خيره شده بود به آسمان. حسابی رفته بود توی لاک خودش.
بهش گفتم: « چی شده محمد؟ » انگار که بغض کرده باشه،گفت: «بالاخره نفهميدم ارباً اربا يعنی چی؟ ميگن آدم مثل گوشت کوبيده ميشه...
يا بايد بعد از عمليات کربلای 5 برم کتاب بخونم يا همين جا توی خط مقدم بهش برسم »...
🌷🌷🌷
توی بهشت زهرا که می خواستند دفنش کنن، ديدمش جواب سوالش رو گرفته بود.
با گلوله توپی که خورده بود به سنگرش،
ارباً اربا شده بود. مثل مولايش حسين عليه السلام...
🌷خاطره ای از همرزم #شهيد_دکتر_سيد_محمد_شکری🌷