🔴پیام سیدحسن نصرالله: شهدای «طوفان الاقصی» را «شهدای راه قدس» مینامیم
🔹 دبیرکل جنبش حزبالله لبنان در پیامی به تیمهای رسانهای مقاومت، از آنها خواست تا از شهدای عملیات «طوفان الاقصی» به عنوان «شهدای راه قدس» یاد کنند.
🔹 دبیرکل جنبش حزبالله لبنان تاکید کرد: نامگذاریِ «شهدای راه قدس» با واقعیت نبرد ما با دشمن در جریان نبرد طوفان الاقصی مطابقت دارد.
#طوفان_الاقصی
@mahman11
هدایت شده از رنگارنگ 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕اثر خودنمایی زنها بر مردها و زندگی سایر زن ها..
بسیار شنیدنیست
حتما ببینید..
و اشتراک بگذارید.
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب، هماکنون: حضور روسای کشورهای ظالم و شرور در سرزمینهای اشغالی نشان دهنده نگرانی آنها از متلاشی شدن رژیم صهیونیستی است.
💻 Farsi.Khamenei.ir
39.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 رهبر انقلاب: دولتهای اسلامی نباید در مقابل جنایتکاران منفعل شوند. پیروزی قطعاً برای فلسطین است.
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب، صبح امروز: قضیه غزه از یک سو صحنه مظلومیت و از سوی دیگر صحنه اقتدار است.
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از رنگارنگ 🌸
سلام ای #زینب شاه خراسان
تویی چشم و چراغ خاک #ایران
رسیده این #گدای رو سیاهت
تو را جان #رضا رو بر نگردان
#وفات_حضرت_معصومه(س)🥀
#ڪریمہ_اهلبیٺ🕯
#تسلیٺ_باد🥀
@ranggarang
هدایت شده از رنگارنگ 🌸
مداحی_آنلاین_ای_دختر_خورشید_ای_خواهر_دریا_میثم_مطیعی.mp3
4.67M
🔳 #وفات_حضرت_معصومه(س)
🌴ای دختر خورشید ای خواهر دریا
🌴زهراترین زینب زینبترین زهرا
🎙 #میثم_مطیعی
⏯ #واحد
👌بسیار دلنشین
@ranggarang
📌 شهیدی که داعشی ها جگرش را بیرون کشیدند
🔹️ از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم؟!
◇ گفـتم :با چه خـاطرجمعے چنین حرفی میزنے؟؟
◇ گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
◇ میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (ع) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود. با قمر بنیهاشم (ع) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم.
◇ مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم، عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت.
🔹️ تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد.
#شهید_حمید_قاسم_پور
#شهید_مدافع_حرم
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹به یاد سردار شهید حاج نادر بیرامی
فرمانده اطلاعات سپاه شهرستان صحنه در کرمانشاه که در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۱ توسط اغتشاشگران با ضربات چاقو به شهادت رسیدند...
دید در معرض تهدید دل و دینش را
رفت با مرگ خود احیا کند آیینش را
🌹فاتحه وصلواتی هدیه به روح شهید بزرگوار ...
@mahman11
شهید حسین تاجیک ؛ میخواهم به خطّ مقدم بروم
پوتین و لباسهایم باید تمیز باشد.
انسان باید در هر حال تمیز و مرتب باشد.
مگر تمیزی در خطّ مقدم عیب است؟
دوست دارم همیشه و مخصوصاً
در زمان شهادت پاکیزه باشم.
در ضمن وقتی به جبهه میروم، میخواهم
مردم ببینند که ما در حال جنگ هم
به #نظم و ترتیب و #تمیزی اهمّیت میدهیم.
📸 پ.ن تصویر: از راست شهید حسین تاجیک ،
شهید قاسم سلیمانی ، شهید اسماعیل فرخی نژاد
@mahman11
📌 شهید، شهادت و خون شهدا در کلام شهید حقوردیان
🔹 #شهادت را مدالی طلایی
بر روی سینه حسینیان میبنم.
◇ #شهید را قهرمانی
بر روی سکوی رقابت متقیان میبینم.
◇ #خون_شهدا را برخیزاننده خفتگان
و به راه اندازنده بیداران
و تحرک بخشنده مردم می بینم.
📎 پ.ن تصویر: پیکر مطهر و خونین سردارشهید داوود حقوردیان
#شهادت : ۱۹/ ۲/ ۱۳۶۱_خرمشهر، در عملیات بیت المقدس
#فرماندهلشکر۲۵کربلا
@mahman11
📌 شهیدی که منافقین او را به آتش کشیدند
🔹️ شهید سید جعفر موسوی، معلمی خوش سیرت که در عملیات مرصاد توسط منافقین به اسارت درآمد.
◇ رجویها صورتش را لگد مال کرده و زنده زنده پوست کندند و سپس سوزاندند.
◇ جای تعجب است، امروز که بیشتر چهره منافقین برای ما روشن است ، آمده اند و دلسوز مردم شده اند.
#منافقین
#شهدای_ترور
@mahman11
🍃با سلام سخنی با خوانندگان: 👇
به اطلاع شما سروران گرامی میرسانم با همراهیتون در رمان 👈 (پروانه ای در دام عنکبوت🕷) ما را خوشحال نمایید.
این رمان الهام گرفته از خاطرات زنانی است که در چنگ داعش قرار گرفته اند, صحنه ها و خاطرات بسیار شنییع و مخالف شرع و عرف وجود داشته که از داستان حذف شده و انچه میخوانید گوشه ی کوچکی از خاطرات دردناک این زنان است.
کپی از رمانها ازاد با ذکر نام نویسنده(حسینی)
باماهمراه باشید...
@mahman11
🦋🕸🕷🦋🕷🕸🦋🕷🕸
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#قسمت_اول
بسم الله القاصم الجبارین...
به نام خداوندی که بهترین انتقام گیرنده از ظلم کنندگان است,به نام خداوندی که مهربان ترین بربنده های ضعیف ومنتقم ترین بربنده های ظالم است....
درخانواده ای ایزدی درموصل عراق چشم به دنیا گشودم ,هدیه ی ایزد یکتا که دراعتقادما الهه ی تمام خوبیها ومالک تمام اسمانها وزمین است ,به پدرومادرم,چهار فرزند بود,اول برادر بزرگم طارق که بیست ویک ساله,است وپس ازان خودم سلما ,هیجده ساله وبعداز من,خواهرم لیلا پانزده ساله واخرین بچه هم عماد زیبا وشیرین زبانمان که چهارسال بیشتر نیست که پا دراین دنیای خاکی نهاده است,البته یک برادر دیگر هم بین من ولیلا بوده که به گفته ی مادرم درکودکی دراثربیماری و تب بالا ازدنیا میرود.
امسال اولین سال خانه نشینی ام بود ,چون به قول بابا به حدکافی,باسواد شده بودم وبابا اجازه تحصیلات عالیه را به من نمیدهد ,اخه همزمان شده با حملات گروه منحوسی به اسم داعش,درست است که هنوز پایشان به شهرما بازنشده است اما پدرم معتقداست که جایمان درخانه امن تراست.
محله ای که در ان زندگی میکنیم معروف به محله ی ایزدیها است چون اکثرا ایزدی مذهب هستند اما چند تایی هم مسلمان, همسایه مان است,نمونه اش همین همسایه سمت راستی مان که نامش ابوعمراست ما گهگاهی باهم امدورفت داشتیم وحتی من وخواهرم به ابو عمر,عمو میگفتیم ,تااینکه یک روز زن ابوعمر که به او ام عمروخاله هاجر میگفتیم به خانه مان امد ومرا برای پسربزرگش عمر خواستگاری کرد.....
خاله هاجر از عشق پسرش به من برای مادرم صحبت میکرد ومن ولیلا هم از پشت پرده ای که دوتا اتاق راازهم جدا کرده بود گوش میکردیم.
لیلا ریز ریز میخندیداز بازویم ویشگون میگرفت ,اما من اصلا از عمر خوشم نمیامد ,ازنظر من چشمان عمر مثل دوزخ سوزان بود وچهره اش,مثل ابلیس ترسناک☺️
البته اگر پای علی درمیان نبود شاید ,طوری دیگر راجب عمرقضاوت میکردم وکمتراورابه,شکل ابلیس,میدیدم...
راستی نگفتم,علی پسر خاله ام است,خاله ام مثل پدر ومادرم ایزدی بوده اما بعداز ازدواجش بایک مرد مسلمان شیعه,خاله صفیه هم شیعه میشود,علی پسربزرگ خاله است ودوسال از طارق بزرگ تراست وتازگیها با طارق زیاد رفت وامد میکند ,علی رانمیدانم اما من دل درگرو مهر علی داده ام....
از مطلب دور نشویم....خاله هاجر ,خلاصه کلام را به مادرم گفت وخیلی هم عجله داشت تا ما زودتر جواب دهیم وسریع مراسم عروسی رابگیرند ,گوییا عمر سفری درپیش دارد که قبل ازمسافرت میخواهد نوعروسش رابه خانه ببرد...
اما....
ادامه دارد.
@mahman11