eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.4هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
7.4هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
پدرش بعد از نماز، میخواند و محمدحسین از کودکی علاقه زیادی به زیارت عاشورا پیدا کرد از همان کودکی می‌گفت: هرکس زیارت عاشورا بخواند؛ شهید می‌شود! از بچگی آرزوی شهادت داشت ولی ما زیاد توجه نمی کردیم ما اصلا فکر نمی کردیم که زمانی محمدحسین‌ رزمنده شود و به جبهه رفته و شهید شود...
شمایی که با آغوش باز و با روی گشاده به طرف‌ِ الله و به طرف لقاء‌الله و به طرف شهادت می روید ، پیروز هستید. ۱۶_ص۹۰ 📎پ ن : رزمندگان ما در اواخر عملیات بیت‌المقدس حتی پوتین هم نداشتند که به پا کنند و با کتانی و کفش‌های بسیار ساده و ابتدایی جنگیدند و خرمشهر را فتح کردند . ✌️
🌹در قاموس ما ذلت معنی ندارد . ما صلح با کسی که به ناموس ما تجاوز نمودرا یک خیانت بزرگ می دانیم و هرگز تن به خیانت نخواهیم داد که عذاب خدا ازخائنان دور نیست . 🌹– خواهرانم ! از شما می خواهم که را رعایت فرمایید ٬ چون دشمن را منکوب و ذلیل نمودید و تقاضا دارم برای همیشه چادر به سرتان کنید و با استهزاء استهزاکنندگان ٬ از صحنه بیرون نروید . "شهید _میرارکلایی"
شانه‌های شما حتی یک لحظه هم از احساس تکلیف سبک نبود ...
🎥 آیین استقبال از پیکرهای مطهر ۳۵ شهید دوران دفاع مقدس با حضور عشایر غیور ایل قشقایی و مردم شریف آبادان و خرمشهر همزمان با سالروز علیه السلام در مرز شلمچه آغاز شد
💐 زائرین کربلای معلی، اولین زیارت کنندگان شهدا قبل از ورود به میهن اسلامی
❇️امام فرمودند عشایر ، ذخایر کشورند. 💎 ایران جزو قشرهای ملّت ایرانند. 🗣هم در تاریخ نزدیک خودمان، هم در تاریخ این دویست سیصد سال گذشته، داستانها وجود دارد از تلاشی که خارجی‌ها و مخصوصاً انگلیسی‌ها کردند برای اینکه بتوانند در عشایر نفوذ کنند و آنها را به یک شکلی وادار به خیانت به کشورشان بکنند. امّا نتوانستند. ❇️بعضی [عشایر] لب مرز بودند و بلافاصله در دفاع مقدّس مورد تهدید قرار گرفتند، امّا بعضی هم نه، وسط کشور بودند و تهدید مستقیمی متوجّه اینها نبود، امّا در عین حال به سمت میدانهای شتافتند و دفاع و تلاش و کار کردند. 💠دین عامل وحدت، پیشرفت و فداکاری و از‌خود‌گذشتگی است. 📍عامل دین، را وادار کرد که این جور در میدانها در کنار هم باشند. 💠این یازده هزار شهیدی که شما [عشایر] دادید، در واقع دارند تأثیر ایمان دینی را نشان میدهند.
شهدا .... دلم که در بند شما باشد... خوبی اش این است از بند دنیا آزاد می شود🕊 ✍️و سرانجام در بندشما شدن چیزی جز #شهادت نیست 🌷🌱 #عشایر_غیور_ایل_قشقایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید سلیمانی: بنده عشایرم و به عشایر بودنم افتخار می‌کنم ... 🔹در حاشیه دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای جامعه عشایری کشور با رهبر انقلاب
🍂یعـقـوب‌ها پیـراهـنت را دوست دارند  شاعرترین ها دیـدنت را دوست دارند... 🍂ای آن که از خـون تنت یاقـوت رویید     این خاک ها فرم تنت را دوست دارند... 🍃 پنجشنبه و‌‌ یاد ‌شهدا با ذکر صلوات🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کجائید ای شهیدان خدایی🌷 🍃بے قراری و شوق پرواز ازچهره هاتان مےبارد... خستگے را خستہ ڪردید افلاکیان خاکے ... صورتهای غبارگرفته نشانه دوچیز است؛ خستگے از دنیا اشتیاق به شهادت✨ 🕊️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسم خوردن بنامت می‌دهدحاجت به قدری‌که به محشر هم گمانم ذکر سربند رضا هستی علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌🌿پیامی برای همه نسل ها من آنچه مأمور به رساندنش بودم،ابلاغ نمودم تا حجت بر هر حاضر و غایب و بر هر که شاهد بوده یا نبوده هر که به دنیا آمده یا نیامده،تمام شود.باید همه حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت (این پیام را)ابلاغ نمایند 🌱بخشی از فراز ۶خطبه غدیر🌱 🌹✨18روز تا
🥀 در خون شدند تا خاک ندهند ✨ تان از آنجا شـد که آرزوهایـتان را پشتِ جا گذاشتید ... شهادت آرزومه🌷🕊
شهیدی که منافقین چشمهایش را در آوردند و گوش‌هایش را بریدند و بعد شهیدش کردند... دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده است. وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش. به سید مهدی گفتم: «مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟» گفت: «مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.» گفتم: «برو و مواظب خودت باش!» با اینکه خودش می دانست بر نمیگردد، گفت: «این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه می دهم به خاطر شما!» مادر این شهید, نحوه شهادت فرزندش توسط منافقین در را این‌چنین بیان می‌کند: "سید مهدی در گردان مسلم لشکر 27 و در منطقه اسلام آباد غرب بود که به می رسد. منافقین سفّاک چشم هایش را در آورده بودند, گوشهایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زنده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند. زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم..."
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
🌴ادامه‌ی 🌴 با خودم گفتم: اگر من جای ابراهيم بودم حســابی حالش را می‌گرفتم. اما ابراهيم با آرامش هميشــگی، در حالی که لبخند می‌زد ســلام کرد و گفت: ابراهيم هادی هستم و چند تا سؤال داشتم، برای همين مزاحم شما شدم. آن آقا گفت: اسم شما خيلی آشناست! همين چند روزه شنيدم، فکرکنم تو سازمان بود. بازرسی سازمان، درسته؟! ابراهيم خنديد و گفت: بله. بنده خدا خيلی دست پاچه شد. مرتب اصرار می‌کرد بفرمایید داخل. ابراهيم گفت: خيلی ممنون، فقط چند دقيقه با شما کار داريم و مرخص می‌شويم. ابراهيم شــروع به صحبت کرد. حدود يک ساعت مشغول بود، اما گذشت زمان را اصلاً حس نمی‌کرديم. ابراهيــم از همه چيز برايش گفت. از هر موردی برايش مثال زد. می‌گفت: ببين دوست عزيز، همسر شما برای خود شماست، نه برای نمايش دادن جلوی ديگران! ميدانی چقدر از جوانان مردم با ديدن همسر بی‌حجاب شما به گناه می‌افتند! يا اين‌که، وقتی شما مسئول کارمندها در اداره هستی نبايد حرف‌های زشت يا شوخی‌های نامربوط، آن هم با کارمند زن داشته باشيد! شما قبلاً توی رشته خودت قهرمان بودی، اما قهرمان واقعی کسي است که جلوی کار غلط رو بگيره. بعد هم از انقلاب گفت. از خون شــهدا، از امام، از دشمنان مملکت. آن آقا هم اين حرف‌ها را تأييد می‌کرد. ابراهيم در پايان صحبت‌ها گفت: ببين عزيز من، اين حكم انفصال از خدمت شماست. آقای رئيس يک‌دفعه جــا خورد. آب دهانش را فرو داد. بعد با تعجب به ما نگاه کرد. ابراهيم لبخندی زد و نامه را پاره کرد! بعدگفت: دوست عزيز به حرف‌های من فکر کن! بعد خداحافظی کرديم. سوار موتور شديم و راه افتاديم. از سر خيابان که رد شديم نگاهی به عقب انداختم. آن آقا هنوز داخل خانه نرفته و به ما نگاه می‌کرد. گفتم: آقا ابرام، خيلی قشنگ حرف زدی، روی من هم تأثير داشت. خنديد و گفت: ای بابا ما چيکاره‌ايم. فقط خدا، همه اين‌ها را خدا به زبانم انداخت. ان‌شاءالله كه تأثير داشته باشد. بعد ادامه داد: مطمئن باش چيزی مثل برخورد خوب روی آدم‌ها تأثير ندارد. مگر نخوانده‌ای، خدا در قرآن به پيامبرش می‌فرمايد: اگر اخلاقت تند وخشن بود، همه از اطرافت می‌رفتند. پس لااقل بايد اين رفتار پيامبر را ياد بگيريم. ٭٭٭ يکی دو ماه بعد ، از همان فدراســيون گزارش جديد رسيد؛ جناب رئيس بسيار تغيير کرد! اخلاق و رفتارش در اداره خيلی عوض شده. حتی خانم اين آقا با حجاب به محل کار مراجعه می‌کند! ابراهيم را ديدم و گزارش را به دستش دادم. منتظر عکس‌العمل او بودم. بعد از خواندن گزارش گفت: خدا را شکر، بعد هم بحث را عوض کرد. اما من هيچ شــکی نداشتم که اخلاص ابراهيم تأثير خودش را گذاشته بود. كلام خالصانه او آقای رئيس فدراسيون را متحول کرد. 📚 کتاب سلام بر ابراهیم۱