eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.1هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ...✋ 🌱سلام بر سجده های تو و بلندای سجده گاهت که ماه و خورشید روی تاریکشان را از لمس نور آن روشن می کنند، و سلام برشکوه رکوع تو که کائنات در برابر عظمتش خضوع می‌کنند. 📚 زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان 🤲 @mahman11
◽️یادمان باشد بودن امـروز من و ٺو بہ خاطر رفٺن دیروز "شهــــــــــــــــداست" 🔺پس بیاید با حرکت کردن در مسیرشان پیرو راهشان باشیم و دلشان را شـاد کنیم @mahman11
🌹به قول شهید آوینی: اینان انصارالمهدی هستند و خداوند زمینه‌ی برقراری دولتِ كریمه‌ی آل محمد ﷺ را به دست آنان فراهم می‌کند ... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امر به معروف در نگاه شهید سلیمانی 🔹اگر فقط صحبت شهید که گفت "اون‌ دختر کم‌حجاب‌، دختر منه" رو شنیدید، لزوم هرس کردن رو هم بشنوید تا شاخص بیاد دستتون تا عده‌ای صورتی‌مسلک نتونن، ناتوانی و ترس‌ و بی‌غیرتی خودشون رو توجیه کنند... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱 🎥گوش کنید؛ 🌹وصیت شهید مهدی رهبر رضاخانلو؛ 🔰فکر کنید من و من هایی که کشته شدیم در چه راهی کشته شدیم برای چی کشته شدیم؟ @mahman11
میگفت: هر هفته میومدم گردوخاک مزار سید یدالله رو با آب می شستم. یه روز وقتی اومدم گلزار، دیدم آب ها قطع شده و نتونستم آبی پیدا کنم. آخه خیلی این شهید مظلوم بود. حتما باید سنگ مزارش رو تمیز می کردم. خلاصه خیلی گشتم ولی آبی پیدا نکردم. همینطور که در محوطه گلزارشهدا قدم میزدم، یکدفعه دیدم یه جوان بسیجی با یه کلمن آب اومد نزدیک من، و کلمن رو داد دستم. منم خیلی خوشحال شدم و کلمن آب رو از دستش گرفتم و تشکر کردم. خیلی دقت نکردم که این جوان کیه... اون لحظه فقط تو فکر این بودم که آب از کجا پیدا کنم. چون باید مزار شهید رو از خاک و گردوغبار تمیز می کردم. آخه خیلی بهش ارادت داشتم. خلاصه کلمن آب رو از دست اون پسر بسیجی گرفتم، کمی که گذشت، به ذهنم اومد چطور شد که این جوان فهمید من آب نیاز دارم؟! اصلا این جوان کی بود؟ برگشتم و نگاهی بهش انداختم، خوب که دقت کردم دیدم خود شهید سید یدالله فاطمی هست. تعجب کرده بودم... شهید نگاهی به من کرد و لبخندی زد و رفت. منم اینقدر متحیر شده بودم که پاهام خشک شده بود و نتونستم خودمو به شهید برسونم. کمی بعد که به خودم اومدم، هرچقدر گشتم دیگه پیداش نکردم‌ و متوجه شدم که شهید به دیدار من اومده بود🥺 کلیپ پایین 👇رو ببینید. میخوایم یه سر بریم مزار آقا سید @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| امروز میخوایم بریم یه جای نورانی😍 مزار شهید سید یدالله فاطمی شهیدی ۱۸ ساله @mahman11
خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه‌گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی ، مرا از یاد تو دور نکند . - شهید چمران @mahman11
🌹 عباس امانی ( ) : ۲۵ ۱۳۶۵_جزیره مینو __فرزند آخر بود.سر کوره کار می‌کرد.هفده رفت . سالگی هم رسید.تو وصیت‌نامه ش نوشت : . 📩 خدایا مرا بسوزان؛ همراه سوختن گناهان من را هم بسوزان.خدایا چه بگویم که از بار گناهانم باخبری و میدانی در خلوت چقدر معصیت کردم.خدایا توبه کردم...قبول دارم عهد شکنم، قبول دارم بند عاصی و گنه کارم،خدایا دستم به دامان توست ، اول پاکم کن و بعد خاکم کن.خدایا در جوانی آمدم و در جوانی خودم را به تو سپردم...خدایا مرا ببخش که محتاج عفو و بخشش تو هستم. . @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 عملیاتی که ذاکر اهل بیت، حاج مهدی منصوری اولین بار در آن شرکت کرد و در آن روضه خواند و توصیف حاج مهدی از رزمندگانی که خودشان، روضه بودند... |فیلمی از عزاداری و گریه‌های جانگداز رزمندگان دفاع مقدس از عشق و توسل آنها به اهل بیت(ع) با نوای حاج مهدی منصوری| 🔹 اولین عملیاتم، «عملیات محرم» بود. خاطرم هست منطقه‌ای داشتیم به نام «عین‌خوش». شب‌های قبل عملیات، آنجا و توی آن منطقه روضه‌خوانی و مداحی می‌شد. نمی‌دانید چه شوروحالی داشت. ◇ خود بچه‌ها روضه بودند. یادم هست شام عاشورا بچه‌ها پابرهنه روی خارهای بیابان‌ها می‌دویدند و حسین‌حسین می‌گفتند. نمادی هم درست کرده بودند از آتش‌زدن خیمه‌ها. شوروحال عجیبی داشت. ◇ من اولین‌بار توی آن عملیات خواندم. عاشورای واقعی، عملیات محرم بود. نمی‌دانید این بچه‌ها چطور به سینه می‌زدند و حسین‌حسین می‌گفتند. ◇ زیارت عاشورا که می‌خواندیم، تا می‌گفتیم: «السلام علیک یا اباعبدالله…»، چنان صدای ضجه بچه‌ها بلند می‌شد که دیگر نمی‌توانستیم بقیه‌اش را بخوانیم. ◇ ما روضه می‌خواندیم؛ ولی آن‌ها خودشان روضه بودند. ما شعر می‌خواندیم؛ ولی آن‌ها شعور داشتند. ما حرف می‌زدیم؛ ولی آن بچه‌ها عمل می‌کردند. واقعا نمی‌توانم ترسیم کنم آن شور و آن حال‌وهوا را. ◇ رزمندگان ما شب عملیات لباس‌هایشان را می‌شستند و عطر و گلاب به خودشان می‌زدند. حرفشان این بود: ◇ «حالا که ما داریم می‌رویم پیش امام‌حسین(ع)، زشت است که مثلا بدن‌هایمان بو بدهد و لباس‌هایمان کثیف باشد.» ◇ اتفاقا همان‌ ها هم شهید می‌شدند.. @mahman11
«حاج مهدی منصوری» مداح روشن دل اصفهانی و دلسوخته‌ی اهل بیت(ع) در دوران دفاع مقدس . مردی که خیلی‌ها حاج مهدی، را در قامت یک ذاکر اهل بیت می‌شناسند و سالهاست حنجره‌اش را برای امام حسین(ع) و فرزندانش وقف کرده است. او هفت سال از عمرش را در جبهه گذرانده و را در سنگرها و خاک‌ریزها و البته بسیاری از بچه رزمنده‌ها و شهدا جا گذاشته است.. در دوران دفاع مقدس سابقه حضور در لشکر ۱۴ امام حسین(ع) را دارد، و گنجینه‌ای از خاطرات تلخ و شیرین آن دوران است.. @mahman11
🤼 یاد پهلوانان جبهه بخیر زیرِ یک خم همدیگر را می‌گرفتند تا برای ضربه فنی دشمن روحیه بگیرند ... 🥇به امید قهرمانی دلاورمردان تیم ملی کشتی 🇮🇷 @mahman11
✅ امیرحسین زارع: مدالم رو به امام رضا و آستان قدس رضوی تقدیم میکنم. تمام زندگیمو از امام رضا دارم @mahman11
مادر بزرگ شهید میگفت: مدت طولانـے بعد از شھادتش اومد به خوابم بھش گفتم: چرا دیر ڪردی؟ منتظرت بودم . . !💔 گفت: طول کشید تا از بازرسـےها رد شدیم گفتم چه بازرسۍ؟! گفت: بیشتر از همھ سر بازرسـے نماز وایسادیم بیشتر هم درباره نمازصبح میپرسیدن! @mahman11
زندگی نامه شهید محمد معماریان دسته‌اي كه پر از نور بود، پر از شهيد. وقتي عزاداري تمام شد، محمد از دسته جدا شد و كنار پرده، آمد پيش مادر. دست انداخت گردن مادر و او را بوسيد و مادرش هم محمد را بوسيد و گفت: محمد، خيلي وقت است نديدمت. محمد گفت: مادر از وقتي شهيد شده‌ام بزرگ‌تر شده‌ام. آنجا سرم خيلي شلوغ است. شهيد حسن آزاديان هم از دسته جدا شد و آمد پيش مادر و گفت: حاج خانوم، خدا بد ندهد. طوري شده؟ محمد گفت: مادرم طوريش نيست. مادر اينها چيست كه دور پايت بسته‌اي؟ مادر گفت: چند روزي است خورده‌ام زمين، پايم درد مي‌كند. ان‌شاءالله خوب مي‌شوم. محمد گفت: مادر چند روز پيش رفته بوديم كربلا. من يك پارچة سبز براي شما آوردم. مي‌خواستم ديدن شما بيايم، آزاديان گفت: صبر كن باهم برويم، تا اينكه امروز اول رفتيم زيارت امام خميني و حالا هم آمديم ديدن شما. بعد محمد پارچه‌اي را كه از كربلا آورده بود از روي صورت تا مچ پاي مادر كشيد و بعد نشست و تمام باندهاي پاي مادر را باز كرد و شال را دور پايش بست و به مادر گفت: پايت خوب شد. حالا شما برويد توي زيرزمين ديگ‌ها را بشوييد. اين درد هم براي استخوانت نيست، عضله پايت است كه درد مي‌كند. . . . ادامه دارد... ادامه دارد.. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید «ابراهیم حسامی» بزرگ گردان مقداد لشکر27، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه درآمد. در سال 1360 در منطقه گیلانغرب از ناحیه پای راست مجروح و منجر به قطع پا شد. به طوری که حتی امکان استفاده از پای مصنوعی را هم نداشت، ولی پس از مدت کوتاهی دوباره به منطقه برگشت. او با وجود مجروحیت، حضور در جبهه را دینی بر خود می‌دانست و در تمام عملیات‌های گردان شرکت کرد. حتی در کوهستان‌های غرب نیز پا به پای دیگر رزمندگان صعود می‌کرد. شب عملیات خیبر وقتی شهیدان نوزاد و جزمانی، فرماندهان گردان از ابراهیم خواستند با نیروها به خط نرود دلش شکست و گفت «حالا ما شدیم نیروی اضافه گردان...!» شهید حسامی گفت: «ما هم خدایی داریم اگر قسمت باشد من هم شهید می‌شوم». @mahman11
🌹*اجرت را ضایع نکن... . 🌷حاج بصیر در نامه ای به فرزندش «مهدی» می گوید: مهدی جان! تو پدر منزل هستی و مسوولیت تو حالا سنگین است. خوشا به حال تو كه در این سن و سال مسوولیت منزل به دوش تو افتاد و من به تو افتخار می كنم. . طوری رفتار كن كه هیچ كس خیال نكند پدرت در جبهه است و تنها هستی به كسی نگو بابام جبهه است، اجرت را ضایع نكن. وقتی دلتنگ شدی سری به مزار شهدا بزن و زیارت كن و به آنها بگو اگر شما شهید شدید. بابام سنگر شما را پر كرده و انشاء الله راه كربلا باز می شود و پدرتان و مادرتان و همسر و فرزندان تان به پیش امام حسین(ع) می روند و زیارت می كنند. . اگر یک فرزند شهید را دیدی نزدیک او برو و با او صحبت كن و دلداری بده و برادرانه و با محبت رفتار كن كه او احساس كمبود نكند. به او بگو رزمندگان انشاءالله پیروز می شوند و انتقام خون شهدای ما را می گیرند. . @mahman11
🌹سردار عاشورایی حاج محمد ابراهیم همت: 🔹از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود نه شرقی – نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی … ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند. @mahman11
🌹...یادش بخیر شور شب‌های جبهه با نوای کاروان بار بندید همرهان این قافله عزم دارد...🌹 @mahman11
🕊 💢بعد از دید و بازدید دوستانش فهمیدم عید آن سال هم به رسم سال پیش به کارکنان سپاه یک سکه تمام بهار آزادی عیدی داده‌اند، پرسیدم: «مهدی امسال عیدی سکه دادند»؟ : آره. : خانم‌ها می‌گویند دو سه سالی هست که سکه عیدی می‌دهند.» : «آره»، : «کو؟ : دادم برای جبهه های جنگ. : حداقل به ما هم نشون می دادی، ما هم قیافه‌ی سکه را ببینیم، بعد به جبهه اهدا می‌کردی. : «نه خانم جان! برق سکه‌ی دنیا فريبت می‌ده، ممکنه دست و دلت بلرزه، نتونی دل بکنی، نبینی بهتره.» @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸حجت الله برگشت... 🔹 وقتی خبر آمدن پیکر بعد از ۳۵ سال را به مادرش میدهند... @mahman11