eitaa logo
محفل‌الحسين
20 دنبال‌کننده
263 عکس
49 ویدیو
1 فایل
" یا مَن لَهُ ذِکرُهُ وَ لا یُنسی " جایی نیستم .
مشاهده در ایتا
دانلود
محفل‌الحسين
ولی این چرا اینجوری ذوق کرد؟ (:
عشق به دیگری ضرورت نیست، حادثه است ‌. عشق به وطن ضرورت است نه حادثه . عشق به خدا اما، ترکیبی‌ست از ضرورت و حادثه . 🌿 نادر ابراهیمیِ خوبِ ما
هدایت شده از نانوشته ها
چون «زن» هست باید توهین جنسی بشنوه. چون میخواد «زندگی» کنه، فوتبال ببینه، خوشحال باشه و بخنده، باید فحش بخوره. چون میخواد با «آزادی» خودش انتخاب کنه چه پرچمی دست بگیره، باید به عنوان مزدور شناسایی بشه. هرچی بیشتر حرف میزنن، بیشتر خودافشاگری میکنن، بیشتر واقعیتِ «زن، زندگی، آزادی» رو نشون میدن. 🆔 @naneveshteha
محبوبم! کلماتم خسته‌اند در آغوش‌شان می‌گیری؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم‌الله... گفتند که بین الحرمین باران آمده ؛ همه عکس انداختند، خوشحال شدند، هوایِ کربلا کردند و دعا من اما یادِ روزهایِ آخرتان افتادم ارباب... یادِ آن لحظاتِ پایانی! آن عطشِ پایانی! آن نفس هایِ پایانی!... یادِ آن لحظه که باران میهمانِ چشمانِ روضه خوان می‌شود... آنجا که ابر عرق می‌کند، شرم می‌کند، خجل می‌شود، آنجا که چشمش به زبانِ خشکِ حسین می‌افتد....به زبانِ خشکِ عبّاس، زبانِ خشکِ زینب، رباب ، علی.... آنجا که ابر، ناله‌ی واحسینا سر می‌دهد‌‌‌... آن لحظه که میگرید... میگرید بر کسی که خدا اولین بار بر او گریست.... برایِ بارانی که آمده و بارانی که نبارید...! ؟
هدایت شده از نانوشته ها
این «شکاف نسلی» هم توجیه و بهانه‌ی پرتکراری شده برای تطهیرِ توحش و آشوبِ خیابانی. هرکس هر غلطی خواست در خیابان می‌کند، بعد یک عده بساطِ کاسبیِ جامعه‌شناسانه راه می‌اندازند و با لفاظیِ آکادمیک از جانی، قربانی می‌سازند. قطاری از اصطلاحاتِ شبه‌علمی می‌بافند تا ثابت کنند فاشیست‌ها، تروریست‌ها و هرزه‌هایِ عربده‌کشِ خیابانی، معترضانی صادق و مبارزانی مظلوم هستند که مسئولیت رفتارشان با خودشان نیست. با ژستِ آسیب‌شناسی، وکیل مدافع شیطان می‌شوند. از کسانی که هیچ حد و مرز انسانی در رفتارشان ندارند، سلب مسئولیت می‌کنند. تا از برخورد با این وحشی‌ها می‌گوییم، حرف از «دهه هشتادی بودن» و «شکاف نسلی» می‌زنند و می‌گویند «این‌ها زبان ما را نمی‌فهمند، مشکل ماییم که نمیتوانیم با این‌ها حرف بزنیم». در تمام این دو ماه، این مهملات ورد زبانِ پوپولیست‌هایِ در سودایِ ریاست بوده است. تا زبان به گلایه از توحش باز می‌کنیم، ژستِ عقل‌کل می‌گیرند و همه چیز را به «طغیان دهه هشتادی‌ها» تقلیل می‌دهند. دهه هشتادی هستند؟ به درک! دهه هشتادی بودن دلیل می‌شود به زن حامله حمله کنند و به زور روسری و چادر از سر مردم بکشند؟ دهه هشتادی بودن دلیل می‌شود برای بربریت و دهان‌دریدگی وسط خیابان؟ طرف به اموال مردم ضربه زده، مخالفانش را به زور از مترو و بی‌آر‌تی پیاده کرده، به زن مردم فحش جنسی داده، طلبکار هم هست. چنین جانوری را چون دهه هشتادی است باید تبرئه کنیم؟ «دهه هشتادی هستند، باید درکشان کرد». این جمله بزرگترین توهین به دهه هشتادی‌هاست. دهه هشتادی‌ها باید بهشان بَر بخورد وقتی دارند کنش‌های یک مشت نوکیسه‌ی وحشیِ همیشه طلبکار را به نام همه‌شان می‌زنند. کی گفته همه دهه هشتادی‌ها زندگی‌شان شبیه این شکم‌سیرهاست؟ کی گفته همه دهه هشتادی‌ها مثل این دیوانه‌ها عربده‌کش هستند؟ کی گفته زندگی مزخرفِ این‌ها، زندگی کلِ نوجوان‌های ایرانی است؟ مساله‌‌ی توحشِ خیابانی، مساله‌ی دهه هشتادی بودن و شکاف نسلی و این قصه‌ها نیست. منشا عربده‌کشیِ این‌ها، شکم‌سیری است. از جیبِ پدرانِ رانتی‌شان زیادی مفت خورده‌اند، زیادی لُمبانده‌اند، حالا از فرط شکم‎سیری طلبکار شده‌اند، جفتک می‌اندازند. درد این‌ها شکاف نسلی نیست، گرسنگی هم نیست. دردشان شکم‌سیری است، بی‌دردی است. 🆔 @naneveshteha
از نظر روحی به وی پی انی نیاز دارم که هیچ وقت قطع نشه
هدایت شده از امیــرالنَّـحــل
السلام و علیك یا امیرالمومنین -
برایِ نمازِ امشب چندبار اذان دادم... خیالاتی شده ام باز! خیالاتی ، که هستی مثلا... دستِ خودم نیست . هروقت خیالاتی می‌شوم به تو فکر می‌کنم ... امشب باز خیال کردم که هستی مثلا که اگر بودی، اوضاعمان بهتر بود... که اگر بودی، گل‌هایمان تازه تر بود... اینکه زمین غم گرفته را حتما می‌دانی . حتما مصیبت هایِ ما مصیبت ندیده ها را دیده ای... حتما اشراف داری... حتما دیده‌ای که دیشب زخمی از میدانِ نبرد بازگشتیم... و حتما می دانی که اگر بودی، با فرماندهیِ تو پیروزِ هر نبرد و میدانی بودیم... تو هستی ، زیباترین خیالِ من! نه تنها در خیالهایِ قبل اذان ها، بلکه در سپیده دمِ صبح هم هستی در تنگنایِ مصائب هم هستی در حلاوتِ رویشِ گل و نفس گرفتنِ باران هم... تو آنی که هستی و ما آنیم که از دیدنت محروم... من مطمئنم که هستی‌... مگر می‌شود نباشی و بهار بیاید و صبح ها آغاز شوند؟! تو هستی امامِ من! امامِ ای کاش ها و حسرت ها و خیال ها و رویا ها امامِ زندگی هایِ بهشتی امامِ آخرالزمانیِ دلتنگ ، محروم ، رنجیده تو را به نخستین اذانِ خدا به دلِ تنگِ زینب برایِ حسین