#سلام_بر_ابراهیم۱
#یدالله
#قسمت_اول
سيد ابوالفضل كاظمي
ابراهيم در يکي از مغازههاي بازار مشــغول کار بود. يك روز ابراهيم را در
وضعيتي ديدم که خيلي تعجب کردم!
دو کارتن بزرگ اجناس روي دوشــش بود. جلوي يک مغازه،کارتنها را
روي زمين گذاشت.
وقتي کار تحويل تمام شد، جلو رفتم و سالم کردم. بعد گفتم: آقا ابرام براي
شما زشته، اين کار باربرهاست نه کار شما!
نگاهي به من کرد و گفت: کار که عيب نيست، بيکاري عيبه، اين کاري هم
که من انجام ميدم براي خودم خوبه، مطمئن ميشم که هيچي نيستم. جلوي
غرورم رو ميگيره!
گفتم: اگه کســي شــما رو اينطور ببينه خوب نيســت، تو ورزشكاري و...
خيليها ميشناسنت.
ابراهيــم خنديد وگفت: اي بابا، هميشــه كاري كن كه اگه خدا تو رو ديد
خوشش بياد، نه مردم.
٭٭٭
به همراه چند نفر از دوستان نشسته بوديم و در مورد ابراهيم صحبت ميكرديم.
يكي از دوســتان كه ابراهيم را نميشــناخت تصويرش را از من گرفت و نگاه
كرد. بعد با تعجب گفت: شما مطمئن هستيد اسم ايشون ابراهيمه!؟
http://eitaa.com/mahfel_montazeran3
#سلام_بر_ابراهیم۱
#یدالله
#قسمت_دوم
ُ با تعجب گفتم: خب بله، چطور مگه؟!
گفت: من قب ًال تو بازار سلطاني مغازه داشتم. اين آقا ابراهيم دو روز در هفته
َسر بازار ميايستاد. يه كوله باربري هم ميانداخت روي دوشش و بار ميبرد.
يه روز بهش گفتم: اسم شما چيه؟
گفت: من رو يداهلل صدا كنيد!
گذشت تا چند وقت بعد يكي از دوستانم آمده بود بازار، تا ايشون رو ديد
با تعجب گفت: اين آقا رو ميشناسي!؟
گفتم: نه، چطور مگه!
گفت: ايشــون قهرمان واليبال وكشــتيه، آدم خيلي باتقوائيه، براي شكستن
نفسش اين كارها رو ميكنه. اين رو هم برات بگم كه آدم خيلي بزرگيه! بعد
از آن ماجرا ديگه ايشون رو نديدم!
صحبتهاي آن آقا خيلي من رو به فكر فرو برد. اين ماجرا خيلي براي من
عجيب بود. اينطور مبارزه كردن با نفس اص ًال با عقل جور در نميآمد
٭٭٭
مدتي بعد يكي از دوستان قديم را ديدم. در مورد كارهاي ابراهيم صحبت
ميكرديم. ايشان گفت: قبل از انقالب. يك روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما.
من و برادرم و دو نفر ديگر را برد چلوكبابي، بهترين غذا و ســاالد و نوشابه
را سفارش داد.
خيلي خوشــمزه بود. تا آن موقع چنين غذائي نخورده بودم. بعد از غذا آقا
ابراهيم گفت: چطور بود؟
گفتم: خيلي عالي بود. دستت درد نكنه، گفت: امروز صبح تا حاال توي بازار
باربري كردم. خوشمزگي اين غذا به خاطر زحمتيه كه براي پولش كشيدم!!
http://eitaa.com/mahfel_montazeran3
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پیروزی نزدیک است!
🔻خاطره شنیدنی از زبان سردار شهید زاهدی از خوابی که یکی از مسئولین حزب الله لبنان دیده بود.
خواب را برای آیت الله شیخ جعفر ناصری تعریف کردیم
ایشان فرمودند :
“تعبیرش این است
که مسلمین در این نبرد پیروز می شوند اما چرا توسل تان به اهل بیت علیهم السلام کم است؟!
روزی ۱۰۰۰ بار ذکر
#یدالله_فوق_ایدیهم
را بگویید
#یدالله #امیراامومنین است
در این نبرد ، ذکر امیرالمومنین را
زیاد بگوید و به ایشان متوسل باشید”
🔥 #خیبر_خیبر_یا_صهیون
#ایراااان_قووووی💪
http://eitaa.com/mahfel_montazeran3
❤️ السلام علیک یا اباعبدالله 🚩🇮🇷🇵🇸
#انتقام #سیلی #شاهد۱۳۶ #خیبر