1️⃣کلیپ اینبارو خیلی دوست داشتم و به دلم نشست 🙂👌🏻 ولی به وجود آوردن همه ی این ویژگی های قشنگ و پسندیده ای که میگید تو زندگیمون و عملی کردن اونا و دنبال کردنشون ، عزم و اراده قوی میخواد میشه تو رو خدا تو یه جلسه بگین چیکار کنیم اراده مون توی انجام کار ها و دنبال کردنشون بالا بره 🙏🏻 ممنون 🌱
👤: نمیدونم چرا قبل هرکاری برای خودمون یه بُت از اون میسازیم و رسیدن بهش رو سخت جلوه میدیم.هیچ وقت کندن کوه با برداشتن نصفش شروع نمیشه.همینکه یک خاکریزه از کوه برداری،به اندازه یک خاکریزه از کوه کم کردی.افتادن تو مسیر فقط تکرار میخواد.از چیزای ریز زندگیمون ساده عبور نکنیم.از هرکی که یه حرفی زد سریع قبول نکنیم.حتی همین پیامی که دارم درجواب واکنش شما مینویسم،آخرش بگید از کجا معلوم که داره درست میگه؟!؟این فکرِ اگه یه مقدار ازش کارکشیده بشه ،اینقد تو رفتارامون سوتی نمیدیم.خنده های بی جا.غصه های بی جا.رفاقتای بی جا.جدایی های بی جا.غرورای بی جا.حسادتای بی جا همش ازهمینه که جایی برای فکرمون باز نشده و فقط چون دلمون خواسته نسبت به یکی حسود شدیم نسبت به یکی دیگه مغرور و نسبت به یکی دیگه یه چی دیگه.
2️⃣سلام اتفاقاً چندوقتی ذهنم مشغول این سوال بود چیکارکنم که بتونم درست فکر کنم؟..بغیر از نوشتن که توی فیلم اشاره شده شما برای اینکه بتونیم خوب فکر کنیم وبه نتیجه درست برسیم نظرتون چیه؟
👤:توی این کلیپ،علاوه بر نوشتن یه راهکار دیگه ام داد و اون اینکه رسانه های زندگی مون رو کم کنیم.دیدنِ افسارگسیخته ی زیبایی های دنیا از طریق رسانه ها،مارو از حقیقت دنیا دور میکنه.حقیقت دنیا خداست.خدارو باید در کمال سکوت جستجو کرد.هرچه سروصدای دنیا بیشتر باشه،پیدا کردن خدا سخت تر میشه.اصلا شاید علت اینکه خدا میگه موسیقی های به دردنخور گوش نده شاید واسه این باشه که بخواد صدای خودش رو به گوشمون برسونه.باید #صدای_دنیا رو کم کرد.تا ذهنمون به منطقه ی تفکر نزدیک بشه.و بعد از اون باید نوشت و تصمیم گرفت و عمل کرد.
3️⃣سلام وقتتون بخیر دقیقا درسته و میتونم بگم من این مشکلات عاطفی و رابطه غیر متعارف رو داشتم و یه روزی به خودم اومدم گفتم کی هستی تو چیکار داری میکنی با خودت آخه اصلا ارزشش و نداره بخواطر کی بخواطر چی مگه خدا تو رو برا دیگران آفریده تو باید برا خودت باشی چسبیدم به زندگیمو وفهمیدم اولا هیچ کس به جز خدا دلسوز تر پدر مادرم نیست دومی خدا از من راضی نبود کاری کردم که حداقل اون روز فهمیدم که خوشی زندگی به خنده ی پدر مادرمه نه به عشقای یکی دو روزه
👤:روح انسان دارای دو بُعدِ اساسی هستش.یکی احساس و یکی منطق.با هرکدوم بیشتر بگردی،همون زندگیت رو مدیریت میکنه.مثلا دیدی آدمایی که شاعر و یا نقاشن اصلا نمیتونن مدیر یک مجموعه بشند.چون همیشه احساسی به مسایل نگاه کردن و نمیتونن مسولیت منطقیِ جایی رو به عهده بگیرند.یا مثلا یه آدمِ قاضی هیچ وقت نمیتونه گل فروش بشه.اولین کارویژه ی احساس اینه که همه چیز رو گل و بلبل بهمون نشون میده.مثلا خودموم میفهمم ارتباطاتِ بی دروپیکر چقد خودمون رو داغون میکنه،چقد گاهی اوقات حقیرمون میکنه،چقد استرسمون رو بیشتر میکنه ولی چون با بُعدِ احساسیِ روحمون بیشتر بودیم،واسه همین،احساسمون به جای ما تصمیم میگیره.والا هیچ لذتی جذاب تر از درک #لبخند_خدا نیست که همه ی خنده های از سرِ منفعت طلبیِ رفیقامون رو به حاشیه میبره.
4️⃣در طول روز همش فکر می کنم که می گذره تموم می شه باید فراموش کنم اصلا یک موضوع بی اهمیته ولی امان از شب انگار نه انگار که توی روز کلی نقشه کشیدی فراموشش کنی بعضی وقتا با خودم می گم احتمالا شبا مغز نمی تونه فکر کنه که اینجور دل به تنهایی می تازونه.
👤:شاید بشه گفت سردرگمیِ شبانه ی ما واسه خاطر #دعوایی است که بین #وجدان و #تصمیماتِ ما پیش اومده.اصولا وجدان همون آرمان های دست نیافته ی ما هستند و وقتی تو روز ما براساس این آرمان ها تصمیم نمیگیریم،روحمون بهم میریزه.و ناراحتیِ روح،تاثیرشو تو جسممون نشون میده.دیدین یه روز که کتابخونه میرید و درس میخونین چقد شبا آرامش داریم؟چقد شبا حس رضایت داریم؟چون تصمیمِ امروزمون براساس آرمانمون پیش رفت و واسه همین وجدانمون احساس رضایت بخشی داره.و این حسِ رضایت بخشی روی جسم ماهم تاثیر خودش رو نشون میده.واسه همینه که اونشب از شبای دیگه راحت تر میخوابیم.چون در واقع #دعوایی بین آرمان و تصمیمون شکل نگرفته.