🕋🦋زیارت مجازی امام علی↓
💠imamali.net/vtour
🕋🦋زیارت مجازی امام حسین↓
💠app.imamhussain.org/tour
🕋🦋زیارت مجازی امام رضا↓
💠tv.razavi.ir/VR/2/#s=pano11246
🕋🦋زیارت مجازی سردار حاج قاسم سلیمانی↓
💠soleimany.ir/tour/
#ما ملت امام حسینیم
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #هشتاد
این حجم غم در سینه اش جا نمیشد که رنگ لبخند از لبش رفت..
و غریبانه شهادت داد
_سعد #ادعا میکرد میخواد کنار مردم سوریه مبارزه کنه، ولی #ما اومدیم تا #واقعاً کنار مردم سوریه جلو این حرومزاده ها مقاومت کنیم!👍
و نمیدانست دلِ تنها رها کردن مصطفی را ندارم..😞
که بلیطم را از جیبش درآورد،نگاهی به ساعت پروازم کرد و آواری روی سرش خراب شد که دوباره نبودنم را به رخم کشید
_چقدر دنبالت گشتم زینب!😒
از حسرت صدایش دلم لرزید،..
حس میکردم در این مدتِ بیخبری از خانواده، خبر خوبی برایم ندارد..
و خواستم پی حرفش را بگیرم...
که نگاه برّاق و تیزش🔥😈 به چشمم سیلی زد...
خودش بود،...😱😰
با همان آتشی که از چشمان سیاهش شعله میکشید..🔥😈
و حالا با لباس سفید پرستاری در این راهرو میچرخید..
که شیشه وحشتم درگلو شکست... نگاهش به صورتم خیره ماند و من وحشت زده به پهلوی ابوالفضل کوبیدم
_این با تکفیریهاس!😱😰😢😱😵
از جیغم همه چرخیدند..👥👥👥👥😱😱😨😰😰😰
و 🔥بسمه🔥 مثل اسفند روی آتش میجنبید بلکه راه فراری پیدا کند..
و نفهمیدم ابوالفضل با چه سرعتی از کنارم پرید...
دست بسمه از زیر روپوش به سمت کمرش رفت و نمیدانستم میخواهد چه کند...😰😱
که ابوالفضل هر دو دستش را از پشت غلاف کرد...😡
مچ دستانش بین انگشتان برادرم قفل شده بود و مثل #حیوانی زوزه میکشید، ابوالفضل فریاد میزد تا کسی برای کمک بیاید و من از ترس به زمین چسبیده بودم....😱😰
مردم به هر سمتی فرار میکردند...
و دو مرد نظامی طول راهرو را به طرف ما میدویدند...
دستانش همچنان از پشت در دستان ابوالفضل مانده بود،..
یکی روپوشش را از تنش بیرون کشید...
و دیدم روی پیراهن قرمزش کمربند انفجاری...😱😱😱😰😰😰
ادامه دارد....
🌹نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌 #کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·
•﷽•
#تلنگرانہ💡
#پروفایل✌️🏻
#غلیان❄️
#امامزمانم🌻
#خاطࢪھ 💕🌱
یکے از #بزرگان در دوران #جوانے بہ نیت #ملاقاتامامعصر عج الله تعالی فرجه💚 چہله اے را آۼاز می کند...
مدتے از اتمام چہله می گذرد و ایشان بسیار متاثر بودند که چرا هنوز حضرت را ملاقات نکرده اند.😔
روزے در خیابان در فکر بودند که آقایی را ملاقات می کنند که به او مے فهماند که به دنبالش حرکت کند و شخص متوجه می شود که ایشان حضرت بقیه الله هستند و اطاعت می کنند.😳😍
وقتی به درب منزلے می رسند حضرت داخل می شود اما ایشان هر چه تلاش می کند نمی تواند داخل شود پس همانجا به انتظار می ایستد.😕
بعد از مدتی حضرت خارج می شود و با اشاره دست به او می فهمانند که همانجا بایستد و خودشان از آنجا دور می شوند.😭👣
شخص بعد از رفتن امام به داخل آن خانه می رود و متوجه می شود که بانویی از دنیا رفته است.🧕
از اطرافیان آن زن می پرسد که ایشان چه جور انسانے بود ؟
آنها می گویند که ایشان انسان خاصے نبودند.فقط در مدت حکومت صدام که حجاب را ممنوع اعلام کرده بود ایشان چندین سال از خانه بیرون نرفتند و هر روز امام حسین را از راه دور زیارت می کردند و از پشت بام منزل خود به ایشان سلام می داد.💔✨🌱
بعد ها ایشان فهمیدند که منظور حضرت از این دیدار این بود که
نیازے نیست برای دیدار ما چہله بگیرید و به دنبال ما باشید...
خودسازے کنید ...هر زمان #آمادگے داشته باشید #ما خود به دیدارتان خواهیم آمد...
🙂🙃😇🌱✨❣
·٠•●@Mahepenhanamm●•٠·
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مظلومیت اسراے مدافع حرم...چاشنی بمب در دهانشون هست و به محض این که دهانشون رو باز کنند بمب منفجر میشه💔🥀💔
#امنیت اتفاقی نیست.#ما به خون شهدا مدیونیم...اللهم عجل لولیک الفرج
+الهی بحق زهرا هرکس هر جور به این جوانها و این مردم خیانت میکنه نابود بشه..
#شہیدانہ❤️
#انتخابات
#اصلاحات_آمریکایی
•●❥❥ @Mahepenhanamm