🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹

نه اینکه سحـرخیز شده باشم، نه! یاد تــــو هر صبـــح پیش از آفتاب مرا به نظاره می‌برد، آنگاه که سرمه ی نـور می کشد بر چشمان خورشیـد تا مـن مست و مخمور و لبریز از هوای تـــو آرام آرام به نوازش زندگی برخیزم... #سردار_شهیدم #صبحتون_شهدایی_🌷 @mahman11

🎙 بیژن نوباوه خبرنگار بود و میکروفون و گرفت و از یک رزمنده سوال کرد : از حال و روحیات بچه ها تو جبهه بگو ، چون مردم دارن الان صداتو میشنون؛ بهشون بگو تو جبهه چه خبره ؛ که این جواب و از رزمنده شنید ... @mahman11

گمنام #هفت_تپه شهید غلامعباس گلی شهادت: ۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ بانه: . همسر شهید: «بعد از شهادت دوستش «سیدکریم حسینی»، کمتر به خانه می‌آمد. وقتی هم می‌آمد، فقط از شهادت حرف می‌زد. زمانی که بچه‌هایم «سجاد و جواد» به سمتش می‌رفتند، می گفت: کریم دیگر نیست که حسن و حسین خود را بغل کند. من چطور شما را در آغوش بگیرم؟» @mahman11

وصیت شهید زقاقی: مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن.... فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش کنند و زنانمان عفت را.... @mahman11

📸 محل دفن پیکر مطهر شهید گمنام در خیابان امام خمینی(ره) رفسنجان @mahman11

یکی از روزها که شهید پیدا نکرده بودیم، به طرف «عباس صابری» هجوم بردیم و بنا بر رسمی که داشتیم، دست و پایش را گرفتیم و روی زمین خواباندیم تا بچه ها با بیل مکانیکی خاک رویش بریزند. کلافه شده بودیم. شهیدی پیدا نمی شد. بیل مکانیکی را کار انداختیم. ناخنهای بیل که در زمین فرو رفت تا خاک بر روی عباس بریزد، متوجه استخوانی شدیم که سر آن پیدا شد. سریع کار را نگه داشتیم. درست همانجایی که می خواستیم خاکهایش را روی عباس بریزیم تا به شهدا التماس کند که خودشان را نشان بدهند، یک شهید پیدا کردیم. بچه ها در حالی که می خندیدند به عباس صابری گفتند: بیچاره شهیده تا دید می خواهیم تو رو کنارش خاک کنیم، گفت: فکه دیگه جای من نیست، باید برم جایی دیگه برای خودم پیدا کنم و مجبور شد خودشو نشون بده... عباس در روز ۷ محرم مصادف با 5/3/1375 همچون مولایش ابوالفضل العباس (علیه السلام) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یک (فكه) در حین تفحص شهدا به شهادت رسید. شهید#عباس_صابری🕊🌹 @mahman11

🎥 برای رسیدن به #امام_زمان مواظب چشم‌هایت باش ... @mahman11

🌹 بسیجی شهید ابراهیم نامدار. بچه‌ی جویبار بود.فرزند اول عمو شعبان و خاله خدیجه.۱۵ ساله بود که راهی جبهه شد.تو لشکر ۲۵ کربلا تک تیرانداز و کمک آرپی جی زن بود. ۱۲ اسفند ۱۳۶۵ تو شلمچه ، عملیات کربلای 5 ، براثر انفجار خمپاره مفقودالاثر شد. ده سال بعد هم استخوان های مطهرش برگشت.شادی روحش صلوات. . مادر از پر زدنم داشت دگر بو می برد.🕊 از قطاری که به اهواز پرستو می برد.🕊 @mahman11

🌹 برخی از بازماندگان سپاه خرمشهر در دوران مقاومت 45 روزه که در عملیات بیت‌المقدس شرکت داشتند و خیلی هاشان در آستانه فتح خرمشهر بشهادت رسیدند. 🌷 ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ - سالروز شهادت دکتر سید عبدالرضا موسوی، فرمانده سپاه خرمشهر (بعد از شهید جهان آرا) @mahman11

🌹 روایت شهید برونسی از عنايات ویژه امام زمان(عج ) در شب عملیات @mahman11

🌹یادش بخیر آن جبهه‌های نور، یاران 🌹این عقده‌ها تا کی کنم مستور، یاران 🎙حاج حسین سازور @mahman11

🌹١٩سال پیش در چنین روزی؛ رهبر انقلاب در منزل یکی از شهدای کرمانی: «این آقای حاج قاسم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند ان‌شاءالله» @mahman11

🎥نماهنگ/ 🌹پهلوان قاسمِ نامدار... @mahman11

🌹 جواد جان؛ خان طومان دیگه کجوئه !!! . 🎥 #کلیپ دیدار و مصاحبه مادر #شهیدی که یک فرزندش را در دوران دفاع مقدس و فرزند دیگرش را بعنوان شهید مدافع حرم تقدیم #انقلاب کرد. ( ▪️مادر #شهیدان سید خیراله و سید جواد اسدی_ساری ؛ روستای امره _اردیبهشت ۱۴۰۲) #خان_طومان #سید_جواد_اسدی @mahman11

🌹تقدیم به شهدای خان طومان 🕊شادی روح بلندشان صلوات @mahman11