#فرازی_از_وصیت_نامہ
دیروز از هرچہ بود گذشتیم، امروز از هرچہ بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاڪریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامے بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود.
جبهہ بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو مےدهد. آنجا بر درب اتاقمان مے نوشتیم یا حسین فرماندهے از آن توست؛ الآن مے نویسیم بدون هماهنگے وارد نشوید.
الهے نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان ڪن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان ڪن تا اسیر نگردیم.
#شهید_نورعلی_شوشتری
#شهید_وحدت🌷
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 صوت تازه منتشرشده از شهید سردار شوشتری در عملیات والفجر ۸
🔻 احساس مسئولیت خواب را
حرام میکند...
#شهید_شوشتری🌷
@mahman11
●خوب که به چشمانش نگاه کنی
در برق نگاهش میبینی خیلی حرف دارد
حرف هایی از جنس خدا
از جنس مردانگی
از جنس شهادت
خوبتر که نگاه کنی
شرمنده میشوی از اینکه
همیشه نگاه مهربانش به تو بوده
و تو از آن غافل بودهای
در نگاهت چیزیست
کہ نمیدانم چیست
مثل آرامش بعد از یک غم
مثل پیدا شدن یک لبخند
مثل بوی نم بعد از باران
●در نگاهت چیزیست
کہ نمیدانم چیست
من بہ آن محتاجم....
#سردارشهیدحاج_قاسم_سلیمانی
#التماس_شفاعت_علمدار
@mahman11
🌹شاید حرمت خوݧ شهیداݧ
از "ثاراللہ" بودݧ حسیݧ❤️ است..
و چہ معاملہ زیبائے!
ڪــہ تو پاســدار دیــن خــدا،
و خدا پاســدار حرمت خون تو باشد...
#شبتون_شهدایی_
@mahman11
❣#سلام_امام_زمانم❣
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه✋
🍃 سلام بر تو ای موعودی که خداوند وعده آمدنت را به اهل ایمان داد و خود آن را ضمانت کرده است.
🍃ماهـر روز
درانتـظارآمدنتهستیـم
وهرلحضهبیشترحسمیڪنیـم
ڪهآمدنت نزدیڪاست...
🌱#اللهمعجللولیکالفرج
@mahman11
🕊🌹🕊
شــ🌷ـهدا
مسافران جنت رضوان هستند
که بال 🕊ملائک فرش قدوم آن هاست
که ملائک عالم قدس
بدان تبرک می جویند
ولی زمینیان ازمقام آنان بی خبرند...
#سلام_بر_شــ🌷ـهدا
#سلام_بر_مردان_بی ادعا
#صبحتون_شهدایی_
@mahman11
خدا ازمؤمن انجام تکلیف میخواهد
نه نوع کار را(بزرگ وکوچک)
فقط اخلاص،وبا دیدتکلیف به وظیفه توجه کردن.
خدامرا پاکیزه بپذیر
شهیدباکری
@mahman11
رؤیای صادقه مادر شهید محمد علی سلاجقه
محمد علی همیشه به من میگفت: «مادر جان! دعا کن که همیشه من شهیدِ گمنام باشم، شهیدی پیش خدا قرب دارد که گمنام باشد.» دعای او مستجاب شد. محمدعلی دوازده سال مفقودالاثر بود و بعد از گذشت دوازده سال مقداری استخوان و پلاک برای ما آوردند. وقتی به معراج رفتیم، استخوانها در یک پارچة سفیدی پیچیده شده بود و حقیقتاً من شک داشتم که این استخوانها مربوط به پسر من باشد! همان شب در عالم خواب دیدم پیکر مطهر محمدعلی را برایمان آوردند که در پارچه سبزی پیچیده شده بود. از خواب که بیدار شدم، یقین حاصل کردم این پیکر فرزندم بوده است.
مادر شهید محمدعلی سلاجقه
@mahman11
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸نان به نرخ روزخورهای دفاع مقدس
عندربهم یرزقون
@mahman11
اسمش قدرت الله بود ، سنی نداشت . نصف صورتش سوخته بود ، خیلی گوشه گیر بود و از جمع فاصله می گرفت . همه اش تسبیح دستش بود و ذکر می گفت.
بچه ها به من گفتند : فلانی برو بیارش تو جمع خودمان.
شب عملیات کربلای 5 گفتم : قدرت الله خدا وکیلی تو چی داری می گی این قدر تسبیح دست گرفتی پچ پچ می کنی؟
گفت : هیچی !
قسمش دادم به قرآن که چی داری می گی؟
گفت : دارم می گم "السلام علیک یا ابا عبدالله" . می خوام این قدر این ذکر را بگم که برام ملکه بشه . دم رفتن یک بار بتونم به ارباب راحت سلام بدم.
در عملیات کربلای پنج مرحله سوم، قدرت الله را اصلا ندیده بودم،
توی یک لحظه دیدم سرخاک ریز نشسته.
لحظه ای که من نگاهم بهش افتاد لحظه ای بود که تیر خورد و افتاد سر سنگر.
دویدیم بالای سنگر و یقه اش را گرفتیم کشیدم پایین.
تیر خورده بود و درد داشت ، ولی داشت می خندید. لبخند میزد .
بغض کردیم که قدرت الله چی شده.
سرش را بالا آورد و گفت : "السلام علیک یا ابا عبدالله" و سرش افتاد...
شهید قدرت الله حسین زاده
@mahman11