eitaa logo
مـ ح ـیا
110 دنبال‌کننده
39 عکس
9 ویدیو
0 فایل
همزمان با #روز_جهانی_حجاب پویش محیا ، وابسته به کانال دختران چادری @clad_girls 😍😍 خاطرات و دلنوشته های مربوط به حجاب 💖 ارسال خاطرات ↙ @Farhangy_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💡: ؟ سلام من وقتی عضو کانال محیا شدم و عااااشق کانالتون شدم ❤️ دیدم همه دارن از خاطرات محجبه شدنشون میگن اشکم ریخت🙂😔 حالا من میخوام از خاطره چادری شدنم بگم حتی گفتنشم برام سخته😩 من خیلیییی بد حجاب بودم طوری ک کل منطقمون منو میشناختن به خاطر لش بازیام و به خودم مثلا افتخار میکردم😐 همین طوری روز ها گذشت تا ماه محرم اومد و مثل هر سال مادربزرگم بساط حلیمشو به پا کرد 😌 اصلا اون لحظه رو یادم نمیره ک برای دفعه اول داشتم حلیم هم میزدم ، همون جا بود ک زدم زیر گریه😭 کل فامیل داشتن نگام میکردن دوییدم پایین و تو اینه به خودم نگاه کردم🙆‍♀ موهامو جمع کردم ، شالمو کشیدم جلو🧕🏻 طوری ک چیزی از موهام دیده نبود😍 راستیتش خیلی خوشگل شده بودم ☺️ولی گفتم بیخیال موهامو یه کمی زدم بیرون و رفتم اتاق همون جا خوابم برد 😴 خواب دیدم اومدم حرم اقا امام رضا میخوام برم تو ولی نمیزارن😔 یهو یه مردی از پشت میاد و اروم صدام میزنه سرش پایین بود حجب و حیا میکرد ... خجالت کشیدم با اشک گفت خواهرم من به خاطر حجاب تو شهید شدم اونوقت اینجوری میگردی؟ من سرمو دادم ک حجاب تو نره اونوقت اینطوری جواب منو میدی؟! من مقابل داعش وایستادم ک نزارم به حریم تو تجاوز کنه اونوقت اینجوری دل امام زمانو میشکونی؟ از خواب پریدم موقع اذان صبح بود وضو گرفتم با چادر مامانم میخواستم نماز صبح بخونم😢 اما دست و پا شکسته بلد بودم به هر زحمتی ک بود نمازمو خوندم انگار تو بهشت بودم😍 چادر مامانمو رو سرم درست کردم گوشیمو برداشتم رفقای نابابمو بلاک کردم و گفتم دیگه سمت من نیاین 😎👌 بعد رفتم بالا با چادرم همه چشاشون شیش تا شده بود به مامانم گفتم برام چادر میخری؟گفت نه😖😭 گفت تو حجاب و اهل بیت سرت نمیشه ؛ دوروز دیگ میزاری زمین منم دلم شکست 💔رفتم پایین ک زنداییمو دیدم . منو زنداییم ۳سال اختلاف سنی داریم . زنداییم ۱۹سالشه گفت چیشده؟! منم کل ماجرارو براش تعریف کردم خونه مادر بزرگم دو طبقس طبقه پایین داییم اینا زندگی میکنن بالا خودشون و بالا پشت بوم حلیم گذاشتن زنداییم دستمو گرفت برد پایین ... دختر مذهبی بود و چادری 🖤 گفت یه چادر خریده بودم گذاشته بودم بدم حرم اقا ، ولی تو الان نیازش داری بردار سرت کن😍🤩 هنوزم چادررو دارم😌 تا الانم ک کم مونده یه سال بشه چادر سر میکنم و شدم مایه افتخار خانوادم😅🤩 _________________________ ☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
مـ ح ـیا
💟 : من از همون پچگی پدر و مادرم اسمم را گذاشته بودن فاطمه تا از حضرت فاطمه الگو بگیرم و از بچگیم روسری سرم میکردم😍 وقتی که برام جشن تکلیف گرفتن... همه ی فامیل بودن و پسر عموم هنوز به سن تکلیف نرسیده بود . و اون روز من روسری سرم نبود و چون همه خانم بودن پسر عموم میخواست بیاد تو اتاق که جشن بود🤦🏻‍♀ من انقدر گریه کردم که اصلا بیچاره ناراحت شد و رفت.....😭😁 و خداروشکر من همیشه چادری بودم و هستم ان شاءالله..... ❤️🌹❤️🌹❤️ : حواستون به حضور پسرهای بالای چهار و پنج سال ، در مهمونی های زنونه باشه ‼️ عواقب جبران ناپذیری داره⚠️ _________________________ ☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
سلام به همه محیایی های باصفا😍❤️ چه حال چه خبر ؟! اون مهمونامون که از کانال دختران چادری اومدن میدونن که همایش برگزار شد😍👌 و خب ... درگیر اونجا بودیم😢 دوباره هستیم درخدمتتون با 😍🤩
💟 💡 سلام من ثنا هستم و ۱۳ سالمه من توی یه خانواده ی مذهبی بزرگ شدم پدرم نمازاش قضا نمی شد🧔🏻 وخیلی دوست داشت من هم چادری و یه دختر مذهبی باشم،مادرم هم همینطور🧔🏻🧕🏻 اون هم معلم قرآن بود و کلام خدا را درس میداد 🧕🏻 وقتی من رفتم مدرسه چادر سر نمی کردم 🤦🏻‍♀ ولی توی کلاس سوم من برای اولین بار توی مدرسه چادر سر کردم 😍 یه دوستی هم داشتم به نام عارفه ، که خانوادش مذهبی بودن ...🤩 اون که دید من چادر سر می کنم ، اون هم مشتاق شد که چادر بپوشه😎 به خاطر همین ازمادرش خواست که براش یه چادر بدوزه 😍🤩 من عاشق عارفه بودم❤️ از اخلاقش خوشم میومد😃 این سال مثل برق گذشت ما مدرسه هامون عوض شد و از هم جدا شدیم😭 من هم دیگه رغبتی واسه چادر سر کردن نداشتم 😢🤦🏻‍♀ حتی شال سر می کردم و مو هامو میذاشتم بیرون 😱 دوست های ناباب مدرسه رو من تاثیر گذاشته بودن😱🤦🏻‍♀ تا کلاس هفتم 7⃣ وقتی که دختر همکار بابام یه طرحی به نام "نسیم معرفت" به من معرفی کرد ، این کلاس خیلی رو من تاثیر گذاشت 🤔 باعث شد دیگه از چادرم جدا نشم😌 ایندفعه دوستان خوبم به نام های: مهدیه، معصومه، فاطمه، زهرا، بهاره، مهدیه، فاطمه، هستی و ستایش ممنون ازتون شما باعث شدید من دوباره چادری بشم 😘❤️ _________________________ ☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💠 ؟ 💡 ؟ ســلام ✨¡ ماجرای چادری شدن من برمیگرده به سال 94 که دوم راهنمایی بودم چادری نبودم ولی حجابمو کامل رعایت میکردم و پوششم مشکل خاصی نداشت اون موقع تو سن بلوغ بودم و از نظر قد و هیکل در حال رشد بودم☺️ چون خانوادم مذهبی هستن مسئله ی چادر براشون بسیار مهم بود👌 داداشمم اون موقع بر اساس غیرت و تعصب برادرانه ش به من توصیه میکرد چادر بپوشم🙄 منم از یه طرف هیچ درکی از چادر و حجاب برتر نداشتم و از طرف دیگه نمیتونستم رو حرف داداش جان حرف بزنم🤭 برادرم دانشجو بودن تصمیم گرفتم هروقت که میاد خونه من چادر بپوشم و وقتیم که نیستن نپوشم 🙄😶 حتی یه مدت تصمیم گرفتم که چادرمو بذارم تو کوله ام و وقتی از مدرسه رسیدم به خونه چادرمو دم در سرم کنم برم تو که داداشیم بهم گیر نده 🤕 حالا یه مدت همینجوری دزد و پلیس وار پیش رفتم تا اینکـــه ، یه روز وقتی میرفتم مدرسه یه پسر مزاحمم شد و میخواست بزور بهم شماره بده (حالا حجابمو واقعا رعایت میکردم و خیلی سرسنگین راه میرفتم🙂) خلاصه اینکه تا دم مدرسه دنبالم افتاد و منم با سرعت خودمو رسوندم به حیاط مدرسه ! قشنگ یادمه ... وقتی وارد مدرسه شدم یه حس مبهم سراسر وجودمو پر کرد😮 عمیقا ناراحت بودم از این بابت مثل یه آسمون ابری بودم که دلگیر بود پر از بغض بود ولی انگار اشکی برای باریدن نداشت☁️🌩 اون روز که رفتم خونه 🏠 فقط به دنبال یه راه حل بودم که از فردا این مزاحمت ها تکرار نشن 🤦🏻‍♀ تصمیم گرفتم ظاهرمو بدم حالا چطوری ؟! به این صورت که از فردا چادر بپوشم و کوله پشتیمو عوض کنم که اون شخص منو نشناسه و مجددا برام مزاحمت ایجاد نکنه 🍂 تاکتیکم جواب داد و از فردا نه تنها اون شخص بلکه هیچکــــــس دیگری برام مزاحمت ایجاد نکرد 🙃✌️ روزهــا میگذشتن و منم به مرور شیفتــه ی حجابم شدم ، عاشق چادر مشکیم شدم و در پناهش احساس آرامش و امنیت میکردم 😇 الانم به لطف و خدا و دعاهای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ام ! و خـــدا رو بسیـــار سپاسگـــزارم برای این نعمت این موهبت ‌🌱☘ـ :) إن شاءالله که بتونم تا آخرین نفسی که دارم حجابمو حفظ کنم 🙃 (سرباز حاج احمد متوسلیان) _________________________ ☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
💟 احساس می‌کنم نمی‌شناسمت ... _________________________ ☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
مـ ح ـیا
💠 ؟ سلام خسته نباشید من تو یک خانواده مذهبی متولد شدم و در سن 8 سالگی هم مامانم تشویقم میکرد که حجاب داشته باشم و من هم شال می کردم سرم اما خب یا شال حریر بود یا موهام مشخص بود😶 تا اینکه به سن تکلیف رسیدم حجاب رو خیلی دوست داشتم😃 اما وقتی می دیدم همسن و سال های من روسریم نمی پوشند ، خجالت می کشیدم 🙁 نماز هام رو خیلی با عجله و سریع می خوندم 😔 تا اینکه 10 سالم شد و با تشویق های خاله جون😍 و اون چادر خوشگل نگین دار ، تصمیم گرفتم چادر بپوشم🤩 خاله جان کلی از فواید نماز اول وقت گفتن 💚 این شد که پوشش من شد چادر و نمازم اول وقت شد👌 همه چیز خیلی خوب بود تا رسیدم به 14سالگی به دلیل پوشش دوستان و  یه سری اطرافیان دوست نداشتم چادر بپوشم 😒 با خودم میگفتم که میشه با حجاب بود ، نیازی به چادر نیست🙄 اما از اینکه مامانم ازم ناراحت بشه یا بخواد دعوا کنه ، من چادرم رو هیچ وقت کنار نذاشتم 🤕 یه شب رفتم مهمونی خونه فامیلای مامانم نبود . با خودم گفتم الان که مامانم نیست ، چادر نمی پوشم 🤫😎 حجابمو داشتما اما یه چیزی بهم نهیب زدو گفت مگه تو بخاطر مامانت چادر میپوشی ؟🤔 همون لحظه یه نامحرم اومد و من یه لحظه حس کردم چیزی تنم نیست😱 و سریع رفتم چادرمو پوشیدم👌 و واقعا حس امنیت رو توی چادر کردم😌 همون چادری که از نظر خیلیا یه تیکه پارچه هست اما از نظر من احساس امنیت و آرامش توی همین پارچه ارزشمنده😇 کاش همگی قدر امانت حضرت زهرا رو بدونیم💚 _____________________ ☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از اعضامون .... یه خاطره خیلی جالب فرستادن ... خیلی جالبه ! میدونم دغدغه خیلیاتون و برای بعضیها شاید مشکل باشه 😢❗️ ولی برای خوندنش وقت بذارید و مطالعه کنید فردا منتظرش باشید ...😍
💟 با سلام وقتتون بخیر باشه🌻 خواستم امروز یه خاطره خیلی شیرین خودمو با چادر بگم. من تا یه سال پیش مانتویی بودم ولی با حجاب؛ هر موقع مغازه و سوپر مارکت میرفتم،فروشنده ها موقعی که میخواستن بقیه پولمو بدن میگفتن دخترم بفرما . 👧🏻 یه روز با چادر رفتم سوپر مارکت و موقعی که فروشنده میخواست بقیه پولمو بده گفت خانم بفرما🧕🏻 اون لحظه احساس خانم بودن و بهم دست داد بجای اینکه دختر یه غریبه باشم🙂 از اون موقع تا حالا چادری شدم 😎 و نسبت به وقتی که مانتویی بودم ،ه خیلی بیشتر مورد احترام بقیه قرار میگیرم 👌 هر موقع وارد یه مکان شلوغ میشم آقایون همه کنار میان تا من رد بشم😌 در حالیکه موقعی که مانتویی بودم کسی براش مهم نبود که یه خانم میخواد رد بشه بین این همه آقا 😏 کلا از موقعی که چادری شدم واقعا احساس با ارزش بودن میکنم. نه تنها پیش بقیه بلکه پیش خدا هم همینو حسو دارم 😇 اینم از خاطره ی قشنگ من🙂💛 یاعلی✋🏼 _________________________ ☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3