eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.2هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ویدیو | در جریان اغتشاشات؛ 🔸شهادت محسن رضایی، نیروی مدافع امنیت در سمیرم 🔹محسن رضایی، نیروی مدافع امنیت سپاه پاسداران در جریان اغتشاشات شب گذشته سمیرم به درجه رفیع شهادت نائل آمد.🥀💔😔😭 🕊 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیدار استاندار اصفهان با خانواده شهدای مدافع امنیت 🔹به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، مرکز اصفهان؛ به دستور ریاست محترم جمهور، استاندار اصفهان به همراه مسئولان استانی به دیدار خانواده شهید مدافع امنیت سرهنگ محسن رضایی رفتند‌. 🌹 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نحوه شهادت شهید محسن رضایی را در این ویدئو ببینید: 💠«روایت مظلومیت یک قهرمان»💠 ▫️ شهید مدافع امنیت، محسن رضایی شامگاه شنبه دهم دی ماه در جریان برقراری امنیت مردم، توسط اشرار مسلح به ضرب گلوله به شهادت رسید. @mahman11
فرزند شهید محسن رضایی روز اول کلاس اول بابا نداشت😔😭 شهید محسن رضایی تاریخ شهادت 10/10/1401سمیرم اصفهان @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
129 🔰حاج اقا عسکری : اما درباره امام زمان (عج) باید بگم همه ما بارها و بارها سوره قدر را در نمازهای خودمون خوندیم ، حتی توصیه شده که در رکعت اول نمازهای واجب خوانده بشه که قبلا خدمت شما گفتیم بارها. اما جالب اینجاست که همین سوره قدر ، معروف شده به شناسنامه اهل بیت (ع) بله ، شاید تعجب کنید 👈 بگذارید بحث خودم رو با یک روایت ادامه بدم. ✳️ امام باقر(ع) میفرماید: «ای شیعیان! با سوره إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ احتجاج کنید تا مخالفان را زانو در آورید. به خدا قسم! این سوره بعد از رسول خدا(ص) حجت خدا بر خلق و سید و آقای دین شما و غایت علم ما(ائمه) است.» چون این نزول بعد از رسول خدا(ص) قطعا تنها برای والیان امر (ائمه علیهم السلام) است. 📚 منبع : الکافی، ج1، ص250، ح6 🌀 این سوره با آیاتی که داره ، یکی از بهترین راههای اثبات وجود امام زمان (عج) هست ، یعنی میخوام اثبات زنده بودن امام رو بگم ، نه اینکه فقط به صورت کلی یک اشاره ای بکنه ، نه نه اصلا این سوره دقیقا میگه امام زمان (عج) زنده هستن و وجود دارن ، نه اینکه طبق عقیده اهل سنت ، یک روزی خواهند آمد و... 🔰 در آیه 4 سوره قدر خدا می فرمایند "تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ " ( در این شب فرشتگان و روح (یعنی جبرئیل) به اذن خدا برای هر فرمان و دستور الهی نازل می‌شوند) 👈 این روح ، در بعضی تفاسیر به معنای فرشته ای بالاتر از جبرئیل تفسیر شده ، در هر صورت چه جبرئیل باشه و چه فرشته ای بالاتر ، قطعا و قطعا بر انسان های عادی نازل نمیشه، آن هم نه برای یک کار ساده و نزول عادی ، بلکه برای کل امر 🌀 اینجا باید از کسانی که به قرآن اعتقاد دارن اما میگن امام زمان (عج) هنوز متولد نشده یا اونهایی که متاسفانه اسم شیعه رو دارن اما میگن امام از دنیا رفته ، سوال کرد که در شب قدر که امشب در اون قرار داریم، این ملائکه و جبرئیل برای تقدیرات امور و کل امر ، به چه کسی نازل میشن؟ همه قبول دارن تا زمانی که پیامبر (ص) زنده بودند ، بر ایشون نازل می شدن خب الان که پیامبر (ص) زنده نیستن به چه کسی نازل میشن؟ 🔰 قطعا کسی نمی تواند این لیاقت را داشته باشد مگر کسی که از جنس خاندان پیامبر (ص) و معصوم باشد. و در زمان حاضر اون فرد کسی نیست جز امام زمان (عج). برای همین هست که میگم در شب قدر باید از ایشان گفت. باید و باید از ایشان گفت. امام مظلومی که ما فقط نیمه های شعبان عادت داریم از ایشان حرف بزنیم. ادامه دارد.. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✌️🙂وقتی قهرمان جهان شدم آن‌گاه فهمیدم که باید بیشتر خم شوم تا مدال قهرمانی را به گردنم بیاویزند 🥇 ✋از حمام عمومی اومديم بيرون، توي برف خانومي محجبه بساط كيسه و ليف و.. دستش گرفته بود، رفت جلو و نصف ليف و كيسه و جوراب‌هاي اون را خريد. تعجب كردم گفتم واسه كي مي‌خري!؟ ما كه تازه از حمام اومديم بيرون ، اون‌وقت چرا اين همه زياد؟ گفت اگه من و تو ازش نخريم كي ازش بخره؟ اون توي اين سرما واسه حفظ شرافتش و ناموسش ايستاده.  وگرنه مي‌تونست توي بغل يكي توي جاي گرم و نرم فاحشگي كنه. پس بخر و بخريم تا اون‌هم با شرافت زندگي كنه. برگشت و كل خريدش را گذاشت توي حمام و گفت: نصرت اين‌ها را بذار دم‌دست مردم و بگو صلواتي. ☀️یک جهان، « » را می‌شناسد. ۱۷ دی سالروز درگذشت پوریای ولی، عصر معاصر جهان پهلوان تختی نماد اخلاق و مروت و پهلوانی و مردم‌داری گرامی باد 🌹 ناصرکاوه @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | تا می توانید پشتیبان ولایت باشید | 📌 سخنان شنیدنی سردار شهید سید محمد صنیع خانی درباره رهبر انقلاب 🔷️ شهید سید محمد صنیع خانی، در ۱۵ دی ۱۳۳۲ در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. ◇ او در یک خانواده مذهبی رشد کرد و در دوران کودکی به همراه پدر در محافل قرآنی و مراسم مذهبی شرکت می کرد. 🔻سید محمد در بهار سال ۵۸ به عضویت سپاه در آمد. ◇ سردار شهید صنیع خانی بنیانگذار و فرمانده ترابری سپاه بود. وی نقش موثر و تعیین کننده ای در ایجاد تحرک یگانهای رزم و پشتیبانی و رفع کمبود وسائل نقیله سنگین داشت. ◇ آخرین مسئولیت شهید صنیع خانی قائم مقامی بنیاد تعاون سپاه بود. 🔻سید محمد پس از پایان جنگ علی رغم درد و رنج مجروحیتش، به کشور و مردم محروم خدمت کرد و آرام آرام همانند شمعی سوخت و به متن جامعه، نورانیت بخشید و و در نهایت در روز ۱۳ شهریور ۷۴ به شهادت رسید. 🌹پیکر پاکش در تهران به طرز باشکوهی تشیع شد. چندین هزار نفر از مردم تهران و یاران و همرزمانش حضور داشتند و او که عاشق امام (ره) بود، در حرم مراد و رهبرش آرام گرفت و همانطور که خودش آرزو کرده بود در جایی دفن شد که زیر پای زائران امام خمینی (ره) باشد. 🔹برادر کوچکش، سید محمد حسن صنیع خانی ، در سال ۶۱ در عملیات بیت المقدس شهید شد. @mahman11
سلامٌ على أرواح طاهرة أبت الموت إلا شرفاً و شهیدا سلام بر روح و جان هاي پاكي كه چيزي جز شرف از مرگ نخواستند و شهید شدند 📎پ ن : مادر در کنار شهید حاج قاسم سلیمانی...قاب شهید در دستان سردار دلها @mahman11
: ما با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد.هر کس با ماست بسم الله! هر کس با ما نیست خداحافظ! ثابت میکنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمینهای اسلامی از دست امپریالیزم آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی آزاد شود 💢بخشی از آخرین‌ سخنرانی در پادگان زبدانی سوریه در تیرماه ۶۱ @mahman11
با حبيب و خواهرم حرفش شده بود. كناری نشسته بود و هيچی نمی گفت. - ابراهيم! چی شده؟ - هيچی. بعداً ميگم. می‌دانستم هيچ وقت نمی‌گويد. بوسيدمش و به حال خودش گذاشتمش. هر وقت با هر كدام ما دعواش می‌شد، همين طور بود. چند دقيقه ساكت می‌نشست يك گوشه. ولی خيلی طول نمی كشيد كه می‌آمد، آشتی می‌كرد و همان ابراهيم كوچولوی خودمان می شد. 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سردار شهید حاج قاسم سلیمانی🕊 🌴شرط شهید شدن شهید بودن است ... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 عاشق و معشوق | دیدن این فیلم کوتاه توصیه می‌شود | 🔹️ آنچنان غرق در عشق بازی هستند که گویا لحظات وداع از یکدیگر است ◇ گویا می دانند این آخرین دیدار است و با لبخند و بوسه و برق چشمان خود دارند از ديدار با حضرت سیدالشهداءعلیه السلام حرف می‌زنند. ◇ لحظه به میدان رفتن حضرت علی اکبر است، لحظه علمداری حضرت عباس است. ◇ این قاسم است که اینچنین غرق در نور ولایت شده است @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"رمان 💞 دیروز روی میز گوشیشو گذاشته بود که زنگ خورد، دیدم محمدصادقه! نمیدونم با این دختر چکار داره که دست بردار نیست. رها گفت: دلش گیره! کم کم باور میکنه! درسته اخلاق و رفتارش مورد پسند ما نیست، اما پسر بدی هم نیست. خودم با زینب صحبت میکنم. حالاهم اشکهاتو پاک کن که بچه ها و صدرا برسن و ببینن مامان زهرامون گریه کرده، ناراحت میشن. زهرا خانم اشک روی صورتش را با کف دستش پاک کرد و رها صورت مادر را بوسید. زینب سادات از پشت تلفن به سیدمحمد گفت: بالاخره نامه رو داد. قبول کردن به صورت موقت مهمانم کنم برای تهران. امتحانات رو همینجا میدم. ممنون عمو. سیدمحمد گفت: نیاز به تشکر نیست عمو جون! وظیفه منه! میدونی خیلی برام عزیزی! زینب سادات گفت: عمو! سید محمد: جان عمو! زینب سادات: چرا صدات خسته است؟ سیدمحمد: دیشب بیمارستان بودم،خواب بودم زنگ زدی. زبنب سادات شرمنده شد: ببخشید. آخه دکتر فروزش میخواست با خودتون صحبت کنه. سیدمحمد: دشمنت شرمنده عزیزم! اون فروزش شارلاتان هم میخواست من بدونم یکی طلبش هست! تو نگران این چیز ها نباش. داری حرکت میکنی برگردی تهران؟ زینب سادات: نه عمو: باید برم سر خاک بابا مهدی و پدربزرگ، بعدش هم مامان و بابا و باباحاجی! یک سری هم به مامان فخری بزنم. بعدش میام. راستی عمو، اگه وقت کردی، یک وقتی برای ایلیا میذاری؟ سیدمحمد: چی شده مگه؟ زینب سادات: همون احساس تنهایی و اینهاست. شما رو خیلی دوست داره. دیشب شنیدم به محسن میگفت دلم برای عمو محمد تنگ شده. به محسن گفت که عمو بخاطر زینب میاد. میشه یک وقتی بذارید که با ایلیا برید بیرون دوتایی؟ مثل اون وقتا که بابا مامان بودن!؟ صدای سید محمد بیشتر گرفته شد: آره عمو! وقتمو خالی میکنم. شرمنده که حواسم نبود. خدا منو ببخشه که غافل شدم. زینب سادات به میان حرف سید آمد: اینجوری نگو عمو! شرمنده نکن منو از گفتن این حرفها! شما هم کار و زندگی دارید! ایلیا یک کمی حساس شده. سیدمحمد: متانت و حجب و حیای مادرت رو داری! عین مادرت درک میکنی همه رو و این ما رو همیشه شرمنده آیه کرده بود، الان هم شرمنده تو! سلام منو هم به خانوادم برسون. ان‌شاءلله آخر هفته جور کنم بریم سرخاکشون که منم دلتنگم! زینب تلفن را قطع کرد. سرش را به پشتی صندلی راننده تکیه داد و اندیشید چقدر شبیه تو بودن سخت است! مادرم چقدر بزرگ بودی! چقدر بهترین بودی؟! چرا من تلاشت برای بهترین بودن را ندیدم؟ انگار بهترین بودن در ذات تو بود. گویی تو زاده شده بودی تا بهترین باشی! تو بدون تلاش مهربان بودی، بدون کوشش مهربانی می کردی، بدون درنگ بخشش میکردی. تو را خدا جور دیگری آفریده بود. تو را خدا شبیه فرشتگان آفریده بود. تو را خدا برای مهربانی آفریده بود. شبیه تو بودن سخت است مادر. آیه رحمت خدا بودن سخت است. آیه مهربانی خدا بودن سخت است. تو همیشه زیبا ترین آیه خدا بودی. همه خانه رها جمع بودند. جمعی که خیلی کوچک شده بود. امروز سیدمحمد، به دنبال ایلیا آمد. ایلیا غرق در شادی بود. چشمانش برق داشت وقتی به زینب سادات گفت: من و عمو داریم مردونه میریم بیرون! مواظب خودتون باشید. زینب سادات از دیدن شادی تنها دارایی اش، خوشحال بود. سایه و بچه هایش هم آمدند و مهدی هنوز پیش مادرش بود. محسن آنقدر بهانه گرفت که صدرا او را با خود برد تا به ایلیا و سید محمد بپیوندند. جمع خانه زنانه شد. صدای خنده و شادی دوقلوها در خانه پیچیده بود. دخترک کوچک سایه هم تاتی کنان به دنبال برادرانش میرفت و میخندید. زینب سادات از سایه پرسید: زن عمو! مهتاب رو چقدر دوست داری؟ سایه لبخند زد: خیلی زیاد. اصلا حدی براش نیست. تا وقتی خودت بچه دار نشی نمیفهمی. زینب اصرار کرد: حالا یک جوری بگو که بفهمم. سایه به گوشه ای خیره شد: یک جور اتصال نامرئی وجود داره انگار. انگار قلبت سنگین میشه برای بچه ات. وقتی کنارت باشه از نفس کشیدنش هم لذت میبری، وقتی کنارت نیست انگار چیزی گم کردی و قلبت ناسازگار میشه. همه کارهاش برات شیرینه. وقتی دعواش میکنی، خودت بیشتر آسیب میبینی. وقتی آسیب میبینه، بی‌تاب میشی ومیخوای تمام دردهاشو به خودت جذب کنی تا بچه ات در آرامش باشه و دوباره بخنده. 🌷نویسنده:سنیه منصوری ادامه‌ دارد.... ‎‎‌‌‎‎ @mahman11
امیدوارم هـر گلوله‌ای که به تنم می‌خورد درد و رنجش را از عسل شیرین‌تر حس کنم شهید سیف الله تبریزیان شادی روحش صلوات🌹 @mahman11