طعمــ شهادت با زبان #روزه🕊️
*شهید محمد حسین عطرے*🌹
*🌹مادرش← زمان تولد به دلیل مشکلی قرار بود محمدحسین سقط شود،🥀اما خواب دیدم که در دسته عزاداری اباعبدالله (ع) هستم🏴 و او را در آغوش دارم🌷 به لطف خدا ایشان سالم به دنیا آمد🍃 و به برکت این خواب اسمش را محمدحسین گذاشتیم💫همسرش← او روزه و نمازهایی که حتی بر او واجب نبود را به جا میاورد🌙 در ماه رجب و شعبان علاوه بر #ماه_رمضان روزه میگرفت🌙او در اردیبهشت ماه از همه خداحافظی کرد🍂حلالیت گرفت و رفت🕊️همرزم← چهلمین روز از ماموریت خود در سوریه را سپری میکرد🍂تماسی با فرماندهی گرفته میشود که مهمانی از ایران عازم سوریه است✨ و باید مسئول راننده به فرودگاه رفته تا مهمان را همراه خود به جمع مدافعان حرم بیاورد💫 مسئول این کار در آن روز مسئولیت دیگری بر عهده داشتند☑️ شهید عطری خود قبول میکند تا به فرودگاه برود🌷در مسیر بازگشت از فرودگاه🚖 تکفیری ها خودروی شهید را مورد اصابت خمپاره قرار میدهند💥🥀و او در اثر اصابت ترکش به دو پایش🍂 هر دو پای او قطع میشود🥀و در اثر خونریزی زیاد🥀با دهان روزه و تشنه لب🥀به دیدار اربابش میرود*🕊️🕋
*#شهید_محمد_حسین_عطری*