🌷🌷🌷🌷
💐بسم رب الشـهداء والصدیقین💐
💔اي دل....بسوووز و بسااااز....
..
☑️اینجا نَ معراج الشهدا ي اهواز است..
🔻و نَ جَم ڪران ...
🔻نَ مشهد ست و نَ ڪَربلا ...
🔻و نَ اردوي جهادي...
.
👈اینجا #شهرست ...!
و تو مجبوري اینجا زندگي ڪني ...
مجبوري در خیابان هاي این شهر قدم بزني....
.
🔰قدم ڪ زدي سرت را بالا نیاور ...
چون با صحنه هاي خوبي مواجه نمیشوي ...
با احتیاط راه برو و مراقب باش ڪسي بهت تنه نزنه ...
چون "اینجـــا شهر ست..."
..
🔸این را بفهم اي دل . . .
🔹انقد دلتنگي نَ ڪن ...
🔸انقد مرا عذاب نَده ...
🔹انقد اذیت نَ ڪن..
..
🔶تو نمیتواني همیشه #معراج_شـهدا باشي...
نمیتواني همیشه #حرم باشي...
نمیشود همیشه #گلزار_شـهدا و #ڪهف باشي..
✔️این را بفهمم...
.
💢تو باید در همـین شهر آلوده زندگي ڪني ...
ودرهمـین "آلودگي"" #زلال " بمــاني !
..
باید با تمـام دلتنگي هایت ڪنار بیایي ...
♦️باید با دلي ڪ جا گذاشتي و با بي دل شدنت ڪنار بیايي ...
. ..
〽️انقد در حرم و معـراج و ... نگو من نمیخـــاام برگردم شهر ...
🔹انقد موقع برگشتن التمـاس ن ڪن ...
نمیشود همیشه آنجـا بماني..
🔸انقد بقیه رو اذیت ن ڪن ..
آرام باش اي دل ...
با مزارشـهدا خودت را آرااام ڪن...
ڪ فقط همـین ي ڪ جا را براي خودت داري...🌾🌾
باید سووووخت وسااااخت...😔
..
💥و فقط.....
دلخوش باش ڪ در هوایي نفس مي ڪشي ڪ #سید_علــــي در آن نفس مي ڪشد . . .
➰همـین و بس....!
🔮و ب امید روزي ڪ مادر مُهر تایید ازین دنیارا براي رفتن با #شهاادت بزند...
🍃ب امید مُهر قبولی بدست مادر...
🍂مادر مدد نما ڪ بپایت فدا شوم😭😭😭
روزتون معطر به عطر شهدا
#یازینب_مدد🤲
#اردیبهشت_مقاومت
#حماسه_خان_طومان
#شهدای_مازندران
🍀ناموس خدا🍀
در سینه شراره های غم می ریزیم
خون ، پای ورودی #حرم می ریزیم
گر پا بگذارید به صحن #زینب🍀
والله زمانه را به هم می ریزیم
ما جلوه ای از یک غضب #عباسیم
بر حرمت #ناموس_خدا حساسیم
گرامی باد💐 یاد و خاطره شهدای
#مدافع_حرم_مازندران🌷
حماسه ی #خان_طومان🌷
و سرداردلها #حاج_قاسم_سلیمانی❤️
روحشان شاد و نامشان جاوید🌷
ما را
#مدافعان_حرم🍀🌷
آفریده اند.
#خاطرات_شهدا
#رفیق_شهید :
قرار گذاشتیم باهم بریم زیارت #امام_رضا(ع)…
بعد از چند روز من کارام هماهنگ شد و بلیط هم گرفتم اما فقط یه دونه!☝🏻 بیشتر پول نداشتم😕 و
قرار بود پیش عده ای از رفقا که اردو میرفتن #مشهد بریم و
فقط بلیط رفت و برگشت از خودمون باشه.
بهش(#شهید) گفتم:
هماهنگه شب راه آهن باش.🙂بچه های فلان جا که قرار بود باهاشون بریم شب حرکت میکنن.
منم بلیط برا همون موقع گرفتم…
شب زنگ زد بهم گفت کجایی!؟
یه ربع دیگه قطار حرکت می کنه.
گفتم: من گیر کردم تو برو من خودمو می رسونم…😣
مثل اینکه فهمیده بود تو راه که راضی شدم اون بره خودم نرم…😢
حالا در هر صورت صبح رسیده بودن مشهد.
دم غروب بود که یکی از بچه های اون اردو زنگ زدو گفت:
این رفیقت تا رسیدیم #مشهد رفت حرم هنوزم نیومده!
گفتم پیداش کن نگران شدم :(
سر نماز #مغرب دیده بودنش تو #حرم که گفته بود تا فلانی نیاد من نمیام بیرون حرم! از #آقا خواستم…🤲🏻💔
تهران مضطرب بودم فکر کردم گم شده و…
گوشیم📱 زنگ خورد یکی از بچه های تهرانپارس بود گفت: بلیط رفت و برگشت #مشهد دارم هوایی دوتا! 😌
اونی که قرار بود بیاد نمیاد تو اگه میای بیا… (مهمون من)😍
دو سه ساعت بعد حرم دیدمش از حال داشت میرفت تقریبا دو روز بود غذا نخورده بود😬؛ تا منو دید بغلم کرد و گفت: ما بی معرفت نیستیم
دمت گرم #آقا(ع)…
از خوشحالی و حالی که داشت گریه م گرفت😭
احساس کردم اصلا نمیشناسمش…🥀 بعضی وقتا میگم ای کاش بود…💫
#شهید_علی_خلیلی❤️
#داداشعلے 💞
#شهید_غیرت🌿🌿
❁❁
خدا براے دم تو بہ ما زباݧ داده اسٺ
براے #ڪرببلا آمدن تواݧ داده اسٺ
بهشٺ چیسٺ فقط راهِ مستقیم #حرم
خدا مسیرِ خودش را بہ ما نشاݧ داده اسٺ
#شب_جمعه 🌙
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#طنز
یکی از رفقا میگفت:
"قصد #ازدواج داشتم
گفتم برم #مشهد و از #امام_رضا(ع)…
یه زن خوب بخوام...❗
رفتم #حرم و درخواستمو به آقا گفتم...
شب شد و جایی واسه خواب نداشتم...☹️
هر جای حرم که میخوابیدم...
خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که...😢
"آقا بلند شو..."
متوجه شدم کنار پنجره فولاد…
یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن…
کسی هم کاری به کارشون نداره.
رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و.......
تاااا صبح راحت خوابیدم...❗
صبح شد...پارچه رو وا کردم...☺️
پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم...
چشتون روز بد نبینه…❗
یهو یکی داد زد :
"آی ملت…شفا گرررفت…😱
#پنجره_فولاد_رضا_مریضا_رو_شفا_میده
به ثانیه نکشید، ریختن سرم و...😭
نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که…
خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان…❗
"مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما؛
مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن..."
"آقا بیخیاااال😳…شفا کدومه…⁉️
خوابم میومد،جا واسه خواب نبود...
رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم😴…
همین"
تاااا اینو گفتم…
یه چک خوابوند درِ گوشم و گفت:
"تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی…"🤕
خیلی دلم شکست💔
رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم:
"آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم💔
زن که بهمون ندادی هیچ…
یه کشیده آب دار هم خوردیم.
همینجور که داشتم نِق میزدم…
یهو یکی زد رو شونم و گفت:
"سلام پسرم❗
"مجرّدی⁉️"
گفتم آره؛
"من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️
اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم؛
تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت...
خلاااااصهههه...
تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا😁
بعد ازدواج
با خانومم اومديم حرم...
از آقا تشکر كردم و گفتم:
"آقا،ما حاضریما...😂
یه سیلی دیگه بخوریم و
یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا 😂😂😂
(به روایت آقای موسوی زاده)
🔴مراقب کربلاهایمان باشیم...
🔵آیت الله فاطمی نیا :
🔸مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیاط با عده ای به #کربلا مشرف شده بودند. در میان آنها یک زن و شوهری بودند.
🔹یک روز که پس از #زیارت از حرم بیرون آمده و برمی گشتند، این زن و شوهر با فاصله زیادی از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند، در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزاردهنده به وی می گوید.
هنگامی که همه وارد منزل و محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد زیارت قبول می گوید، به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین!
آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟ من این همه راه آمده ام کربلا، مگر من چکار کرده ام؟!
فرمود:
🔹از #حرم آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت!
📚 نکته ها از گفته ها، دفتر اول
#امام_زمان
@mahman11