eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.9هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
7.1هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وداع تلخ مادر فلسطینی با کودکانش 🔹یک مادر فلسطینی که پس از ۱۱ سال انتظار صاحب فرزندانی دوقلو شده بود در جریان حملات شب گذشته ارتش رژیم صهیونیستی شاهد شهادت همسر و دو فرزندش بود و این چنین با کودکانش وداع می‌کند. @mahman11
🌹شهدا شمع محفل بشریتند 🔸۱۳ اسفندسالروز شهادت شهید والا مقام علی کردان را گرامی می داریم... نام پدر: مقیم تاریخ و محل تولد: ۱۳۳۴/۴/۱۰ روستای ولویه علیا تاریخ و محل شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۱۳ شلمچه تحصیلات:ابتدایی عضویت: بسیجی وضعیت تاهل: متاهل دارای فرزند مزارشهید: گلزار شهدای روستای ولویه علیا 🌹قسمتی از وصیت نامه شهید: ...ازاینکه خداوندسرمایه بزرگی به من عطا کرد که آن ایمان به جهادوشهادت است و این افتخاربزرگ نصیب من شدتایک خدمت ناچیزی به انقلاب اسلامی بنمایم. 🌷شادی روحش صلوات... روابط عمومی ستادیادواره شهدای بخش چهاردانگه... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قابل توجه مسئولین به خصوص راه یافتگان به مجلس؛ 🔰مدیونید اگر بعد از اینکه پشت صندلی های سبز ساختمان بهارستان نشستید، گرهی از مشکلات امثال این پیرمرد و این صاحبان اصلی انقلاب را باز نکنید...! 🔹زمان:جمعه یازده اسفند 🔹مکان:تربیت حیدریه/روستای کامه علیا @mahman11
🌹نیمه شبی از خواب برخواستم و نماز شب خواندم. صبح شهید رفیعی به من گفت: «اگر می‌خواهی با ما باشی، از خدا شهادت نخواسته باش زیر ما فعلاً کار داریم و تا جولان می‌خواهیم برویم، ما را که می‌بینی، کافی است، یک چشمک به خدا بزنیم.» 🌷مدتی بعد در عملیات خیبر حدود ده کیلومتر با الغدیر فاصله داشتیم. شهید رفیعی قدم‌های بلندی برمی‌داشت. خودم را به او رساندم و گفتم: «یعنی ممکن است اسیر شویم؟» نگاهی به من کرد و لبخندی زد که تیری به سرش اصابت کرد و با گفتن «یا حسین» به زمین افتاد. تیر به کلاه خورد، طرف دیگرش مثل یک غنچه باز شده بود. 🌷کنارش دراز کشیدم و صورت به صورتش چسباندم. با او حرف می‌زدم، خون داغ سرش حباب می‌شد و به صورتم می‌پاشید. حس کردم کالک عملیات را همراه دارد. آن را درآوردم. آرم سپاه را از روی سینه‌اش کندم. همه مدارک خود و او را چند متر آن طرف‌تر با نارنجک منفجر کردم. پی.ام.پی عراقی نزدیک شد و مرا اسیر کرد اما او چشمک را زده بود. 🌹خاطره ای به یاد شهید گرانقدر، ابوالفضل رفیعی سیج @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹مینالم از تو دنیا .. مینالم از جدایی.. از اون دلی که پاک.. عشقی که زیر خاک.. از درد بی وفایی.. درمون نداره دوری.. جز صبر و صبوری.. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🍁
🌹🤚🏻 پــای دعــایــم بـا گنـه زنجیــر گشتــه آقــا بیـا هــایـم چـه بی‌ تاثیــر گشتــه مــن خواب دیدم ماه پشت ابر مانــده خــوابم به هجر روی تو تعبیــر گشتــه. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سردار ؛ چه کرده‌ای شما با دل ما دلتنگی‌مان بند نمی‌ آید...آه! 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹دلت دریا می‌نوشت ؛ و نگاهت طوفان می‌سرود ... فرمانده گردان بلال‌حبشی لشکر۷ولیعصر(عج) در عملیات کربلای۴، اولین نیروی غواص بود که از اروند گذشت و به خط دشمن زد و در همان جا آسمانی شد... @mahman11
●ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭﻱ محمداسلامی نسب ديدم, از چهره‌اش پيدا بود كه حرفهاي زيادي دارد. بعد از نماز در گوشه‌اي نشستم و او شروع به صحبت كرد: «حاج حميد! به زودي عملياتي در پيش داريم. مي‌دانم كه ديگر بر نمي‌گردم. گفتم: «محمد جان! خاك خونين جبهه و بچه‌هاي بسيج به تو عادت كرده‌اند. انشاء الله به سلامت بر مي‌گردي.» اين جمله را در حالي گفتم كه خود نيز مي‌دانستم اين كبوتر هم پريدني است. ● ادامه داد: «حاج آقا من هيچ وقت دلم نمي‌خواست خانه‌اي داشته باشم، اما به خاطر خانواده، مجبور شدم ساختماني بسازم. حال شما دعا كن تا من وارد اين خانه نشوم.» از اين حر ف دلم گرفت اما هيچ نگفتم چند روز بعد استاد كار منزل «محمد» نزد من آمد و گفت: « به آقاي اسلامي نسب بگوئيد ساختمانشان آماده است. ○هنوز بنا، پيچ كوچه را طي نكرده بود كه زنگ منزل دوباره به صدا در آمد و پيكي سفر جاودانه محمد را خبر داد. آن روز دعايي را كه درخواست نكرده بودم، مستجاب مي‌ديدم و محمد را بر بال ملائك .. . @mahman11
🌹در محضر شهیدان: 🔹سفارشم به مادران و خواهران اين است كه حجاب روحي و جسمي خود را شديداً حفظ نمايند و براي خدا عفت و عصمت و پاكدامني خويش را پاك و محفوظ از هر گناه و زشتي نگاه دارند و اولاد و فرزندان پاك و آزاده تربيت نمايند كه اين همه انسان آزاده و بزرگوار از دامن مادران به وجود آمده اند و تربيت آن ها در سعادت و يا شقاوت انسان ها تأثير خواهد گذاشت. ان شاء الله خداوند به همة شما توفيق دهد با الگو قرار دادن اخلاق و رفتار حضرت فاطمة زهرا(سلام الله علیها) زناني نمونه در جامعة خود باشيد و به ديگر زنان دنيا بفهمانيد كه ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است و در ساية حفظ حجاب و پاكدامني، كسب ايمان و تقوي و محافظت عفت و عصمت زن ميتواند به عالي ترين درجات انساني و اسلامي نائل آيد. 🌷فرازی از وصیتنامه شهید والامقام عزیز دشت بزرگ @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | مصاحبه با نوه شهید مغفوری، همان کسی که حاج قاسم پشت در اتاق عمل او ایستاد تا به هوش بیاید و خاطره اش را مقام معظم رهبری با بغض بیان می کند. @mahman11
اوایل ازدواجمان بود. یک شب از صدای دلنشین قرآن بیدار شدم . نور کم سویی به چشمم خورد. از خودم پرسیدم : این نور از کجاست ؟ بعد از مدتی متوجه شدم از چراغ قوه ای است که علی روشن کرده  بود تا نماز شب بخواند، چراغ بزرگتری را روشن نکرده  بود که مبادا من از خواب بیدار شوم . علی خیلی به من احترام می گذاشت.                 ✍به روایت همسربزرگوارشهید @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قایقها به گل نشسته بود و دشمن یک نفس روی آن ها آتش می ریخت...رحمان رفت توی آب... قایق اول را که آزاد کرد،عقب عقب توی آب شروع کرد به سمت قایق دوم راه رفتن... گفتم چرا این جوری؟ گفت:نمیخوام قیامت اسمم جزء کسایی باشه که به دشمن پشت کردن! 📎فرماندهٔ گردان خط شکن ابوذر لشگر ۳۳ المهدی 🌷 @mahman11
●کنارشهرک محل زندگیمان باغ سبزے کاری بود،هر ازگاهی"حاج حمید"بہ آنجا سَری میزد بہ پیرمردی کہ آنجا مشغول کار بود کمک میکرد،یکبارازنماز جمعہ برمیگشتیم کہ حاج حمیدگفت: بنظرت سَری بہ پیرمردسبزی کار بزنیم از احوالاتش با خبر بشیم؟!مدت زیادی بود کہ به خاطر جابجایے خبری ازاو نداشتیم. زمانیکہ رسیدیم پیرمرد مشغول بیل زدن بود حاج حمیدجلورفت بعداز احوال پرسی،بیل را از او گرفت مشغول بیل زدن شد،پیرمرد سبزے کار چند دستہ سبزی بہ حاج حمید داد. ●سبزیها را پیش من آورد وگفت:این سبزیها را بجاے دست مزد بہ من داد. گفتم:ازخانمم میپرسم اگر نیاز داره بر میدارم.گفتم: نہ سبزی احتیاج نداریم. در ضمن شما هم کہ فی سبیل اللّه کار کردی.بعدازشهادتش یکی ازهمسایہ ها به پیرمردگفتہ بود کہ حاج حمید شهید شده. ●پیرمرد با گریہ گفته بود من فکرکردم اون آدم بیکارے است که بہ من کمک میکرد. اصلاً نمیدونستم شغلی بہ این مهمی داره و سردار سپاهہ... ✍راوی: همسر شهید 🌷 @mahman11
❤️ 🌹 رضا بی­‌نهایت صبور بود، وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در، چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد، او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم، روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود. 🌸 شهید رضا حاجی‌ زاده ✍🏻 راوی همسر شهید @mahman11
اگر شهید نباشد، خورشید طلوع نمی‌کند و زمستان سپری نمی‌شود... "شهیدآوینی" یک‌ شب قبل‌از عملیات‌ بیت‌المقدس۳ نیروهای تیپ امام حسن ‌علیه‌السلام به منطقه‌‌ی عملیاتی ماؤوت رسیدند و زیر سقفِ آسمان در"کیسه خواب" در سرمای منفی ۳۰ درجه رویِ زمین دراز کشیدند..! صبح فـردا دو تن از بچه‌های تیپ همانطور از شدت سرما یخ زده و به شهادت رسیده بودند... راوی: محمد عباسی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید رضا امینی رزمنده بیسیمچی که ۱۴ سال سن داشت و از زابل اعزام شده بود : من کوچک تر از اونی هستم که پیامی برای ملت ایران داشته باشم ولی یک پیامی اینه که راه این شهدا را نگه دارم و نگذارم اسلحه آن بر زمین بیفتد.‌ @mahman11
🌷شهید 🌷 حجاب شما سنگری است آغشته به خون من که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید. @mahman11