eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.8هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
7.5هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 - این چه وضعیتی است؟ - چه وضعیتی آقای رجایی؟ - آسفالت کوچه را می گویم! - ببخشید، بد آسفالت کرده اند؟ می گویم درست کنند. - نه آقا! هیچ کوچه ای آسفالت نشده آن وقت آمده اید کوچه ما را درست کرده اید. - آخر شما ... آخر نداره. این ها اخلاق طاغوتی است ما که با اسم کاری نداشتیم؛ مشکلمان با رسم بود. 🌷
●وقتی آن شب فراموش نشدنی هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش درنخست وزیری راکه مبلغی ناچیز (2500تومان) شده بودنپذیرفت و توضیح میخواست گفتم: شمانخست وزیرید! ‌●شخصیت هایی ازداخل وخارج به دیدنتان می آیند. لابداین مقداراصلاح وهزینه به مصلحت بود. وانگهی هرچند انقلاب شده وشکل حکومت وشیوه خدمت تغییریافته اماضرورت زمان نمیشناسدو... ‌●شهیدرجایی که فکرمیکردشایدمقصودش راخوب درک نکرده ام بانگاهی نگران ونافذ گفت: من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت باکفش راه بروم اماباشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشندروی آن بخوابند! من اگر بخواهم فارغ از دنیای محرومان جامعه بااین وسایل و امکانات رفاهی زمامداری کنم سخت اشتباه کرده ام! نه برادر! من بامحرومیت انس وعادت دارم. دوستدارم وقتی شب سربه بستر میگذارم نباشند محرومانی که من ازحال آنها غفلت کرده باشم... 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📌 صحبت های شهید رجایی درباره اقدام اجرایی در دفاع از مستضعفين 🔷️ در بخشی این فیلم کوتاه شهید رجایی می گوید: در اولین سفر نخست وزیری به مشهد در صحن حرم امام رضا(ع) برای مردم سخنرانی کردیم. ◇ در آنجا از اینکه ما مدافع مستضعفین هستیم خیلی صحبت کردیم 🔸️ ظهربرای نهار که به مهمانسرا رفتیم یک سفره رنگین مهیا کرده بودند که همه چیز داشت و با خودم گفتم این سفره با حرف هایی که به مردم زدم یکی نیست و اصرار کردم که سفره را ساده کنند. @mahman11
حاج احمد آقا داشت حکم ریاست جمهوری‌اش رو محضر امام ميخواند، اون لحظه چهره شهید رجایی برام قابل توجه بود... چهره ای گرفته و متفكر... شب ازش پرسیدم: وقتی داشتن حکم ریاست جمهوریت رو می‌خواندند، خيلی توی خودت بودی جریان چی بود؟ بهم گفت: اون موقع داشتم به خودم می‌گفتم فکر نکنی حالا کسی شدی؛ تو همون رجایی سابقی؛ از خدا خواستم کمکم کنه تا خودم رو گم نكنم؛ ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خدمت کنم... 🥲 🕊☘ @mahman11