eitaa logo
منتظران حضرت مهدی
1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
5.7هزار ویدیو
181 فایل
بعشق اهلبیت‌علیهم‌السلام خصوصا امام‌زمان‌علیه‌السلام❤ و بعشق رهبرمظلوممان🌸 و بعشق شهدای عزیز کانالی داریم جهت خدمتگزاری به منتظران پاسخ به سوالات احکام و اعتقادی @Pasokhgooeee 👈کپی با ذکر صلوات ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17366260458313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃آقای کرم چه عجیب‌اند عاشقان صادق تو که حتی فکر کردن به آنها به آدم حس حرکت می‌دهد. من اگر آنها را نمی‌دیدم یا قصه‌هاشان را نمی‌شنیدم، باور نمی‌کردم که می‌شود عاشق امام نادیده شد. وقتی که دیدم داغ‌ترین عشق‌ها در عالم، به عاشقان صادق تو تعلق دارد، فهمیدم که عشق را تو تقسیم می‌کنی. آقا! کرَم کن و سهم عشقم را بیشتر کن، شاید زودتر من هم عاشق صادقت شدم. شبت بخیر آقای کرَم!
🍃ذکر خدا داشتم با خودم فکر می‌کردم چرا هر گاه می‌خواهم به یاد خدا باشم، کمی که از قرارم با خویشتن می‌گذرد، اراده‌ام سست می‌شود و باز هم سایۀ سیاه غفلت روی سرم می‌افتد. خیلی زود به جواب رسیدم: راه رسیدن به خدا، جز از در خانۀ شما از هیچ جای دیگری عبور نمی‌کند. من باید دائم در حال التماس به تو باشم تا مرا در مسیر اهل ذکر شدن، مدد کنی. خدا دوست دارد التماس کردن ما به تو را. من به کاری که خدا دوست دارد ادامه می‌دهم. آقا! به پایت می‌افتم و التماس می‌کنم که مرا مدد کن. وقتی نیست، باید زودتر اهل ذکر شوم. شبت بخیر ذکر خدا! اللهم عجل لولیک الفرج
🍃موعود جمعه جمعه اگر یک انسان بود، بی‌شک جوان بود و سرزنده. چون خاصیت انتظار، نشاط است و شادابی. کسانی که احساس می‌کنند دلشان پیر شده، بهره‌ای از انتظار ندارند. انتظار به وعده‌ای که حتمی است، آن هم وعدۀ آمدن تو، سراسر امید است و شور. این انتظار،‌ اکسیر جوانی است. آدم منتظر هیچ گاه پیر نمی‌شود. تو منتظرترین انسان روی زمینی، مگر با این همه سالی که از خدا عمر گرفته‌ای، پیر شده‌ای؟ هرگز. کاش باور می‌کردیم اگر تا وقتی بیایی خدا ما را از نعمت ظهورت محروم کرده، نعمت انتظارت را به ما بخشیده. انتظار را چرا نعمت نمی‌بینیم؟ شبت بخیر موعود جمعه!
🏴 چشم تیز بین خدا التماس می کنم یک شب چشم هایت را به من بده. من چشم هایت را فقط برای اشک ریختن نمی خواهم. می خواهم با چشم های تو کربلا را تماشا کنم و خدا را ببینم. خدای کربلا را کسی اگر نبیند نمی فهمد که چه شد حسین با اشتیاق در خون خودش غلطید بی آن که ردی از اعتراض روی دلش افتاده باشد. چشمانت را به من بده که سخت محتاج دیدن خدای حسینم. من اگر خدای حسین را ببینم، هیچ دغدغه ای جز خدا فکر و دلم را به خود مشغول نمی کند. کسی اگر یک لحظه خدای حسین را ببیند یک روزگار بنده او می شود. برای همین یک لحظه دلت بسوزد برایم و چشم هایت را دریغ نکن از من. شبت بخیر چشم تیزبین خدا.
اربعین طعم ظهور تو را دارد و ما بی آن که زحمتی بکشیم، طعم ظهورت را می‌چشیم. ظهور تو طعم زندگی را دارد و ما در اربعین، زندگی را حس می‌کنیم. وقتی تو می‌آیی، شاید ما زنده نباشیم و بگو چطور باید شکر این نعمت بزرگ را به جا بیاوریم که در زمان غیبتت بویی از عطر ظهورت به مشام‌مان رسید و عطش آمدنت در دلمان دو چندان شد؟ شبت بخیر حقیقت زندگی!
زندگی وقتی معنا می‌یابد که خرج راه عشق شود و عشق وقتی معنا می‌یابد که تو معشوق باشی. ما وقتی که عاشق نیستیم، در اوج بیهودگی نفس می‌کشیم و توهم عاشقی داریم اگر معشوقی جز تو را برای خویش انتخاب کرده باشیم. ما از زندگی فاصلۀ زیادی داریم و برای رسیدن به آن راهی جز عشق تو نداریم. برای عاشق شدن باید خودمان را کنار بگذاریم و فقط به تو و دلخواه تو فکر کنیم؛ اما عجیب نفس‌پرور شده‌ایم و در مقابل خواسته‌های نفسانی خویش ضعیف و تسلیمیم. تا بردۀ نفسیم خبری از عشق نیست و از زندگی محرومیم. آقا! ما را از بند نفس نجات بده تا طعم زندگی را بچشیم. شبت بخیر حقیقت زندگی!
و باز هم پاییز؛ فصلی که زبان حال عاشق‌هاست؛ عاشق‌هایی که به درد هجر مبتلا شده‌اند و دستانشان از وصال کوتاه است؛ وصالِ کسی که دنیا و آخرتشان را در او خلاصه کرده‌اند و زندگی را بدون او، جسمی بدون روح می‌خوانند. و باز هم پاییز؛ فصلی که آسمانِ گرفته‌اش، برای دل گرفتن بهانه درست می‌کند؛ دل‌گرفتن‌هایی که برای عاشقان تو حال دائمی است؛ حالی که مردم دنیا زده آن را نمی‌فهمند. و باز هم پاییز؛ فصلی که می‌شود زیر باران‌هایش گریه کرد؛ گریه‌هایی که بانی زنده ماندن عاشق‌هاست؛ عاشق‌هایی که اشک‌هایشان را در میان قطره‌های باران پنهان می‌کنند تا کسی برای گریه‌های دائمی، سؤال‌پیچ‌شان نکند. و باز هم پاییز؛‌ فصلی که عاشق نبودن را به رُخم می‌کشد و مرا شرمسار این همه عاشق نبودن می‌کند. شبت بخیر همیشه بهار!
🌃 | شبت بخیر ارباب! 🌱دلم را نمی‌توانم از خانه‌ای که به عشقِ تو آباد است بکَنم و به خانۀ خودم برگردم. هر چه از خوشی‌های زندگی می‌خواهم در این خانه موج می‌زند. آرامش می‌خواهم هست، همدلی و همزبانی فراوان، تعاون بر نیکی و تقوا همیشه،‌ لبخندهای حقیقی هر چه دلت بخواهد، گریه‌هایی که از شادی بهجت‌آفرین‌ترند و ... . 🌱من به دنیا آمده‌ام تا به چیزی برسم که در این خانه‌ها همیشه پیدا می‌شود. پایم را از این خانه‌ها که بیرون می‌گذارم، وحشت وجودم را می‌گیرد. احساس می‌کنم از بلندی سقوط کرده‌ام. خودم را معلق میان زمین و آسمان می‌بینم. 🌱با این که در خیالم دارم در این خانه‌ها زندگی می‌کنم؛‌ اما من به این خانه‌ها وابسته شده‌ام آقا! کاش یکی از این خانه‌ها را نشانم می‌دادی! می‌خواهم به اهالی‌اش التماس کنم مرا به غلامی قبول کنند. 🌱شبت بخیر ارباب! اللهم عجل لولیک الفرج
🌃 | شبت بخیر ذکر خدا! 🌱تنها کسی که می‌تواند مرا از خانه‌ای که یادآباد توست بیرون ببرد تویی! کشش حال و هوای این خانه‌ها به وجود توست، نورشان از نور نام تو و عطرشان از شمیم یاد توست. پس جز تو چه کسی می‌تواند مرا از این خانه بکَند؟ 🌱من خو گرفته‌ام به در و دیوار این خانه‌ها. اگر مرا از این خانه‌ها بیرون ببرند و در جایی نفس بکشم که عطر نام تو در آن نپیچیده، نفس‌ها حکم سوهان جانم را پیدا می‌کنند و با هر نفسی احساس مرگ خواهم کرد. 🌱آقای مهربانم! مرا مثل اهالی این خانه‌ها لبریز از عشق خودت کن تا نفس کشیدنم در هر جا که باشم، بانی انتشار عطر تو شود. آن وقت دیگر فرقی نمی‌کند کجا باشم وقتی جانم معطر به یاد تو شود! 🌱شبت بخیر ذکر خدا! اللهم عجل لولیک الفرج
🌃 | شبت بخیر حضرت دلدار! 🌱نفس کشیدن در خانۀ خیالی من که رنگ و عطر و بوی تو را دارد، آدم را شاعر می‌کند و شعرفهم. ما هر روز در خانه‌مان صبحِ شعر، ظهرِ شعر، عصرِ شعر و شبِ شعر داریم. 🌱اهالی خانه همه شاعر شده‌اند به عشق تو. اصلا مهمانی اگر به خانه‌مان بیاید، حتی شعر خواندن هم که بلد نباشد، شاعر قهاری می‌شود و از خانه‌مان می‌رود. 🌱غزل‌های حافظ برای اهالی خانه، روضه‌های مکشوف فراق است. تا به حال حتی نشده بتوانیم یکی از این غزل‌ها را به انتها برسانیم. مگر هق هق گریه اجازه می‌دهد؟ 🌱مثلا دیشب این غزل را در خانۀ‌ خیالی‌ام خواندم و به بیت سومش نرسیدم: دیر است که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد 🌱چقدر دل‌کِش و طرب‌انگیز فضای شاعرانۀ خانه‌ام! شبت بخیر حضرت دلدار! اللهم عجل لولیک الفرج
🌃 | شبت بخیر عزیز خدا! 🌿دست به جارو شده بودم و داشتم حیاط خانۀ خیالی‌ام را جارو می‌زدم. تمام شد و گوشه‌ای نشستم. چشم به در دوختم و منتظر که شاید صدای در زدنت را بشنوم. 🌿وقت جارو زدن صدای تک تک غبارها را می‌شنوم که به التماس به خدا می‌گویند توفیقشان دهد که روزی غبار راه تو بشوند. غبارها در هر لحظه خدا را هزار بار شکر می‌کنند که غبار خانۀ عاشق تو شده‌اند. 🌿من وقتی خاکروبه‌ها را که جمع می‌کنم، با تضرع و زاری می‌گویند که آنها را از خانه بیرون نریزم. برای همین است که من همیشه خاکروبه‌ها را در باغچه خالی می‌کنم. 🌿در خانۀ خیالی‌ام ذره‌های غبار هم عاشق تواند. این غبارها راه نفس را نمی‌گیرند. باور کن که تنفس این غبارها راه نفس عاشق‌ها را باز می‌کند. 🌿تو به قدری عزیزکردۀ خدایی که حتی غبار با نشستن روی کفشت، احترام پیدا می‌کند. 🌿شبت بخیر عزیز خدا! اللهم عجل لولیک الفرج
🌃 | شبت بخیر عشق تکرارناپذیر! ❄️خانۀ خیالی، بهشت خدا روی زمین است. خدا در وصف بهشت و بهشتیان فرموده «لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَ لَا كِذَّابًا؛ هیچ سخن بیهوده و دروغی در بهشت نمی‌شنوند» (نبأ/35) اهالی خانۀ خیالی هر حرفی که رنگ و بوی تو را نداشته باشد، لغو می‌دانند. ❄️حتی اگر حرفی از خدا بزنیم و ما را به راه خدا که تو هستی رهنمون نشود، آن را لغو می‌دانیم. خدا شما را از خودش منها نکرده. اگر کسی از خدای بدون تو حرف زد، از خدای توهمی خویش سخن گفته. ❄️ما از دنیا هم که می‌گوییم، مقصودمان دنیایی است که تو در آن نفس می‌کشی و دنیایی که تو دوست داری آن را برای اهل زمین بسازی. دنیایی که رنگ و بوی تو را نداشته باشد، لجنزار هوا و هوس است و هیچ نسبتی میان خانۀ خیالی و لجنزار نیست. ❄️اهالی خانۀ خیالی همیشه حرف خوب برای گفتن دارند؛ چون هیچ گاه حرف زدن دربارۀ تو تمام نمی‌شود. حرف زدن دربارۀ تو هزار بار هم تکرار شود،‌ باز هم مثل اولین بار جذاب است و دل‌نشین، درست مثل نام زیبایت. ❄️شبت بخیر عشق تکرارناپذیر! اللهم عجل لولیک الفرج