گزارش اقتصادی شهید جمهور.pdf
6.35M
🔻گزارش اقتصادی #شهید_جمهور به مردم شریف ایران
گزارش عملکرد اقتصادی سه ساله دولت شهید رییسی با عملکرد اقتصادی سه سال پایانی دولت روحانی
🔸رهبر معظم انقلاب:
اگر این دولت [دولت سیزدهم] ادامه پیدا میکرد، بنده احتمال زیاد میدهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتاً مشکلات اقتصادی حل می شد.
منبع: اندیشکده قصد
@qasdna_ir
@mahdytehrani
🔻چرا مردم نیامدند؟
🔹دور اول انتخابات در حالی با مشارکت 40 درصدی، 8.8 درصد پایینتر از کمترین نرخ مشارکت در انتخاباتهای ریاست جمهوری را رقم زد که انتخابات مجلس پیشین هم با 41 درصد مشارکت 1.5 درصد نسبت به کمترین نرخ مشارکت کاهش نشان میداد. انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری(دوره قبل) و یازدهم مجلس(دوره قبل) نیز خود رکورددار کمترین مشارکت نسبت به انتخاباتهای پیشین بودهاند. انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری با 48.8 درصد مشارکت، 1.9 درصد از پایینترین نرخ مشارکت، کاهش نشان داد و انتخابات مجلس یازدهم نیز 8.5 درصد از انتخابات مجلس هفتم که پیش از رکوردار کاهش مشارکت بود، پایینتر قرار گرفت. مشارکت انتخابات شورای هم همین وضعیت را دارد و در آن نیز انتخابات قبلی کمترین میزان مشارکت نسبت به انتخاباتهای گذشته را نشان میدهد. با یک روند کلی مواجهیم.
🔹علت اصلی این روند چه میتواند باشد؟ این علت هر چه که باشد، قاعدتاً حذف همزمانی انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات شورا نیست؛ قاعدتا عدم حضور کاندیدای جدی اصلاحطلب در صحنه هم نیست. علل موردی هر چند میتوانند وجود داشته باشند، اما نمیتوانند یک روند کلی را توضیح دهند. رقیب جدی اصلاحطلب این دوره حضور دارد. همزمانی با انتخابات شورا هم در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم وجود داشت. نرخ مشارکت در خود انتخابات شوراها هم نزولی بوده. پس اینها دلیل اصلی نیستند. البته به عنوان یک دلیل مورد نبایدی این همزمانی را نادیده گرفت. طبق نظرسنجی ایسپا در سال 1400، 3.7 درصد گفته بودند تمایل به شرکت در انتخابات شورای شهر دارند اما در ریاست جمهوری شرکت نمیکنند.
🔹بگذارید به این همه 14.4 درصد آرای باطله و سفید در انتخابات ریاست جمهوری 1400 را هم ضمیمه کنیم که متعلق به حدود 3 میلیون و 700 هزار نفر بوده است. در این دور این رقم به حدود 1 میلیون کاهش یافت که این یا ناشی از حضور کاندیدایی است که میتوانسته رای اعتراضی پیشین را نمایندگی کند یا ناشی از ناامید شدن از رای اعتراضی بوده. با توجه به تنوع کاندیداها، گزینه اول محتملتر مینماید.
🔹اما بالاخره ریشه کاهش مشارکت کجاست؟ احتمالاتی را میتوان برشمرد. در اینجا سعی میکنم به مواردی اشاره میکنم که بیشتر از زبان مردم شنیده باشم.
1)اینها همانها هستند که تا الان روی کار بودهاند و با دوباره آمدنشان چیزی تغییر نمیکند. چه بسا اصلا اگر هیچکسی نیاید بهتر است. نمیبینید چند وقت است کشور عملاً رئیس جمهور و رئیس مجلس و... ندارد و اوضاع بهتر شده؟! تورمهای بالا را نمیبینید؟ گروهی از مردم از یک جناح خسته نشدهاند. از همه خسته شدهاند. در مناظرهها هم مدام همین مضمون که ما کشور دست خود ماها بوده تکرار میشد.(مرگ امید)
2)هیچیک از کاندیداها صداقت و شفافیت کافی را ندارد. همهشان اگر درغگو هم نباشند، آن بخش که به نفعشان نیست را مخفی میکنند. به پای پاسخ دادن، مدام مسئله را میپیچانند. اینها قابل اعتماد نیستند.(عدم اعتماد به کاندیداها)
3)روند تایید صلاحیتهای غیرشفاف و مناظرههای محافظهکارانه، بیشتر برگزاری انتخاباتی نمایشی را به ذهن متبادر میکنند. اینها همهاش بازی حکومت است. میخواهند ما را بازی بدهند. صد تا کاندیدای پوششی داریم. پزشکیان را هم تایید کردهاند که ما را پای صندوق بکشانند. به روحانی هم رأی دادیم؛ مثلاً آخرش چه شد؟ ندیدید پیامک میزنند رأیمان، رأی به جمهوری اسلامی است؟!(عدم اعتماد به نظام سیاسی و اثرگذاری آراء)
4)اینها کاندیدای ما نیستند؛ تانک و هلیکوپترند که آمدهاند که بر سر قدرت با هم دعوا دارند! کدامشان درد ما را میفهمد؟ وعدههاشان هم بیخودی است!(قدرتطلبی و سیاستزدگی)
5)صدا و سیما در طول سال یکطرفه است؛ دم انتخابات یاد مناظره میافتد. در طول سال میخواهند ما را با خنده سر کار بگذارند؛ دمِ انتخابات یادشان میآید با ما حرف سیاسی بزنند. اظهارنظر سیاسی همیشه در تاکسیها هم هست اما آن احساس مسئولیت و غیرتمندی نسبت به افراد و جریانات کاهش یافته. ولش کن؛ حوصلهاش را داری!(سیاستزدایی)
↙️پینوشت:
1)شما هم اگر چیزی از مردم در این خصوص شنیدید با من در میان بگذارید تا در پست بعدی به آن اشاره کنم.
2)طرح این محورها برای آن است که برای دور دوم حدالامکان تدبیر کنیم.
@mahdytehrani
🔻مناظره دونفره؛ کابوس پزشکیان
🔹بگذارید وضعیت دو طرف را مرور کنیم. در مناظرههای چند نفره خیلی راحت میشود همه چیز را پیچاند، برنامه نداشت و کلیگویی کرد، جوری حرف زد که کسی نفهمد آخرش چه شد، پشت چند کلیدواژه کلی مثل انسجام داخلی و رابطه خارجی پنهان شد و... . در مناظره دونفره اما این خبرها نیست. هم پزشکیان مجبور است روشنتر سخن بگوید و هم جلیلی. باید در مورد مصداقها و برنامهها صحبت کرد. برای مردم هم دیدن یک مناظره واقعی جذاب است.
🔹اما چه کسی دست بالاتر را خواهد داشت؟ ادبیات مردمی داشتن و استفاده از زبان بدن، یک شرط است که شاید پزشکیان در آن جلوتر باشد. بودند مردمی که در کوچه خیابان با حرفهای ساده و خودمانی پزشکیان بیشتر ارتباط گرفته بودند. میگفتند مثل احمدینژاد حرف میزند. جلیلی باید مراقب باشد ادبیات نخبگانیاش راه را بر ارتباطگیری ملموس با مردم نبندد. مواردی هم حتماً هست که برای او چالشی قلمداد میشوند: فیلترینگ، طرح نور و... ؛ محورهایی که فهرستشان روشن است و قاعدتاً جلیلی این روزها پاسخی برایشان دست و پا خواهد کرد و برای روز مناظره نگه خواهد داشت.
🔹اگر از این محورها بگذریم، پزشکیان یک مشکل خیلی بزرگ دارد که از همان نخست هم به چشم میآمد. او بر مسائل کشور مسلط نیست و این همه را ذیل کارشناسمحوریاش مخفی میکند. پای بحث تخصصی برسد، زمینگیر میشود. از کدام برنامه میخواهد دفاع کند؟ تا الان یک برنامه هم ارائه داده؟ درست از همین روست که میتوان پیشبینی کرد مناظره دونفره به کابوس پزشکیان تبدیل شده باشد. بعید هم نیست همین روزها بهانهای جور کند و به مناظره نیاید.
@mahdytehrani
🔻اقتصاد رئیسی را چگونه با روحانی مقایسه کنیم؟
🔹استفاده درست از آمار اقتصادی خودش یک هنر است. جریانهای سیاسی خیلی ساده از آمار واحد به نفع خود بهرهبرداری میکنند و شما را مسحور نمودارهایشان میکنند. نباید فریب نمودارها را خورد؛ هر چند برایمان ملموس و واقعی به نظر برسند. در اینجا تلاش میکنم به زبان غیرتخصصی از نحوه مقایسه درست بنویسم.
🔹نهادگرایان در اقتصاد از مفهوم "وابستگی به مسیر" سخن میگویند. فرض کنید قرار است راننده اتوبوسی باشید که راننده قبلی آوردهاش وسط یک جاده خاکی و سنگلاخ. عملکرد شما، نرخ تورم شما با جایی که ماشین را در اتوبان تحویلتان داده باشند، تفاوتی نمیکند؟ شما وابسته به مسیرید. مسیر فقط گذشته نیست؛ وظعیتی که در آن هستید را هم تعیین میکند. ماشینهایی را میتوان به معنای واقعی کلمه با هم مقایسه کرد که در مسیر مشابه باشند.
🔹شاخصها گاهی پین میشوند و واقعیت را مثل آب پشت سد حبس میکنند. فرض کنید در یک مسیر رودخانه قرار دارید که عملاً تبدیل به جوی آب شده یا آبی ندارد. آیا میتوانید قضاوت کنید که در این منطقه خشکسالی است؟ کمی بالاتر بروید، سد را میبینید و متوجه میشوید ماجرا چیز دیگری بوده. شاخصهایی واقعنما هستند که با مداخله و به خاطر مصالح سیاسی پین نشده باشند.
🔹مجموع این دو نکته که ذکر شد در یک مفهوم خلاصه میشود و آن شاید همان چیزی است که کینز از آن تحت عنوان شهود در اقتصاد سخن میگوید. شما میتوانید با اعداد کار کنید اما به شرطی که قبلش در واقعیت غرقه شده باشید و واقعیت را حس کرده باشید. اعداد روح ندارند؛ این حس شما از واقعیت است که آنها را معنادار میکند و موجب میشود شما بتوانید آنها را درست یا غلط معنا کنید.
🔹سه سال دولت رئیسی را با کدام سالهای روحانی مقایسه کنیم؟ چون سه سال اول بوده، با سه سال اول روحانی؟ با توجه به توضیحات بالا پاسخ شما چیست؟
🔹سه سال اول، سه سال دلبستگی به برجام است و اقتصاد خوشبینانه معطل فرداست. انتظار توری جدی وجود ندارد. کرونا نیست. بعد از توافق هم ترامپ از توافق خارج نشده. روسیه به اکراین حمله نکرده. جنگ اسرائیل و فلسطین در نگرفته و... . دولت روحانی دلار را با قیمت 3200 تحویل گرفت و تا آخر دولت اول هم نهایتاً این رقم 18.7 درصد رشد کرد. اگر شما این سه سال را با سه سال اول رئیسی مقایسه کنید دقیقاً مرتکب همان اشتباه مقایسه در خصوص ماشینها شدهاید.
🔹اگر بخواهیم شرایط مشابهتری را لحاظ کنیم چه باید بکنیم؟ سه سال پایانی دولت روحانی میتواند به ما کمک کند. در این سالها ما شرایط مشابه کرونا مواجهیم، شرایط مبادلات مالی بعد از خروج ترامپ به نحو مشابهی تشدید شده، ماجرای شهادت شهید سلیمانی، حمله به عینالاسد و هواپیمای اوکراینی هم هست. نرخ تورم به یکباره از حدود 10 درصد در ابتدای سال 1397 تا 64.6 درصد افزایش پیدا کرد. قیمت دلار از 8 هزار تومان در تیرماه 97 به 25 هزار 600 رسید. یعنی در سه سال پایانی 3.2 برابر شد. نسبت به آغاز دولت هم که حدودا 8.5 برابر.
🔹با این همه اما این مقایسه درست است؟ باز هم نه! ما مسیر مشابه را لحاظ کردیم اما پینشدگی اقتصاد را لحاظ نکردیم. فاصله ارز 4200 تومانی با 25600 تومانی، 21400 تومان است. این یعنی قیمت ارز رسمی، 83 درصد با قیمت واقعی فاصله دارد. دولت روحانی ارز را پین کرده بود و از همان آغاز دولت رئیسی چگونگی مواجهه با ارز 4200 تومانی به دلمشغولی تمام اقتصاددانان بدل شد.
🔹سراغ دولت رئیسی بیاییم. تورم با وجود حذف ارز 4200 تومانی، از 64.6 درصد به 37 درصد در اردیبهشت 1403 رسید. نرخ ارز اما به جهت محدودیتهای مبادلاتی، شرایط منطقه و... در حال افزایش است و از 25 هزار و 600 به کانال 60 هزار تومانی وارد شده؛ یعنی حدود 2.3 برابر؛ یعنی 0.9 کمتر از سه سال روحانی.
🔹ممکن است بگویید الان هم اقتصاد پین شده و بین ارز 28500 با ارز بازار فاصله است. پاسخ این است که اولاً این فاصله حدوداً 47 درصد است یعنی حدوداً نصف فاصله زمان روحانی! ثانیاً دولت همه قیمتها را پین نکرده. مانند حذف ارز 28500 تومانیِ شکر.
🔹شاخصهای مهم دیگری مثل نقدینگی هم هست که در اینجا به آنها اشاره نمیکنم. فقط این نکته را یادآوری میکنم که اصلاح اقتصادی نیازمند زمان است و باید قضاوت باید روندها را دید. در اقتصاد نمیتوان یکشبه معجزه کرد اما میتوان به سمت بهبود گام برداشت.
🔘در آخر یادآوری این جمله رهبرانقلاب خالی از لطف نیست: اگر این دولت [دولت سیزدهم] ادامه پیدا میکرد، بنده احتمال زیاد میدهم که بسیاری از مشکلات کشور، عمدتاً مشکلات اقتصادی حل می شد.
@mahdytehrani
عباس آخوندی؛ وزیر مسکن روحانی: «چطور وقتی بنده از لحاظ بنیادی با مسکن مهر مخالف بودم، باید به افتتاح این واحدها فکر میکردم؛ پس بنابراین افتخار میکنم یک مورد از این واحدها را افتتاح نکردم.»
@mahdytehrani