eitaa logo
شعرآهنگ 🌱
419 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
389 ویدیو
130 فایل
شعرآهنگ ، خانه‌ی #عشق است و منزلگاه عشاق ، حزین است...❤ امری هست در خدمتم: @Parvaz_1390
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 تو جنس غُربتت از جنس غربت حـسن است میانِ خانه و غربت؟! اَمان زِ همسرتان... ✍ 🌱 @mahjur_1390
❤️ (ع) حسین گفتم و دل باز در کمندِ شماست که بند بندِ وجودم به بند بندِ شماست پدر به تربت تو باز کرده کامِ مرا دلم زِ بدوِ تولد، علاقه‌مندِ شماست دو چشمِ هر چه گرفتار بعدِ هر روضه پیِ شفا و تبرک به چای و قندِ شماست کسی که مادرتان فاطمه پسندش کرد به صبحگاه جزا موردِ پسندِ شماست به اهل روضه بگویید روز رستاخیز به زیر سایه‌ای از پرچمِ بلندِ شماست دلم به ساکنِ کرببلا حسودی کرد خوشا به حال محبی که شهروندِ شماست همیشه معتقدم وقت مرگ می‌آیی مبر زِ یاد، کسی را که مستمندِ شماست... ✍ 🌱 @parvaz_90
❤️ (س) همیشه غرقِ غمم، نقلِ این دقایق نیست که حال و روزِ من آن حال و روز سابق نیست من آن صنوبر خشکم که شعله‌ور شده‌ام از آنچه فکر کنی بی تو پیرتر شده‌ام نصیب من شده این قامتی که خم شده است ز گریه نور دو چشمم چقدر کم شده است مدینه بی تو برایم همیشه تاریک است گمان کنم که زمان وصال نزدیک است به خانه غصّۀ هجده شهید آوردم سرِ شکسته و موی سپید آوردم ز دست گریۀ ما اهل شهر خسته شدند چقدر زینب و ام البنین شکسته شدند هوای نوحه سرایی گرفته‌ایم حسین چقدر روضه دوتایی گرفته‌ایم حسین چقدر ما دو نفر مستمع شدیم و رباب برای ما دو نفر خواند روضۀ غمِ آب هنوز حرفِ نگفته زیاد دارم من هنوز کرببلا را به یاد دارم من هنوز در تبِ داغِ خیام می‌سوزم هنوز گریۀ بر توست کارِ هر روزم هنوز ملتهب از بودنم به بزمِ مِی‌ام هنوز در شوکِ دیدارِ تو به روی نِی‌ام هنوز هر طرفی ظرف آب می‌بینم مدینه را به سرِ خود خراب می‌بینم هنوز جان به لبِ نعل و استخوان توأم هنوز گریه کنِ زخم خیزران توأم هنوز جسم علی اکبرت به یادم هست هنوز تشنگیِ اصغرت به یادم هست نوشته روی دلم روضۀ مُفَصَّلِ تو فضای سینۀ من شد کتابِ مقتل تو قسم به تربتِ پنهان و خاکیِ مادر مدینه بی تو به دردم نمی‌خورد دیگر منی که آینۀ غصه‌های ساداتم دوباره راهیِ پس کوچه‌های شاماتم زِ قبرِ طفل تو باید غبار گیرم من کنار قبر سه ساله، قرار گیرم من ✍🏻 🌱 @mahjur_1390
💔 علیه السلام علی جانِ حرم بودی و جانانِ بنی‌هاشم خسوف خون کجا و ماه تابان بنی‌هاشم تو عطشان، قاسمم عطشان، علیِ اصغرم عطشان شدم شرمنده‌ی لب‌های عطشان بنی‌هاشم نشد تنها تو را پیدا کنم از بس که پخشی تو به دنبال تو می‌گردند چشمان بنی‌هاشم جدا کردند از هم آیه‌هایت را به سرنیزه نشد جَمعت کنم از خاک، قرآن بنی‌هاشم نشد هر کار کردم پیکرت را تا که بردارم صدا کردم بیایید ای جوانان بنی هاشم جوابم را نده باشد فقط وا کن دو چشمت را مدارا کن تو با قلب پریشان بنی‌هاشم اگر عمه نمی‌آمد که زود احیا کند من را کنارت جان سپرده بودم ای جان بنی‌هاشم کنارت زنده ماندم آمدم در خیمه جان دادم چو دیدم بی تو چشمان هراسان بنی‌هاشم ✍🏻 . . . 🌱 @mahjur_1390