eitaa logo
|•°…یاحبیب‌الباکین…°•|
136 دنبال‌کننده
206 عکس
83 ویدیو
2 فایل
[‏من احساس عشق را تجربه نکرده‌ام... اما گاهی حسرت آن دستی را می‌خورم که حسین؏ بر صورت حُرّ و جُون کشید...]
مشاهده در ایتا
دانلود
ڪاش میشد ڪه لباسے برسانم به تنش آبـروے همه عـریان روى صحرا مـانده...(:💔
آنقدر گریه کنم در فراقت،
که چشمانم نابینا شود
از اشک بخُشکد
و آنگاه خون می‌بارم برایت
|•°…یاحبیب‌الباکین…°•|
!(:
فراق از عمر ِمن مےڪاهد اے نامهربان! رحمے...💔
نگارا از عجم مہمان نمےخواهے؟ دلے آشفتہ و حیران نمےخواهے؟
یادش بخیر توی مسیر هربار از کنار کسایی که این قهوه ها دستشون بود رد میشدم، هم دوست داشتم بخورم، هم چندشم میشد فنجون هایی که دست اون آقا یا خانوم بود دور تا دورش قهوه ریخته بود جای انگشت هزار نفر روش بود😄 معلوم نبود چند نفر از همون دوتا لیوان خوردن یه حس عجیبی داشتم نسبت بهشون هی میخواستم بخورم هی نمیشد، نمیتونستم... تا اینکه صبح حدود ساعت ده بعد کلی پیاده روی رسیدیم کربلا بعد از اون پل معروفی که همه روش توقف میکنن و سلام میدن، وارد اولین شارع که شدیم یه آقایی از همین قهوه ها دستش بود داد میزد: هله بزوار ابو السجاد رفتم طرفش یه بسم الله گفتم و ازش گرفتم و قهوه رو سر کشیدم طعم قهوه های ابوالسجاد با قهوه ی تمام دنیا فرق داشت :) (:
لذت عشق به این حسِ بلاتکلیفےست لطفِ تو شاملِ حالم بشود یا نشود :)!
آقای امام حسین! نزارید مطمئن بشیم که شما دیگه مارو نمیخوای...(:💔
امسال دوریم از تو لابد حڪمتے دارد باشد، ولے عاشق دل ڪم‌طاقتے دارد
مشتاقے و مهجورے و دلتنگے و دوری این قسمت ما بود هر ڪس قسمتے دارد
جز آه چیزے در بساطم نیست، اما آه... گویند آهِ دلشڪسته قیمتے دارد
نذر زیارت داشتم از جانب 'سردار' اینَڪ ولے او با ضریحت خلوتے دارد
این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست هر گوشه‌اے یک دلشڪسته حاجتے دارد
• • ڪار دستم داد آخر قلبِ ناپاڪم حسین اربعین، پاے پیاده، رفت از دستم ڪہ رفت...!
بہ اشڪ چلہ گرفتم ڪہ محترم باشم ولے نشد ڪہ شبِ اربعین حرم باشم((:
امام حسین ڪہ با دخترشون سڪینہ خاتون وداع میڪردن، براشون این شعر رو گفتن:
سَیطولُ بعدي یا سکینة فإعلمي منکِ البُکاء اذا الحمام ُدهاني
لا تُحرِقي قلبي بدَمعکِ حَسرة مادام منّي الروح في جثماني
واذا قتلتُ فأنتِ اولی بالذي تاتینه یا خیرةَ النسوانِ
میان اینہمہ نوڪر بہ فڪر من هم باش من ڪہ از همہ جز تو عجیب خستہ شدم ( :
نہ بہ خاڪ در بسودم نہ بہ سنگش آزمودم بہ ڪجا برَم سرے را ڪہ نڪردھ‌ام فدایت؟(:
عطشانة عیني شوف مشتاگة أشوفك . . . (: