💠
#حکایت
#امام_حسن_عسکری
هدیه انگشتری
ابو هاشم جعفری (ره) نقل شده :
به حضور امام حسن عسكری (علیه السلام) رفتم ، هدفم این بود كه نگین انگشتری را از آن حضرت تقاضا كنم ، تا انگشتری بسازم و آن نگین را به عنوان تبرك ، بر سر انگشترم بگذارم.
وقتی كه به حضورش شرفیاب شدم ، به طور كلی آن تقاضا را فراموش كردم ، پس از ساعتی ، بر خاستم و خداحافظی كردم ، همین كه خواستم از محضرش ٍ بیرون بیایم ، انگشتری را به طرف من نهاد و فرمود:
تقاضای تو، نگین بود، ما به تو نگین را با انگشترش دادیم ، خداوند این انگشتر را برای تو مبارك گرداند.
از این حادثه ، تعجب كردم ، كه آن حضرت به آنچه در ذهنم پوشیده بود، خبر داد.
عرض كردم : ای آقای من ! براستی كه تو ولی خدا و همان امامی هستی ، كه خداوند فضل و اطاعت آن امام را دین خود قرار داده است .
فرمود: غفر الله لك یا ابا هاشم
خدا تو را ببخشد ای ابو هاشم.
مهدویت
https://eitaa.com/mahdvyyat
#حکایت
روزی لقمان رو به فرزند خود میکند و میگوید: ای فرزندم همانا دنیا چون دریای عمیقی است و افراد زیادی در آن غرق شده اند. پس پس کشتی خود را در دنیا، ایمان به خدا و توشه خود را پرهیزکاری، وبادبان کشتی را توکل بر خدا قرار ده.
اگر هلاک شدی به خاطر گناه توست
و سخت ترین ساعات انسان روزی است که به دنیا می آید و روزی که میمیرد و روزی که مبعوث میشود.
مهدویت
https://eitaa.com/mahdvyyat