💠حاج حسین یکتا میگفت :
در عالم رویا به شهید گفتم
چرا برای ما دعا نمیکنید که شهید بشیم؟!
گفت ما دعا میکنیم
براتون شهادت مینویسن !
ولی ....
با گناهاتون خط میزنید ! ...💔
♥️🦋♥️
🦋🕊@mahdvyat31350🕊🦋
|برادر شہید میدونے یعنے چے⁉️
•|یعنے:...↷°"🙂
•| وقتے گناه دࢪِقلبت ࢪا مےزند 😈
•| یاد نگاهش بیوفتــے....🌱
•| و دَࢪو باز نکنے...‹‹‹✋🏻
•| یعنے مَحرم اسراࢪ قلبت♥️
•| آناسراࢪے که هیچکس نمےداند...🔐
•| فقط بینخودتو...☔️
•| خــ♡ــداو...✨
•| رفیقشهیدتــــ🕊
•| باشد...‹‹💔••
•| امتحانکن...🍭
•| زندگےاتزیباترمےشود🖇
🕊#شهیدانه🥀
🦋🕊@mahdvyat31350🕊🦋
#انگیزشی 🌱
وقتۍیادممیوفتہ
همہچیزدستخداستـ🖐🏻😌
قلبمـ…آروممیگیرھ!(:♥
🦋🕊@mahdvyat31350🕊🦋
استادپناهیانمیگہ:
همیشہبهخودتونبگید
حضرتعباس(؏)نگاممیڪنه...
امامحسین(؏)نگاممیڪنه...
بعدخدابهشونمیگہ..
نگاهڪنیدبندموچقددلشڪستس...
چقددوستونداره...
چقددلخوشبہیہنیمنگاه...
یہنگاهبهشبُڪنین...💔🖐🏻
بعدخودشوندستتومیگیرنوازاین
حجمگناهمیڪشنتبیرون💔🚶♂
قشنگهمگہ نہ؟!
『🦋』
•
|🌿| #تلنگر
°
رفقا..
اینماهستیمکهاخروعاقبتمونرو
باکارهامونمشخصمیکنیم..
باگناهامون💔!
یااشکامونواسهظهور📜!
.
+تویاینراه!
نهجنابحررویادتبره..
ونهابلیسوشمررو🖐🏻
.
حالاشمابایدانتخابکنی..
"یزیدی؟"
"یا حسینی!
🦋🕊@mahdvyat31350🕊🦋
#تلنگر
دلتونڪهگرفت . . .
تسبیحبرداریدواستغفارڪنید!
براےدلایۍڪہشڪستید
قضاوتهایۍ ڪهڪردید
براےهمہےگناههاۍِخواستهو
ناخواستهاستغفارڪنید...(:🍃
#سختنیستا
🦋🕊@mahdvyat31350🕊🦋
#تلنگـــــر
#ارتباطبانامحرم
#خودسازی
خدایا...
هر چندوقت یکباربه من یادآوری کن
نامحرم، #نامحرم است....
🔥چه در دنیای حقیقی...
🔥چه در دنیای مجازی...
یادمان بینداز فاطمه را،
💫که از نابینا رو می پوشاند....
🦋🕊@mahdvyat31350🕊🦋
#طنز_نوشت😁😁
یکی بود یکی نبود
دو تا برادر شیطون بودن👻
که به خاطر شیطنت و شلوغیشون یه محل از دستشون شاکی بود...🤒
دیگه هر جا که خرابکاری می شده همه می دونستن زیر سر این دوتاست...😪
خلاصه کار، پدر و مادر این دو نفر صبرشون تموم میشه و کشیش محل رو میارن و میگن: " خواهش می کنیم این بچه های ما رو نصیحت کنید؛ پدر همه رو در آوردن! "😤
کشیشه میگه: " باشه، ولی یکی یکی بیاریدشون که راحت تر باهاشون صحبت کنم و مشکلی پیش نیاد. "😊
خلاصه، اول داداش کوچیکه رو میارن.👦🏻
کشیشه ازش می پرسه: پسرم! آیا میدونی خدا کجاست؟🧐
پسره جوابشو نمیده و همین جور در و دیوار رو نگاه می کنه...🙄
باز ازش می پرسه: "پسر جان! میدونی خدا کجاست؟ "🧐
ولی دوباره پسره به روش نمیاره...😶
در نهایت دو سه بار کشیشه همین سوالو می پرسه و پسره هم به روش نمیاره...!
آخرش کشیشه شاکی میشه و داد می زنه: بهت گفتم خدا کجاست؟!😠
پسره می زنه زیر گریه😭
و به سمت اتاقش فرار می کنه🏃🏽♂
و در رو هم پشتش می بنده!😑
داداش بزرگه ازش می پرسه: چی شده؟؟؟!!!😲
پسره میگه: بدبخت شدیم!!😥😓
خدا گم شده، همه فکر می کنن ما برش داشتیم..😭
🤣🤣🤣🤣🤣
🦋🕊@mahdvyat31350🕊🦋