eitaa logo
مَه گُل
663 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
103 فایل
❤پاتوق دختران فرهیخته❤👧حرفهای نگفتنی نوجوانی و جوانی😄💅هنر و خلاقیت💇 📑اخبار دخترونه و...🎀 📣گل دخترا😍کانال رو به دوستانتون معرفی کنید @Mahgol31 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ترفند برنج رنگی 🍛 🍀 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🍀 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋
ghadir9.mp3
3.86M
قال حبیب الله(صلی الله علیه واله)🌺🌺 قال رسول الله(صلی الله علیه واله)🌺🌺 من کنت مولاه فهذا علی مولاه💐💐💐 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
از 96 ماهي شما 55 تا غرق شد چند تا ماهي داريد؟ بله؟ مشغول جمع و منها بودي؟😑 تقصير اين کلاس های مجازیه که عمر شما را به فنا دادن تا حالا کسي شنيده که ماهي غرق بشه؟ حتما الان دانشجو هم هستي!😁😅😁 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#اطلاعات_عمومی ❓ آیا میدانید که ؟! زغال اخته بخورید 😋 زغال اخته از دو طریق در کاهش وزن موثر است👇👇 🍓دفع سموم و چربی های موجود در بافت های بدن 🍓 کاهش انباشتگی چربی ها 🍀 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🍀 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 و چهارم ۵۴ 👈این داستان⇦《 میراث 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎خاله با یکی از نیروهای خدماتی بیمارستان هماهنگ کرده بود ... بنده خدا واقعا خانم با شخصیتی بود ... تا مادربزرگ تکان می خورد ... دلسوز و مهربان بهش می رسید ... توی بقیه کارها هم همین طور ... حتی کارهایی که باهاش هماهنگ نشده بود ...🍃 با اومدن ایشون ... حس کردم بار سنگینی رو که اون مدت به دوش کشیده بودم ... سبک تر شده ... اما این حس خوشحالی😁 ... زمان زیادی طول نکشید ... با درخواست خاله ... پزشک مادربزرگ برای ویزیت می اومد خونه ... من اون روز هیچی از حرف هاش نفهمیدم ... جملاتش پر از اصطلاح پزشکی بود ... فقط از حالت چهره خاله ... می فهمیدم اوضاع اصلا خوب نیست ...😔 بعد از گذشت ماه ها ... بدجور با مادربزرگ خو گرفته بودم ... خاله با همه تماس☎️ گرفت ... بزرگ ترها ... هر کدوم سفری ... چند روزی اومدن مشهد دیدن بی بی ... دلشون می خواست بمونن ولی نمی شد... از همه بیشتر دایی محمد موند ... یه هفته ای رو پیش ما بود ... موقع خداحافظی ... خم شد پای مادربزرگ رو بوسید😘 ... بی بی دیگه حس نداشت ... با گریه😭 از در خونه رفت ... رفتم بدرقه اش ... دستش رو گذاشت روی شونه ام ... - خیلی مردی مهران ... خیلی ...👌 برگشتم داخل ... که بی بی با اون صدای آرام و لرزانش صدام کرد ... - مهران ... بیا پسرم ... - جونم بی بی جان ... چی کارم داری❓ ... - کمد بزرگه توی اتاق ... یه جعبه توشه ... قدیمیه ... مال مادرم ... توش یه ساک کوچیک دستیه ...🎒 رفتم سر جعبه ... اونقدر قدیمی بود که واقعا حس عجیبی به آدم دست می داد ... ساک رو آوردم ... درش رو که باز کردم بوی خاک فضا رو پر کرد ...🌫 - این ساک پدربزرگت بود ... با همین ساک دستی🎒 می رفت جبهه ... که شد این رو واسمون آوردن ... ولی نزاشتم احدی بهش دست بزنه ... همین طوری دست نخورده گذاشتمش کنار ...🍃 آب دهنش به زحمت کمی گلوش رو تر کرد ... - وصیتم رو خیلی وقته نوشتم ... لای قرآنه ...📖 هر چی داشتم مال بچه هامه ... بچه هاشونم که از اونها ارث می برن ... اما این ساک، نه🎒 ... دلم می خواست دست کسی بدم که بیشتر قدرش رو بدونه ... این ارث، مال توئه ... علی الخصوص دفتر توش ...📙 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 🍃✨🍃 @modafehh https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋
🔻 و پنجم ۵۵ 👈این داستان⇦《 دستخط 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎تمام وجودم می لرزید ... ساکی🎒 که بیشتر از 20 سال درش بسته مونده بود ... رفتم دوباره وضو گرفتم ... وسایل شهید بود ...🌹 دو دست پیراهن قدیمی ... که بوی خاک کهنه گرفته بود ... اما هنوز سالم مونده بود ... و روی اونها ... یه قرآن و مفاتیح جیبی ... با یه دفتر ...📒 تا اون موقع دستخطی از پدربزرگم ندیده بودم ... بازش که کردم ... تازه فهمیدم چرا مادربزرگ گفت باید به یکی می دادم که قدرش رو بدونه ...😍 کل دفتر، برنامه عبادی و تهذیبی بود ... از ذکرهای ساده ... تا برنامه دعا، عبادت، نماز شب و نماز غفیله ... ریز ریز همه اش رو شرح داده بود ... حتی دعاهای مختلف ...✨🍃 چشم هام برق می زد و محو دفتر بودم📒 ... که بی بی صدام کرد ... - غیر از اون ساک ... اینم مال تو ...😳 و دستش رو جلو آورد و تسبیحش📿 رو گذاشت توی دستم ... - این رو از حج برام آورده بود ... طواف داده و متبرکه ... می گفت کربلا که آزاد بشه ... اونجا هم واست تبرکش می کنم ...🍃 خم شدم و دست بی بی رو بوسیدم 😘... دلم ریخت ... تازه به خودم اومدم و حواسم جمع شد ... داره وصیت می کنه ... گریه ام گرفته بود ...😭 - بی بی جان ... این حرف ها چیه؟ ... دلت میاد حرف از جدایی میزنی❓ ... - مرگ حقه پسرم ... خدا رو شکر که بی خبر سراغم نیومد... امان از روزی که مرگ بی خبر بیاد و فرصت توبه و جبران رو از آدم بگیره ...😔 دیگه آب و غذا هم نمی تونست بخوره ... سرم هم توی دستش نمی موند ... می نشستم بالای سرش ... و قطره قطره💧 آب رو می ریختم توی دهنش ... لب هاش رو تر می کردم ... اما بازم دهانش خشک خشک بود ...😑 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ @modafehh https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ مه گل تقدیم می کند..... نماهنگ ای جان جانان ، میثم مطیعی 🍀 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🍀 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#دانستنی_ها_و_معماهای_قرآنی #حروف_و_علامات_قرآنی 📌تعداد لام در قرآن ؟ ۳۳۸۰۰ بار 📌 تعداد میم در قرآن ؟ ۲۶۹۰۰ بار 📌 تعداد نون در قرآن ؟ ۲۶۰۵۵ بار 📌 تعداد واو در قرآن ؟ ۲۵۵۷۰ بار 📌 تعداد هاء در قرآن ؟ ۱۸۰۷۰ بار 📌 تعداد باء در قرآن ؟ ۲۵۷۱۱ بار 📌 تعداد فتحه در قرآن ؟ ۹۳۲۴۳ بار 📌 تعداد ضمه در قرآن ؟ ۴۸۰۸ بار 📌 تعداد کسره در قرآن ؟ ۳۹۵۸۶ بار 📌تعداد نقطه در قرآن ؟ ۱۰۱۵۰۳۰ بار 📌 تعداد تشدید در قرآن ؟ ۱۹۲۵۳ بار 📌 تعداد مد در قرآن ؟ ۱۷۷۱ بار 📌 تعداد همزه در قرآن ؟ ۳۲۷۲ بار تعداد رکوع در قرآن ؟ ۱۰۰۰ بار 🍀 مه گل پاتوق دختران فرهیخته 🍀 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1 🦋🦋🦋