eitaa logo
محفل تا جمعه ظهور
293 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
10.7هزار ویدیو
33 فایل
💎سلسله مباحث علمی و عملی مهدویت سخنران: حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسن باقری 📆 جلسات هفتگی : جمعه ها 🗣 از اذان مغرب و عشاء (همراه با نماز جماعت و زیارت عاشورا) 🎤 ۷-۸ 👈 منبر 📖 ۸:۳۰ - ۸ 👈 زیارت آل یس 🕌 ابتدای خ خراسان ، بن بست شهید یزدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🔥 اعتراف شیطان به کاری که با شیعیان میکند 👈دیدن این کلیپ رو اصلا از دست ندید ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: خداوند فرشته‌اى را آفريده و هر بامداد مى‌آيد و فرياد مى‌زند: اى افراد بيست ساله تلاش و كوشش كنيد و اى سى ساله‌ها زندگى دنيا شما را فريب ندهد و اى چهل ساله‌ها براى ديدار خدا چه چيزى آماده كرده‌ايد؟ و اى پنجاه ساله‌ها خطر به بالاى سرتان رسيده است و اى شصت ساله‌ها نزديك است از دنيا برويد و اى هفتاد سالگان شما را ندا مى‌كنند و شما غافليد ! سپس مى‌گويد: اگر بندگان اهل طاعت و مردان فروتن و كودكان شيرخوار و حيوانات بى‌گناه، نبودند، عذاب بر سرتان فرو مى‌ريخت. 🎙 ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب اول قبر صبر کنید تا اربابش بیاید.... یا امام حسین علیه السلام خودت به داد همه شیعیانت برس🤲 ❤️تولد مبارک اقا ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
🏜در احوال قیامت روز قيامت روزى است كه هر فردى را بلند مى كنند تا همه او را ببينند، آن وقت منادى ندا مى كند: هركس به اين شخص حقّى دارد بيايد. آنگاه طالبينِ حقوق به او رو مى آورند، كسانى را كه شايد اصلاً خودش احتمال نمى داده حقوقشان را اداء نكرده است ، اطرافش را مى گيرند. 🔥آبروى كسى را ريخته ،يا غيبت كسى را كرده، مالِ كسى را خورده يا به كسى بدهى داشته و فراموش نموده ، از او مطالبه حق مى كند، بيچاره بايد از حسناتِ خود به آنها بدهد. در روايات آمده كه ؛ براى يک درهم مال ،هفتصد ركعت نمازِ مقبول را بايد بدهد، ديگر مصيبت از اين بدتر؟ در صورتيكه حسناتش تمام شود، بايد در مقابل از گناهانِ صاحبانِ حقوق بردارد و بار آنها را سبک تر نمايد. 🌪قيامت به قدرى سخت است كه برادر از برادر و پسر از پدر و مادر از پدر، زن از شوهر و شوهر از زن فرار مى كند، از ترس اينكه نكند حق خود را مطالبه كند. 📚حقایقی از قرآن ، صفحه ۱۹ ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
🔴 عوامل فشار قبر 🔹 غیبت 🔹 اسراف 🔹بداخلاقی‌و خشونت خصوصاً در خانواده 🔹 دوری جستن از همسر 🔹 سبک شمردن نماز 🔹 بی مبالاتی به نجاست ها 📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
✍راه همنشین شدن با پیامبران در بهشت ...🌺🍃 روزى حضرت داود در مناجاتش از خداوند خواست همنشين او را در بهشت به وى معرفى كند، از جانب خداوند ندا رسيد كه فردا از دروازه شهر بيرون برو، اولين كسى كه با او برخورد کنی همنشين تو در بهشت است. روز بعد، حضرت داود به اتفاق پسرش سليمان از شهر خارج شد، پيرمردى را ديد كه پشته هيزمى از كوه پائين آورده تا بفروشد. پير مرد كه متى نام داشت، كنار دروازه فرياد زد كيست كه هيزم بخواهد؟ يك نفر پيدا شد و هيزمش را خريد. حضرت داود پيش او رفت و سلام كرد و گفت: آيا ممكن است امروز ما را مهمان كنى؟ پير مرد پاسخ داد: مهمان حبيب خداست، بفرمائيد، سپس پير مرد با پولى كه از فروش هيزم به دست آورده بود مقدارى گندم خريد، وقتى به خانه رسيدند پير مرد گندم را آرد كرد و سه عدد نان پخت و نان‌ها را جلوى مهمانانش گذاشت. وقتى شروع به خوردن كردند، پير مرد هر لقمه‌اى كه به دهان مى برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمدلله» مى‌گفت، وقتى ناهار مختصر آنها به اتمام رسيد، دستش را به طرف آسمان بلند كرد و گفت: خداوندا، هيزمى كه فروختم، درختش را تو كاشتى، آنها را تو خشك كردى، نيروى كندن هيزم را تو به من دادى، مشترى را تو فرستادى كه هيزمها را بخرد و گندمى را كه خورديم، بذرش را تو كاشتى، وسايل آرد كردن و نان پختن را نيز تو به من دادى، در برابر اين همه نعمت من چه كرده‌ام؟ پيرمرد اين حرفها را مى زد و گريه مى‌كرد. داود نگاه معنا دارى به پسرش ‍ كرد، يعنى همين است علت اينكه او با پيامبران محشور مى شود. 📚شهید عبدالحسین دستغیب – داستان‌های شگفت ص 30 و 31 ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
نفوذ شیطان درچت فضای مجازی.mp3
1.33M
⁉️نفوذشیطان برافراد مذهبی در چت با نامحرم در فضای مجازی : ⭕️پاسخ: اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
🔱ماجرایی که باعث شد فرعون خودش را خدا بنامد! یک روز فرعون در کاخش بود که ابلیس به شکل مردی وارد کاخ و اتاق فرعون می شود فرعون می گوید : تو چه کسی هستی آن مرد میگوید : من فرشته ی مقرب تو هستم فرعون می گوید : مگر من که هستم آن مرد می گوید : تو خدا هستی فرعون که تا قبل از این ماجرا به خدا اعتقاد داشت می گوید : نه من خدا نیستم آن مرد می گوید :  تو خدایی اما به خاطر ضربه ای که به سرت خورده است فراموش کرده ای که خدایی و فکر می کنی خدا کس دیگریست و من آمدم که به تو یاد آوری کنم که خدا هستی فرعون می گوید : پس اگر تو راست می گویی و من خدا هستم باید خیلی کارهای نشدنی بتوانم بکنم آن مرد گفت : بله تو هر نشدنی ای را می توانی انجام دهی زیرا خدایی پس امتحان کن فرعون خوشه ی انگوری که در ظرف بود را نشان داد و گفت :  یعنی تو می گویی من می توانم آن خوشه ی انگور را به طلا تبدیل کنم ؟ آن مرد (یا همان ابلیس در ظاهر یک مرد) گفت : بله اگر تو اعلام کنی به دستور تو آن خوشه خود را به طلا تبدیل می کند فرعون به خوشه اعلام می کند که ای خوشه به طلا تبدیل شو و آن خوشه به طلا تبدیل می شود چند تا کار دیگر انجام می دهد و می بیند همه بدون نقص انجام می شود و در اصل ابلیس به صورت مخفیانه این جادو ها و تبدیلات را انجام میداد و بعد آن مرد گفت : تو از گذشته زیاد در یاد نداری و ضربه ای که به سرت خورد باعث شد فراموش کنی که خدا هستی و یکی دیگر از اسناد خدا بودن تو اینست که تو هیچوقت نمی میری و البته فرعون هم واقعا نزدیک به سیصد سالش بود و نمی مرد (در آن زمان حد اکثر سن مردم صد و هفتاد سال بود) به همین دلایل باور کرده بود که خداست و اما جالب تر از همه قبل از این ماجرا ، فرعون یکی از عرفای بزرگ جهان و نقطه ی عرفان در آن زمان بود که سالها بعد وقتی که فریب ابلیس را خورد و خود را خدا دانست از عرفان بیرون آمد و آسیه همسرش نیز تا آخر عمرش قطب بزرگ صوفیه بوده است !! ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
✍معجزه عجیب جوانی که دستانش توسط پدرش که از دشمنان سرسخت اهل بیت بود جدا شد و باعنایت حضرت عباس شفا یافت: عالم جلیل القدر، محدث متقى، حضرت آیه الله آملا حبیب الله کاشانى رضوان الله تعالى علیه فرمود: یک عده از شیعیان در عباس آباد هندوستان دور هم جمع مى شوند و شبیه حضرت عباس علیه السلام را در مى آورند، هر چه دنبال شخص تنومند و رشید گشتند، تا نقش حضرت را روى صحنه در آورد پیدا نکردند. بعد از جستجوى زیاد، جوانى را پیدا کردند، ولى متأسفانه پدرش از دشمنان سرسخت اهل بیت (ع) بود، بناچار او را در آن روز شبیه کردند، وقتى که شب فرا رسید و جوان راهى منزل مى شود موضوع را به پدرش ‍مى گوید. پدرش مى گوید: مگر عباس را دوست دارى ؟ جوان مى گوید: چرا دوست نداشته باشم، جانم را فداى او مى کنم. پدرش مى گوید: اگر اینطور است، بیا تا دستهاى تو را به یاد دست بریده عباس قطع کنم! جوان دست خود را دراز مى کند. پدر ملعون بدون ترس دست جوانش را مى برد. مادر جوان گریان و ناراحت مى شود و گوید: اى مرد تو از حضرت فاطمه زهرا شرم نمى کنى؟ مرد مى گوید: اگر فاطمه را دوست دارى بیا تا زبان تو را هم ببرم، خلاصه زبان آن زن را هم قطع مى کند و در همان شب هر دو را از خانه بیرون مى اندازد و مى گوید: بروید شکایت مرا پیش عباس بکنید. مادر و پسر هر دو به مسجد عباس آباد مى آیند و تا سحر دم منبر ناله و ضجه مى زنند، آن زن مى گوید: نزدیکی‌هاى صبح بود که چند بانوى مجلله اى را دیدم که آثار عظمت و بزرگى از چهره هایشان ظاهر بود. یکى از آنها آب دهان روى زخم زبان من مالید فورى شفا یافتم. دامنش را گرفتم و گفتم: جوانم دستش بریده و بى هوش افتاد، بفریادش ‍ برسید. آن بانوى مجلله فرموده بود آن هم صاحبى دارد. گفتم: شما کیستید؟ فرمود: من فاطمه مادر حسین هستم؛ این را فرمود و از نظرم غایب شد، پیش پسرم آمدم، دیدم دستش خوب و سلامت است. گفتم: چطور شفا یافتى؟ گفت: در آن موقع که بى هوش افتاده بودم، جوانى نقاب دار بر سر بالینم آمد و فرمود: دستت را سر جاى خود بگذار وقتى که نگاه کردم هیچ اثرى از زخم ندیدم و دستم را سالم یافتم. گفتم: آقا مى خواهم دست شما را ببوسم یک وقت اشک‌هایش جارى شد و فرمود: اى جوان عذرم را بپذیر؛ چون دستم را کنار نهر علقمه جدا کردند! گفتم: آقا شما کى هستید؟ فرمود: من عباس بن على علیه السلام هستم؛ یک وقت دیدم کسى نیست. 📚کرامات العباسیّه معجزات حضرت ابالفضل العباس بعد از شهادت ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
11.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥گواهان حضور روح ▪️تایید حضور روح تجربه‌گر مرگ موقت در محل کار توسط همکاران 👤تجربه‌گر: آقای رحمان امیریوسفی ⪻دنیای مرگ وآخرت⪼ ━━━━⪻✿⪼━━━ ➤@d_margo_akherat
✅بخوانيد ، بدن را به لرزه مياورد. ميفرمايند: ای فرزند آدم ، تو را در شکم مادرت قرار دادم و صورتت را پوشاندم تا اینکه از رحم متنفر نگردي، صورتت را به سمت پشت مادرت قرار دادم تا بوي غذا و معده تو را نيازارد! برایت متکا در سمت راست و چپ قرار دادم که در راست کبد و در سمت چپ طحال ميباشد تا بيارامي. بر تو در شکم مادر نشست و برخواست را آموزش دادم. آیا کسی غیر از من را توانايي چنین کاری هست؟؟ وقتی مدت حمل به پایان رسيد و مراحل آفرينشت تکمیل گرديد بر مامور بر ارحام امر کردم که تو را از رحم خارج و با نرمش بالهایش به دنيا وارد کند. دندانی که چیزی را ريز کند نداشتي!! دستی که بگيرد و قبض کند نداشتي!! قدم و گامي برای سعی و رفتن نداشتي!! از دو رگ نازک(پستانها)در سينه مادرت طعامي بصورت شيرخالص که در زمستان گرم و در تابستان سرد باشد، برايت غذا قرار دادم... مهر و محبتت بر قلب و ت قرار دادم تا تو را سير نميکردند خود سير نميشدند. و تا تو را نمي آسودند خود استراحت نمیکردند! اما وقتی پشتت قوت گرفت و بازوانت پرتوان شد، به مبارزه من قیام نمودی، در خلوت نافرمانی من کردی و از من حيا ننمودي!!! اما باز هم و با همين صورت: اگر بخواني مرا اجابتت کنم. و اگر از من بخواهی و سؤالم کنی بدهمت و برآورده کنم!!! اگر بسويم بازآیی ميپذيرمت!!! ...... شگفتا از تو اي فرزند آدم🌷 هنگامیکه متولد شدي در گوشَت گفتند بدون ؛ و هنگام مرگت، نماز بر تو اقامه شد بدون اذان !!! شگفتا بر تو اي فرزندآدم 🌺 هنگام تولد ندانستي چه کسی تو را از شکم مادر خارج گردانيد و هنگام ندانستی چه کسی تو را بر وارد نمود! ..شگفتا اي ابن آدم🥀 هنگام تولد و نظافت شدی و هنگام مرگ نيز غسلت دادند و نظافتت کردند! شگفتا از تو اي فرزندآدم🎋 هنگام تولد بر شادي و مسرت اطرافيانت آگاه نبودی و هنگام مرگ بر سوگ و شیون و گریه واندوهشان كاري كرده نميتواني! عجبا از تو اي فرزندآدم🌱 در شکم مادر در مکان تنگ و تاریک بودی و بعد از مرگ دوباره در مکان تنگ و تاریک قرار ميگيري😔 عجبا اي فرزندآدم🎄 وقت تولد با پارچه پیچانده شدی تا به پوشانندت و وقت مرگ باز با پارچه می پيچانندت تا پوشانده شوی🍎 شگفتا بر تو اي فرزند آدم 🏝️ وقتی متولد ميگردي و بزرگ میشوی از مدارکت و مهارتهايت مردم جویا ميشوند و وقتي بمیری از کردار و اعمال صالحت خواهند پرسيد😌😪 .. پس برای چه مهيا و آماده کرده اي!!! بنده من، من از رگ گردن به تو نزدیکترم 💞 پس هرگاه در مشکلات زندگی تنها شدی، صدایم کن تا در کنارت باشم. آری با یاد خداست که دلها آرام می گیرد. بجاست که از صمیم قلب بگوئیم: اشهدان لااله الاالله و اشهد ان محمدا رسول الله 💓♥️🌺🌷