eitaa logo
محمد مهدی تهرانی
193 دنبال‌کننده
65 عکس
10 ویدیو
14 فایل
اندیشه و سیاست
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه چهارم، سخنران: محمدمهدی تهرانی، حوزه دانشجویی شریف، 1400/3/20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه دقیقه طوفانی سیدامیرحسین قاضی زاده هاشمی در مناظرات حتما ببینید از بند "پ" تا بند "غ" @mahdytehrani
🔻دولت جوان انقلابی/1 🔹نشاط جوانی جوان ترین کاندیداست و متفاوت ترین. 🔹برنامه برایش برنامه ننوشته اند؛ دو سال مداوم با کارشناسان بحث و گفت و گو کرده تا به برنامه رسیده؛ بیش از 200 پروژه با زمانبندی مشخص. برخلاف بسیاری از کاندیداها که فقط کلی گویی می کنند، برنامه اش را منتشر کرده که در دسترس مردم است. او اما می گوید برنامه های بخشی جواب نمی دهد؛ باید "مدل حکمرانی" عوض شود. این یعنی نگاه ریشه ای، عمیق و سیستمی به مسائل. همین توجه او را بالاتر از همه می نشاند. 🔹پاکی، سلامت و دلسوزی در مورد او از چهره های بنام و مورد اعتماد انقلابی پرسیدم. گفتند او را به پاکی و دلسوزی می شناسند. تأکید کردند که حتماً از جهت اقتصادی و سیاسی سالم است. 🔹متانت و محبت این روزها آنها که از جدال ها و بداخلاقی ها خسته اند و حل مشکلات فکر را انتظار می کشند، نگاهشان به قاضی زاده است. این فقط شخص او نبود که در مناظرات با متانت و اخلاق ظاهر شد؛ متانت و محبت، اصلی حاکم بر فعالیت ستادهای او نیز هست. برنامه های او در تلوبیون را ببینید! حتی به مجری هم در میان برنامه زنده تذکر می دهند!! 🔹آزادی و شفافیت تنها کسی است که بین کاندیداها به طور جدی از آزادی می گوید؛ آن هم نه در شعار. اگر بخواهیم دو رکن اساسی برای برنامه های او بربشمریم به آزادی و شفافیت می رسیم. شاید مبالغه نباشد اگر بگوییم اگر این دو را بردارید، هیچ نمی ماند. یک نگاه عمیق فرهنگی در باب مدل حکمرانی و تعلیم و تربیت است که آزادی را در برنامه او بر فراز می نشاند. نیز یک نگاه ریشه ای به فساد و ناکارآمدی است که شفافیت را ضروری می سازد. دوران شعار تمام شده. باید برنامه داشت و در برنامه او، ساز و کارها این دو را خود به خود اقتضا خواهند کرد. 🔹لغو سربازی؛ نماد یک رویکرد اگر او از لغو سربازی اجباری می گوید و با وجود مخالفت ها با شجاعت می ایستد تا نشان دهد که مرد میدان است، مسئله اش تنها یک برنامه خُرد در یک موضوع خُرد نیست. لغو سربازی اجباری، نمادی است از قیام تمام قد او در مقابل یک نگاه سنتی در تربیت که گمان می کند جوانان فقط با زور و کتک و اجبار مرد می شوند! او می گوید دوران این تفکرات گذشته. رشد، در آزادی است. سرباز اجباری، مدافع وطن نمی تواند باشد. مگر در سوریه سربازان اجباری می جنگند؟ چرا باید عمر جوانان را بیهوده تلف کرد؟ مگر امروز و در عصر پهبادها هنوز تکیه بر نیروی پیاده نظام است؟ وقتی نگاهت به انسان عوض شود و رشد را در آزادی تلقی کنی نه در سرکوب و این همه را زیربنای ساز و کارهای حکومتی ات قرار دهی، تازه می فهمی چقدر تفاوت است میان توجه به مدل حکمرانی و توجهِ صرف به به برنامه های خرد. 🔹جمهوریت تمام آنچه سال ها با عنوان پاسخگویی مسئولین و توسعه سیاسی و فضای باز گفت و گو و... مطرح می شد، نه در شعار که از دل ساز و کارهای برنامه ای او بیرون می آید. اختیارات به استان ها می رود و اگر 30 درصد مسئولی را نخواستند می توانند او را عزل کنند. می گوید در باب تصمیمات بزرگ باید با مردم گفت و گو کرد. باید از فرصت سیستم های نظرسنجی و... کمک گرفت. در یک کلام، باید مردم را به جایگاهشان در اداره کشور باز گرداند؛ جمهوریت. ادامه در قسمت بعد @mahdytehrani
🔻دولت جوان انقلابی/2 🔹شفافیت، مالیات هوشمند، یارانه هوشمند اما شفافیت. چرا اصلا ارز 4200 تومانی باید داشته باشیم؟ چرا برخلاف ماده 29 قانون برنامه ششم توسعه حقوق کارکنان دولت نه تنها به مردم اعلام نمی شود که حتی برای خود دولت هم شفاف نیست؟ چرا باید برای مجوز تولید این همه دوید؟ چرا لایحه دولت در باب شفافیت درآمد دو سال میان مجلس و دولت رفت و آمد می کند و در نهایت با دستور رئیس جمهور از دستور کار خارج می شود؟ چرا حتی در دارو هم ثروتمندان باید بیشتر از فقرا از یارانه برخوردار شوند؟ می گوید وقتی درآمدها، پرونده سلامت و حقوق ها شفاف شد، می توان مالیات هوشمند و یارانه هوشمند داشت. دخالت های دولت باید در آخرین حلقه اتفاق بیافتد یعنی در مصرف کننده و تولید کننده نه در ارز 4200 تومانی و چندنرخی کردن ارز. می گوید با شفاف کردن درآمدها اصلا حدود 45 درصد جامعه نیاز نیست مالیات بدهند. مگر برای کسی که کل درآمدش صرف هزینه های روزمره اش می شود و چیزی نمی ماند که پس انداز کند، شارع خمس تعیین کرده؟ چرا چنین کسی باید اصلا با این همه بدبختی مالیات بدهد؟ چرا باید 150 هزار نفر با گردش مالی میلیاردی هیچ پرونده مالیاتی نداشته باشند آن وقت یک کارمند ساده مالیات بدهد؟ اگر مالیات شفاف شد، زیرمیزی های مالیات ستانان نیز قطع می شود. این یعنی حذف ساختاری عوامل فساد. چرا دولت نباید از کسانی که به واسطه سرطان و مریضی های صعب العلاج یک باره فقیر و بدبخت می شوند حمایت کند؟ چرا او نباید یارانه هوشمند داشته باشد؟ چرا باید یارانه نرخ ثابت داشته باشد؟ چرا در دوران کرونا هم باید مالیات مبتنی بر سال پیش افزایش یابد و تعیین شود؟ چرا نباید به جای گیر دادن های عجیب و غریب بر سر اخذ مجوز تولید، صرفاً مسئولیت های مدنی تولیدکننده را مشخص کنیم و در اختیار همه قرار دهیم تا مردم خود ناظر باشند؟.... حکایت برنامه های او مفصل است. آری! فساد را باید حذف کرد اما حذف فساد با شعار و برخورد با این و آن ممکن نیست؛ باید برای حذف ساز و کارهای فسادزا برنامه داشت و او برنامه دارد. وقتی حمایت هایت رفت روی آخرین زنجیره، دیگر قاچاق هم معنایی نخواهد داشت. چرا باید 138 میلیارد تومان قاچاق داشته باشیم و فقط 12 درصد آن کشف شود و با حدود یک درصد برخورد؟ با شفافیت خیلی از فسادها بر سر ارز و... فرومی ریزند. باید ساز و کارها را اصلاح کرد. 🔹پایان دست کردن در جیب مردم دولت باید *خادم ملت* باشد نه اینکه با خلق پول، دست در جیب آنها کند و به صراحت بگوید که حقوق اردیبهشت ماه کارکنان را با تنخواه بانک مرکزی پرداخت کردیم. نه اینکه با بازی در بورس مردم را به خاک سیاه بنشاند. آنها که در عرض دو ماه پولشان را از بورس بیرون کشیدند، عمدتا خصولتی بودند و رانت اطلاعاتی داشتند. دولت می تواند با آنها برخورد کند و از آنها بخواهد اعتماد را به بازار بازگردانند. در "دولت سلام" جیب بری از مردم پایان خواهد یافت. او متوجه آسیب های اقتصادی خلق بی رویه پول هست و می خواهد این روند را در فرایندی متوقف کند. 🔹واقع بینی برنامه های او واقع بینانه است و بر پایه شرایط موجود و با فرض وجود تحریم ها نوشته شده. باید کشور را اداره کنیم و مشکلات را حل نه اینکه چشم به راه اعانه دشمن بنشینیم و بگذاریم مردم از بدبختی بمیرند. 🔹مشغول به کار شو! در حالی که کاملا طبیعی است به نیروهای ستادش نیاز داشته باشد و تلاش کند آنها را حفظ کند، آبی پاکی را روی دست همه ریخته که فعالیت در ستاد و حمایت، دلیلی بر در دولت بودن نیست. سامانه ای با کمک تیم او طراحی شده با آدرس dolatjavan.com که همه می توانند در آن ثبت نام کنند تا استعدادها و توانمندی هایشان به واسطه تست های شخصیت و هوش و... روشن شود. فرایند اینها هم قرار است شفاف باشد. 🔹ارتقای طرح بنگاه های زودبازده اگر بنگاه های زودبازده در زمان احمدی نژاد به یک حمایت مالی خلاصه می شد و آن گونه که بایست به سرانجام نرسید، اینجا اما پای طرحی پخته در میان است که ضمن شناسایی فرصت های شهرستان های مختلف و تأکید بر آنها، دو ماه آموزش و بعد حمایت مالی را در نظر دارد. آن فرصت ها شناسایی شده و اکنون همه چیز آماده اجراست. کافی است ثبت نام کنید تا جهش تولید آغاز شود. می گوید حتی نظام آموزشی نیز باید مبتنی بر این فرصت های منطقه ای آرایش جدیدی پیدا کند. ادامه در قسمت بعد @mahdytehrani
🔻دولت جوان انقلابی/3 🔹وام 500 میلیونی اقتصاد را می فهمد اما همزمان پدیده های اجتماعی را هم. می گوید در شرایط افول جدی آمار ازدواج و رشد تجرد قطعی باید برای این پدیده اجتماعی راه حل فوری دست و پا کنیم. 500 میلیون مجموع وامی است که به صورت پول و اعتبار هر زوج می تواند بابت اشتغال، مسکن و ازدواج دریافت کند. اگر کسی به یکی از این سه نیازمند است، فقط آن بخش را می‏گیرد. انگار کن سه وام جداگانه اشتغال و مسکن و ازدواج که دولت ها می دهند یکجا مطرح شده. او اما منابع اینها را دیده و این همه از رهگذر خلق پول نمی خواهد. اینها باید به مثابه راه حلی برای بحران ازدواج باشند تا کمی بعد ساز و کارها، جوانان را از همین هم بی نیاز کنند. 🔹تمدن اسلامی و گام دوم به آرمان های انقلاب و خط سیری که کشیدیم تا ظهور اعتقاد راسخ دارد. یک برنامه تلویزیونی اش را اصلا گذاشت تا در این خصوص سخن بگوید. برنامه اش هم بر این پایه نوشته شده. 🔹بیا خودت اجرا کن! برنامه هایش هر جا که آماده می شد به دولت وقت پیشنهاد می شد اما کجاست آنکه اینها را اجرا کند. می شد برخی را قانون کرد اما این تحول را نمی شد قانون کرد. برنامه های او یک پیوستار است. فقط برنامه نیست؛ یک تحول بزرگ، همه جانبه و عمیق است. 🔹سخن آخر طبعا نمی توان 200 و اندی پروژه را در این مجال گفت یا تمامی رویکردها و تلقی ها را ذکر کرد. این همه مشتی بود نمونه خروار. زمانبندی همه اش مشخص است. قاضی زاده به واقع تحولی بنیادین و تمام عیار در مدل حکمرانی کشور است. بدون شعارزدگی و تبلیغات کاذب. تحولی که ساز و کارها و ساختارهای موجود را زیر و رو خواهد کرد. تحولی از فضای سیاست زده و رئیس جمهورهای کاریزماتیک به دولتی بسیط، شفاف، پاسخگو و مردمی. تحولی به سمت پی ریزی جامعه مودت، به سمت متانت. نمی شود آن بالا کسانی مدام با بداخلاقی بر سر هم بکوبند و بعد انتظار داشته باشیم جامعه بر پایه محبت و مودت اجتماعی شکل بگیرد. دولت او، دولت جوانان است؛ دولت نخبگان؛ دولت عشق؛ دولتی که حتی منتقدانش را هم دوست دارد. او می گوید چرا این همه سال با رفت و آمد دولت ها همچنان مشکلات باقی است. علت، روشن است. به ریشه ها نپرداختیم. به مدل حکمرانی نپرداختیم. او آمده تا دامان این دولت لَش و فربه را از اقتصاد کشور جمع کند و بودجه ریزی عملیاتی را متناسب با نیازهای واقعی کشور سامان دهد. در اقتصاد به توانمندسازی آحاد مردم می اندیشد نه منافع جمعی خاص. می شورد بر علیه این همه افراط در بالانشاندن اقتصاد خصوصی. همه مردم باید فعال اقتصادی شوند نه فقط جمعی خاص. می گوید می توان تورم را به 5 درصد رساند. امیرحسین آمده است تا با تمام وجودمان زندگی و نشاط را حس کنیم؛ یک رئیس‎جمهور مسلط بر مسائل کشور که دیگران برایش تصمیم نمی‎گیرند. @mahdytehrani
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه پنجم، سخنران: محمدمهدی تهرانی، حوزه دانشجویی شریف، 1400/3/20
روش، اخلاق و مبانی سیاست ورزی - جلسه پنجم.pdf
1.22M
جلسه پنجم، سخنران: محمدمهدی تهرانی، حوزه دانشجویی شریف، 1400/3/20
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تیپ شناسی کاندیداهای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ محمدمهدی تهرانی https://eitaa.com/maana_hamandishi @mahdytehrani
🔻انتخابات و اصل صیانت از بازار/1 از 2 🔸یکم. پیشینه اقتصاد کلاسیک به دست غیبی آدام اسمیت و آنچه او تحت عنوان "ماهیت و علل ثروت ملل" نگاشت، بازمی‎گردد. اگر هرکس نفع شخصی خویش را پی بگیرد، دستی نامرئی همه چیز را خود به خود در راستای رفاه عمومی سامان خواهد داد. ریشه این تلقی را می‎توان در نگاه فیزیوکرات‎ها جست؛ آنجا که نوعی همسانی میان جامعه اجتماعی و جامعه طبیعی برقرار می‎کردند و می‎گفتند چنانچه نظمی طبیعی ورای تمامی فراز و نشیب‎ها وجود دارد، در نظام اجتماعی نیز با آزادی، چنین نظمی خواه نا خواه پدید خواهد آمد. دخالت، تنها کار را خراب می‎کند و نظم طبیعی را به هم می‎ریزد. 🔸دوم. سال‎ها بعد اما کینز این همه را به چالش کشید. او گفت:«اصولا هیچ مکانیسم مطمئن و خودکاری وجود ندارد. اقتصاد به جای اینکه الاکلنگی باشد که مدام خود را به تعادل درآورد، به آسانسوری می‎ماند که می‎تواند بالا و پایین برود و ممکن است در طبقه همکف یا در طبقه بالایی به طور کامل متوقف شود.» سیکل‎های تورم و رکود که مشابهش را در بورس تجربه کردیم، به این ایده میدان می‎داد. پس از جنگ‎های جهانی سال‎ها تلقی کینزی حکمفرما بود و مداخله در اقتصاد برای حفظ و صیانت از بازار ضروری قلمداد می‎شد. بازار دیگر مقدس و خودکنترل‎گر نبود. 🔸سوم. این دوگانه در اقتصاد پس از کینز نیز فراز و نشیب‎های بسیاری را پشت سر گذاشت که موضوع سخن نیست. اگر کمی گام به پیش بگذاریم، با یک سه‎گانه مواجهیم: آزادی تام، صیانت، مداخله. 🔸چهارم. اگر انتخابات را به مثابه یک بازار تلقی کنیم که قواعدی طبیعی بر آن حکمفرماست و چنانچه در اقتصاد عرضه و تقاضا، قیمت طبیعی و اشتغال کامل و... را رقم می‎زند، اینجا نیز قواعدی مشابه حکمفرماست، پرسش آن است که آیا صیانت از بازار امری است ضروری یا امری است مزاحم و زائد؛ امری است حافظ آزادی یا امری است مخل آزادی و میدان‎دهنده به استبداد؟ 🔸پنجم. کسانی که انتخابات را کاملا آزاد می‎خواهند، به نوع دیگری از مداخله میدان می‎دهند؛ مداخله‎هایی که در اوج، بحران‎هایی نظیر بحران بورس در ایران و بحران مالی جهانی را می‎سازند. کسانی که از مداخله سخن می‎گویند، توجه ندارند که این بازار است که باید بستر حفظ و رشد جمهوریت و نیز حافظ بهینه کردن سیستم باشد. پرسش سخت‎تر می‎شود. صیانت از بازار کجا ضروری است؟ 🔸ششم. می‎خواهد انتخابات ریاست جمهوری 96 برگزار شود. محمود احمدی‎نژاد نزد رهبری رفته تا گزارش نشست‎هایی که پیرامون خط امام برگزار کرده را ارائه کند. توصیه‎ای اما در بین می‎آید که کمی بعد نیز پشت بلندگو اعلام می‎شود. توصیه‎ای که اجازه نمی‎دهد محمود احمدی‎نژاد نتیجه انتخابات را به سود جبهه انقلاب تغییر دهد:«یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه‌ی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمی‌دانیم ما که شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یک چیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که می‌بیند و می‌فهمد و فکر می‌کند که به نفع برادر مؤمن‌اش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدم‌ها هم، بخصوص آدم‌هایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران می‌شناسیم. با ملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه می‌کند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید... ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو.» چه کسی مدافع جمهوریت بود؟ ادامه دارد... به ما بپیوندید👇 @mahdytehrani @mahdytehrani
🔻انتخابات و اصل صیانت از بازار/2 از 2 🔸هفتم. درست وقتی فکر می‎کنی بازار خیلی رونق دارد و بورس به پیش می‎تازد، درست همان زمان که فکر می‎کنی اگر تمامی سرمایه‎ات را وارد بورس کنی، پولی هنگفت به جیب می‎زنی، درست همان زمان که رؤیای انتخاباتی پرشور را به هر قیمت در ذهن می‎پرورانی، در لبه سقوط بورس قرار داری. درست همانجاست که رشد جمهوریت را متوقف کرده‎ای. 🔸هشتم. رهبری بر سلامت انتخابات چنین استدلال می‎کنند:«یک شاهد روشن و دلیل متقن این است که در طول این ده‌ها سال، در انتخابات‌های ریاست جمهوری، رؤسای جمهوری آمده‌اند سر کار که مذاق‎های کاملاً متفاوتی با هم داشتند، سلایق سیاسی متفاوتی داشتند؛ خب این نشان‌دهنده‌ی این است که انتخابات، سالم انجام گرفته؛ یعنی این جور نبوده است که انتخابات تابع یک فکر سیاسی خاص یا یک مذاق سیاسی خاصّی باشد.» این یعنی بازار به انحصار تبدیل نشده. 🔸نهم. جواب سؤال هنوز روشن نیست. انگار نمی‎توان بازار را رها کرد و در عین حال نمی‎توان با مدخله و مهندسی، بازار را انکار کرد. صیانت در این میانه دقیقا یعنی چه؟ کجا باید صیانت کرد؟ 🔸دهم. یکی از پیش‎فرض‎های اقتصاد بازار، تصمیم عقلایی است. این‎گونه فرض گرفته می‎شود که انسان‎ها همواره عقلایی عمل می‎کنند. حال آنکه واقعیت‎های بحران جهانی خلاف این را به وضوح آشکار کرده. باید میان رونق اقتصادی و هیجان کاذب تفکیک کرد. آنچه به رشد اقتصادی پایدار می‎انجامد، کمک به رونق اقتصادی است و آنچه رکود و بحران می‎آفریند هیجان و تبلیغات کاذب و غیرواقعی است. صیانت از بازار آنجاست که به میدان‎داری تصمیم عقلایی کمک کنی و هیجانات کاذب را تقلیل دهی. آن وقت رکود، جنگ، دوقطبی و نزاع تمام می‎شود. عیار ادعاها، فراروی همگان است بدون روتوش! 🔸یازدهم. واقعا این همه محدودیت‎گزاری توسط شورای نگهبان برای انتخابات لازم است؟ به نظر می‎رسد باید در قوانینی که این همه محدودیت را ایجاد کرده بازنگری کرد. این همه محدودیت مخلّ بازار است. 🔸دوازدهم. گاه عدم حکم حکومتی کمک به جلوگیری از انحصارهایی است که بر امواج هیجان‎ها راه را بر تصمیم عقلایی و پایان دادن به دولت‎های سوم می‎بندد. عدم مداخله رهبری، به دولت‎های سوم پایان داد؛ به نزاع میان دولت سوم روحانی و دولت سوم احمدی‎نژاد. گردش قدرت رقم خورد؛ اما با همدلی. عیار منطق‎ها با فروریختن ژست‎ها و سیاست‎بازی‎ها و رد گم کردن‎ها آشکار شد. مردم همتی را واقعاً نخواستند؛ یعنی ادامه روحانی را. حتی حیثیت دولت خاتمی هم با فقری که در سخنان مهرعلیزاده نمودار شد، به چالش کشیده شد. اصلاح‎طلبان واقعاً نشان دادند در این سال‎ها گامی به پیش ننهاده‎اند تا حرفی نو بزنند. نشان دادند جز بیانیه‎خوانی و تمنای تکرار تاریخی که دوباره تکرار نخواهد شد، حرفی برای گفتن ندارند. فریاد زدند که حرفی نداریم بزنیم. اکنون این سخنان دهباشی سازنده مستند روحانی است:«اصلاح‎طلبان به سمعک‎های معیوبی که حتی شنوای نقدهای نسل جوانِ خودشان هم نبود، باختند. اصلاح‎طلبان به ذوق‎مرگی از پُرشدگی اتاق‎های هشت‎هزار نفری و غفلت از خواسته‎های جمعیت هشتاد میلیون نفری باختند. اصلاح‎طلبان به مسخره کردن حریف دل بسته بودند و خود را در آیینه نمی‎دیدند که چه بسیار مسخره‎ترند... اصلاح‎طلبان، از چشم مردم گزینه‎ی بدتر بودند. چونان طبل غازی، بلندآواز و میان‎تهی.» وقتی حرفی نداری، به جای نمایش و فریب باید بروی بنشینی و به کارهای بدت فکر کنی. مردم حاضرند رأی سفید بدهند اما به تو رأی ندهند. و اکنون؛ اکنون طلوعی نو رقم خورده است. طلوعی برای ساخت ایران مقتدر؛ ساخت فردا. به ما بپیوندید👇 @mahdytehrani @mahdytehrani
🔻صدا به شما هم رسید؟/۱ نوشته‌ای خطاب به استاد گرانقدرم آقای حسین شریعتمداری کبری آسوپار 🔻این نوشتار را کسی می‌نویسد که خود را در روزنامه‌نگاری - به افتخار- شاگردی کوچک پای قلم و اندیشه شما می‌داند؛ شاگردی از راه دور. کسی که از نوجوانی دوست داشت «حسین شریعتمداری» شود و یک یادداشت او را در کیهان برای خواندن از دست نداد. شما مرا جز به نامم و یادداشت‌هایم و دیداری کوتاه و عمومی در موسسه کیهان که اول بار و تنها بار به چهره، کبری آسوپار را دیدید و نسبت به او ابراز لطف کردید، نمی‌شناسید؛ اما در صفحه توییتر من، این توییت بسیار پر بازدید، و مدت‌هایی مدید توییت پین شده‌ی صفحه‌ام بوده و بابت آن همپای لایک‌ها و تمجیدها، ناسزا هم کم نشنیده‌ام: «علاقه‌ام به روزنامه‌نگاری سیاسی از سرمقاله‌های او بود. می‌خواستم حسین شریعتمداری بشوم! پارسال در جلسه‌ای تا متوجه‌م شد: "خانم آسوپار؟ استفاده می‌کنیم از مطالب‌شون، خیلی خوب می‌نویسن، امید ما به امثال ایشونه..." من پرواز می‌کردم. وقتی گفت به ما یادداشت بدهید، از آسمان هم رد شدم!» 🔻چرا این شرح احساس خودم را نسبت به شما می‌نویسم؟ تا بدانید این وجیزه، با همه‌ی ‌گلایه‌ها و انتقادات از حسین شریعتمداری، از سوی یکی از علاقه‌مندان شما نوشته شده است و اصلاً اگر این ارادت نبود، بعید بود نوشته‌ای نگاشته شود. از سویی شرح ارادت دادم که اگر تندی قلمم و صراحت کلامم شما را آزرد، پای جسارت این شاگرد نگذارید. چه می‌شود کرد، در صراحت هم سعی کردم شاگرد خوبی برای شمای خوب باشم! 🔻در نوشته‌تان برای آن روزنامه‌نگار هتاک به آیت‌الله مصباح یزدی که استاد اساتید ماست، او را «صمیمانه» با نام کوچک و با وصف «عزیز» خطاب کرده‌اید؛ از ارادت‌تان به او نوشته‌اید و اینکه قلمش را پشتیبان شهدا می‌دانستید؛ باز شاکرم حداقل اینجا از فعل ماضی بهره برده‌اید و نوشته‌اید «می‌دانستم» و نه «می‌دانم»؛ جناب صفارهرندی گرامی که بعد از یک هفته و خوابیدن غائله، تازه به میدان آمدند و هنوز هم بجای محکومیت هتک حرمت علامه، خاطره نگاری می‌کنند تا «فحش درمانی» نورچشمی‌شان را تئوریزه کنند، آن هم با خرج کردن از خود علامه! اما بیشتر شکرم از نعمت قدسی علامه مصباح برای ماست که حتی پس از رفتنش از این دنیا هم بانی برکت است و حداقل از پی ناسزاگویی به حضرت ایشان، سرانجام پس از بیش از یک دهه بی اخلاقی و بی ادبی‌های مکرر آن عزیز شما و آویختن هرباره‌اش به ولایت، صدای هتاکی‌هایش به گوش شما هم رسید و با حجم بالایی از قربان صدقه! یک تذکری از مربیان خود گرفت. 🔻شما نشنیدید و نبودید وقتی با هر انتقادی، کلاس نطفه شناسی و لقمه‌ شناسی آن عزیزتان به راه می‌افتاد و انقلابی و غیرانقلابی را از تیغ هتاکی‌اش می‌گذراند. شما درد خرج کردن او از رهبری حتی برای اعتراض به تبلیغات گوشه وبلاگش را نکشیدید. شما روی دلتان داغ نخورده که آن عزیزتان، پدر و مادرتان را هتک حرمت کند؛ شما ندیدید که او بجای سپر ولایت و شهدا بودن، ولایت و شهدا را سپر خود کرد. شما تیغ‌هایی را که از سر شذوذات رفتاری و قلمی او بر انقلاب و شهدا و ولایت خورد، ندیدید. شما ندیدید که چنان عجب و غرور او را گرفت که خودش را با آقا سید مرتضای آوینی قیاس کرد! 🔻بله، استاد گرانقدرم! شما شوخی و تکه‌های جنسی در یادداشت‌های مطبوعاتی او را ندیدید؛ هجوهایش را ندیدید؛ تمسخر جملات آقا و امام را در ادبیاتش ندیدید؛ نوشتنش در روزنامه اصلاح‌طلب علیه جریان انقلابی را ندیدید؛ فحاشی‌اش به دولت اصلاح‌طلب را ندیدید و حتی وقتی با شکایت دولت دوازدهم در قوه قضائیه محکوم شد، ندیدید خواص جبهه رسانه‌ای انقلاب شروع به حمایت از اویی کردند که بخاطر «فحاشی» محکوم شده بود. باید حتماً چند روز متوالی یکی از دانشمندان دینی‌مان را هتک می‌کرد تا سرانجام صدای دریدگی کلامش به شما هم برسد؟! تأسفم هم از این روست که حتی بیراه گویی‌اش به آیت‌الله مصباح هم اول بار نبود و سال ۹۲ به درخواست دوستانی از ستاد انتخاباتی دکتر قالیباف از بنده، خود من با او تماس گرفتم که اجازه دهید حرمت‌ها حفظ شود و پای بزرگان را به دعوای پس از شکست در انتخابات نکشانیم و او هم پذیرفت. اما حضرت‌تان طوری نوشته‌اید گویی اتفاق جدیدی رخ داده و آن عزیز مودب‌تان! ناگاه عنان از کف داده و لاجرم کمی! هم اختیار ادب از دستش خارج شده است دیگر! نه آقای شریعتمداری عزیز! کسی که زبانی را بلد نباشد، عصبانی هم که شود، آن زبان را نمی‌تواند همچون بلبل بر زبان بیاورد. چند نفر را بیاوریم که خود و خانواده‌هایشان مورد فحاشی و هتک حرمت او قرار گرفته و به احترام جبهه انقلاب سکوت کردند، ولی حق آن بوده که همچون دولت راهی دادسرای فرهنگ و رسانه شوند و از او شکایت قانونی کنند؛ و شما ندیدید و نشناختید؟ @mahdytehrani
صدا به شما هم رسید؟/۳ کبری آسوپار 🔻شما از «بزرگترهای» جبهه‌ی رسانه‌ای انقلاب هستید و این بزرگتر بودن می‌طلبد که نگاه‌تان از رفقا و دوستان و به معنایی کلان‌تر و سیاسی‌تر، از «قبیله» فراتر رود. او چون وصل به بزرگترهاست، اجازه هر حرکتی دارد، دیگران را اما حتی نمی‌شناسید! در غربت روزنامه‌نگاران غیر وصل به بزرگترها و جریان‌ها همین بس که نه از نزدیک می‌شناسیدمان و نه برای انتشار همین نامه سرگشاده به حضرتعالی، جایی جز کانال تلگرامی شخصی و صفحه توییترم دارم و امید دارم با دست بدست شدن این وجیزه، به دست شما هم برسد. کسی نگران نباشد؛ ما الحمدلله آنقدری برای خود شأنیت قائل هستیم که تن به «فحش درمانی» ندهیم... إن‌شاءالله به دست جناب صفارهرندی هم برسد، به دست دیگران هم برسد، شاید گاهی تمایل پیدا کنند جز جلسات مکرر با مدیران رسانه‌ای و دستور از بالا، بدنه‌ی تحریریه‌ی رسانه‌های انقلابی را هم ببینند، با آنها هم «گفتگوی دوستانه» داشته و شنونده هم باشند. شاید قبل از آنکه صدای افتادن تشت رسوایی یکی از نیروهایشان گوش فلک را کر کند، به گوش آنها برسد و مسیر فاجعه را ببندند. 🔻راستی! از هتک حرمت علامه بگذریم؛ دیدید «مرگ بر جمهوری اسلامی» نوشت یا باز هم ندیدید؟ زیاده نوشتم، ببخشایید؛ اما حجم و قدمت بغض زیاده‌تر است... شاگرد و ارادتمند همیشه‌ی شما کبری آسوپار ۱۶ تیر ۴۰۰ @mahdytehrani
صدا به شما هم رسید؟/۲ کبری آسوپار 🔻مشکل ما او نیست؛ مگر مثل او نبوده‌اند؟ از محمد نوری‌زاد که در کیهان شما «امام خامنه‌ای» خرج می‌کرد و خرج زندگی درمی‌آورد تا اکبر گنجی اصلاح‌طلبان که تفسیر عاشورا می‌نوشت و بعد در ایستادن مقابل جمهوری اسلامی، همراه فلان زن خواننده لوس‌آنجلسی شد. نه ریزش کم داشته‌ایم و نه رویش؛ انتقاد ما اکنون به او نیست، مراحل متعدد امر به معروف و نهی از منکر را در مورد او، در سال‌های بسیار و البته در غیاب شما بزرگترها و مربیان گذرانده‌ایم و دیگر او برایمان محلی از اعراب ندارد؛ انتقادمان به شماست که تاکنون کجا بودید عزیز گرامی؟ اگر به نوشته‌ای خصوصی از شما، موج فحاشی متوقف می‌شود، وقتی عالم و آدم خطاب هتاکی‌های او بودند، کجا بودید؟ مشکل فقط دیر رسیدن است؟ نه؛ البته دیر رسیدن هم بهتر از نرسیدن آقای صفارهرندی است که گویی بجای ذنب هتاک، نگران گناهان علامه مصباح است که با «فحش درمانی» جبران شود و حتی پس از مرگ هم باعث تهذیب علامه گردد! اما مشکل فقط دیر رسیدن نیست؛ مشکل آن است که در این بزرگ کردن آدم‌های بی صلاحیت و الگو کردن او برای هزاران نوجوان انقلابی که چون کودکانی معصوم چشم به قلم و کلام شما و دیگر بزرگان رسانه‌ای جبهه انقلاب دارند، نقش داشته‌اید. شما بزرگان به جوانان این جبهه عملاً آموختید که با فحاشی و هتاکی می‌شود بزرگ شد و این مسیری روشن برای شهرت و برای انقلابی بودن است. حتی نیاز به مطالعه و نقد علمی نیست؛ چه آنکه مطبوعات اصولگرا و انقلابی هستند که ادبی‌نویس را جای تحلیل‌گر سیاسی به مخاطب جوان و نوجوان قالب کنند. فقط یادتان باشد از «حضرت ماه» بگویید؛ حالا بیانات صریح رهبر را هم لگدکوب کردید، اشکالی ندارد! بدیهی‌ست این اعتقاد بزرگان جبهه رسانه‌ای انقلاب نیست، اما در عمل آنچه نشان می‌دهند، چنین است. یک ادبی نویس را تحلیل‌گر جا زدید، بعد هم از نبود عقل تحلیلی در او و اینکه متوجه اشتباهش نیست، حیرت می‌کنید! آنقدر او را بزرگ کردید، باور کردید جز فحاشی، مدل دیگری از مواجه با نظرات یک عالم دینی را هم بلد است؟ 🔻حالا یک‌بار دیگر نوشته‌تان را برای آن هتاک بخوانید، دعوت به توبه‌اش کردید؛ ان‌شاءالله توفیق توبه برای همه‌مان باشد، من بیش از همه‌ی 85 میلیون نفر ایرانی به آن محتاجم؛ ولی این جسارت را بر بنده ببخشایید که شما و جناب صفارهرندی و سایر بادکنندگان این بادکنک را بر سکوت، بر دفاع، بر نبودن، بر دیر رسیدن، بر ندیدن و بر الگوسازی نادرست دعوت به توبه کنم. نه فقط در آن همه حرمت شکنی‌ها، بلکه در آبرویی که هر بار و با هر موج فحاشی، او از جبهه انقلاب برد و دل‌هایی که شکست، شریک هستید. ندیدید چطور با تکرار توهین آن کاریکاتوریست فراری به آیت‌الله مصباح و همه توهین‌های دوران اصلاحات و بلکه بسیار بیشتر، (تئوریسین خشونت، اسلام لجنی، فحاشی به قبر ایشان، تیغ زدن مردم با ریش و ...) مضحکه‌ی ضدانقلاب‌مان کرد؟ ندیدید چطور قبح حرمت شکنی از عالم دینی و حتی توهین به مزار او را شکست؟ این قبح شکنی با عزیزم گفتن‌ها حل می‌شود؟! کیست که نداند هر کسی دیگر از هر جناحی جای این عزیزکرده کیهان و وطن‌امروز و جوان بود، اکنون یا باید از ایران می‌گریخت یا در بازداشت بود. شما ندیدید که پس از این الگوسازی‌ها، ما در توییتر یا در جلسات و کلاس‌ها با جوانان علاقه‌مند به نویسندگی مطبوعاتی، چقدر باید تلاش کنیم تا جا بیندازیم که جوان ولایتمدار باید تابلوی ادب باشد. 🔻از سویی دیگر، پدرانه و مهربان، او را دعوت به توبه کردید، پس دلجویی از خیل عظیم جوانان عاشق مصباح عزیز و شاگردان موسسه‌ای که تکفیری نامیده شد، چه می‌شود؟ شاید به آن هتاک باج داده می‌شود تا نوری‌زاد دیگری ساخته نشود، اما فکر نمی‌کنید همپای این محبت پدرانه به او، جماعتی عظیم را از جبهه انقلاب دلسرد می‌کنید؟ اعتبار حقیقی و حقوقی خود را در مقام تفقدی یک جانبه، برای چه حجمی از بی منطقی و بی اخلاقی دارید هزینه می‌کنید، اصرار دارید حسین شریعتمداری را برای جوانان حزب‌اللهی نابود کنید؟ همه زخم بخوریم تا او زخم نخورد؟ او را حفظ کنید، جای کسی را تنگ نکرده، اما همپای این باج دادن، بغض این‌سو را هم ببینید. درد و داغ این‌سو را هم ببینید. ضربه‌ای را هم که هر بار به حزب‌اللهی‌ها زده می‌شود، دریابید. شاید در خیل این‌سو هم بچه شهید و بچه یتیمی باشد، شاید این‌سو هم عاشقان ولایت باشند، گرچه بلد نباشند از بیت رهبری برای خود خانه بسازند یا بابت یک کاغذ دیواری مجازی برایشان از ولی‌فقیه تاییدیه بگیرند. مگر بچه شهید بودن و از ولایت نوشتن کافی نیست؟ ای داد، حواسم نبود؛ وصل بودن هم مهم است! @mahdytehrani
🔻سرِ نخ را بگیرید 🔹چقدر ساده‎اند آنها که گمان می‎کنند یکی صرفاً از روی بی‎اطلاعی و هیجانات جوانی، فحش ناموسی و لعن و نفرین به علامه‎ای بلندمقام روانه داشته و می‎شود با او بنشینیم گفت‎و‎گو کنیم یا نصیحتش کنیم که سر به راه شود. چقدر ساده‎اند آنها که نمی‎دانند سیاست‎ورزی در ایران پُر است از پشت‎پرده‎های مگو. 🔹اصلا بد نشد؛ خیلی هم خوب شد. بگذارید قدیانی بیشتر بنویسد. فحش بده حسین جان! به ناموس همه‎مان فحش بده. تو فرزند شهیدی و حق داری فحش بدهی. اصلا تو و امثال تو حق دارید ماه‎ها و سال‎ها هر چه می‎خواهید فحش بدهید. چرا باید این همه وقت کسی به تو گیر بدهد؟ چرا باید از کار بیکار شوی؟ اتفاقاً تو را می‎فرستند مسافرت‎های خوب! این انقلابیون مستقلند که به بهانه‎های واهی از همه جا اخراج می‎شوند. نورچشمی‎ها که نورچشمی هستند! آنها اصلا آمده‎اند تا فحش بدهند. آمده‎اند تا به اسم مقابله با تکفیر، تکفیر کنند. بیشتر فحش بده تا همه بفهمند در این کشور چه خبر است و خط و خطوط سیاسی و مهندسی‎ها به کجا می‎رسد. فحش بده تا پرده‎های نفاق و دروغ و تصنع و تزویر و ریا برافتد. ببین چقدر با تو لطیف برخورد می‎کنند. ببین چقدر تو عزیزی! اصلا انقلاب مال توست. مملکت مال توست. چرا قهر می‎کنی و بیشتر نمی‎نویسی؟ ما به تو نیاز داریم حسین جان؛ البته اگر زنده بمانی. من از تمام اهالی مؤسسه امام خمینی صریحا تقاضا می‎کنم مسئولیت حفاظت از جان تو را به عهده بگیرند. 🔹می‎خواهم ببینم این مملکت دقیقاً کجایش قانون دارد. یادش بخیر زمانی که در قوه قضائیه به بهانه انتقاد از احضار شدن تو احضار شدم و برایم پرونده تشکیل شد. حرفی نزده بودم. یادم هست اما چگونه تلاش‎ها برای پیگیری دوباره پرونده در سال‎های بعد هم ادامه داشت. یادم هست حتی کاغذ کافی برای نوشتن دفاعیاتم به من نمی‎دادند. یادم هست چگونه در قوه آملی به من نیشخند می‎زدند. اکنون تو اما هر چه فحش دوست داری به هر کس که می‎خواهی می‎دهی و مرگ بر جمهوری اسلامی هم سر می‎دهی. ببین چقدر در جمهوری اسلامی ما آزادیم؛ کاملا مثل هم. 🔹یادش بخیر. در انتخابات مجلس نهم جزوه‎ای نوشتم با عنوان "استقامت در منطقه ممنوعه" در حمایت از جبهه پایداری. مدعیان اصولگرایی و مروّجان اخلاق چه ها که نکردند که وای به مقام شامخ آیت الله مهدوی کنی توهین شد. یک نقد ساده و منطقی بود فقط. در نماز جمعه نشریه پخش کردند تا عاقبت تندروی را به ما گوشزد کنند. حالا تو فحش می‎دهی، فحش ناموسی می‎دهی، لعنت می‎کنی، تُف می‎اندازی. ما نقد کنیم، می‎شویم تندرو. تو لعن کنی می‎شوی عزیز دل! 🔹بیشتر بنویس حسین جان تا همه بفهمند در کشور چه خبر است و چگونه دست‎هایی درصدد راه انداختن نوعی دیکتاتوری در کشورند که عدالتخواهی مستقل را له کنند. تاریخ قضاوت خواهد کرد که چطور بی‎دلیل انقلابیون مستقل را از اینجا و آنجا حذف کردند و چطور با دلیل تو را به اینجا و آنجا بردند. تو اتفاقاً سند حقانیت مایی. از این به بعد دوست داری کدام کشور مسافرت بروی؟ بگو عزیزم! پست جدیدی که می‎خواهی کجاست؟ نگفته‎اند دیگر چه کسانی قرار است از سپهر سیاسی کشور حذف شوند؟ برنامه بعدی‎ات چیست؟ هنوز ابلاغ نشده؟ 🔹راستی نگفته‎اند چقدر دیگر باید کجدار و مریز به آیت الله مصباح یزدی و دار و دسته‎اش فحش دهی تا دیگر اثری از آنها باقی نماند؟ یک‎بند که نمی‎شود. کمی معذرتخواهی کن و البته یادت نرود که میان معذرتخواهی‎ات هم فحش بدهی؛ بعد دو روز بعد دوباره فقط فحش بده! مملکت مال تو و بابای تو و آقابالاسرهای توست. آنها باشرافتند و همیشه به تو کار می‎دهند. @mahdytehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉«دبیرخانه هم اندیشی فقه حکومتی» و «انجمن علمی فقه و حقوق حوزه» با همکاری «مجله حکومت اسلامی دبیرخانه خبرگان رهبری» برگزار می کند: 🔸دوره تابستانه «آشنائی با برخی ایده های معاصر فقه حکومتی»🔸 📅تاریخ برگزاری: 19 تیر لغایت 11 مرداد 1400 به صورت حضوری و آنلاین ویژه طلاب محترم سطوح 3 و 4 در این دوره دیدگاه اساتید معظم «علیرضا اعرافی»، «محسن اراکی»، «سید محمدمهدی میرباقری»، «ابوالقاسم علیدوست»، «محمدجواد فاضل لنکرانی»، «محمدمهدی هادوی تهرانی»، «سید احمد مددی»، «عبدالحمید واسطی»، «احمد مبلغی» و «محمدجواد ارسطا»، توسط مقررین محترم ایشان ارائه خواهد شد. 🔹لازم به ذکر است، دانش‌پژوهان محترمی که در این دوره به صورت منظم شرکت نمایند، پس از قبولی در ارزیابی پایان دوره مشمول دریافت گواهی رسمی از انجمن علمی فقه و حقوق حوزه خواهند بود.🔹 ✔️داوطلبان محترم جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر رزومه علمی خود را تا تاریخ 16 تیرماه در پیام‌رسان ایتا به شماره 09100931081 ارسال نمایید. آیدی اینستاگرام https://instagram.com/maana_hamandishi?utm_medium=copy_link لینک کانال ایتا: https://eitaa.com/maana_hamandishi @mahdytehrani
🔰خط اصلی | سخنی با بزرگان رسانه‌های انقلاب رجانیوز: جناب آقای حاج حسین شریعتمداری جناب آقای حاج محمدحسین صفارهرندی سلام علیکم 🔹حتما مستحضرید که غائله حرمت‌شکنی مرحوم علامه آیت‌الله مصباح یزدی(ره) پس از پیام‌ها و توصیه‌های مستقیم و غیرمستقیم شما متوقف نشده و ادامه دارد. شاید برای برخی قابل پیش‌بینی نبود اما از روز اول مشخص بود که این ماجرا، صرفا یک اتفاق نبوده است و به همین دلیل با دو پیام و یادداشت متوقف نخواهد شد. راستش را بخواهید در فضای مجازی و تمام گروه‌های دورهمی بچه‌های انقلابی، به شما دو بزرگوار نقد می‌کنند که حالا باید پاسخگوی رفتار این شخص باشید. من اما از عمق دل شما را بری از این اتفاقات می‌دانم و از قضا معتقدم که هیچ یک از بزرگان انقلابی نباید خرج چنین رفتار متعفنی شوند. 🔹حاج حسین شریعتمداری در پیامی که برای آن بنده خدا نوشته بودند؛ آورده بودند که قصد تماس داشته‌اند و راه تماس بسته بوده. حتما همینطور است و کسی که بخواهد آن چنان حرمت شکنی کبیره‌ای انجام دهد، خط موبایلش را باز نمی‌گذارد که گاه و بیگاه توصیه بشنود. اما حاج حسین! من معتقدم که خط دیگری هست که همواره فعال است، خطی که وقتی شما و دیگران دسترسی ندارید، در هر زمان و مکانی دسترسی‌اش برقرار است و فرمان صادر می‌کند. 🔹این همان خطی است که عادت کرده بود با تماس و پیامک، کاندیدا بیاورد و ببرد، لیست انتخاباتی ببندد، هر که را خواست احضار کند و هر که را خواست آزاد کند، با هر کجا خواست تماس بگیرد و بدون تشریفات قراردادهایی ببندد که حجم فسادش آن قدر گسترده است که برق از سر بابک زنجانی هم پرانده! 🔹سروران بزرگوار! خط اصلی آن خط است نه خط شما. خط اصلی آن خطی است که دنبال تحریف طرح ولایت و تبدیل آن به میتینگ سیاسی بود و شفاهی و مکتوب از رهبری سیلی خورد. خط اصلی خطی است که به دیگران می‌گوید «مصباح با ریش تیغ می‌زند» و خودش هنوز پاسخی برای دلارهای نفتی و پول‌های سرقتی از حاج قاسم نداده است. خطی است که فقط در یک پرونده هفتصد ساختمان در کشور از آن پس گرفته شده و هنوز هم چیزهایی هست که باید پس بدهد. 🔹خط اصلی خطی است که با آمدن رئیسی بازار خودش را خراب می‌بیند و در هماهنگی رئیسی و اژه‌ای و قالیباف خودش را حذف شده می‌بیند. هر چه با ترس‌فروشی از فتنه‌گران و اصلاح‌طلبان و اعتدالیون به جیب زده بود امروز بر باد رفته و دایره نفوذش را تنگ و تنگ‌تر می‌بیند. دکان‌هایی که با توجیه دولت ناهمسو برای له کردن حزب‌الله مستقل باز کرده بود را هم باید کم‌کم ببندد. خطی که عدالت‌خواهی را هم تحت مدیریت خودش می‌خواست و هر کس در عدالت‌خواهی خط دیگری گرفت را زیر فشار گذاشت. 🔹مع‌الاسف؛ تا وقتی این خط فعال است، خط شما بسته است. 🔹جسارت بنده را ببخشید که بی‌نام خطاب به بزرگان نوشتم، بگذارید به حساب ترس از آبرو و فحش‌های پدر و مادری که قرار بود از سوی آن شخص نصیب‌مان شود. ✅ @Rajanews_com @mahdytehrani
🔻بیانیه ۱۱۳ تن از اصحاب رسانه در حمایت از نامه انقلابی کبری آسوپار و اعتراض به حرمت شکنی های حسین قدیانی نسبت به آیت الله مصباح یزدی ما از تبار همین بغض فروخفته ایم 🔸️ دیگر سکوت روا نبود. به دنبال اهانت ها، لعن ها و فحش های گاه و بیگاه حسین قدیانی، کبری آسوپار خبرنگار سیاسی روزنامه جوان دست به قلم شد تا خطاب به حسین شریعتمداری و محمدحسین صفارهرندی شکوایه بنویسد. ۱۱۰ تن از فعال رسانه ای طی بیانیه ای ضمن حمایت از این نامه، خواستار رسیدگی قضایی به این حرمت شکنی ها نسبت به آیت الله مصباح یزدی شدند. متن این بیانیه را در ادامه از نظر می گذرانید: 🔹️زینب که می‎شوی، همه ی بغض ها سهم توست. اینجا دیار فروخفتگانی است که مردهایشان زبان در دهان گرفته‎اند شاید شیرزنان بیدارشان کنند. نفرین به شهر بی‎غیرتان. نفرین به نورچشمی‎هایی که شأن عالمان نمی‎شناسند. نفرین به آنان که مرده‎اند و آنان که پشت‎پرده دل‎هاشان غنج می‎رود تا نورسیده‎ای، علامه انقلاب را لعن کند. 🔹️خواهرم! نامه‎ات را با جان و دل خواندیم؛ جای جایش سندی بود بر مظلومیت و حقانیت، بر پاکی و عصمت، بر حریت و شجاعت و آزادگی، بر فریادی در گلو خفته، بر بغضی که همه احساسش می‎کردیم و تو آن را نجیبانه شکستی؛ نامه‎ای خطاب به دو استادت که چه زیبا تیتر زده بودی:«صدا به شما هم رسید؟» 🔹️«شما نشنیدید و نبودید وقتی با هر انتقادی، کلاس نطفه‎شناسی و لقمه‌‎شناسی آن عزیزتان به راه می‌افتاد و انقلابی و غیرانقلابی را از تیغ هتاکی‌اش می‌گذراند. شما درد خرج کردن او از رهبری حتی برای اعتراض به تبلیغات گوشه وبلاگش را نکشیدید. شما روی دلتان داغ نخورده که آن عزیزتان، پدر و مادرتان را هتک حرمت کند؛ شما ندیدید که او بجای سپر ولایت و شهدا بودن، ولایت و شهدا را سپر خود کرد. شما تیغ‌هایی را که از سر شذوذات رفتاری و قلمی او بر انقلاب و شهدا و ولایت خورد، ندیدید.» 🔹️و وقتی از چرایی عدم دلجویی از جوانان عاشق مصباح عزیز گفتی، چه زیبا سخن به پایان بردی که:«ای داد، حواسم نبود؛ وصل بودن هم مهم است!» 🔹️ما اهالی رسانه از تبار همین بغض فروخفته‎ایم. از تبار همین بغض که ای کاش آن استادان بشنوند، ای کاش آن دادستان کل به غیرتش بربخورد و ای کاش آن حوزه‎های علمیه بدانند که هتک حرمت اگر باب شد، بابش بسته نخواهد شد. باشد که آن صاحبان پروژه شرافتشان اندکی تکان بخورد. @mahdytehrani
🔻راه بسازید نه بن‎بست! 🔹دغدغه وزارت علوم واضح است. تحصیل دانشجوی کارشناسی در ارشدِ غیرمرتبط به کیفیت آموزشی آسیب می‎زند. درست هم هست. واقعیت آن است که دروس پیش‎نیاز در موارد متعددی نمی‎تواند این کاستی را پوشش دهد. راه‎حل اما آیا ایجاد بن‎بست است؟ اگر دانشجویی به هر دلیلی در شرایط خانوادگی و اجتماعی‎اش تصمیمی اشتباه گرفته، باید از تحصیل در رشته‎ای که به آن علاقه دارد و می‎تواند در آن مفید واقع شود بازبماند؟ 🔹راه‎حل ساده است. به جای بن‎بست، راه بسازید. این کار را می‎توان خیلی ساده با بازبینی در دروس پیش‎نیاز رشته‎های مختلف انجام داد. مثلا رشته اقتصاد، نیاز به آشنایی قابل توجهی چه در دروس کلان و خرد و چه در دروس ریاضی و آمار و... دارد که تعداد واحدهای درنظر گرفته شده، به هیچ‎وجه نمی‎تواند این کاستی را جبران کند. به جای ساخت بن‎بست، بنشینید فکر کنید ببینید برای ورود به هر رشته غیرمرتبط چند واحد پیش‎نیاز و چه واحدهایی ضروری است. یعنی چه که تعداد پیش‎نیازها برای همه رشته‎ها یکی است؟ 🔹علاوه بر این، بن‎بست تحصیل همزمان را بردارید. این همه تخصص‎گرایی وارداتی، امروز حتی در غرب هم نیست. به ترکیب کابینه‎ها و تحصیلات آن طرفی‎ها بنگرید که در چند رشته ورود دارند. چرا جلوی نخبگان موانع بی‎خود ایجاد می‎کنید؟ تحصیل در دانشگاه، قانون و موظفی‎های خود را دارد که مراعات همان‎ها برای حفظ کیفیت آموزشی کافی است. قالب زدنِ نخبگان کشور در یک مسیر کلیشه‎ای و بستن راه مطهری‎های جوان و نخبگان چندرشته‎ای به سود کشور نیست. خصوصاً آنکه داوطلبان دانشگاه‎ها نیز کاهش یافته و چنین تجدیدنظری از حیث اقتصادی نیز به سود دانشگاه‎هاست. @mahdytehrani