#رمان_داستانی_پازل
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_بیست_وپنجم
عاکفه با غر گفت: حالا نمیشه نزنی توی ذوق من!چشم!
رفتم بخوابم هر چند که بعید میدونم خواب برم!
گفتم: عاکفه برو بخواب که مطمئنم زودتر از من داری خواب می بینی!
گفت: خوب تو که خواب نمیری چرا نمیذاری من هیجانم رو تخلیه کنم دختر!
گفتم: آخه خودت الان داشتی از نظم و برنامه ریزی بانو امین می گفتی!
خوب عزیز من، دختر خوب برنامه ریزیم محقق نمیشه مگه با انجام ریز عادتها!
از امشب که شروع کنی چند وقت دیگه منظم میخوابی و پا میشی، و این خودش یه پیشرفته دیگه می تونی زمانت رو درست تر و دقیقتر تنظیم کنی!
با شیطنت میخواست بحث رو ادامه بده و گفت: رضوان یه چیزی بگم نزنیم از پشت گوشی!
به جون خودم ریز گردها رو شنیده بودم ولی ریز عادتها رو نه!
چی چی هست اینی می گی؟!
حرصی گفتم: نخیررررر مثل اینکه تصمیم نداری خداحافظی کنی!
و با همون حالت مثل لحن یک استاد دانشگاهی گفتم: خانم ریز عادتها شامل رفتارهای کوچک ماست که با انجام اونها پس از مدتی، رفتار خوب یا بد، را در ما بوجود می آوردند !
نمونه اش هم همین یه ربع، به یک ربع زودتر خوابیدن هست که بعد از مدتی میشه سر وقت خوابید! آیا نیاز به توضیح بیشتری هست عاکفه خانم!
صداش رو کمی صاف کرد و گفت: حضرت استاد توضیحاتتون خوب بود، ولی خیلی بدجنسی نذاشتی من باهات درست حرف بزنم فعلا یاعلی...
هر چند اون نمی بینه اما من با لبخند ازش خداحافظی کردم...
مبینا که خوابیده بود طبیعتا این شبها که محمد کاظم نیست دیرتر خواب میرم گوشی رو برمیدارم و اسم بانو امین رو توی اینترنت سرچ می کنم...
با خوندن زندگی نامه اش می بينم حق داشت عاکفه خواب از سرش بپره!
اینکه یک خانمی اینقدر اهتمام به زندگیش و همسرش و فرزندانش داشته اهل خیاطی و آشپزی و مهمانداری بوده و در کنار اولویت های اصلیش علم رو رها نکرده تا به مرحله ی اجتهاد رسیده واقعا ذهن رو به فکر مشغول میکنه!
خودم جمله ی آخرم رو تکرار می کنم: ذهن رو به فکر مشغول میکنه !
چه جمله ای! ( هم خندم می گیره هم به نظرم نکته ی عمیقیه) واقعا اگر ذهن مشغول فکر و تعقل نباشه مشغول میشه به تقلید کورکورانه!
میشه همین مقایسه ها و چشم هم چشمی های امروزی که از فکرهای مهم تری مثل افکار بانو امین باز می مونه و در حد یه انسان روز مره زده، زندگی می کنه!
وقتی شرح زندگی نامه اش رو می خوندم دیدم چقدر سختی و بالا و پایین توی زندگیش داشته که فقط با داشتن یکیشون برای ما بهانه ی خوبی میشه که همه چیز رو کنار بذاریم و برای رسیدن به هدف های بالاتر دست بکشیم!
به تحصیلات همسرش که رسیدم که در حد سواد خوندن و نوشتن بلد بوده به خودم نهیب می زنم حالا رضوان اگر تو بودی با اجتهاد چه به سر محمد کاظم که نمی دادی!!!!
اینکه شوهرش تاجر بوده و خیلی وقتها از همسرش می خواسته همراهش بیاد و او چه خوب همراهی می کرده من رو به این فکر فرو میبره اگه محمد کاظم بهم می گفت بیا با هم بریم اشکلون اسرائیل می رفتم یا نه؟!
پشت همه ی این فکرها و سوالهای ذهنیم یک نمیدانم مبهم پنهان بود...
و دوباره یاد جمله ی محمد کاظم می افتم که چنین شخصیت هایی توی زمان خودشون با اون بی امکاناتی اینقدر موثر بودن اگر الان بودن چه هااا که نمیکردن!!!
و به خودم فکر می کنم و هیچ کار نکردنهایم با این همه امکانات....!
ادامه دارد....
نویسنده: #سیده_زهرا_بهادر
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا برکت از زندگی هامون رفته؟
🎤حجت الاسلام مومنی
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
هدایت شده از رصد اخباراقتدار ایران🍃🇮🇷🍃
🌹🍃مسابقه بصیرتی به مناسبت هفته بصیرت (سالروز شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی)
💢منبع مسابقه از محتواهای بارگذاری شده در تاریخ ۱۴۰۰/۱۰/۰۵ هست که در کانال رصد اخبار اقتدار ایران🇮🇷🍃 گذاشته شده است
🎁سه نفر از برنده و به هر کدام از برندگان مبلغ ۲۵۰۰۰ تومان هست.
❌نکته مهم:📣📣
برای شرکت در قرعهکشی مسابقه؛ عضویت در کانال الزامیست...
♦️آیدی جهت شرکت در مسابقه:👇
@mohamad12mahde
⏰آخرین مهلت شرکت در مسابقه: ۱۴۰۰/۱۰/۲۰
#hero
#مسابقه
#حاج_قاسم
♦️آدرس کانال رصداخبار اقتدار ایران🇮🇷🍃👇
https://eitaa.com/joinchat/1043923000C42010e714a
الـهی در ایـن 💫
شـب سرد زمستانی💫
زندگی دوستانم را سبز💫
تـنـور دل شـان را گــرم 💫
فـانـوس دلشـان را روشـن💫
لحظه هایشان را بدون غم💫
و چـرخ روزگـار را
بـه کامشان بـچرخان 💫
شب زیباتون خوش 💫
🌹🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بنام و با توکل به
اسم اعظمت
میگشاییم دفتر
امروزمان را
ان شاالله در پایان روز
مُهر تایید
بندگی زینت
دفترمان باشد
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
آغاز ثبت نا م پانزدهمین دوره لیگ علمی بین المللی پایا (گروهی)👆👆👆
🎓پایه ششم تا یازدهم
✍️رشته های لیگ علمی پایا
🎒علوم پایه (پایه ششم تا نهم)
🎒علوم ریاضی (پایه دهم)
🎒علوم تجربی (پایه دهم)
🎒علوم انسانی (پایه دهم)
🎒علوم کامپیوتر و برنامهنویسی (پایه هفتم تا یازدهم)
🎒پژوهشی (پایه هفتم تا یازدهم)
🎒کارآفرینی (پایه هفتم تا یازدهم)
شروع ثبت نام : ۵ دی ماه ۱۴۰۰
سایت ثبت نام:
www.sabt.payaleague.ir
⛔️هزینه ثبت نام: هر تیم ۱۲۵ هزار تومان
جوایز نقدی و غیرنقدی بسیار نفیس به برگزیدگان استانی و کشوری
جهت ثبت نام به مدیران محترم و یا مسوولین واحدهای بسیج دانش آموزی مدارس مراجعه نمایید.
🌷➕➖➗✖️
لیگ علمی بین المللی پایا👇
https://t.me/payaleague
خانه ریاضی تهران👇
https://t.me/Mathhome
🍃🌷🌷💐💐💐💐💐🌷🌷🍃
آینده روشن در دستان شماست ....
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_اصفهان
https://eitaa.com/amr_vali
@amr_vali
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
✨برای انسان نابینا شیشه و الماس
فرقی ندارد
✨اگر کسی قدرتان را ندانست،
✨فکر نکنید شیشه اید
✨یقین بدانید که او نابیناست...
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
❤️قسمت بیست و دو❤️
.
سفره صبحانه که جمع شد، آمد کنارم، خوشحال بود.
_ دیشب چه شاعر شده بودی، کنار پنجره ایستاده بودی.
چند تار مو که از رو سریم افتاده بود بیرون، با انگشت کردم زیر روسری
+ من؟ دیشب؟
یادم آمد، از سرو صدای توی حیاط بیدار شده بودم، دوتا گربه به جان هم افتاده بودند و صدای جیغشان بلند شده بود.
آقاجون و ایوب تو هال خوابیده بودند.
نگاهشان کردم، تکان نخوردند.
ایستادم و گربه ها را تماشا کردم.
ابروهایم را انداختم بالا
+ فکر کردم خواب بودید، حالا چه کاری می کردم ک می گویی #شاعر شده ام؟؟
_ داشتی ستاره ها را نگاه می کردی.
نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم😄
+ نه برادر بلندی، گربه های توی حیاط را نگاه می کردم.
وا رفت.
_ راست میگویی؟؟
+ آره
هنوز می خندیدم.
سرش را پایین انداخت.
_ لااقل به من نمی گفتی که گربه ها را تماشا می کردی.
خنده ام را جمع کردم.
+ چرا؟ پس چی می گفتم؟
دمغ شد.
_ فکر کردم از شدت علاقه به من نصف شبی بلند شدی و ستاره ها را نگاه می کردی.
😕
❤️قسمت بیست و سه❤️
.
هر روز با هم می رفتیم بیرون.
دوست داشت پیاده برویم و توی راه حرف بزنیم ،من تنبل بودم. کمی که راه می رفتیم دستم را دور بازویش حلقه می کردم، او که می رفت من را هم می کشید.
_ نمیدانم من بارکشم؟ زن کشم؟
این را می گفت و می خندید.
_ شهلا دوست ندارم برای خانه ی خودمان #فرش_دستباف بگیریم.
+ ولی دست باف ماندگارتر است.
_ دلت می آید؟ دختر های بیچاره شب و روز با خون دل نشسته اند پای دار قالی. نصف پولش هم توی جیب خودشان نرفته، بعد ما چه طور آن را بیاندازیم زیر پایمان؟؟
.
❤️قسمت بیست و چهار❤️
.
از خیابان های نزدیک دانشگاه تهران رد می شدیم.
جمعه بود و مردم برای رسیدن به #نماز_جمعه رد می شدند.
همیشه آرزو داشتم وقتی ازدواج کردم با همسرم بروم دعای کمیل و نماز جمعه.
ولی ایوب سرش زود درد می گرفت.
طاقت شلوغی را نداشت.
در بین راه سنگینی نگاه مردم را حس می کردم که به دستبند آهنی ایوب خیره می شدند.
ایوب خونسرد بود. من جایش بودم،از اینکه بچه های کوچه دستبند آهنیم را به هم نشان می دادند، ناراحت می شدم.
ایوب دوزانو روی زمین نشست و گفت:
_ بچه ها بیایید نزدیکتر
بچه ها دورش جمع شدند ایوب دستش را جلو برد:
_ بهش دست بزنید، از آهن است این را به دستم می بندم تا بتوانم حرکتش بدهم.
بچه ها به دستبند ایوب دست می کشیدند و او با حوصله برایشان توضیح می داد. 🌹
#ادامه_دارد
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با این لباس نماز نخون!
♦️دیگر قسمت ها: yun.ir/o84t3d
#احکام
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
#انرژی_مثبت 💌
فرد قوی کسی نیست که هرگز گریه نکند
فرد قوی کسی است که یک لحظه اشک میریزد. و سپس اشک هایش را خودش پاک می کند دوباره می ایستد, دوباره برای آنچه که می خواهد ، می جنگد
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
ماسك موي وز
یک چهارم فنجان روغن بادام تلخ
يك عدد تخم مرغ را باهم مخلوط کنید.
آن را به موها بزنید ۴۰ دقیقه بماند
و بعد شامپو بزنيد.
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
#رمان_داستانی_پازل
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_بیست_وششم
همینطور که داشتم به کارهای خودم فکر میکردم با یه حساب دو دو تا ، چهار تا توی روال زندگیم متاسفانه به نتیجه ی جالبی نرسیدم!
عملا هیچ کجا به درد بخور نبودم...
به جای اینکه انگیزه بگیرم، بیشتر کلافه شده بودم چون این منِ من، تا آن منِ آرزوهام فاصلشون زیاد شده بود...
اینقدر زیاد که رسیدن بهش برام محال دیده می شد!
خوب من چکار می تونستم بکنم؟
این سوالی بود که مدام توی ذهنم رژه می رفت!
یعنی واقعا برای اینکه موثر و موندگار بشم باید بانو امین بشم...
یا بنت الهدی صدر!
یا توی این پازل دنیا نقش من جای دیگه ای بود!
نصفه شبی خواب که هیچ! مغزم دیگه کشش این همه کلنجار رو نداشت...
آهسته بلند شدم رفتم سراغ یکی از کتابهام...
اتفاقی صفحه ای رو باز کردم و چقدر برام جالب بود برگه ای با دست خط محمد کاظم وسطش بود که خوندنش تیر خلاص رو برای من زد!
با خودم بلند تکرار میکنم: هر كسى كه دو روزش (از نظر رشد انسانى وكمال زندگى) يكسان باشد، ضرر كرده و باخته است!
هركس كه امروزش بهتر از ديروزش باشد، مورد غبطه ديگران قرار مى گيرد و آرزو مى كنند كه مثل او باشند( شاید شبیه حال من برای بانو امین شدن)
هركس امروزش بدتر از ديروزش باشد، محروم از رحمت خداست.
هركس كه در وجود خود، افزايش و كمال را نبيند و حس نكند، رو به كاستى و نقصان است!
و هركس رو به نقصان وكاهش باشد، مرگ براى او بهتر از زندگى است. [معانى الأخبار، ص 342]
و همین جمله برام کافی بود تا ایندفعه درست بشینم و به گذر زندگیم یه جور دیگه نگاه کنم نه ناامید و کلافه! و برعکس دفعه ی قبل این بار به نتایج مهمی رسیدم!
فردا صبح عاکفه که بعد از روز اول کاریش مستقیم اومده بود پیش من و انگار سالهاست ما دو نفر روی یک موضوع مشترک داریم کار می کنیم بی مقدمه گفت : رضوان چقدر بعضی چیزها رسیدن بهش محاله! مثلا مثل بانو امین شدن!
واقعا چه جوری میشه به چنین جایگاهی رسید؟
یه کم سکوت کردم بعد گفتم: اتفاقا منم دیشب تا دیر وقت این سوال ذهنم رو درگیر کرده بود اما آخرش به نتیجه ی جالبی رسیدم!
عاکفه با حالت مچ گیری نیمچه لبخندی زد و گفت: دیدی خواب نرفتی! خوب حالا به چه نتیجه ای رسیدی؟
گفتم: حقیقتا تنهایی که نتونستم به نتیجه برسم!
عاکفه همینطور منتظر نگاهم می کرد که ببینه چی میخوام بگم!
ادامه دادم: یه جمله از آقامون امام صادق کمکم کرد و حدیث رو براش خوندم...
همینطور که خیره خیره نگاهم میکرد گفت: این چه ربطی داره به سوالی که من پرسیدم!
گفتم: ربطش اینه هیچ کس نمی تونه یه شبه بانو امین یا یه فرد موثر بشه! اما اگه فقط هر روز ، روزی یه درصد بهتر بشیم یعنی برای رسیدن به اون چیزی میخوایم تلاش کنیم طبیعیه بعد از بیست سال میشیم بانو امین یا هر شخصیتی که میخوایم!
عاکفه مردمک چشمش رو به سمت بالا داد و انگار توی مغزش داشت حرفهام رو تحلیل می کرد، بعد از یه مکث کوتاه گفت: یه چیزی بگم! قبول دارم درست میگی، ولی واقعا سخته!
باور کن چقدر من تلاش کردم اما هیچی به هیچی!
لبخندی زدم و گفتم: میدونی مشکل چیه!
مشکل اینه چون خیلی وقتها ما نتیجه تلاش هامون رو فوری نمی بینیم، کلا بی خیال و نا امید میشیم و در نتیجه همونی بودیم می مونیم! حتی شاید ناامید تر از قبل !
فقط به این فکر کن بانو امین که بیست و یک سالگی شروع کرد و چهل و دو سالگی اجتهادش رو گرفت، اگر توی چهل و یک سالگی احساس خستگی میکرد که نتیجه ی بیست سال درس خوندن هیچی به هیچی ، اونوقت چه اتفاقی براش می افتاد؟ مشخص دیگه!
ادامه دارد....
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
❤️🍃رهبر معظم انقلاب: پایهگذاری امثال قاسم سلیمانیها، در دوران دفاع مقدّس گذاشته شد.
۹۹/۰۶/۳۱
🌹🍃او نمونهی برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود و همهی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بیوقفهی او در همهی این سالیان بود.🇮🇷🍃
۹۸/۱۰/۱۳
#hero
#حاج_قاسم
#شهید_حاجقاسم_سلیمانی
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
❤️🍃پروفایل پیشنهادی به مناسبت سالروز شهادت سردار دلها؛ شهید حاجقاسم سلیمانی
#حاج_قاسم
#عزیز_ملت
#شهید_حاجقاسم_سلیمانی
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
❤️🍃بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🍃سلام، صبحتون شاد شاد شاد...😊
🌹🍃آدمهای موفق همیشه دو چیز بر لب دارند:
لبخند و سکوت
✅لبخند حلال بسیارى از مشکلات است و سکوت روشى است براى دوری از مشکلاتِ بیشتر ...
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🗓#تقویم
🔹امروز سهشنبه ۷ دی ۱۴۰۰
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
📝
موقع عصبانيت حواستون باشه باكي و چجوري دارين حرف ميزنيد !
همه چيز حل ميشه و حالتون خوب ميشه
اما يه حرفايي،
يه لحنايي
هيچوقت از دل طرف مقابل پاك نميشه !
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1