سلام جانم✨💕 شڪرخدا😍 ممنونم همچنین🌱 ان‌شاءالله روز بہ روز توفیق خدمت‌گذارےمون بیشټر بشہ☺️🌻 در پناه حق #اࢪسالےشما🌵🧡

سلام و بهشت😄 خیلی هم عالی😅🚶🏻‍♂ ان‌شاءالله راضی بوده باشید✨ ولی من خودم کاناڵ‌هارو دیدم اکثرا۸،۹ تا به بالا بوده عضوشون👀♥️ #اࢪسالےشما🌵🧡

شهیدمحمدرضا‌الوانی: اگه میخواے ‌‌‌⇩ پࢪواز ڪنی🦋 باید دݪ بڪنی⇩ از دنیا و تعلقاتش🕊 در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند:↯ ✨‌اللهم أخرِجْنی حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا..:) #ماه_رجب #شہیدانہ♥️ •●❥❥ @Mahepenhanamm

اعمال‌ماه‌رجب🌸🌙 التماس دعا رفقا🙏🏻🌷🦋 #ماه_رجب 🌙 #رجب #این_الرجبیون •●❥❥@Mahepenhanamm

دعای‌ماه‌رجب بعداز هر نماز🦋💫 التماس‌دعا🌸 #ماه_رجب 🌙 #رجب🌱 #این_الرجبیون 🌺 •●❥❥ @Mahepenhanamm

◈ماهِ رجب اسٺ 🌙 [شهرالله الأصمّ] آن را "اصمّ" نامیدند؛ چرا که هیچ ماهۍ، به پایِ عظمٺِ آن نمے‌رسد🌱 و گفتہ‌ۍ خداوند اسٺ که، در این ماه نمے‌خواهم؛ لغزش‌هاۍ شما را ببینم و بشنوم. #تلنگرانہ💡 #ماه_رجب 🍃 #این_الرجبیون 🌸 •●❥❥ @Mahepenhanamm

ایتامونۆ بروز ڪنیم👀🍃💕

💕🍃نسخه جدید پیام رسان ایرانی ایتا 🍃💕 تاریخ انتشار : ۹۹/۱۱/۲۵👀 ڪاناڵ ما: •●❥❥ @Mahepenhanamm

وقٺــ اذانہ✨🌤 نمازمون سرد نشــہ رفیق:)🌱🌈 دعا ڪنیم برای ظہور آقاے بہــار🌸🍃 +الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج 💚 بریم رفیق وایســیم پشٺــ سرِ امام زمانمـوݩ😍😍🌻 #وقت_عاشقی‌📿 🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸🌳🌸 بہ احٺرام اذان🦋تا یڪ ربع از گذاشتن پسټ معذوریم😇🕊 #التماس_دعــا🤲🏻

رفقـــا حلالم ڪنید و دعام ڪنید 🍃 یہ‌چند ࢪوزے از پیشتۆن میرم:( #یاحق🖐🏻

😭💔

#رهبر_انقلاب: #ماه_رجب، ماه مبارکی است.🌼 ماه توسل و تذکر و توجه و تضرع و استغاثه و محکم کردن پیوند دلهای محتاج و نیازمند ما به ذیل لطف و فضل الهی است. این روزها را قدر بدانید. هر یک روز #ماه_رجب، یک نعمت خداست. ای صاحبان دلهای بیدار و مخصوصاً ای جوانان! این سه ماه را قدر بدانید. در این سه ماه، فرصت برای وصل کردن و منور نمودن دلها به لطف و نور پروردگار، بیش از همیشه است. #ࢪهبࢪانـہ✨🌸 •●❥❥ @Mahepenhanamm

نزدیک هاے اذانہ🙂 اونایے کہ روزھ هستین واسہ ما هم دعا کنین😔 دعا کن یکے از همین روز ها خبر بہ گوشتون برسہ کہ شهید شدم😍 دعا کنین این ویروس از کشوࢪ بࢪہ و همگے یہ نفس راحت بکیشیم😔 دعا کنین یکے از همین روزا امام زمانمون بیاد💔 التماس دعا😩💔

رفتند..؛ شہید شدند پیکرشون موند توۍ سوریه. بعد چند سال اومدند..! ماهنوز درگیر اینیم که چجوری کمتر گناه کنیم :) چقدعقبیم..! همیــــن...

{♥️🌱} #ࢪهبࢪانـہ✨🌸 #تلنگرانہ💡 میدونےچیھ؟! اگھ‌الاטּتابع‌رهبرت‌نباشے نمیتونےبعدکہ‌آقاموטּظهورڪرد سربازخالصـش‌باشے...ヅ +مواظب‌باش‌رفیق!!!

••🌸💕•• رفیق♥️⛓ پاشو یہ💓✨ وضوے دلے🚿 بگیر کہ میخوایمـ.... بریم در خونہ‌ے🎈🌿 #خـــدا :)😍🧡 یه نمازعاشقانـہ📿 بزنیــم بر بدن🌸🍃 #جانمونےبچہ‌شیعہ‌!😇 #یاحیدرمدد

من و رفیقم در آموزش مجازی🚶🏻‍♂👀 😐😂 #طنزانہ😃😂 #دانش‌آموزانانہ🤪 •●❥❥ @Mahepenhanamm

دل ڪہ تنگ است ڪجآ باید رفت؟🚶🏻‍♀🚶🏻‍♂✨ خدایـا هماݩ ڪہ میدانی🙃 #پروفایل✌️🏻 #دلنویسـ💔 •●❥❥ @Mahepenhanamm

آخرشم خـღـدا مارو بغل 🥺 میڪنه فشارمون میده♥️✨ #غلیان ❄️ #پروفایل✌️🏻 #خداےخوبم 💛 •●❥❥ @Mahepenhanamm

#ملاقات_در_ملکوت✨ دیروز که سر قبرت آمده ام ؛ با همه روزهای دیگر فرق داشت . . . آمدم کنار قبرت نشستم :/ حس میکردم نشستی جلویم و داری به من میخندی !! خیره شدم به عکست که در بالای قبر بود و با خود گفتم : تو کجا و من کجا؟ واقعاً که چقدر ما با هم فرق داریم. . . تن تو زیر خروارها خاک خوابیده بود و تن من بی هوا داشت در شهر می‌چرخید . . . روح تو داشت همه ملکوت را برانداز مـی کرد ؛ من داشـتم ادای تو را در می آوردم و تـــو از آن بالا به من نگاه میکرد و مـــیخندیدی ! وقتی تو زنده بودی من نبودم وقتی من دیروز آمده‌ام تو نبودی!! فرق من و تو این بود که در آنجا از من و امثال من هیچ اثری نبود ولی هر جا که از تو نظری میکردم اثری بود.‌ . . وقتی کسی مثل من با یه شاخه گل میاد سر قبرت مطمئن باش که دوستت داره {🌹} خلاصه ؛ دیروز که اومدم بهشت زهرا از هزار راه رفت و برگشت آمدم :/ قبلا سخنرانی‌هایت گوش می دادم که تو در یک نواری ضبط شده میگفتی : «من از یک راه رفته با شما صحبت می‌کنم » این دیالوگ اصلی تو بود ! امیدوارم همیشه یادم بماند . . . دوست خوبم مگر میشود مثل من تا ته خط هر راهی رفته باشی!؟ کاش بیشتر میماندی💔 ای کاش بیشتر این زخم را باز می کردی ! برای هــمین اسـت که تو معــروف شدی به«شهیدِ اهل قلم» فقط میخواستم بگویم که تو بهترین دوستم هستی! 🥀 شهید سید مرتضی آوینی :« من از یک راه رفته با شما صحبت می‌کنم راهی که آخرش جز مبارزه نیست »✌️ #شهید_اوینی #دلنویسـ💔 •●❥❥ @Mahepenhanamm

خداجانمۆن گفتھ:° 《این ماھ🌙 را ریسمانۍبین خود و بندگانم قرار دادم✨》 درماݩ ڪہ هیچ همہ‌ی خٻر هاےعالم🌍 موجود است:) در باز ڪݩ ڪه بیماڕ آوردند . . . : ) #خداےخوبم💛 #این_الرجبیون #رجب #پروفایل✌️🏻 #محظ‌استورے 📲 #ادیت_ادمین 🍭 #ادمین‌نویس •●❥❥ @Mahepenhanamm

🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠و درود خدا بر او (به شخصي كه در ستايش امام افراط كرد، و آن چه در دل داشت نگفت) فرمود: من كمتر از آنم كه بر زبان آوردي، و برتر از آنم كه در دل داري. 📒 #نهج_البلاغه #حکمت83 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇 #نهج_البلاغه ⭐️ @mahdavi_tebyan •●❥❥ @Mahepenhanamm

🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠و درود خدا بر او فرمود: باقيماندگان شمشير و جنگ، شماره شان بادوامتر، و فرزندانشان بيشتر است. 📒 #نهج_البلاغه #حکمت84 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇🎇🎇 #نهج_البلاغه ⭐️ @mahdavi_tebyan •●❥❥ @Mahepenhanamm

💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا☕️ #قسمت_بیـسـت_و_شـشم ✍گرمای عجیبی در سرم احساس میکردم دلم فریاد میخواست و یک سیلی محکم نفسهایم تند و بی نظم شده بود با صدایی خفه به سمتش هجوم برم گورتو از خونه ی من گم کن بیرون عوضی لبخندهایش پنجه میکشید بر صورتم. دستانش را به نشانه ی تسلیم بالا برد آرووم مودب باش دخترِ ایرانی چقدر از این نسبت متنفر بودم فریاد کشیدم من ایرانی نیستم با ابروهایی بالا رفته به عثمان نگاه کرد عه مگه نگفتی عاشق یه دختر ایرانی شدی عثمان دست پاچه و عصبی لیوان را روی اپن گذاشت و به سمت یان آمد ببند دهنتو بیا بریم بیرن و او را به سمت در هل داد دوست داشتم با دو دستم گلوی عثمان را فشار دهم او پست تر از چیزی بود که فکرش را میکردم یان در حین خروج زورکی ایستاد سارا اگه اون زن در حد یه انسان برات مهمه ببرش ایران راستی این کارتمه هر کمکی از دستم بربیاد برات انجام میدم و کارت را روی میز گذاشت این مرد واقعا دیوانه بود عثمان به ضرب از خانه بیرونش کرد در را بست و به سمتم آمد سرش پایین بود و صدایش ضعیف سارا من عذر عصبی بودم آنقدر زیاد که ضربان قلبم را به بلندی و وضوح میشنیدم:گمشو بیرون دیگر نمیخواستم ببینمش هیچ وقت دستی به صورتش کشید و از خانه خارج شدکلافه به سمت حمام رفتم آّب سرد را باز کردم و با لباسهایم، در مسیر دوش ایستادم آنقدر آتش در جانم بود که این سرما به استخوانم نمیرسید سرگردان و عصبی به سمت اتاق مادر رفتم روی سجاده نشسته بود و زل زده به قاب عکسِ من و دانیال، چیزی زیر لب زمزمه میکرد رو به رویش نشستم هیچ وقت به مادری قبولش نداشتم اما یک انسان چطور من از ایران میترسیدم ترسی آمیخته با نفرت آن روانشناس دیوانه چه میگفت ایران کجایِ نقشه ی زندگیم بوداما دلم به حالِ این زن میسوخ زنی که تک فرزنده والدینش بود و از ترسِ ناپدید شدن منو دانیال توسط شوهرش، نتوانست حتی در مجلسِ ترحیم پدرو مادرش شرکت کند یان راست میگفت، در حد یک انسان باید برایش دل میسوزاندم خیره به چشمانش پرسیدم دوست داری بری ایران حوضچه ی صورتش پر از اشک شد این زن به چه چیزی در آن خاک دلبسته بود 🍃🌼🍃🌼🍃 ✍پریشان و گیج از خانه بیرون زدم شب  بود و تاریک وارد اولین کلوپ شبانه شدم شاید آرامم میکرد همیشه آرامم کرده بود و من باز همان انتظار را داشتم اما تجدید خاطرات ناراحتم میکرد  تهوع و درد به معده ام لگد میزدند دستی مردانه دستم را گرفت سر چرخاندم همان روانشناس کت و شلوار پوش امروز بود من مسلمون نیستم ابرویی بالا انداخت و سر تکان داد:اگه قصد کتک کاری نداری بشینم در سکوت به درد بی امان معده ام فکر میکردم صندلی گرد کناریم را کشید و رویش نشست ساعت مچی مردانه و فلزی اش با آن صفحه ی بزرگ و پر عدد نظرم را جلب کرد من زیاد با این چیزاموافق  نیستم بیشتر از آرامش، تداعی میکنه، مشکلاتتو دختر ایرونی نمیداستم که چه اصراری به ایرانی خواندنم داشت حواسم جمع نبود و حضورش در آن زمان درست در کنارم سوالی، بی جواب! سرم را روی میز گذاشتم فضای رو به تاریکی آنجا آرامم میکرد اما شلوغیش نه یان بی توجه به اطراف با انگشت اشاره اش با لبه ی گیلاس بازی میکرد بعد از اینکه عثمان از خونه ات اومد بیرون، تنها کاری که نکرد کتک زدنم بود اوووف فکرکنم خدا خیلی دوستم داشت و اِلا با اون چشمای قرمز عثمان؛زنده موندم یه جور معجزه محسوب میشه او هم از خدا حرف میزد این خدا انگار خیالِ بی خیالی نداشت صدایش صاف بود میدونستی عثمان هم روانشناسی خوونده اما خب هیچ چیزش شبیه روانشناسا نیست مخصوصا اخلاقِ افتضاحش ولی از نظر من عثمان روانشناس بزرگی بود که این چنین خام و رام کرده بود به ساعت مچی اش نگاه کرد و به سمتم چرخید نمیدونم چی به عثمان گفتی که اونطور رم کرد اما وقتی که رفت، من همونجا تو ماشینم منتظرموندم مطمئن بودم که از خونه میزنی بیرون کش و قوسی به صورتش داد ولی خب انگار یه کوچولو تو اندازه گیری زمان اشتباه کردم چون چند ساعته که هیچی نخوردم و الان دارم از حال میرم صاف نشست مشخص نیست این مرد دیوانه چه میگفت انگار از تمام دنیا فقط لبخند را به او بخشیده بودند وقتی با بی تفاوتیم مواجهه شد دستش را زیر چانه اش زد ظاهرا فعلا از غذا خوردن خبری نیست خب میدونی به نظر من گاهی بعضی از آدما بیشتر از آرامش و حرفهای ایده آل روانشناختانه به شوک احتیاج دارن و من امروز تمام تلاشمو کردم انگار کمی هم موفق بودم و شروع کرد به حرف زدن از مادر از حالِ وخیم روحش از سکوتی که امکانِ ماندگاری داشت از کمکی که باید میکردم و.. و. در سکوت فقط گوش دادم تمام عمر فقط شنونده بودم نه گوینده نگاهم کرد میدونم از ایران و مسلمونا متنفری عثمان خیلی چیزا از تو برام گفته اما فراموش نکن... ⏪ #ادامہ_دارد... •●❥❥ @Mahepenhanamm ‌ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼 ‌

ولـنتایـن چـیہ بابا؟😐💔 مـا الگومون غرب نیسٺ، که بخواییم تابع رسم رسوماٺ اونا باشیم❌🤨 روز عـشق مـا بچہ‌شیـعہ‌ها روز پـیونـد حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها )و مولا علی(علیه‌السلام) 💞😌 اینطوریاس ✌🏻🙃 •●❥❥ @Mahepenhanamm