eitaa logo
مَه گُل
663 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
103 فایل
❤پاتوق دختران فرهیخته❤👧حرفهای نگفتنی نوجوانی و جوانی😄💅هنر و خلاقیت💇 📑اخبار دخترونه و...🎀 📣گل دخترا😍کانال رو به دوستانتون معرفی کنید @Mahgol31 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.من از روز قبلش برنج تو یخچال داشتم شما میتونید ۲پیمانه برنج رو با اب و کمی نمک بذارید تا شفته شه.بهش فلفل آویشن کمی زردچوبه و ی فنجون پنیر پیتزا بزنید و تا داغه هم بزنید تا پنیر باهاش مخلوط شه‌.برای مواد میانی ی پیاز تفت دادم بهش گوشت چرخ کرده و کمی کالباس خرد شده اضافه کردم و تفت دادم فلفل دلمه و ذرت هم زدم. زردچوبه فلفل اویشن پاپریکا نمک زدم ی ق رب با ی ق سس کچاپ هم زدم و زیرشو خاموش کردم.ی کاسه آب کنار دستم گذاشتم ب اندازه ی نارنگی از برنجم برداشتم کف دستم باز کردم مواد میانی گذاشتم کمی پنیر پیتزاهم ریختم و برنجو جمش کردم جوری ک جاییش بتز نباشه.توآرد سفید و بعد توی تخم مرغ رقیق شده (تخم مرغ هم بزنید تا از لختگی دربیاد و چن ق شیر اضافه کنید)و بعد تو آرد سوخاری مزه دار شده غلطوندم.ی ساعت تو یخچال موند بعد تو روغن داغ سرخ کردم.گذاشتم رو دستمال تا روغنش بره و بعد آماده خوردنه https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋مه گل پاتوق دختران فرهیخته🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ترفند ترفند نگهداری میوه ها و سبزیجات به مدت طولانی 🍌 🖤 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🖤 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋
✨ ماسک قهوه و ماست ۱.۴ ق چ پودر قهوه و ۱ ق غ ماست طعم ماست در این ترکیب مهم نیست پس هر نوع ماست شیرین یا ترشی داشتید می‌توانید استفاده کنید 🔻 این ترکیب را به آرامی بر روی صورت و گردن خود ماساژ دهید و اجازه دهید ۵ دقیقه روی صورت شم بماند. سپس با آب گرم صورت خود را خوب بشویید تا پوست‌تان شفاف و نرم شود این ماسک را بیش از یک بار در هفته استفاده نکنید. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•افزایش اعتماد بنفس• ~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• + هیچگاه اجازه ندهید اشخاص منفی باف با عقیده های ناسالم خویش، ذهن شما را مسموم كنند + دست دادن خودرا محکمتر کنید به اصطلاح شل و وارفته دست ندهید، محکم و قوی دست بدهید و همچنين گرم و صمیمانه 🤝 + قابلیت های خویش را دست كم نگیرید. استعدادهای خویش را باور داشته باشید و خاطرجمع باشید انسان در فرهنگ مذهبی ما بی جهت « اشرف مخلوقات» نامیده نشده و میتواند با اراده و پشتكار، به موفقیت های نامحدودی دست یابد.💎🦋 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
همراهان مه گل📢📢📢 رمان جدید را شروع میکنیم🌱🌱🌱
🍀رمان 🍀 🍀قسمت_۱ _آخــــر هفتہ قـــرار بود بیاݧ واســــہ خواستگارے زیاد برام  مهــم نبود کہ قــرارہ چ اتفاقے بیوفتہ حتے اسمشم نمیدونستم ، مامانم همین طور گفته بود یکی می خواد بیاد.... فقط بخاطــر ماماݧ قبول کردم کہ بیان برای آشنایے .... ترجیح میدادم بهش فکر نکنم _عادت داشتم پنج شنبہ ها برم بهشت زهرا  پیش🌹 شهید گمنام 🌹 شهیدے ک شده بود محرم رازا و دردام رفیقے ک همیشہ وقتی ی مشکلے برام پیش میومد کمکم میکرد ... 🌹فرزند روح الله🌹 این هفتہ  بر عکس همیشہ چهارشنبہ بعد از دانشگاه رفتم بهشت زهرا چند شاخہ گل گرفتم کلےبا شهید جانم حرف زدم احساس آرامش خاصے داشتم پیشش _بهش گفتم:شهید جان فردا قـــراره برام خواستگار بیاد..... از حرفم خندم گرفت ههههه خوب ک چی الان این چی بود من گفتم..... من ک نمیخوام قبول کنم فقط بخاطر مامان.... احساس کردم یہ نفر داره میاد ب ایـݧ سمت پاشدم دیر شده بود سریع برگشتم خونہ تا رسیدم مامان صدااااام کرد -اسمااااااااء _(ای واے خدا ) سلام ماماݧ جانم❓❓ _جانت بے بلا فردا چی میخواے بپوشے❓❓ _فردا❓❓❓❓ _اره دیگہ خواستگارات میخواݧ بیاناااااا اها..... یه روسری و یہ چادر مگہ چہ خبره یہ آشنایی سادست دیگہ عروسے ک نیست.... این و گفتم و رفتم تو اتاقم ی حس خاصے داشتم نکنه بخاطر فردا بود❓❓❓❓ وای خدا فردا رو بخیر کنه با ایـݧ ماماݧ جاݧ مـݧ... همینطورے ک داشتم فکر میکردم خوابم برد.... https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋
🍀رمان 🍀عاشقانه_دو_مدافع 🍀قسمت_۲ چیزے نمونده بود ڪ از راه برســـݧ من هنوز آماده نبودم  ماماݧ صداش در اومد _اسمااااااء پاشو حاضر شو دیگہ الاݧ ک از راہ برسـݧ انقــد منو حرص نده یکم بزرگ شو   _وای ماماݧ جاݧ چرا انقدر حرص میخوری الا.....(یدفہ زنگ و زدن ) دیگہ چیزی نگفتم پریدم تو اتاق تا از اصابت ترکشاے ماماݧ در اماݧ باشم سریع حاضر شدم  نگاهم افتاد ب آینہ قیافم عوض شده بود یہ روسرے آبے آسمانی سرم کرده بودم با یہ چادر سفید با گلهاے آبے سنم و یکم برده بود بالا با صداے ماماݧ از اتاق پریدم بیروݧ عصبانیت تو چهره ے ماماݧ بہ وضوح دیده میشد گفت:راست میگفتے اسماء هنوز برات زوده خندیدم گونشو بوسیدم و رفتم آشپز خونه اونجا رو بہ پذیرایے دید نداشت صداے بابامو میشنیدم ک مجلس و دست گرفتہ بود و از اوضاع اقتصادے مملکت حرف میزد انگار ۲۰سالہ مهمونارو میشناسہ همیشہ همینطور بود روابط عمومے بالایے داره بر عکس مـݧ چاے و ریختم ماماݧ صدام کرد _اسماء جاݧ چایے و بیار خندم گرفت مثل این فیلما چادرمو مرتب کردم  وارد پذیرایے شدم سرم پاییـݧ بود سلامے کردم و چاےهارو تعارف کردم ب جناب خواستگار ک رسیدم کم بود از تعجب شاخام بزنہ بیروݧ  آقاےسجادے❓❓❓❓😳 ایـݧ جاچیکار میکنہ❓😕 ینی ایـݧ اومده خواستگارے من❓ واے خدا باورم نمیشہ چهرم رنگش عوض شده بود اما سعے کردم خودمـــو کنترل کنم   مادرش از بابا اجــازه گرفت ک براے آشنایے بریم تو اتاق دوست داشتـــــم بابا اجـــازه نده اما اینطور نشد حالم خیلے بد بود اما چاره اے نبود باید میرفتم ..... https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا