هدایت شده از «با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است.
🍀گزیده #مثنوی«سلامنامه»
🌷سلام حق برآن روح مجرّد
برآن آئینهٔ پاک محمّد
🌹ز بوی ناب او مدهوش هر گل
ز داغ روی او در جوش بلبل
🥀شمیم پاک او پرکرده عالم
ز بوی ناب او مدهوش آدم
🌷سلام ما برآن مولود موتور
قتیل اشکها تا نفخهٔ صور
🌹برآنکه روز میلادش عزا شد
بر او گریان تمام ماسوا شد
🥀به میلادش ملایک مویه کردند
حدیثش را بههم واگویه کردند
🌷به پا شد روضه داعش به میلاد
زقلب عاشقان برخاست فریاد
🌹برایش شعلهور شد قلب زهرا
براو بگریست ارض وآسمانها
🥀سلام الله برآن مولود موتور
به ذبح الله اعظم روز عاشور
🌷سلام ما برآن خورشید جانها
که سرزد بر فزار آسمانها
🌹سلام ما برآن موتور مطرود
سلام حق برآن مظلوم محدود
🥀سلام حق برآن عطشان مهجور
غریب و بیکس ومظلوم وموتور
🌷سلاماللَه به سِرّ نی نوایش
به عاشورا و بر کرب وبلایش
🌹سلام مابرآن شوریدهٔ عشق
به لبهای به خون خشکیدهٔ عشق
🥀سلام ما برآن لبهای عطشان
به آن ماهی که درخون گشت غلطان
🌷زداغش گشته بریان مرغ و ماهی
ز آهش مهر ومه شد در سیاهی
🌹سلام ما برآن عبد بلاکش
که شد آماج تیغ و تیر وترکش
🥀برآن رویی که زیور گشته خاکش
خضاب موی او شد خون پاکش
🌷به آن کشتی اندر خون نشسته
به مروارید دندانش شکسته
🌹سلام ما به«هل من ناصر»او
برآن نفس زَکیّ وعاطر او
🥀سلام حق برآن موت وحیاتش
نماز و روزه وحج وزکاتش
🌷سلام ما برآنکه بی نوا شد
حریمش کربلا در کربلا شد
🌹سلام حق به سالار شهیدان
حسین سرجدا،خورشیدن ایمان...(۱)
🍀صلوات
🦋التماس دعا
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
۱-«شرحمجموعهٔگل»مقتبساز روایات وادعیه وزیارات
🗓۹۷/۶/۱۲
🌷@banavayeneynava
هدایت شده از «با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است.
🦋
🍃#مثنوی«تشرّف در خواب»
🖤دیشب دوباره خواب دیدم خواب بودم
دربرکهٔ نیلوفر ومهتاب بودم
❤️دیشب دوباره من خدا راخواب دیدم
خودرا سوار زورق مهتاب دیدم
🧡درشط صدها کهکشان پارو زدم من
تاصبح با امواج شب هوهو! زدم من
💛تا خلوت خورشید عالم تاختم من
درحضرت آئینهها دل باختم من
💚آنجا خدا بود وجهان آئینه خانه
هرچی نشانی داشت، ازآن بی نشانه
💙درظلمت دریای شب، مبهوت بودم
سبّوح گویان مثل صاحب حوت بودم
💜ناگه جمال عشق روشن کرد عالم
با هیبت شیرخدا با مهرخاتم
🖤سُبحات وجهش دیده را میکرد حیران
ازجاه وتختش، عرش صد بلقیس لرزان
❤️ازهیبتش دیوان غل وزنجیر بودند
گردنکشان در زلف او نخچیر بودند
🧡درالتزام مرکبش عیسی قرین بود
موسی زنور وجه او نقش زمین بود
💛آدم زعلمش مست اندرسجده افتاد
یوسف زحُسنش مات اندر سجده افتاد
💚فولاد در دستش بسان موم تربود
درپیش او داوود دستش برکمر بود
💙از نیزهٔ نورش گریزان لشکر شب
ازبرق شمشیرش فلق شد پیکر شب
💜از نالهاش هر رود، رودارود! میکرد
با سوز نایش گریه، چشم عود میکرد
🖤درعمق جانش آتشی بی دود میسوخت
با هرنگاهش رایت آهی بیفروخت
❤️ازشعلهٔ آهش گل خورشید جوشید
ازاشک چشمش چشمهٔ مهتاب نوشید
🧡الماس اشکش قلب سخت سنگ میسُفت
با شبنم عشقش گل آتش فروخفت
💛ازعشق او پیراهنش گل، چاک میکرد
از آه او بادصبا کولاک میکرد
💚مجنون براین حال نزارش غبطه میخورد
لیلی زخاک پاک پایش ،سرمه میبرد
💙برگِرد او خیل پری رویان، به مستی
ازشوق او رقصان همه ذرّات هستی
💜افسون چشمش ساحران را سحر میکرد
با یک اشاره ذرّه ای را مهر میکرد
🖤زاعجاز او هر ساحری برخاک شد مات
زافسون او موسی شکست الواح تورات
❤️افکند افیونی به جام مست وهشیار
زافیون او کس را ،نه سر ماندو نه دستار
🧡خوردم شرابی آتشینی تر زخورشید
زافیون او ما را نه بیمی ماند وامید
💛درچشم من گل کرد باغ رازیانه
درگوش من پیچید شور صد ترانه
💚درهرنفس گل مینمودی باغ گلها
درهر قدم یک گلشن رازی به نجوا
💙هرسو نظر انداختم روی خدا بود
هرروز عاشورا وهرجا کربلا بود
💜گویی که هر دار ودرختی بود منصور
هر وادی ایمن بودیّ و هر کوه چون طور
🖤هرگوشه ای مستی خراب آباد دیدم
دربیستون شیرین وصد فرهاد دیدم
❤️هرجا زلیخا درپی یوسف وزان بود
هرسوی موسی درپی آتش روان بود
🧡وادی به وادی طور بود وموسی وآه
ازهردرختی شعله زد «إِنّی إنا الله»
💛هرغنچهای تسبیح یاسُبّوح میگفت
الماس اشک سنگ، قلب سخت میسفت
💚ازهرگلی گلبانگ یا قُدّوس میخاست
ازاطلسیها نغمهٔ ناقوس میخاست
💙هرخاربُن میکرد ذکر آن اَهورا
هرسوسنی با صد زبان میکرد هورا
💜هر ریگ در صحرا شهادت نامه میخواند
هرموج دریا شروهای جانانه میخواند
🖤هرریگ ناطق بود چون الحان قاری
هرذرّه رقصان بود زآن باد بهاری
❤️هربرگ بودی دفتری ازباغ عرفان
گلبرگ هرگل بود گلگون ازشهیدان
🧡درگوش هرگل بود نجوای قناری
هر لاله شد«مصباح الانس» صد«فناری»
💛هر کوه مُندک بود ازنور تجلّا
هر ذرّهای شد آفتابی ماه سیما
💚داغ سیاووش بود بر قلب شقایق
هرغنچه در دل داشت اشک خون وامق
💙هرصخرهای خون دل فرهادمیخورد
هر مور برگ باغ صد شدّاد میبرد
💜هرسنگ از مستی سرش برسنگ میزد
هربوتهای با بادصحرا چنگ میزد
🖤بربرگ هرگل اشک شبنم بودجاری
گل شعلهور میشد ز آواز قناری
❤️هرشبنمی صد بحرآتش بود وطوفان
هرقطره دریایی خروشان بود وجوشان
🧡این صحنه رادیشب دوباره خواب دیدم
من مهر را درچشمهٔ مهتاب دیدم
💛بیشک شود تعبیر این رؤیای صادق
تردید منما زین همه آیات واثق
💚جانان من برخیز! زین کن بارهٔ خویش
تنگست وقت وراه دشواریست در پیش
💙سوگند بر والشَّمس وبر واللّیل ووالعصر
«مهدی»بزودی میرسد بالشکر نصر
💜میآید آن خورشیدعالم تاب ازغرب
روشن شود از مهررویش ظلمت شب
🖤با ذوالفقارحیدری دارد تماشا
باهیبت پیغمبری آن نور زهرا
❤️برمرکب دُلدل نشسته ماه طه
بردوش دارد رایت«نصرٌمن اللّه»
🧡دارد بدستش خاتم مهرسلیمان
داردعصای موسوی آن عیسیٖٖ جان
💛اوخوآهدآمد با مسیح وخیل خوبان
بامالک وبا بوذر وعمّار وسلمان
💚اوخواهدآمد بامسیحایی دم خویش
تا زنده گرداند زمین را، بهتراز پیش
💙تا ازمسیحایی دمش جوشدبهاران
ازکلبهٔ احزان نخیزد، آه وافغان
💜تا اهرمن ازصحنهٔ عالم گریزد
شیطان چنان افتد،که هرگز برنخیزد
🖤میآید آن مردخدا، در روز باران
آغوش مهرش را گشاید سوی یاران
❤️بانگ رهایی را زند بربام عالم
روشن کند ازطلعت خود جان آدم
🧡درظلمت ما چشمهٔ مهتاب جوشد
دنیا زمهرمادرش سیراب نوشد
💛دیشب دوباره خواب دیدم خواب هستم
دربرکهٔ نیلوفرو مهتاب هستم
💚برکه پراز ماهی ومن لبریز از ماه
خوش بود اوقاتم زمهر«لی معالله»
💙من درخیالم راز با گل گفته بودم
تاصبح درآغوش آن گل خفته بودم
🖤آری دوباره من خدا راخواب دیدم
وقت سحر درخلوت محراب دیدم
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
💙۹۸/۱۰/۱۹
🆔@banavayeneynava
هدایت شده از «با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است.
🍃«#عشق پرپر»🥀
🌷سلام ما بر آن شبه پیامبر
مه فرخ لقا ، شه زاده اکبر
🌹شهاب شب شکن ، ماه دلافروز
که ازسوزش، چراغ لاله درسوز
🥀شقایق آینه افروز رویش
بنفشه تابدار تاب مویش
🌷ز سرو قامتش، شمشاد حیران
ز گلزار رخش، بلبل به افغان
🌹همانکه بود صد لیلیش مجنون
ز داغش غنچههای باغ، دلخون
🥀 به گاه رزم شیر شرزه حیدر
به خَلق و خُلق اَشبه بر پیمبر
🌷همان کز شدّت آن رزم سنگین
زبان در کام او گردید چوبین
🌹همان که پیکرش ازحقد اعدا
شده صد پاره مثل جسم بابا
🥀 سلام ما برآن گُرد دلاور
که «ارباً ارباَ» شد از هجم لشکر (۱)
🌷همانکه چون به بالینش پدر شد
ز داغش جان پاکش شعلهور شد
🌹بگفتی بعد تو خاکم به سر باد!
الهی قاتلانت در به در باد!
🥀خدا لعنت کند آن ناکثان را
که بشکستند عهد آسمان را
🌷سلام الله برآن گلهای پرپر
که شد از بویشان عالم معطّر
👆بند سوّم از #مثنوی«#سلامنامه عشق»
❤️ ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
۱-در مقاتل معتبر آمده؛ پس از اینکه حضرت علیاکبر(ع) دلیرانه بر انبوه دشمنان تاختند پس از نبرد سخت و به هلاکت رساندن خیل عظیمی از دشمنان، به شدّت زخمی شدند و دیگر تاب جنگیدن وایستادن بر مرکب را نداشتند ولاجرم سرش را بر روی گردن اسب نهادند تا خود را به خیمهها برسانند، ولی چون خون مطهر سر وصورتش بر سر و روی اسب ریخت، جلو دید چشم اسبش را گرفت وآن اسب راه به اشتباه رفت و در محاصره دشمنان غدّار افتاد وآن ملاعین ناجوانمرد جملگی بدو حملهور شدند و آن حضرت را بی رحمانیه! قطعه قطعه کردند! چنانکه در گفتهاند؛ «فقطعوه بسيوفهم ارباً اربا»😢
🗓۹۸/۶/۱۸
🥀 @banavayeneynava
هدایت شده از «با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است.
🦋🌸
🌺
🍃#مثنوی«خونبهای انتظار»
الغیاث! ای غوث اهل عالمین
ای امان آسمانها وزمین
ای به اوج نا امیدیها امید
چشم ما از انتظارت شد سپید
از برای آن عزیز اولیا
آب وجاروکرد عالم را خدا
تا قدم رنجه نماید درجهان
آن امام عاشقان ،صاحب قِران
آن امام شیعهٔ اثنی عشر
آخرین منجی دنیا از شرر
مهدی موعود!موعود امم
گاه آن آمد که برداری عَلَم
مهر پنهان! قائم آل علی
کی شود نور جمالت منجلی؟
زانتظارت چشمها شد پر زخاک
نسلها گردید نابود وهلاک
تا بیاید آن عزیز فاطمه
با دو صد شور ونوا و ولوله
پاکسازی کرده ربّ العالمین
این زمین را بارها از ظالمین
آب وجارو کرد بهرآن جناب
گاه با توفان وسیل وگاه آب
سیل، قوم نوح را درخاک کرد
عاد را با خشم توفان پاک کرد
شد زمین شد تطهیر از لوث ثمود
مثل آتش که جداگردد ز دود
پشّهای در کلّهٔ نمرود کرد
ابرهه بی بهره از مقصودکرد
زد لجن بر پوزهٔ فرعونیان
خاک کردی برسر قارونیان
گاه هم با نفخه روح اللّهی
منهدم شد شوکت شاهنشهی
همچنین با باد وشنهای طبس
دشمنان را کرد خار خشک وخس
هم به یُمن همّت ایران زمین
در سَقر افتاد صدام لعین
مدتی از جهل وجور روزگار
فتنه داعش برآوردی غبار
گر نباشد باکمان زین غائله
تا بهکی جور وجنون حرمله؟
تا به کی ضحّاک خونخوار پلید
میخورد خون جوانان رشید؟
گرچه ما از نسل بدر وخیبریم
«کُلّنا عباس»آل حیدریم
تاکه باشد یار این سیّدعلی؛
آن سلیمانی، چه باکی از شقی؟
در«صف مرصوص»گاه کارزار
زاهد لیلیم وشیران نهار
صد هزاران جنگجوی بینشان
زیر خاکستر چو آتشها نهان
تا دمد آن نفخهٔ روح اللّهی
برکند از ریشه جور وابلهی
کی شود ازحضرتش فرمان رسد
رخصت میدان از آن جانان رسد؟
کی دمد باز آن دم آهنگری
از فریدونی، ز نسل حیدری؟
کی شود از نسل زهرا وعلی
آخرین منجی عالم، منجلی؟
برکشد آن تیغ آتشبار را
زنده سازد غیرت کرّار را
برکش ای گل پردهٔ پندار را
تا نماند مدّعی انکار را
گرچه میدانم که لایق نیستیم
در غم عشق تو وامق نیستیم
گرچه آلوده نظر، یار توائیم
بینوائیم وخریدار توائیم
العجل! ادرکنی! ای مهرخدا
گردن ما را بزن! اما بیا!
گردن ما زیر تیغ دوستان
به بود،در یوغ ذلّ دشمنان
کشتگان عشق را نبود ممات
اُقتلونی تابنوشم آن حیات
گر ز عشق بنده مستغنیستی
هست هستان هستی وما نیستی
شدت توفان، به پایت یک دمی است
در رهت صد بحرجوشان، شبنمی است
ناخدای کشتی توفان یمّ
وارهان ما را ازاین گرداب غم
نکبت وفقر وفساد وظلم وشر
گوش وچشمان را نموده کور وکر
فقر وفسق وجور عالمگیرشد
العجل! دریاب ما را دیرشد
مرده صد فرهاد درکهسارها
رفته بس حلاجها، بر دارها
بی تو از غم سینههامان چاک باد
استخوان درحلق ودیده خاک باد
بی تو هر شهدی چو زهرمار شد
پرنیان در پایمان چون خار شد
بی تو انفاس صبا شلاق شد
اشک باران سوزن وسنجاق شد
هر گلی شد خار وهر بلبل کلاغ
نغمه داود شد صوت الاغ
آهوان در چشممان شد گرگ هار
شد زمین تنگ وجهان گردید تار
صدهزاران لاله شد پرپر به خاک
از فراقت گشت صدگل سینه چاک
صد هزاران گل شکفت وشد پریش
شد دل ما از فراقت ریش ریش
در فراقت طاقت ما طاق شد
دفتر ایّاممان اوراق شد
«والتفت السّاق بالسّاق»ای قمر
بی تو جان درمیکنم چون محتضر
صدهزاران غنچه پرپرشد به خاک
تا برآید مهر آن«روحی فداک»
صدهزاران خانه شد بیتالحَزَن
تا درآید یوسف گل از چمن
صدهزاران دیدهٔ یعقوبوار
شد سپید از گریههای انتظار
صدهزاران اکبر واصغر شهید
گشت تا مهر شما آید پدید
سوخت دلها از غم روز فراق
لالهگون شد خطّه شام وعراق
«در غم تو روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد»(۱)
شیعه هرروزش چو عاشوراستی
کربلایش هرکجا برپاستی
لجّه خون دشت غرب وشرق شد
کشتی صد نوح درخون غرق شد
صدهزاران نوح در توفان خمید
آفتاب روی ماهت را ندید
صدهزاران یوسف افتادی به چاه
تا برآید مهر آن خورشید ماه
صد زلیخا شد عجوز ومو سپید
سیب از چاه زنخدانت نچید
اشکها در فرقتت خوناب شد
آسمان تار وزمین مرداب شد
قرنها بر قرنها رفت ای همام
نی سلامی از تو آمد نی پیام
قرنها شد خیره چشم انتظار
تا برآید آن بهار روزگار
هرکجا صاحبدلی در صبحگاه
ز انتظارت میکند افغان وآه
ای بهارباغ دلهای خزان
ای امان الارض! اینک الامان
العجل! ادرکنی! ای آقا بیا
مُردم از حسرت،گل مولا بیا
قدری از تاخیر قرنی دیرشد
هر که آدم بود زودتر پیرشد
ای حیات این زمین بعد ممات
آفتاب زندگی! اینک بتاب
درکن اینک ز آستین دست خدا
تا درآید ریشه جور ودغا
از نیام خویش درکن ذوالفقار
تا برآید از ستمکاران دمار
اینک از شرّ فسادمفسدان
نیست بر وبحری جوّی،در امان
چهره بگشا! مهر ربّ العالمین
کن منور ظلمت آباد زمین!
گرچه بگرفتیم دست پیش را
«ای به قربانت بجنبان ریش را»(۲)
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
♦️۲و۱-با اندکی تغییر وامیست از مولوی بلخی
🗓۱۳۹۶/۵/۲۸
🆔@banavayeneynava
هدایت شده از «با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است.
🍃#مثنوی«#شکوه حجاب»
🌻دخترمعصوم گل اندام من
آهوی وحشی دل آرام من
🌻چشم مهتاب شب تار من
پنجه خورشید به پندار من
🌻قامت تو سرو چمنزار من
لاله عذارت، گل گلزار من
🌻رایحهٔ عشق وشمیم بهشت
میوزد از آن گل مینو سرشت
🌻تنگتر از غنچه،لب قند تو
باغ شکوفه است،شکرخند تو
🌻چشم تو، از نرگس تر بازتر
مهر رخت، از همه، طنازتر
🌻گیسوی تو شعر بلندای من
درد تو، درمان سویدای من
🌻وقت نمازت همه افرشتگان
حسرت آن حال تو دارد، بدان!
🌻گل به سلام تو تبسم کناد
چشمه ز اشک تو ترنم کناد
🌻نغمهٔ داوود،دم هوی تو
آتش بی دود،گل روی تو
🌻در کنف قدرت دادار جان
مَس نکند جان تو را اِنس وجانّ
🌻روی تو محفوظ ز چشم بدان
موی تو مستور ز نامحرمان
🌻تا نشوی ملعبه این وآن
چهره خود گیر ز چشم بدان
🌻زلف مده باد! که بادم دهی
روی بپوشان که مرادم دهی
🌻عشوه میفشان ونمکدان مریز
تا نشوی سخرهٔ چشمان هیز
🌻چونکه نخواهی بشوی خود درو
داس دو ابروت، مکن نو به نو
🌻پیرو شیطان مخنّس مباش
دور شو از دست مذبذب قماش
🌻دامن پاک تو نگیرد أَلُو
گندم خود را مفروشان به جو
🌻تاکه نگیرد دل پاکت ملال
باد جمالت به حجاب جلال
🌻چادر مشکین تو رنگ خداست
هرکه دراین خیمه نشد نخ نماست
🌻چادر تو خیمه اهل ولاست
هرکه دراین خیمه نیامد جفاست
🌻مریم پاکیِّ تو، همواره پاک
یوسف گل از دم تو سینه چاک
🌻آینه گردان رخت، مهر وماه
روی تو روز وشب مویت سیاه
🌻از اثر سوء نظرهای بد
باد مصون باغ رخت تا ابد
🌻چشم حسودان،ز رخت کور باد
دست ستم از سر تو، دور باد
🌻دامن پاکیت ز ناپاک پاک
ای گل بابایی روحی فداک!
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🗓۱۳۸۴/۲/۱۸
🆔@banavayeneynava
هدایت شده از «با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است.
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«سلام اللّٰه وسلام ملائکته الْمُقرَّبِين وأَنبؤیائهِ الْمرْسلِين وعباده الصَّالحين
وجمِيعِ الشّهداء والصِّدِّيقِين
والزَّاكياتُالطَّيِّباتُ فیما
و تَرُوحُ عليك يَا ابْن أَميرالْمُؤمنين!»
📗فرازی از زیارتنامه حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام)
☘باسلام تحیت بالاخص به جانبازان عزیز بمناسب میلاد خجسته علمدار عشق و روز جانباز)
🔻گزیدهای از«#سلامنامه عشق #مثنوی«علمدارعشق»(بند ۷)
🌷سلام ای صُلَّبَ الایمان ابالفضل
سلام ای رتّل القرآن ابالفضل
🦋سلام ما برآن جانباز قرآن
یل حیدر تبار ومرد میدان
🌹سلام ما به عباس علمدار
همان رهبان لیل وشیرپیکار
🦋همان ساقی سیمین ساق عطشان
به بزم عاشقان سقّای باران
🌷امید و ساقی وجان برادر
پناه زینب و اطفال مضطر
🦋سلام اللَّه برآن گلگون پرپر
گل امّ البنین آن شیر اژدر
🌹علمدار وفا وعشق و عرفان
همان سقای دشت سرخ وسوزان
🦋سلام ما برآن سروی که خم شد
کنار علقمه دستش قلم شد
🌷همان سقای دلهای دو عالم
که از مشکش شود سیراب آدم
🦋سلام ما برآن مَشک مُشبّک
برآن دستی که از تن گشت منفک
🌹همآن دستی که در عالم علَم شد
هزاران دست از شوقش قلم شد
🦋چنان در عاشقی گردیده سرمست
که دلها را ربوده بی سر ودست
🌷چنان عشق حسینش کرده بیتاب
که جان او نشد آلوده با آب
🦋سلام ما برآن لبهای عطشان
به آن ماهی که در خون گشته غلطان
🌹ز داغش گشته بریان مرغ و ماهی
زآهش مهر و مه شد در سیاهی
🦋به سوگش ضجّه زد زهرای اطهر
در آغوشش کشیدی مثل مادر
🌷چه گویم کز رثای آن جوانمرد!؟
خدا از چشم زهرا گریه میکرد!...(۱)
☘صلوات!
❤️ ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🗓۱۳۹۹/۶/۶
🆔@banavayeneynava
هدایت شده از «با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است.
🌼🦋
🦋
🍀#مثنوی«تجلّی عظیم»
📗فی نعت#قرآن الکریم
☀️السَّلام ای مرشد دانای عشق
السَّلام ای رهبر بینای عشق!
☀️السّلام ای مهرحق، نورمبین
ریسمان آسمان، حبل المتین
☀️السَّلام! ای نو بهارجان ما
ای نسیم زندگی! قرآن ما
☀️السّلام ای شاهد روزجزا
شاکی وهم شافعی نزد خدا
☀️السّلام ای مطلع الفجر مبین
آفتاب تابناک ملک دین!
☀️ای سبیل حق، صراط المستقیم
نامهٔ مهر «لَدُنّیِ حَکیم»
☀️حجت بالغ ز «خلّاق مجید»
شاهد ومشهود وشهدی وشهید
☀️حافظ صدق تو«ربّ العالمین»
حامل ثقل تو شد «روح الامین»
☀️پیشت آید هرکه با «قلب سلیم»
«فخلع النَعلین»گردد چون کلیم
☀️ای فدای تو«حسین ابن علی»
تو ز اوی و او ز تو، شد منجلیّ
☀️چونکه آیاتت به خونش نقش بست
نقشهای هردو عالم را شکست
☀️در تنور وگاه روی نیزهها
کرده افشا «سرُّالاسرار» تو را
☀️هرکه گوشش محرم آن راز شد
چشم او برعالم جان باز شد
☀️هرکه نورت دید «خَرّ ساجدا»
کوه مندک گشت و«موسی صاعقا»
☀️کوه را، تاب تجلای تو نیست
نیست آن سینه که سینای تو نیست
☀️ساحران نطق وفرعون عنود
غرق دریای تواند ودر سجود
☀️زنده گردد مرده، از آیات تو
ای مسیحایی دم آن نفحات تو
☀️گرچه افسون تو باشد ماه ومهر
پاک باشد دامنت از شعر وسِحر
☀️مظهر زهرای«حَی لا یَموت»
ای به ختم الانبیاء باشی ثبوت
☀️ظاهرت، دریای ناپیدا کران
باطنت را نیست پایانی برآن
☀️ظاهرت زیبا و ژرفایت عمیق
تازهای همواره، هرچندی عتیق
☀️علم های اولّین وآخرین
در تو گرد آورده «ربّ العالمین»
☀️نیست «رَطْب و یابِسی»در خاک وآب
که نباشد در تو، ای «امّ الکتاب»
☀️چشمه سار نور، در ظلمات خاک!
ز التهابت، جانمان شد چاک چاک!
☀️جان به عشقت گر نمی افروختیم
در لهیب بولهب می سوختیم
☀️وای بر روزی که بیتو، سرکنیم
لب به جز آب حیاتت، تر کنیم
☀️بی تو ما را نه گزیر است وگریز
راهمان باریک وتاریکست وتیز
☀️چون تو اعجازی خدا اینسان نداد
منکر این موهبت، انسان مباد
☀️ بی تو دراین راه پرپیچ وخراب
در سَقَر افتیم«فی یوم الحساب»
☀️هرکه سر برتافت از دستور تو
در سعیر افتاد! آن مهجور تو
☀️رو متاب از ما، اگر نامحرمیم
سخت محتاج طبیب ومرهمیم
☀️ای طبیب درد بی درمان ما
ای شفای زخمهای جان ما!
☀️ای حیات پاک وجان جان ما
ای بهار زندگی قرآن ما
☀️بی تو پامال زمستانیم ما
با تو دائم، نو بهارانیم ما
☀️ای پناه ما به هنگام خطر
ای کلید فتح، ای باب ظفر
☀️ای شفیع عاشقانت روز حشر
ای حصین مؤمنان ز آفات دهر
☀️در هجوم دردها، درمان تویی
در کویر سوزها، باران تویی
☀️«تذکرهٔ لِلمتقین»از عیب وشَین
پاکساز روح ما از رِجس و رَین!
☀️«عروة الوثقیٰ»ی بام آسمان
حق و باطل را ترازو، هر زمان!
☀️ای سفینهٔ عشق«مصباح الهدیٰ»
«ثقل اکبر» ای تجلاّی خدا
☀️«لیلة القدر» از نزولت، قدر شد
هر هلالی با فروغت، بدر شد
☀️ای انیس النّاس روز واپسین
شبچراغ حافظ خلوت نشین
☀️مونس شبهای تار بیکسی
قسمت هر روزه، بی دلواپسی
☀️صیقلی بخش دل زنگاریم
زنگ بیداری، دم هوشیاریم
☀️آفتاب انس وجان بر ما بتاب
ای دلیل خویش! ای عالیجناب!
☀️ای تجلّی خداوند رحیم
ایمنی بخشم ز شیطان رجیم
☀️ای مُضلّ کافرین وظالمین
هادی ما«رحمةً لِلعالمین»
☀️آنکه گوید؛«حسبنا هذا الکتاب»
کرده تکذیب آن کتاب مستطاب
☀️او شقی هست وبلاشک کافرست
قهر دوزخ مقعد آن فاجرست
☀️هرکه باشد مؤمن صاحبدلی
نشکند آن عهد خود را با ولیّ
☀️«فی مقام صدق عند آن ملیک»
هست جای شیعیان پاک ونیک
☀️هرکه باشد پیرو آل علی
میشود قلبش به قرآن سینجلی
☀️آنکه شد دور از علی و رای او
وای اوی و وای اوی و واوی او!
☀️چون «ألست ربّکم»آمد ندا
یک صدا گفتیم ما«قالوا بلیٖ»
☀️لیک بشکستند آن عهد ازل
عدّهای از ناکثین بی عمل
☀️هیچ معذوری ندارد آنکه بست
عهد را با حق و از ناحق شکست
☀️گفت پیغمبر منم شهرعلوم
رو متابم ای جهول و ای ظلوم
☀️آنکه باشد«عنده علم الکتاب»
هست مولا، نفس احمد، بوتراب
☀️درب این شهر هست، دائم بر تو باز
گر تویی اهل ولاء واهل راز
☀️باب شهرعلم یزدانی علیست
ترجمان وحی قرآنی ولیست
☀️یعنی آن قرآن ناطق مرتضی است
بعد او اولاد پاک مصطفی است
☀️چون درآیی در ولای چهار وهشت
میشوی پاک از پلیدی وپلشت
☀️آن ولیّ آخر، گرچه غایب است
لیک امروالزّمان را صاحب است
☀️آنکه عارف شد به آنها، زائر است
هرکه منکر شد بدانها، کافراست
☀️ای بسا قاری که ملعون خداست
ای بسا حافظ که در ریب و ریاست
☀️ای خوشا آن تالی که با اخلاص وفکر
خواند وعامل شد به این آیات ذکر
☀️از خدا خواهیم باشیم اینچنین؛
قاریان مخلص ویاران دین
☀️بارالها! ای رحیم مؤمنان
«طرفة العینی»مرا از خود مران
☀️بین ما وجان پاک اولیا
فاصله مگذار! حق مصطفیٰ
☀️دستمانگیر و رها از خود مکن
هرچه خواهیکن! جدا از خود مکن
☀️با ولایت جانمان را پاک کن
چونکه خواهی بعد از آنم، خاک کن!
💐صلوات
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🗓۱۳۸۰
🆔@banavayeneynava