مسیر را طی می کردند و به این غار می رفتند برای رازو نیاز ؛  من هم می خواستم این فرصت را از دست ندهم و این مکان را ببینم ولی آقاسید مخالفت می کردند. - بهتره شما نیایید چون هم مسیر طولانی هست و هم شلوغ ؛ هوا هم بسیار گرم است و شما هنوز انرژی از دست رفته را جبران نکردید بدنتان ضعیف میشود. - نه خوبم می خواهم بیایم. - زهراجان میگویم شما پیش این خانم ها بمانید بالا رفتن برایتان سخت است. اینجا دیگر باید از سیاست زنانه ام استفاده می کردم. پس کمی نزدیک رفتم و چهره ی مظلومی به خود گرفتم و گفتم: - شاید دیگر تا آخر عمرم قسمت نشود که بیایم. تازه وقتی شما هستید هیچی سخت نیست مثل همیشه هوای من را دارید مگر نه ؛ سیدجان... 🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁 ♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان زهرابانو💗 قسمت158 این سیدجان گفتنش ؛ یعنی مُهر سکوت بر لب های من... نگاهم به چهره اش که افتاد خنده ام گرفت ؛ به یکباره تغییره چهره داده بود و الان به خاطر موافقت من مظلوم نگاه می کرد. بهتر بود همراهم باشد خیالم راحت تر بود ولی چون راه تا غارحرا زیاد بود و کمی سخت ؛ احساس می کردم خستگی این سفر و دشواری این مسیر اذیتش کند. - آقاسید الان چه کار کنم بیایم یا نه؟ - زهراجان مگر من ظالم باشم این چنین سوال کنید و من بگوییم نه! فقط مراقب خودتان باشید باهم می رویم. خودش هم فهمید که شیطنتش از چشمم دور نماند با خنده ای که تلاش می کرد کنترلش کند گفت: - چشم حتما همراه آقاسید و کاروان  به سوی غار حرا حرکت کردیم. مسیر پر پیچ و خم و سختی بود شلوغ بودن این مسیر سختی راه رابیشتر می کرد. ولی شیرین بود وقتی به این فکر می کردی که این مسیر را بارها و بارها پیامبر  طی کرده تا برای مناجات به آن غار برسد وحالا قدم در جای قدم های پیامبر خدا می گذاشتیم. طول مسیر را سید با مراقبت و مدارا کنارم حرکت می کرد. هر از گاهی هم احوالم را می پرسید این ها همه باعث میشد طولانی بودن راه را فراموش کنم و زیارت این مکان مقدس برای من دلچسب تر شود . 🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁 ♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸