فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
آموختهام که خدا عشق است💖
و عشق تنها خداست💖
آموختهام که وقتی ناامید میشوم،
💖خدا با تمام عظمتش
عاشقانه انتظار میکشد
تا دوباره به رحمت او امیدوار شوم💖
آموختهام اگر تاکنون به
آنچه خواستم نرسیدم،
💖خدا برایم بهترش را
در نظر گرفته است🌸
🌸آموختهام که زندگی دشوار است
ولی من از او سختترم …😉✌️
🍁🌾🍁🌾🌾🍁🌾 🌾
🍁https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🍁🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
خاطره اول:
شهید یوسف الهی به من گفت:
در کنار اروند بمان و جذر و مدّ آب را که روی میله ثبت میشود بنویس
بعد خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد.
نیمه شب خوابم برد( فقط ۲۵ دقیقه)
من برای این فاصلة زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم
وقتی شهید یوسف الهی آمد، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: شهادتت به تاخیر افتاد...
با تعجّب به او نگاه میکردم که گفت: چرا آن ۲۵ دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟
اگر مینوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود...
در آن شب و در آنجا هیچ کس جز خدا همراه من نبود....
خاطره دوم:
با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمیدانستم در کدام اتاق هست.
در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا
وارد اتاق شدم، دیدم به خاطر مجروح شدن هر دو چشمش بسته است.
بعد از کمی صحبت گفتم: مادر!
چطور با چشمان بسته مرا دیدی؟!
امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد...
منبع: نخل های سوخته
#شهید_محمدحسین_یوسفالهی❤️
🌹🍃https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌹🍃🌹