eitaa logo
مَهـــدیــار
47.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1هزار ویدیو
12 فایل
♦️رسانه مردمی مهدیار♦️ 🔷لینک نصب اپلیکیشن « آکادمی روح بخش»🔷 https://roohbakhshac.ir 🔶ارتباط با ادمین 🔶 @admiinmahdyyar به امید اینکه... مهدیار باشیم 🌿 مهدیار بمانیم💪🏻 تبلیغات نداریم ❌🙏🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
نام اثر : تو از هیچی نترس دوتایی دُرُستش میکنیم((: @mahdyar_59
⭕️خیلی از دوستان گفتن که سقف واریزی شما پر شده و نمیتونیم واریز کنیم،یه شماره کارت دیگه بدید⭕️ دوتا دیگه شماره کارت بهتون میدم که مخصوص همین کاره(کار خیر) اول
6104338943717997
دوم
6104337590976575
سوم
5041721062866091
بچه ها هنوز تا قربانی ۱۱۰ گوسفند و اطعام در روستاها خیلی راه داریم ها به کمکتون احتیاج داریم☺️👆👆
معجزه همین است، که در لحظه رخ دهد🌞🌻 در لحظه ای که انتظارش را نداری...((: @mahdyar_59
▫️شاید چون زیادی دوسمون داره :) @mahdyar_59
مرد فقیری نزد حضرت علی (ع) رفت تا کمی درد دل کند. کودکان این مرد از شاخه‌ درخت خرمای همسایه، که به خانه‌شان راه پیدا کرده بود، خرما می‌چیدند و این کار سبب عصبانیت مرد همسایه می‌شد. 🌿 حضرت علی به نزد مرد همسایه رفت تا به طریقی رضایت او را جلب کند تا اجازه دهد کودکان مرد فقیر روزی چند خرما از درخت بچینند اما مرد همسایه به هیچ‌وجه راضی نشد.😢 سرانجام حضرت علی پیشنهاد داد که نخلستان ارزشمندش را با خانه‌ی کوچک مرد همسایه تعویض کند. مرد همسایه شگفت‌زده شده بود، پیشنهاد را پذیرفت و دلیل این کار را از حضرت پرسید. امام فرمود: دلم می‌خواهد کودکان این مرد شاد باشند و بی‌ترس از درخت، خرما بچینند و بخورند. سپس حضرت علی (ع) به پدر کودکان فرمود: این خانه را به تو می‌بخشم به این‌جا اسباب‌کشی کن و بگذار کودکانت با خیال راحت خرما بچینند، بگذار این نخل، دل کودکانت را شاد کند.🌱💓
موضوعی که این‌روزها خیلی از نوجوونا درگیرش هستن موضوع مد گرایی هست موضوعی که شاید به ظاهر ساده باشه اما اگر کنترل نشه ممکنه مشکلات مهمی رو به وجود بیاره تیم کلبه با حضور روانشناس و‌ کارشناس در این دو هفته اخیر به این موضوع مهم پرداختند تو هم اگر دوست داری درباره این موضوع اطلاعات بیشتری کسب کنی حتما یکسر بهشون بزن👇 https://eitaa.com/kolbehh_12/1139
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◽این فیلمو بهش نشون دادم میگم ببین پلیس فرانسه هم بعضی وقتا مجبوره مستقیم شلیک کنه. میگه فک کردی اونجا ایرانه، اروپا به معترضا لباس ضد گلوله میده🤣 @mahdyar_59
میدونستی‌ که کوسه ها در برابر 90 درصد بیماری ها مقاوم اند! حتی سرطان؟🤔🦠 @mahdyar_59
سارا هشت ساله بود که از صحبت پدر و مادرش فهمید که برادر کوچکش سخت مریض است و پولی هم برای مداوای او ندارند😔 پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی‌توانست هزینه‌ی جراحی پرخرج برادرش را بپردازد💔 سارا شنید که پدر به آهستگی به مادر گفت: فقط معجزه می‌تواند پسرمان را نجات دهد سارا با ناراحتی به اتاقش رفت و از زیر تخت قلک کوچکش را درآورد، قلک را شکست⚱ سکه‌ها را روی تخت ریخت و آن‌ها را شمرد، فقط پنج دلار بود💵 سپس به آهستگی از در عقب خارج شد چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت💊 جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش به مشتریان گرم بود بالاخره سارا حوصله‌اش سر رفت و سکه‌ها را محکم روی پیشخوان ریخت داروساز با تعجب پرسید: چی می‌خواهی عزیزم؟ دخترک توضیح داد که برادر کوچکش چیزی تو سرش رفته و بابام میگه که فقط معجزه می‌تونه او را نجات دهد. من هم می‌خواهم معجزه بخرم، قیمتش چقدر است؟ داروساز گفت: متاسفم دختر جان ولی ما این‌جا معجزه نمی‌فروشیم❌ چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما رو به خدا برادرم خیلی مریضه و بابام پول نداره و این همه‌ی پول منه. من از کجا می‌تونم معجزه بخرم؟ مردی که در گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت از دخترک پرسید: چقدر پول داری؟ دخترک پول‌‌ها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد. مرد لبخندی زد و گفت: آه چه جالب! فکر کنم این پول برای خرید معجزه کافی باشد😌 سپس به آرامی دست او را گرفت و گفت: من می‌خواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر کنم معجزه برادرت پیش من باشه. فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت پس از جراحی پدر نزد دکتر رفت و گفت: از شما متشکرم، نجات پسرم یک معجزه واقعی بود، می‌خواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟ دکتر لبخندی زد و گفت: فقط پنج دلار!“(: @mahdyar_59
اگر شکر نعمت های خدا را انجام دهید خداوند زیادش می کند. یکی از ویژگی های شهید ابراهیم هادی شکر گذاری از نعمت های خدا بود... ♥🕊
مامانم: دخترم به مهمونا سلام کردی؟ @mahdyar_59
_از اینجایی که من هستم شهر معلومه 😂😂 @mahdyar_59
یکی از بهترین قسمت های صحیفه سجادیه اونجاست که میگه : ولاتکلنی إلی خلقک: مرا به خلق خود واگذار نکن! واقعا هم تنها کسی که میتونه یه کاری برای ما کنه، خود خداست✨🌸 @mahdyar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقا تهران نیست و پاریسه👌😂 @mahdyar_59
(ع) قربون این همه لطف و کرمت امام رضا🥺💛 @mahdyar_59
بچگی دلم یدونه از این کلاها میخواست که باهاش بخوابم😁 @mahdyar_59
پسرم خیلی مظلوم و آرومه. همچنان پسرم: @mahdyar_59
19.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خب مهدیاری هاا حال دلتون چطوره😉❤️🌱 امروز هم اومدیم با قسمت دیگه ای از با موضوع... ⭕️وسواس در وضو و غسل... 😰 و اینکه چجوری وضو بگیریم... ⁉️ اگه شماهم تو وضو گرفتن وسواس دارید و همش به شک میوفتید... این قسمت از احکام رو از دست ندید😉👌 @mahdyar_59
51.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا غذا ندادی؟ می‌تونستی یه نذری ساده پخش کنی و نکردی؟ 💠 « نذری نذریِ با محبت امیرالمومنین درست شده هستش که اثرش از صد تا سخنرانی بیشتره👌🏻 » @mahdyar_59
💚 3 روز مونده تا عید بزرگ غدیر خم🌷💝 @mahdyar_59
😇🗞 در مدینه مردی بود که امام كاظم (علیه السلام) را آزار می داد و هرگاه ایشان را می دید، به امام دشنام می داد🤬 برخی از اطرافیان به حضرت گفتند اجازه بفرمایید این مرد را به قتل برسانیم💀 امام كاظم (علیه السلام) آنان را از این كار به شدت منع كرد و سراغ نشانی مرد دشنام گو را گرفت... گفتند در فلان منطقه از مدینه كشاورزی می كند🌾 امام، سوار بر مركب به سویش رفت و او را در مزرعه اش دید👀 با الاغش داخل مزرعه شد🐴 آن مرد فریاد زد زراعت ما را لگدمال نکن! امام با مرکب از داخل زراعت به سوی مرد رفت تا نزدیک او رسید😊 پیاده شد، در كنارش نشست، با او شوخی و مزاح كرد و به او فرمود چه مقدار خسارت بر زراعت تو وارد كردم؟ گفت صد دینار💴 فرمود امید داری چقدر محصول به دست بیاوری؟ گفت علم غیب ندارم فرمود گفتم چقدر امید داری؟ گفت امید دارم دویست دینار محصول به دست آورم امام كاظم (علیه السلام) كیسه ای به او داد كه در آن سیصد دینار بود و فرمود زراعت تو بر جایش باقی است و خداوند آنچه امید داری را به تو روزی می كند. مرد بلند شد و سر مبارک حضرت را بوسید و خواست تا از تقصیرش درگذرد امام تبسمی كرد و بازگشت☺️ امام كاظم (علیه السلام) به مسجد رفت و مرد دشنام گو را دید كه در مسجد نشسته است مرد وقتی نگاهش به امام افتاد، گفت خداوند می داند رسالت خود را كجا قرار دهد یاران امام به سوی آن مرد رفتند و گفتند داستان چیست، تو تا به حال به گونه ای دیگر سخن می گفتی؟ مرد گفت شنیدید الآن چه گفتم و شروع به دعا كردن برای امام كاظم (علیه السلام) كرد. گفتگوها میان مرد و یاران امام ادامه یافت وقتی امام كاظم (علیه السلام) به خانه اش بازمی گشت، به اطرافیانش كه پیش از آن می خواستند مرد را بكشند فرمود كاری كه شما می خواستید انجام دهید بهتر بود یا آنچه من انجام دادم؟ منبع: بحارالانوار، جلد ۴۸، صفحه102📚