eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11.2هزار دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
8.1هزار ویدیو
269 فایل
🔮 بالاتر از نگاه منی آه #ماه_من دستم نمی‌رسد به بلندای چیدنت ای #شهید ...🌷کاش باتو همراه شوم دمی...لحظه ای ✔️گروه مرتبط با کانال👇🏻😌 http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 تبلیغات،تبادل 👈🏻 @tablighat_mahman11 خادم الشهدا 👈🏻 @zsn2y00
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید_محمد_تقی_سالخورده 🔹 از_شهدا_بیاموزیم نظامی ها یه قانون دارن که میگن یادمه تو یه گودالی بود به ارتفاع دو و نیم متر . قبل از ورود به اون مرحله آموزش های لازم برای خروج از مانع رو دادن که چطور از گوشه های استفاده کنیم و خودمونو سریع از مانع بکشیم بیرون ؛ من وارد گودال شدم ولی بخاطر آموزش های سنگین قبلی توانی تو بدنم نبود که خودمو بکشم من سعی میکردم از گودال خارج بشم و رفقایی که قبل از من مانع رو رد کرده بودن داشتن اون بیرون میشدن تا من خودمو برسونم بخاطر همون تشویق برای یکی تنبیه برای همه...با تمام وجودم سعی میکردم که از مانع خارج بشم که پرید اومد توی چاله پاهاشو خم کرد و شونه هاشو آورد پایین که زانوشو لگد کنمو پامو بذارم روی شونه ی محمد تقی و از گودال خارج بشم 🔸 محمد تقی گفت سید برو بالا بچه ها منتظرت هستن من اول خودداری کردم ولی با اصرار شهید بزرگوار درحالی که واقعا میکشیدم از پا و دوشش استفاده کردم و اومدم بالا,بعدش خود شهید خیلی سریع اومد بالا ومن هم ازش عذرخواهی کردم و صورتش رو 🌿 : الإِيثارُ أحسَنُ الإِحسانِ ، و أعلى مَراتِبِ الإِيمانِ ايثار ، بهترين احسان و بالاترين مرتبه ايمان است. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 396 ، ح 9162 🔹 راوی سید_علی_مسعودیان_زاده
⭕️روشی برای تنبیه 🔹هیچ گاه ندیدم برای این‌که خشمش فروکش کند بچه‌اش را کتک بزند. روش معمول او این بود که وقتی از بچه کار خلافی می‌دید یا می‌شنید ابتدا از او می‌پرسید: «چرا اینکار را کردی؟» اگر بچه توضیح قانع‌کننده و منطقی می‌داد، تسلیم او می‌شد و حتی به او می‌گفت حق با شماست، ولی اگر توضیح، قانع‌کننده نبود و بچه را مقصر می‌دید به او می‌گفت: «برو تو حیاط و اون گوشه حیاط یک ساعت بنشین؛ هر وقت صدات کردم بیا بالا» . 🔺البته در این رابطه من ضامن می‌شدم و کاری می‌کردم که مدت تنبیه طولانی نشود و او هم وساطت مرا می‌پذیرفت. در این‌گونه موارد می‌دیدم با نگاهش با بچه حرف می‌زند و روی او تأثیر می‌گذارد. 📚راوی: همسر شهید محمدعلی رجایی، کتاب سیره ی شهید رجایی، ص ۷۲. @mahman11
🔰تشبیه و تنبیه برای همه 🔸نظامی ها یک قانون دارند که میگویند: برای یکی تنبیه برای همه. در میدان موانع یک گودالی بود به ارتفاع دو و نیم متر. قبل از ورود به آن مرحله آموزش های لازم برای خروج⬅️ از مانع را دادند که چطور از گوشه های گودال استفاده کنیم و خودمان را سریع از بکشیم بیرون 🔹من وارد گودال شدم ولی بخاطر آموزش های قبلی توانی در بدنم نبود که خودم را بکشم😓 من سعی میکردم از گودال خارج بشوم و رفقایی که قبل از من مانع را رد کرده بودن داشتن آن بیرون میشدند تا من خودم را برسانم. بخاطر همون قاعده نظامی: تشویق برای یکی تنبیه برای همه... 🔸با تمام وجودم سعی میکردم که از مانع خارج شوم که  پرید توی چاله پاهایش را خم کرد و شانه هایش را آورد پایین که زانویش لگد کنم و پایم را بگذارم روی شانه محمد تقی و از گودال🕳 خارج شوم. 🔹محمد تقی گفت: برو بالا بچه ها منتظرت هستند. من اول خودداری کردم. ولی با اصرار شهید بزرگوار🌷 درحالی که واقعا خجالت میکشیدم از پا و دوشش استفاده کردم و بالا آمدم. بعدش خود خیلی سریع بالا آمد و من هم عذرخواهی کردم و صورتش را بوسیدم♥️ @mahman11
💢 آقامون گفته بود ! نگفت بابت خون حاج قاسم و فخری زاده و زاهدی و شهدای کرمان و ‌.. این فقط تنبیه ...!!!!!! . @mahman11