#دعای_فرج🌷
🌱من مورم و عطای سلیمانم آرزوست.
🌱دلخستهام، باغ گلستانم آرزوست.
🌱باشد ظهور یوسف زهرا، بهشت من!
🌱دیدار مهدی صاحب زمانم آرزوست
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲✨
#امام_زمان 💚
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الفَرِیدُ...🤚🌺
🌱سلام بر تو ای یگانه دوران و ای همنشین تنهایی!
سلام بر تو و بر روزی که جهان با قدومت آباد خواهد شد.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲
#امام_زمان (ارواحنا له الفداه)💚
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
💠همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا
قدم به قدم که میرفت جلو، دلتنگ تر از قبل میشد، دلتنگ شهادت، دلتنگ رفقای شهیدش....
کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس دلتنگی، جاماندگی و دلواپسی .حاجی بین قبر ها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت:《قرآن همراهتون هست؟》
اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند..
💖#حاج_قاسم
🌹پدرش کارمند بانک بود و طبق قوانین حکومت شاه باید محاسن خود را از ته می تراشید.
روزی امیرعباس رو کرد به پدر و با زبان شیرین و کودکانه اش گفت: «بابا نمیشه ریشتونو نتراشین؟» پدر خم شد و با ملاطفت بوسه بر موهای او نشاند.
- تو به ریش من چه کار داری پسرم؟؟
امیر سرش را بالا گرفت تا بتواند با چشم های پدر حرف بزند.
🌹- آخه وقتی ریش تونو میتراشين و میرین بانک، پولی که برامون می یارین حرومه... بعدشم فرشته ها به خونه مون نمییان.
روز بعد که همسرم به خانه آمد ماشین اصلاحی با خودش آورد که ریش او را از ته نمی تراشید.
" #شهید_سید_امیر_عباس_ابن_الرضا"
راوی مادر #شهید
چند روز بعد از عملیات؛
یک نفر رو دیدم که دستش
کاغذ و خودکار گرفته بود..!
هرجا میرفت همراه خودش میبُرد
از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟
گفت: آرپی جی زن بوده
توی عملیات اونقدر آرپیجی زده
که دیگه نمیشنوه ..!
باید براش بنویسی تا بفهمه ...
#شکارچی_تانک
بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را
در عــزا بنشاند او شمـع و گل و پـروانه را
بشکند دستی که هتـک حرمـت این خانـه کرد
شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد
#هشتم_شوال 🥀
💔 #سالروز_تخریب_قبور_ائمه_بقیع (ع)
#تسلیت_باد 🖤
⭕️ شهیدی که یک تنه جلوی ۴۰ داعشی ایستاد
🔴«اگر #شهید_عبدالکریم_پرهیزگار نبود، جاده بوکمال به دست داعش میافتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز سقوط میکرد.💢
⚠️‼️او به تنهایی با ۴۰ تن روبهرو میشود و پس از به هلاکت رساندن ۳۷ نفر از آنها، فشنگهایش تمام میشود. به سوی او حمله میکنند تا اسیرش کنند، اما این بار با سرنیزه دفاع و دو نفر دیگر را مجروح میکند و در نهایت به شهادت میرسد.
شهید پرهیزگار متولد ۱۳۶۵ و نخستین شهید مدافع حرم شهرستان خفر در استان فارس است. او ۲۰ آذر ۹۶ در سوریه به شهادت رسید و هیچگاه دومین پسرش را ندید.»😞
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
📍گردانِ نماز شبخوانها...
🔹صدام، پس از آنکه فاو را از دست داد، بار دیگر شهر مهران را اشغال کرد تا اثر روانی شکست در عملیات فاو را کم کند.فرماندهان، با طراحی عملیات کربلای یک تصمیم گرفتند مناطق اشغال شده را پس بگیرند. در این عملیات، ارتفاع قلاویزان، اهمیت ویژه ای داشت.ارتش بعث از روی قلاویزان بر روی شهر مهران تسلط کامل داشت و آن را به دژی مستحکم و نفوذناپذیر تبدیل کرده بود.فرمانده قرارگاه کربلا، توی جمع فرماندهان میگوید «چه کسی برای گرفتن ارتفاع قلاویزان نیرو میگذارد؟».
🔹قاسم سلیمانی بلند میشود و میگوید:
«ما دو گردان داریم که نیروهایش خوب اشک میریزند؛ همه نماز شب میخوانند و رابطهشان با خدا قوی است؛ آنها میتوانند قلاویزان را آزاد کنند.»! آن دو گردان از لشگر ثارالله، همراه نیروهای دیگر لشگرها، در نبردی سنگین که ده روز طول کشید، با تصرف ارتفاعات قلاویزان، و در نهایت، با پیروزی کامل، شهر مهران را برای همیشه آزاد کردند.
🔹شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی - نماینده حضرت امام(ره) در قرارگاه خاتمالانبیاء - وقتی شنید #حاج_قاسم چنین حرفی زده، به لشگر آمد ببیند رمز روحیهی این گردان ها چیست.دید توی هر گردانی، ده طلبهی رزمنده هست! حاج قاسم سلیمانی توجه داشت که برتری، با ایمان، اخلاص، نماز شب و اشک و ارتباط با خدا اتفاق میافتد.
#فرماندهان_جبهه_غرب_کشور
📚خبرگزاری حوزه به نقل از کتاب "حاج قاسمی که من میشناسم"، علی شیرازی، صفحه 95